#روضه
مجلس پدر شهیده ،، این مجلس حرمت داره ، میدونم دلی غم دیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ، اما باید بگم
این عزیر پدر
، داغ جوان دیده ،، اما جوانش اربا اربا نبود ، داغ جوان دیده اما بدن جوانش قطعه قطعه نبود
اما من بمیرم برای غریبی اون اقایی که تو کربلا داغ اولاد به دلش گذاشتن
بزار روضه بخوانم روح این پدر بزرگوار و فرزند عزیزش فیض ببرن ان شاءالله
راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم
اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است
مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا
سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره
گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن
الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا
سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله
گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری
کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه
اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه
تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن
صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم
حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره
یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره
داداش پس داداش ابالفضلم کو
اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست
هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم
همه بگید یا حسین ..
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
#پدر شهید
🌹عروسی علی(ع)🌹
وجودی اولان حَقّه مظهر علی
بُتون اهل ایمانه سرور علی
وِروبدور مورّخلَر عالی خبر
علیدور که هر رَزمیده باهُنر
ائدردی صف دشمنی بی اثر
رشادتده کافیدی بو مُختصر
کلامین ائدوب تیغَه برتَر علی
علیدور چاتان رُتبه سی کامله
علیدور که علم ئورگدوب جاهله
علیدور اوزوک بَذل ائدن سائله
علیدور طعامین وئرن قاتله
وجودی اولوب عَدله مَنظر علی
بویوردی بئله منبر اوسته رسول
بو گون سِنّی دوققوز اولوبدور بتول
گلون اِئلچی زهرایه ائتدیم قبول
که بخت اولدوزوندا گوروندی حلول
اوتورمیش او دَم پای منبر علی
صورا درک ائدوب مَحضر حضرتی
سوزی آچماقا لیک وار خجلتی
آچوبدور ئوزی مصطفی صحبتی
بویوردی خیالون گَزور وصلتی
حیادن توکوبدور یوزه تَر علی
دئدی بو سوزی اوندا خیرُالوَرا
اوتانما بو مطلبده ای مرتضا
بَتولی سنه خلق ائدوبدور خدا
بو تزویجَه الله اولوبدور رضا
سنوندی بو زهرای اَطهر علی
یوزون دوتدی زهرایه خِیرالبَشر
بویوردی قزیم اولموسان بَختور
بصیرت گوزیله گر ائتسون نظر
گوررسن بو وصلتده عالی ثمر
نتیجه وئرر اون بیر اَختر علی
قیزینان وکالت آلوب ماحَصل
چکوبدور هارا گور علینی عمل
وکیل اولدی داماده حَیّ اَزل
علیدور بَلی بنده ی بی مَثل
اولار شافع یوم مَحشر علی
عروس اولدی چون حضرت مَرضیه
بو فرخنده گون ثبت اولوب نامیه
گلوب مجلسه مریم و آسیه
یازیلدی فراتون سویی مهریه
تَبسُّم ائدوب اوندا حیدر علی
سماواتیده چون کَسیلدی کَبین
مُزَیّن اولوب طاق عرش بَرین
زَبرجَدله یاقوت اولوبدور عَجین
گیوب اَگنینه رَخت اطلس گَلین
اوگون اولدی زهرایه همسر علی
قدم قویدی مَاوایه چون مرتضا
ساقیندا دوروب خاتم الاَنبیا
صولوندا دایانمیش اودَم اوصیا
گلوب دسته دسته مَلکلَر طویا
صدا گلدی الله اکبر علی
چراغان اولوبدور گجه آسمان
گویون قوشلاری اولدولار نغمه خوان
اوتورمیش او مجلسده شاه زنان
بو نوعی ائدوب قیزلار اوندا بیان
مبارکدی دُخت پیمبر علی
گلوبدور بیر عورت او دَم داخله
ائدوبدور عروسه او طویدا گِلَه
لباسیم دئدی یوخدی ای فاضله
وئروب فاطمه طوی دونون سائله
دئدی کُهنه دَه گیسَم ایستَر علی
دیر گونده (نادر) سنه جان فدا
نَه (نادر) سنه کل ایران فدا
نَه ایران سنه کون وامکان فدا
نَه عالم سنه بلکه رضوان فدا
مقامون سنون بیلدی داور علی
💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
🔸مفاخرۀ مهر و ماه🔸
در روايات ناب معصومين
در احادیث نغز اهل ولا
شرح نورانی مفاخرهایست
آیه آیه تمام نور هدی
روزی از روزها که در صحرا
فاطمه با علی سخن میگفت
از کرامات خالق یکتا
از عنایات ذوالمنن میگفت
ناگهان حین خوردن خرما
چید مولا رطب ز باغ جنان
نور حق جاری از لبانش شد
با گل خنده گفت: فاطمه جان!
