eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
46 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اسطوره ای از صبر و ثباتی زینب پـر نــورتـریـن مهـر حـیاتی زینب بر عزم سترگ تو درود و صلوات چـون در خـور ذکر صلواتی زینب « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر جلوه ی صبر و استقامت صلوات بر مظهر والای امامت صلوات بفرستد هر آن کس که شفاعت طلبد از زینب کبری (س) به قیامت ، صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم بر نور دل و دیده زهرا صلوات بر دخت گرانمایه مولی صلوات بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » هر که دارد به دلش آرزوی کرببلا یا شود زائر آن دشت پر بلا از سه ساله حسین گیرد برات گوید بر دل سوخته ی زینب صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به رخسار حسینش خندید. بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات صلوات حضرت زینب (س) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
Mansoori-Abbasim.mp3
9.62M
عباسیم ای غم پروریم بند دلیم تاج سریم گل جان ورور ام البنین یولداقالوبدی گوزلریم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لالای بالا ام البنینم خسته ام اغلوم سنه دل بسته ام گل قاز بقیده قبریمی زهرا جانی جان اوسته یم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لالای بالا گوز یاشلی عاشق قان اوتار تز گل بو هجرانی قوتار گلسنده یوخدور اللرون تابوتیمی بس کیم دوتار سالام حجازه های بالا گل چال منه لایلای بالا گل باشیمی آل دامنه روحیم گلور مهمان سنه قانلی علم سینمده دی بو بیر نشان بسدور منه گلمز بالاما تای بالا گل چال منه لالای بالا گوز یولدا قالدیم گلمدون هی دردون آلدیم گلمدون گتدون اوجا قامت بالا سن سیز قوجالدیم گلمدون گوندر منه بیر پای بالا گل چال منه لالای بالا ای قامتی چوگان ننه آلدیم پیامون جان ننه گل میزبان اوللام سنه ای جنته مهمان آنا دینجلدی روحون آی آنا لالای آنا لالای آنا معناده یار اوللام سنه باز شکار اوللام سنه جنتده حزن اولماز ننه من سوگوار اوللام سنه آغلار گوزون یوم دای آنا لالای آنا لالای آنا آخر نجه دفنه گلیم آگاهسن یوخدور الیم گل نازیمی جنتده چک باش دامنونده دینجلیم بیر بیر یارامی سای آنا لالای آنا لالای آنا صود وردیگون شیرم آنا قان ایچمیشم سیرم آنا گلسم حسینیم تک قالار نیلوم نمک گیرم آنا یاندیم دمه آخ وای آنا لالای آنا لالای آنا 
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب فغان و آه از آن دم! که خصم‌دون‌ به‌ لب‌شط بُرید سر ز قفای حسین، مقابل زینب فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب میان لشگر اعدا به راه شام نبودی به غیر معجر نیلی، به چهره حائل زینب به گِرد ناقۀ او، کوفیان به عشرت و امّا سر حسین به سِنان، پیش روی محمل زینب نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی چو گشت کنج خرابه، مقام و منزل زینب جودی خراسانی
