#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
ای سفرهدار ِ مهربان ای با محبت
امسال هم مهمان شدم با برگِ دعوت
در باز بود و آمدم اینجا نشستم
گفتی دُعیتُم ای کریمِ با لطافت
از کودکی یک بار اَخمَت را ندیدم
دادی مرا بر مهربانیِ خود عادت
دنیا که یک لحظه نبُردی آبرویم
محتاج ستاریات هستم قیامت
گفتی که اشکِ نیمهشب را دوست داری
با گریههایم هر سحر کردم عبادت
دیگر رفاقتها همه رنگ نفاق است
ما با دوروئی یادمان رفته صداقت
رفتارمان در ظاهر و باطن یکی نیست
عابد میانِ جمع و آلوده به خلوت
تهمت، مَنیّت، ناسزا، غیبت، تکبّر
تقوا ندارد این زبانها وقت صحبت
با این بدیها بازهم داریم اُمّید
امسال رنگِ دیگری دارد ضیافت
پایین دعوتنامهام امضای آقاست
دارد برای صاحباش هر بنده، زحمت
بالای سفره مهدی زهرا نشسته
بر ریزه خوارانِ حرم کرده کرامت
با اسم، تک تک، سائلانش میشناسد
سلطان نظر دارد به احوال رعیّت
مثل امیرالمؤمنین سائلنواز است
بر خاکِ زیر پای خود دارد عنایت
ما با دعای فاطمه عبدالحسینم
نام و نشان داریم هنگامِ شفاعت
ای کاش امسال اربعین پایِ پیاده
قسمت شود همراهِ با آقا زیارت
**
او روضهها را با دو چشم خویش دیده
در ناحیه گودال را کرده روایت
دیده چگونه گرگها با چنگ و دندان
پیراهنِ ارباب را کردند غارت
دربین سنگ و نیزه و شمشیر دیدی
یک پیرمردی زد عصا باقصدِ قربت
آقای مارا نیزهداران غُسل دادند
با آب نه، والله با خونِ جراحت
در پیش چشم خواهرش سر را بریدند
کُندیِ خنجر ذبح را کرده اذیّت
پرده نشینِ کبریا را دوره کردند
با شمر و خولی میرود زینب اسارت
آن محملی که پردهدارش بود عباس
در کوچه و بازار شد بر او جسارت
✍ #قاسم_نعمتی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
گناه های مرا دیدی و عتاب نکردی
عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی
به سینهام چقدر دست رد زدند خلائق
فقط تو از من آواره اجتناب نکردی
همیشه با عجله آمدی زمان اجابت
برای قهر ولی ذرهای شتاب نکردی
نخواستی که دل سائلی شکسته بماند
هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی
هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم
صبور بودی و این بنده را جواب نکردی
فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم
به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی
مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی
چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟!
فقط بهای همین اشک در عزای حسین است
اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی
**
آهای شمر حرامی که رفتهای تهِ گودال
نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟!
تمام شد دگر از سینهی حسین جدا شو
مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟!