هیچ دانی مرا نبی خدا
دوست دارد چو جان شیرینش
بیگمان او نمیدهد ترجیح
هیچکس را به یار دیرینش
گفت زهرا: نمیشود هرگز
که تو باشی عزیزتر از من
میوۀ قلب او منم زهرا
کی به جز فاطمهست پارۀ تن؟
هر دو رفتند با لبی خندان
نزد خورشید عشق، پیغمبر
گفت زهرا: پدر بگو امروز
من گرامیترم و یا حیدر؟
گفت پیغمبر امین با او:
تو و حیدر که روح و جان منید
همۀ هستیام شما هستید
که شما نور دیدگان منید
دوست دارم تو را حبیبۀ حق
بیشتر از همه در این دنیا
نزدم اما علی عزیزتر است
از تمام جهان و ما فیها
گفت مولا به فاطمه: بنگر
که گذشته شکوه من از حد
مادرم کیست؟ سورۀ تقوا
مادرم فاطمهست، بنت اسد
گفت زهرا به همسرش حیدر:
مادر من خدیجۀ کبراست
آنکه در جانفشانی و ایثار
بیبدل، بینظیر، بیهمتاست
گفت مولا علی: انا بن صفا
حیدرم! افتخار پرچم دین
خانۀ کعبه زادگاه من است
خادمم کیست؟ جبرئیل امین
گفت زهرا: منم ملیکۀ عرش
سورۀ رحمت خدای کریم
دختر خَاتَمُ النَّبِیینَم
آنکه دارد همیشه خلق عظیم
گفت مولا: که بوده پرچم دین
دم به دم روی شانههای علی
«وَ أنَا الضَّارِبُ عَلَى التَّنزِیل»
چه کسی میرسد به پای علی؟...
شیرمرد جدال باطل و حق
قهرمان شجاع مکه منم
تیغ من تیغ عدل و انصاف است
سرور اوصیا، ابالحسنم
گفت زهرا: که در شب معراج
پدرم رفت سوی عرش خدا
نسبت قرب او و حضرت حق
«قابَ قَوسین» بود «اَو اَدنی»
منم آن بانویی که بسته شده
عقد من در حضور رب جلیل
خادمانم ملائک جنت
همکلامم فرشتۀ راحیل...
گفت مولا: منم همان حیدر
که به اصحاب کهف گفته سخن
بهترین بندۀ خدا علیام
از نبیام من و نبیست ز من
روز محشر ولایتم، میزان
مرتضایم، قسیم جنت و نار
بر مدار دو چشم من گردد
آسمان و زمین و لیل و نهار...
نامم از نام حق گرفته شده
ربّ من «عالی» است و من «علی»ام
سرّ آیات حاء و میم کتاب
آیه آیه حقیقت جلیام
گفت زهرا: منم که روز ازل
سورۀ رحمت آفریده شدم
بانوی بهترین زنان جهان
من همانم که برگزیده شدم
هل أتی، کوثر و مباهلهام
طاء و سین کتاب ربّ ودود
آیه در آیه حسن و روشنیام
آفتاب بهشت صبح وجود
ربّ من «فاطر السماوات» است
نامم از نام اوست «فاطمه»ام
من پناه تمام اهل جهان
در صف حشر و روز واهمهام...
مرتضی گفت: بر روی آدم
باب توبه به لطف من وا شد
فاطمه گفت: از تفضل من
زیر برگ نجاتش امضا شد
گفت مولا: منم سفینۀ نوح
کشتیام کشتی نجات بشر
گفت زهرا: منم صراط نجات
رهروان مناند اهل نظر
گفت مولا: که سورۀ طورم
گفت زهرا: کتاب مسطورم
مرتضی گفت: مصحف نورم
فاطمه گفت: بیت معمورم...