دارم حضور مادر تو درد می کشم تو هستی و برابر تو درد می کشم این لحظه های آخر عمرم ببین پدر یاد وداع آخر تو درد می کشم یک ظرف آب دیده ام و باز مثل قبل با آب آب ِ اصغر تو درد می کشم هر جا صدای کودک شیری شنیده ام من هم شبیه همسر تو درد می کشم با یک نظر به جای طناب ِ دو دست خود از بند دست خواهر تو درد می کشم حتی صدای تالی قرآن سبب شده با یاد نیزه و سر تو درد می کشم بابا ببین که با نظری بر عبای خود با یاد داغ اکبر تو درد می کشم ذبح میان کوچه سبب شد که تا به حال هر لحظه یاد حنجر تو درد می کشم آماده است یک کفن قیمتی و من یاد حصیر و پیکر تو درد می کشم در هر کجا که روضه ی گودال خوانده ام دیدم حضور مادر تو درد می کشم عبدالمحسن
29022-1687853569160.mp3
1.35M
کجایی بابا کنج خرابه پریشونم خیلی برات دل نگرونم چند شبه منتظر نشستم کجایی بابا تمومِ جسمم پُرِ دردِ خیلی منو کلافه کرده طنابی که زدن به دستم شبا می بینم توی خواب پیشم اومدی گوشواره های تازه مو آوردی برام دوباره حالم بهتر میشه با خنده هات یکی یکی خوب میشن آبله های پام بابا دلم تنگه ، اگه نیای دیرِ رقیه خانومت ، این گوشه میمیره لبم پر از آهِ ، سرم پر از دردِ تازیونه هاشون ، جون به لبم کرده "ای وای بابا حسین" ️️️️️️️️ کجایی بابا ببین شکسته پر و بالم اگر چه دختری سه سالم دیگه ازین زمونه سیرم کجایی بابا که مثل مادر تو زهرا وقتی میخام بلند شم از جا دستمو رو دیوار میگیرم برای اینکه بخورن اولادت زمین طنابمون رو هرکسی میاد میکشه من چه گناهی کردم زجر لعین هر جا میاد سر رقیه داد میکشه موهات پریشونه ، موهام پریشونه لبت پر از خونه ، لبام پر از خونه شکسته اَبروهات ، شکسته اَبروهام کشیده شد موهات ، کشیده شد موهام "ای وای بابا حسین" ️️️️️️️️ امیر قربانی فر
🔹ابن اثیر می‌نویسد:رباب پس از آن واقعه یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت. 🔸سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از عاشورا) ذکر می‌کند. 📚ابن اثیر،الکامل فی التاریخ،۱۳۸۶ق،ج۴، ص۸۸ 📚امین،اعیان‌الشیعة،۱۴۲۱ق،ج۶، ص۴۴۹ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻روایتی را مصقلة الطحان از امام صادق(ع) نقل کرده است که شنیدم حضرت فرمود: 🔹"چون حسین(ع)کشته شد،همسر کلابیه آن حضرت برایش سوگواری به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگذاران او هم گریستند تا اشک چشمانش خشک شد و تمام گشت. 🔸آن هنگام یکی از کنیزانش را دید که می‌گرید و اشک چشمش جاری است،او را طلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک تو جاری است؟! او گفت:من شربت سویق می‌آشامم. او هم دستور داد سویق تهیه کنند و از آن نوشیدند.بعد اظهار داشت می‌خواهم با این عمل برای گریستن بر حسین(ع)نیرو پیدا کنم". 📚کلینی،کافی،۱۳۶۳ش،ج۱،ص۴۶۶ س ع ع