هرآنچه ناله زد از اوج تشنگی جگرم سوخت
توجهی به نگاهش به سوی آب نکردی
تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد
چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
طَعنهی خَلق مرا سخت اذیّت کرده
بارها آینه از سنگ شکایت کرده
به گدایی که در این کوچه محبّت نچشید
چه کسی غیر تو اینقَدر محبت کرده
بهترین کیفیت سجدهی ما "سوختن" است
هرکسی سوخت، بگو خوب عبادت کرده
حکم دادند در این شهر به دیوانگیام
شهر بی عشق، مرا زود قضاوت کرده
آنقدر گریه برای تو مرا بالا برد
هرکسی بال مرا دید، حسادت کرده
رمضان آمده و سُفرهی رحمت پهن است
بشتابید همه..، فاطمه دعوت کرده
تا علی واسطه شد..، بار گناهانم ریخت
پدر خاک ز فرزند حمایت کرده
چشم این عبد گنهکار به دستان رضاست
آن رئوفی که ز یک صید ضمانت کرده
"نام تو نان شب ماست اباعبدالله"
نان ما از قِبَل نامِ تو برکت کرده
روز محشر نبری نام مرا از یادت
مادرت گفته مرا نیز شفاعت کرده
پدرم آب نخورده است مگر که پس از آن
به لب تشنهی تو عرض ارادت کرده
■
ته گودال نگاهت به حرم دوخته بود
پیش چشم تو کسی قصد جسارت کرده
با خداوند مناجات تو را قطع نمود
چکمهی شمر به لبهات اصابت کرده
ته گودال به پیراهن تو رحم نشد
هرکسی هرچه دلش خواسته غارت کرده
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان؛ #محاوره؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
یکی میخواد صدات کنه
میخواد جوابشو بدی
بهش بگی: "سلام رفیق"
بهش بگی: "خوشاومدی"
بهش بگی: "هرچی بودی
حالا دیگه مال منی
خیلی خوبه که جز به من
رو به کسی نمیزنی"
من عارِ تو بودم خدا
ولی تو بودی یارِ من
اگه نباشه لطف تو
سیاهه روزگار من
تمومِ دورامو زدم
تا غم روی دلم نشست
کارد که به استخون رسید
یادم اومد خدایی هست
هزار دفه خوردم زمین
از بس روتو زمین زدم
از بس که قول دادم ولی
سرِ قرار نیومدم
حالام که اومدم پیشت
حقّمه راه ندی منو
میخوام که واسطه کنم
یه آقای بیکفنو
"حسین" منو فرستاده
به من نشون داده راهو
بخاطرِ آقام ببخش
این بندهی روسیاهو
از این به بعد بخاطرِ
حسین گناه نمیکنم
با گناهام نوکریمو
دیگه تباه نمیکنم
خدا اجازه هست؟... میخوام
برای بخشش گناه
دوخطی روضه بخونم
از بدنِ تُو قتلگاه
تشنهتر از حسین کیه؟
غریبتر از حسین کجاست؟
پیش چشای خواهرش
سرش بریده از قفاست
✍ #حمید_رمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
صدایت میزنم یا قاضی الحاجات...، پنهانی
صدایت میزنم با حال اندوه و پشیمانی
صدایت میزنم یا اَیُّهَاالرَّحمٰن..، نگاهی کن
نگاهی کن به حال و روز من، این نابسامانی
اگرچه من نمکگیری نمکنشناس هستم...، باز
نیاوردی به رویم، راه دادیام به مهمانی
به تو رو میزنم با کولهباری از گناهانم
به تو رو میزنم ای مهربان، رو برنگردانی!
بگو دردِدِل خود را به غیر از تو، به که گویم
تویی که دردهایم را نگفته نیز میدانی
پر و بالم به چنگِ نفسِ سرکش سخت زنجیر است
قفس تنگ و نفسگیر است...، وای از مرغ زندانی
دلم لَم یَزرعِ اندوهخیزی از گناهان است
ندیده تا به این لحظه به خود، یک قطره بارانی
نماز و روزههای ناقصم بوی ریا دارد
به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی
مناجات بدونِ اشک را هرگز نمیخواهم
مرا ای کاش با هر "یا الهی"ام بگریانی
مگیر این نعمت چشم تر و آشفتهحالی را
وگرنه بندهی خاطی ندارد راهِ جبرانی
در آتش هم بیندازی، بگویم: دوستت دارم
دلت میآید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟
خدایا این گنهکار از عذاب قبر میترسد
از آن اوقات تنهایی، از آن ساعات ظلمانی
تو را جان علی موسی الرضا..، با من مدارا کن
به حق بوسهام بر مضجع شاه خراسانی
دم افطارها با کام تشنه روضه میچسبد
بخوانی روضههای تشنگیِ شاه عطشانی
▪️
لبش ذکر خدا می گفت...، لعنت بر سنانِ مست
لبش ذکر خدا می گفت...، وای از نیزهی آنی
صدای استخوانهایش تمام عرش را لرزاند...