گفت حیدر: منم چو جان نبی
گفت کوثر: منم چو روح رسول
گفت مولا: منم صحیفۀ حق
گفت زهرا: منم حبیبه، بتول
مرتضی گفت: رستگاری خلق
بسته بر رشتۀ ولای من است
فاطمه گفت: روشنای بهشت
جلوۀ نور ربنای من است
گفت پیغمبر خدا: زهرا!
بوسه زن بر سر علی و ببین
که هزاران ملک به یاری او
آمدند از بهشت و عرش برین
فاطمه رو به سوی حیدر کرد
گفت: عشقت همه وجود من است
همۀ هستیام فدای تو باد
که ولای تو تار و پود من است
ولیالله رو به فاطمه گفت:
عشق تو در گل و سرشت من است
تویی امید و آرزوی دلم
با تو این زندگی بهشت من است
با حدیث مفاخره دل ما
شد پر از نور ایزد ازلی
متبرک به نام فاطمه شد
لحظه لحظه به یُمن نام علی...
✍ #یوسف_رحیمی
📜 مطالعه متن کامل حدیث مفاخره
#روضه_شب_دوم_محرم
حاج حسن خلج
هزار تا لشكر آمده بیا كه برگردیم،بیا كه برگردیم
یكی با خنجر آمده،بیا كه برگردیم، بیا كه برگردیم
دل نگرون ِ زینب،برا سرت برادر
من هیچی
رباب دلش می لرزه،برا گلوی اصغر
می دونم اینجا یه جوریه،همین كه پام به اینجا رسید،دلشوره ام شروع شد.
برا چی؟
مارو می گیرند از هم،بعیده كه بمونی
سه ساله ات رو بغل كن،حالا كه پیشمونی
زینب جان اینقدر بی تابی نكن
هنوز حرم عمو داره
نگاه به قد و بالای عباس بكن
هنوز حرم عمو داره،غصه نخور خواهر،غصه نخور خواهر
خانمم چرا اینقدر رنگت پریده؟
ركاب محملت میشه،پای علی اكبر ،پای علی اكبر
از الان زوده این جور بی تابی كنی،صبر كن یه خورده
یه روز میآد كه خواهر،مَحرم برات نمونه
آتیش بی حیاها، خیمه رو می سوزونه
وقتی به خیمه ریختند،گوشواره ها رو وا كن
از دست تازیونه، رقیه رو جدا كن
حسین….
تا شنید اینجا كربلاست،فرمود:عباس جان
با احتیاط لاله ی من را زمین گذار
عباس جان:
سه ساله ی من را زمین گذار
با احتیاط یار حرم را پیاده كن
زانو بگیر وقار حرم را پیاده كن
با احتیاط تا كه نیوفتد ستاره ای
می ترسم آنكه گیر كند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزه گان محترمه در پناه تو
با حوریان رفته به زیر نقاب ها
یك لحظه روبرو نشده آفتاب ها
اینها آفتاب ندیده هستند عباس جان،اینها پرده نشین های پیغمبرند عباس جان
← متن روضه شب دوم محرم →
تو هستی و اهالی ِاین خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
خیالم راحت ِ عباس جام
هستی تو و به روز حرم شب نمی رسد
چشم كسی به قامت زینب نمی رسد
چقدر كار عباس سنگین شد
از این به بعد ماه حرم آفتاب باش
عباس جان،مراقب این با حجاب باش
جون تو و جون زینب
یك عده یوسفند و یك عده مریمند
احساس می كنم همه دلواپس همند