زبانحال امام سجاد علیه السلام باخانم زینب (س) ‍ بوهمان آختاردیقون خاک شفادور عمه جان شیعه نی آغلارقویان کرب وبلادور عمه جان شکرلله باشه یتدی موسم هجران بوگون قسمت اولدی اربعین شاه مظلومان بوگون بوزیارت ایلدی هردردیمه درمان بوگون جام وصلت دردهجرانه دوادورعمه جان باده وصلیله ایله دردهجرانه دوا هرمریض عشقه واربوقانلی تربتده شفا اندیرون لیلانی بویرکربلادور کربلا هرطرفدن جلوه گرنورخدادورعمه جان چوخ مصیبت لربیزه بوچولده ویردی اهل شام بسکه غم چکدیم حیاتیمدن بولورسن دویموشام من بابامی اوزالیمله بورداقبره قویموشام یازموشام قبره ذبیحامن قفادور عمه جان بوحسین ابن علی محبوب داورقبریدور سینه سی اوزشیرخواره اوغلی اصغرقبریدور هاردادورگلسون آنام لیلابواکبرقبریدور آختاروربولسون یری پایین پادورعمه جان نچه مدت چکموشم حسرت وصاله صبح دشام یتموشم مقصودیمه بوفیضدن چوخ دلخوشام احتیاجیم واربوقبره دردمندم ناخوشام دردمنده تربتی خاک شفادورعمه جان ممکن اولسا عمه جان بوچولده منزل ایتمیاخ ایله ساخ منزل بوقبراوستن کناره گیتمیاخ گربابام آلسا خبر نولدی رقیه نه دیاخ حقی وارایتسه گلایه باوفادورعمه جان دردومحنت بیزلره دنیاده مهلت ویرمدی آل پیغمبرگل مقصودینی بیر درمدی نسگل اولدی بوگونی باجیم رقیه گلمدی شامده قالدی یری ویرانسرادور عمه بوهمان یردوراوشاقلار قورخودان آغلوردیلار ساربانلارالده قمچی سینمی داغلوردیلار بیزلری شام اهلی بورداقولقولا باغلوردیلار ایمدیده آثاری وارباخسان یارادور عمه جان اشقیاجور وجفاده بوردا حددن چیخدیلار منجنیق غمده اولادخلیلی سیخدیلار بوهمان یردورعموم عباسی آتدان یخدیلار قان ایچینده جلوه گرصاحب لوادورعمه جان شامدن گلدوق دوباره وادی پرمحنته یوزقویاق ناخوشلارین درمانی قانلی تربته ♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
شام 1️⃣ منظره ورود اسیران به شام و خبر سهل ساعدی اسیران آل محمد (ص) را در روز اول ماه صفر سال 61 ه.ق وارد شام کردند اکنون به چند حادثه جانسوز که در شام بر اسیران آل محمد (ص) گذشت در اینجا اشاره می شود: هنگامی که اسیران آل محمد (ص) به نزدیک دمشق رسیدند حضرت ام کلثوم علیه السلام به شمر که رئیس نگهبانان بود نزدیک شدو به او فرمود: مرا به تو نیازی است. شمر گفت : آن چیست؟ فرمود: نخست اینکه ما را که به این شهر می برید از دروازه ای وارد کنید که تماشاگر کمتر باشد دوم اینکه: به این مامورین بگو سرها را از میان کجاوه ها بیرون ببرند و از ما دور کنند تا تماشاگران به تماشای سر بپردازند واز تماشای ما دور گردند. ولی شمر از روی عنادی که داشت به عکس این تقاضا دستور داد سرها رادر میان کجاوه ها عبور دهند و از همان دروازه حلب (که جمعیت بیشتر در آن صف و آمد می کند) وارد سازند.(1) برای روشن شدن چگونگی ورود اهلبیت علیه السلام به دمشق کافی است که به خبر سهل بن سعد ساعدی انصاری (2) که در آن هنگام در مسیر خود به بیت المقدس به شام آمده بود توجه کنیم: سهل می گوید: به بیت المقدس می رفتم گذارم به دمشق افتاد دیدم مردم به جشن و سرور پرداخته اندو طبل و ساز می زنند و پایکوبی می کنند با خود گفتم: حتما امروز عید مردم شام است تا اینکه از چند نفر که با هم سخن می گفتند پرسیدم:آیا شما شامیان عید مخصوصی دارید که ما به آن اطلاع نداریم؟ گفتند: ای پیرمرد گویا بادیه نشین بیابانی هستی گفتم: من سهل هستم و رسول خدا محمد (ص) را دیده ام. گفتند: ای سهل! تعجب نمی کنی که اگر آسمان خون نبارد و زمین اهلش را در خود فرو نبرد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: این سر حسین علیه السلام و عترت محمد (ص) است که از عراق به ارمغان آورده اند. گفتم: واعجبا سر حسین علیه السلام را آورده اند؟! و مردم شام شادی می کنند؟ از کدام دروازه وارد کرده اند؟ آنها اشاره به دروازه ساعات (3)کردند: در این میان ناگاه پرچم هایی را پی در پی دیدم و سواری را دیدم پرچمی در دست دارد از بالای آن پیکانی بیرون آورد که سری بر آن بود که آن سر شبیه ترین انسان ها به پیامبر (ص) بود. پشت سر آن پرچمدار دیدم بانوانی بر پشت شتر بی روپوش سوار هستند نزدیک رفتم از نخستین زن پرسیدم تو کیستی؟ گفت: من سکینه دختر حسین علیه السلام هستم. گفتم: من سهل ساعدی هستم جد تو را دیده ام و حدیث او را شنیده ام اگر حاجتی داری برآورم. گفت: به حامل سر بگو آن را جلوتر ببرد تا مردم به تماشای آن بپردازند و به حرم پیامبر (ص) ننگرند. سهل می گوید: نزد آن نیزه دار رفتم و چهارصد دینار به او دادم و گفتم: سر را جلوتر ببر او پذیرفت و جلو رفت و سپس آن سر را نزد یزید بردند. من هم با آنها رفتم یزید را دیدم که بر تخت نشسته و تاجی که با در و یاقوت زینت داده شده بود بر سر دارد و در کنار او گروهی از سالخوردگان قریش نشسته بودند. حامل سر بر او وارد شد و گفت: اَوفِر رِکابِی فِضَّهً وَ ذَهَبا اَنَا قَتَلتُ السَّیِّدَ المُحَجَّبا قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اُمّاً وَ اَباً وَ خَیرَهُم اِذ یُنسَبُونَ نَسَباً تا رکاب مرا نقره و طلای فراوان بریز من آقای ارجمند و بزرگوار را کشتم من آن آقائی را که از جهت مادر و پدر و نسب بهترین انسانها است کشتم. یزید به او گفت: اگر می دانستی حسین علیه السلام بهترین انسان است چرا او را کشتی؟ او گفت : به طمع جایزه تو یزید ناراحت شد و دستور داد گردن او را زدند. آنگاه سر مبارک امام علیه السلام را در طبق زرین گذاشتند و یزید می گفت: کَیفَ رَاَیتَ یا حُسَینُ ای حسین قدرت مرا چگونه دیدی؟(4) ـــــــــ 1- لهوف ص 174-نفس المهموم ص 239 2- سهل بن سعد در هنگام رحلت پیامبر (ص) پانزده سال داشت او آخرین نفر از اصحاب است که در سن 96 سالگی در سال 77 ه.ق در مدینه وفات کرد (و به نقل مشهور آخرین نفر جابر بن عبدالله انصاری بوده است) 3- وجه نامگذاری این دروازه به دروازه ساعات یا از این نظر است که بر سر در آن ساعت مخصوص نصب شده بود (نفس المهموم ص 241) و یا اینکه وقتی که اسیران آل محمد (ص) را آنجا آوردند سه ساعت آنها را در آنجا نگه داشتند تا یزید اجازه ورود به آنها داد از این رو به دروازه ساعات (ساعتها) معروف گردید که قبلا به دروازه حلب معروف بود موضوع غم انگیز اینکه دشمنان اهلبیت علیه السلام را اول صبح به دروازه دمشق آوردند و نزدیک غروب آنها را به در خانه یزید رساندند در صورتی که از دروازه تا قصر یزید چندان مسافتی نبود در این مدت آنها را در کوچه و بازار در معرض تماشای مردم نگه داشتند. (تذکره الشهداء ص 410) 4- بحار ج 45 ص127-128 .♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