به زیر سُم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:کانال ماندگاروبروز
#تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
گرفته بود هوای دلِ پریشانش
نشسته بود غبارِ اجل به دامانش
صبور بود و شکایت ز روزگار نکرد
ولی هزار محن بود بین چشمانش
کنار بستر او فاطمه به سر میزد
خدیجه بود و تب و گریههای پنهانش
چقدر پیر شده بانوی رسول الله
زنی که بود زمین و زمان بفرمانش
قرار شد کفنِ مصطفی تنش باشد
شکست پشت رسول خدا ز هجرانش
کفن شد و بدنش خاک شد خداراشکر
حسین بود غمِ سینهسوزِ پایانش
**
گذشت دور فلک، عصر روز عاشورا
درآن میانه حسین بود و جسم عریانش
حسین بود و سنان بود و نیزهای بی رحم
کشید پنجه روی گیسوی پریشانش
هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید
کسی برید سرش را میان طوفانش
هزاربار صدا زد که تشنهی آبم
بغیر چکمه نیامد به کام عطشانش
همانکه بُرد سر شاه را روی نیزه
کشیده زد به رخ خواهر هراسانش
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا در #شب_جمعه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دور و بر کریمان، گرچه پُر از گهر بود
اما نگاه آنها بر سنگ بیشتر بود
تحویلمان گرفتند، بالایمان نشاندند
پیش بزرگواران انگار خاک، زر بود
بدنامِ شهر بودم اما به رو نیاورد
ساقی بقول ماها دنبال دردسر بود!
من هرچه رزق خوردم از این دل شکستهست
این کوزهی شکسته بشقاب کوزهگر بود
صدها هزار غیبت، صدها هزار تهمت
صدها هزار غفلت، پایان من شرر بود
گفتم گناهکارم؛ فرمود: علی علی کن
این بهترین خبر بود! این بهترین نظر بود!
کوه گناه من را یک "یاعلی" به هم ریخت
گفتم علی و مولا بخشید هرقدَر بود
صد درد داشتم من مولا نگفته حل کرد
از مشکل بزرگم، مولا بزرگتر بود
این ماه روزهی ما، با روضه شد مبارک
از خیر روزه بهتر خیرات چشمِ تر بود
مغرب زمان افطار گفتم: "حسین" و فوراً...
در را زدند و دیدم ارباب پشتِ دَر بود
زندان ماست دنیا، کرببلا بهشت است
آرامش دو گیتی تنها همین سفر بود
امشب حرم قُرُق شد تا فاطمه بیاید
از نالهی بُنیّ در صحن چه خبر بود
**
یکمرد آبرودار، با سی هزار بد مست
آقای ما اسیرِ اوباش دورو بر بود
یک نیزه در گلو بود، یک نیزه در دهان بود
یکنیزه بین شانه، یک نیزه در کمر بود
تقسیم کار کردند شمر و سنان دوتایی
دست سنان لباس و در دست شمر "سر" بود
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتیدبه:↙️
#کانال_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
زخم تیر معصیت روی پر و بالِ من است
هر پَری روی زمین دیدی، بدان مال من است
دستِ من از دامنت وقتی رها شد..، گُم شدم
این همه سردرگُمی آثارِ اِهمال من است
این هیاهوهای من یعنی تماشا کن مرا
جلبِ چشمانت شدن، بانیِ جنجال من است
قلب من_این سیبِ نو رَس_ را بیا وُ رَد نکن
حاصل یک عُمر زحمت، میوهی کال من است
من فقیرم..، کُلِّ دارائیم، اشک روضههاست
گریه بر ذُرّیّهی صِدّیقه، اموال من است
هر کجا باشم، غذایم را حسنجان میدهد
نانخورِ مَردِ کرم بودن که مِنوال من است!
روزهی ما را رطبهای نجف وا میکند
رزقِ نخل مرتضی، افطار اَمثال من است
هِدیه از دست پدر وقتی که باشد..، بهتر است
دیدنِ ایوانطلا، عیدی اِمسال من است
طالعِ نوکر فقط با کربلا خوش میشود
کاش میدیدم که بابُ القِبله در فال من است
دائماً عطر ضریحِ شاه را بو میکِشم
خاطرات صحن او روی پَرِ شال من است
" کُشتهی لبتشنهی من! دوستت دارم حـسـین"
این حدیث دلنشینِ عاشقی..، مالِ من است
در اُمورات حسینی، کار، دستِ زینب است
این عقیله کارفرمای من و آلِ من است
▪️
آه از آن ساعت که خواهر روی تل از حال رفت
گفت: قربانگاهِ تو در اصل گودال من است
شمر بعد از ذبحِ طولانی تو ، آمد حرم...