فرمود:خیمه هارو به پا كنید،دقایقی گذشت. آقا ابی عبدالله دیدند بی بی زینب نیست،خبری از زینب نیست،این طرف آن طرف زینب من كجاست؟ كسی زینب من رو ندیده؟ یه مرتبه دیدند علی اكبر سراسیمه آمد جلو،بابا، عمه رفته پشت یه خیمه ای نشسته زانوهاش رو بغل گرفته،هی زیر لب میگه آخه من چیكار كنم؟
آخه من چه جوری بدون تو برگردم؟سراسیمه رسوند ابی عبدالله خودش رو بالا سر زینب، بالا سر زینب ایستاد آفتاب به صورت زینب نخوره،خواهر جان چی شده اینقدر بی تابی؟سرش رو بلند كرد،گفت: حسین، خدا سایه ات رو از سر من كم نكنه. علی اكبر خبرم كرد،گفت:داری بی تابی میكنی،چیه زینب جان؟فرمود:حسین جان از وقتی پام به این زمین رسیده قلبم تحت ِ فشاره
از آن ترسم به غم دم ساز گردم
تو را بگذارم و خود باز گردم
حرف هایی بین این خواهر و برادر رد و بدل شد،همه راجب به امروز شما،زینب جان:اینجا میشه سرزمینی كه قبله ی دوستان ما میشه،از تمام عالم میآن،زیارت میكنند،برای ما گریه میكنند،خدا گناهاشون رو می بخشه،اگه اینجوریه باشه قبوله فچشم،صبر میكنم، حرف ها كه تموم شد سرش رو بلند كرد یه نگاه به علی اكبر .گفت: علی جان یه دون عمه به تو بدهكار شد،رفتی داداشم رو آوردی ممنونم عزیزم،بدهی رو گذاشت زینب، كی بدهی رو داد؟ابی عبدالله بالا سر علی اكبر نگاه كرد دید زینبم نشسته، حسین…
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#روضه_شب_دوم_محرم
کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست
این روزها یک عاقلِ دیوانه ای نیست
انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر
*مي بيني حال و روزِ مارو، ما هر جايي باشه روضه رو برپا مي كنيم، حتي اگه شده تويِ بيابون هم ميريم، رو ما چي فكر كردن، ما ولِ كنِ روضه ها نيستيم، ما با زن و بچه هامون اومديم اينجا روضه، اما اينم بگم اينجا خيلي ها مواظبِ اونا هستن، يه وقت خدا نكرده، يه نامحرمي از كنارشون رد نشه…*
انگار خاکِ مُرده پاشیدند بر اين شهر
این سرزمین بی روضه جز ویرانه ای نیست
*از اولِ روزِ ماه محرم۶۱ (هجري) تا حالا، اينقدر بساط روضه ها غريب نبوده، تكيه ها كو؟ پرچم ها كو؟”وقتي ابي عبدالله، غلامش جُون رو صدا زد: كيسه ي پولي بهش داد، گفت اين حسابتِ برو…تا حالا اين غلام نگاه به نگاهِ آقا نكرده بود، يهو سر آوُرد بالا، گفت: برم؟ تو خوشي هاتون بودم، حالا برم؟…”حسين جان!ما هم نمك نشناس نيستيم، از درِ خونه ات جايي نميريم…*
باید مصیبت های زینب را بیان کرد
حالا که دیگر بین ما بیگانه ای نیست
روزی به زلفت شانه می زد، دستِ زینب
جز پنجه هایِ شمر حالا شانه ای نیست
از بس سرت افتاده از بالای نیزه
دیگر برايِ صورتِ تو چانه ای نیست
عباس چشمان خودش را بسته یعنی
جایِ حرم در بزمِ بی شرمانه ای نیست …
*بَزم ميدوني يعني چي؟ بزمِ بي حياها، شراب داره، قمار داره، خريد و فروشِ……ناله بزن:حسين.