قاتلت این خیمه تا آن خیمه، دنبال من است
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خستهام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن، نه به من
من شکستم دل تو! تو نَشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بندهات بندهی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمندهی ارباب شده
پشت کردم به حسین، خام شدم
باعث گریهی آقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نَفْسم شده کُلِّ عَمَلَم
میدود پشت سر من اَجَلَم
وای بر دور زقرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بر دوشِ خود آویختهام
بغلم کن که بههم ریختهام...
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و أسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بندهنوازست علی
بخدا روح نمازست علی
#شب_قدر ست بها میخواهم
درد کافیست دوا ميخواهم
رزق یکسال بُکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هواییِ حُسینم چه کنم؟
**
آن حسین که غمِ آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه، ای داد...
مادرش دست به پهلو افتاد...
یوسف من! وسطِ گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزهباران شدی و بیحالی
تاج روی سر من! پامالی!
مِهر من را به رویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیلهست! نزن
با عصا برتنش ای مست، نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست نزن
این تنِ ذبحشده جانِ من است
چادرم هست، نگو بی کفن است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهرِ دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخهی سرسبز تَهِ باغ توأم
که دگر پیر شدم، برگو برم افتاده
بشکند پای من، ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای "علی" بود، خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی
که هوای نجفِ او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشتْ بهشت از نظرم افتاده
برسانید سلامِ منِ بد را به "حسین"
فطرس امشب تو ببر... من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالَم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده
**
نیزهها عاقبت از اسب زمینش زدهاند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دیدی از غُصه و غم خسته و مالامالم
آمدی باز خودت زود به استقبالم
از وفایت چه بگویم که شبیه مادر
هر کجا رفتهام و آمدهای دنبالم
مرگ همسایه و اقوام مرا زنده نکرد
بس که با حرص و طمع، در طلب آمالم
از سیهرویی و احوال بدم هیچ مپرس
شرمسارم، چه بگویم؟! به همان منوالم
چه گرفتاری و بیماری سختی دارم
شب به شب، وقت مناجات و دعا بیحالم
نظری کن که فقط جَلد نجف باشم و بس
نکند گم بِشَوم، مُهر بزن بر بالَم
بی علی هر دم و هر بازدمی معصیتست
با علی حکم عبادات گرفت اعمالم
سفر کربوبلا تذکرهاش با زهراست
آه مادر چه شده تذکرهی هر سالم؟!
**
من همان سینهزنِ داغ حسینت هستم
که پریشان شده از تشنگیاش، احوالم
کاش بودم به کنارش که تنش پا نخورد
سالها گریهکنِ آن بدنِ پامالم
کاش بودم که به او، این همه نیزه نزنند
یاد آن جسم مُقطع شده در گودالم
کاش بودم که شوم غارت و غارت نشود
داغدارِ تن غارتشده در جنجالم
✍ #محمدجواد_شیرازی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
#مناجات_با_خدا؛ #امام_زمان_عج_مناجات_ماه_رمضان؛ #امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در خود خزیده بودم، تو بی خبر رسیدی
من خواب مانده بودم، وقت سحر رسیدی
حتی صدای پایت من را نکرد بیدار
من منتظر نبودم، تو از سفر رسیدی
تو در زدی ولی باز، نشنید گوشم انگار
تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی
ای ماهِ روزه خیلی، خشکیده بود چشمم
اما به جای من تو، با چشم تَر رسیدی
دیدی فرار کردم، دیدی گریز پایم
هم بیشتر دویدی، هم بیشتر رسیدی
من در گناه بودم، نزدیک چاه بودم
میخواستی نیفتم، آسیمه سر رسیدی
دست مرا گرفتی، در روضهام نشاندی
هم روضهخوان شدی و هم خونجگر رسیدی
**
هر روز وقت افطار، هر روز مثل هر بار
رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی
لبتشنه بود ارباب، ای روضهخوانِ بی تاب
بردار با خودت آب، فردا اگر رسیدی
✍ #محسن_ناصحی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aramesh113
╚═══💫💎═╝