امشب شبِ ورديِ كربلاست، زينب هنوز كربلا نرسيده بود هي به عباس مي گفت: عباس به حسين بگو بياد، حسين مي اومد اما بغض گلويِ زينب رو گرفته بود، نميذاشت حرف بزنه، دوباره به علي اكبر مي گفت: برو بگو بابات بیاد، حسين مي اومد، چي شده خواهر، از صبح ده بار صدام زدي؟ يهو بغضش تركيد، داداش بيا برگرديم، من دلم برا قبرِ مادرم تنگ شده، دلم شور میزنه ….*
با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا
فکرِ آشفتگیِ قافله دارد اینجا
کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین
از جدائیِ تو قلبم گله دارد اینجا
این بیابان چقدر خارِ مُغیلان دارد
خبر از پایِ پُر از آبله دارد اینجا
این سرازیریِ گودال دل نگرانم كرده
همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا
بادهایش دَمِ مغرب چه غبار آلوداست
سخن از کف زدن و هلهله دارد اینجا
تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش
عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا
حیفِ ترکیبِ رُخَت نیست که تغییر کند؟
سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا
پایِ گیسویِ تو، موهام همه گشته سپید
گیسوان من وتو قائله دارد اینجا
از نظر بازی این قوم دلم می لرزد
غارتِ چادر و معجر صله دارد اینجا
غَبغَبِ ناز علی را زنظر پنهان كن
وای بر حال رباب، حرمله دارد اینجا
«شاعر قاسم نعمتی»
*پرده ي كجاوه رو رباب كنار زد، ديد كه دارن ميرن و ميان، علي اكبر رو صدا زد: گفت: چه خبر شده؟ گفت: بابام گفته اينجا مي مونيم، گفت: چرا داريد همه بارها رو روي زمين ميذاريد؟ گفت: بابام گفته اينجا خيلي مي مونيم، دست و پاش لرزه افتاد، علي اصغر رو بغل گرفت، اول زني كه از محمل پياده شد رباب بود، اومدن كنار مركب زينب، گفت: خانوم قرارِ بمونيم؟ گفت: آره رباب. گفت: زينب جان! اينجا آب هم هست؟ گفت: آره رباب، ما بچه ي اين سرزمين هستيم، اون دجله است، اون فراتِ، يه لبخندي رباب زد، خير ببيني، خيالم راحت شد، اما ده روزي گذشت، ديدن چادر به كمر بسته، از اين خيمه به اون خيمه، نفس بُريده، چي شده رباب؟ كسي آب داره؟ لبايِ علي اصغرم خشكيده، چشاش وا نميشه، حسين …
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
khamse_Babolharam_net_shab2.mp3
4.24M
#روضه_شب_دوم_محرم
حاج حیدر خمسه
شب اول محرم الحرام
سبک زمینه
حاج حسن عطایی
از همین شب اول باید دیوونه باشم
پای روضه و هروله مرد و مردونه باشم
از فردا باید هر روز بی خونه باشم
دیوونه باشم، دیوونه باشم
تا که دارم توی تن تاب و توون روضه
تا هنوز هستم به ظاهر جوون روضه
از این روضه به اون روضه
جانم جانم جانم ای شاه دو عالم
جانم جانم جانم خوبه با تو حالم
جانم جانم جانم تضمین یه سالم
تو محرم، تو محرم
سلطان ابیعبدالله
جانم ابیعبدالله
*
اونی که با تو باشه فکر باطل نداره
دلم رو واست سند زدم که نگی دل نداره
آخه به جز این دل دیگه چیزی سائل نداره
قابل نداره، قابل نداره
خط مقدم برای شور جنون، هیئت
اولویت اول هر روضهخون، هیئت
از این هیئت به اون هیئت
جانم جانم جانم ای تو کَس و کارم
جانم جانم جانم تنها تو رو دارم
جانم جانم جانم من آبرو دارم
از محرم، از محرم
سلطان ابیعبدالله
جانم ابیعبدالله
#شب_اول_محرم
#زمینه
#حاج_حسن_عطایی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
شب اول محرم الحرام
سبک واحد
سید مهدی حسینی
غیر از وصال روی تو ما را خیال نیست
غیر از خیال روی تو ما را وصال نیست
تشویش صبح و شام نداریم در حرم
زیرا که در بهشت، غم ماه و سال نیست
بهشت کربلا، سرنوشت کربلا
خدا روی قلبم نوشت کربلا
پناه کربلا، قتلگاه کربلا
شدم با غمت سر به راه کربلا
اسپند روضهی تو به از عود و عنبر است
ما را بهشت در حرم تو میسّر است
ما حاجیان، مُحرِم ماه مُحَرّمیم
رخت سیاه حولهی احرام نوکر است
قرارم حسین، راه چارهام حسین
به جز تو کسی رو ندارم حسین
جنونم حسین، آب و نونم حسین
میمیرم من از تو نخونم حسین
با نینوای نای نی است آنکه میشدیم
ما آتشیم بی تو گلستان نمیشدیم
ما عاشقیم عاشق این یاحسینها
هرگز بدون روضه مسلمان نمیشدیم
حبیبم حسین، ای طبیبم حسین
حرم میشه کی پس نصیبم حسین
صلاتم حسین، خاک پاتم حسین
توی روضه میدی نجاتم حسین
#شب_اول_محرم
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