‍ ‍ اربعین حسینی زبانحال حضرت زینب س دور آنا مدینه دن، کربلایه سنده گَل اربعین عزاسینه، نینوایه سنده گَل زینبم بلالیم یاسلیم عزالیم اوغلیوین عزاسیدی بو عزایه سنده گَل ترک ایله بو گون آنا ،یثربین دیارینی گُلشن ایت حسینیوین ،قانلی شوره زارینی زینبین یتور باشا ،درد انتظارینی ویرماقا سسیمه سس ،کربلایه سنده گَل راه حقّی ای آنا ،سن دیمه ایتیرمیشم باغ عشق نخلینی ،حاصله یتیرمیشم اوغلیوین حرم لرین ،شامیدن گَتیرمیشم دور آنا بو وادی ،ابتلایه سنده گَل من آنا بو مدّتی ،چوخ بلایه دوزموشم بو سفرده هر غم و ،ابتلایه دوزموشم اِتمیوب بو غصّه دن ،بیر گلایه دوزموشم شرحینی ایشیتماقا ،نینوایه سنده گَل اوندا که اسیریدیم ،لشکر عناده من گورموشم فدالری ،قانلی بیر مناده من ایمدی زائرم نچه ،قبر با صفاده من سیر گُلشن ایتماقا ،بو منایه سنده گَل کربلا دیارینون ،گرچه غم هواسی وار اربعین عزاسینون ،اوزگه بیر صفاسی وار سن سویَن حسینیوین، مجلس عزاسی وار بو عزا یِتیشمه میش، انتهایه سنده گَل من گَلنده بو یره، حسرتیله دیده تر گوردوم اوغلووین آنا ،پاک تربتین اُپر جدّیمون صحابه سی، جابر حمیدفر یوخدی غیر، محفلِ، آشنایه سنده گَل روح بخش دور آنا ،کربلا زیارتی هر ئوپن بو تربتی، درک ایدر سعادتی زینبین حضوریوه، وار اگر لیاقتی لطف ایله بو مجلس، با صفایه سنده گَل من لباس ماتمی ،اَلّی ایلدی سویمارام خشک اولا گوزوم یاشی، جان ویرینجه قویمارام آغلاسام اُلونجه من ،بو حسینه دویمارام آغلاماق بهاریدی ،بو عزایه سنده گَل گل آنا بو دشتیده، بیرده سینه داغلیاق یانه یانه گوز یاشین ،گُل عُذاره باغلیاق گَل بالان حسینیوه ،بیر دویونجا آغلیاق منله باهم اوخشاسان ،غم فزایه سنده گَل گَل بلالی زینبین، باخ بیر آه و زارینه گَلمیشم حسینیوین، قانلی لاله زارینه دورت مین اوخلی کوینگین ، سالموشام مزارینه گورماقا بو کوینگی ،غم سرایه سنده گَل من کیمی بلاکشی ،کیمسه یوخ ویرن سراق سن گَزن آغاج لاری ،گَزمیشم بوداق بوداق گَل بو بزم ماتمه ،منله سس سسه ویراق قیرخیدور حسینیوین، آه و وایه سنده گَل من حسین یولوندا چوخ ،غم بو جانه آلموشام دل یاراسی گورموشم، حبس لرده قالموشام سن گورن دگُل قیزون، ایمدی چوخ قوجالموشام محنت زمانه دن ،ایت گلایه سنده گَل گرچه وار بو نوحه نون ،اختصاصی خوندله عدل جو ده دوز سالوب، بلکه بیر آلا صله خوشدی مطلعین یازام بیرده سوز آهیله دور آنا مدینه دن کربلایه سنده گَل
2.08M
زبانحال زینب س با امام حسین ع ایام اسارت، کربلا تا شام واویلا وای حسین منزلی به منزلی... کوچه ای به کوچه ای سنگ زدند به خواهرت ز کربلا به کوفه ای هر چه به کودکان زدند رسید بر تنم همه رسیده ایم به شهر شام میان شور و همهمه واویلا وای حسین واوایلا وای حسین راس تو روی نیزه و یک زن خیره سری پیش چشام روی سرت ریخته خاکستری سوختم از اهانت سوختم از جسارت حرف شد از کنیزی سوختم از جنایت واویلا وای حسین واویلا وای حسین همه اسیر بودیم و بر سر بازار شدیم شرم و مُروّتی نبود پیر و جوون خوار شدیم به دختر یتیم تو طعنه زدند از پدرش طفلی زبون بسته بود داد زدند روی سرش واویلا وای حسین واویلا وای حسین یه جا دیدم که صحبت از قیمت گوشواره بود یه جای بازار دیدم فروش گهواره بود به سینه می زند رباب ز داغ شیر خواره اش گریه کند زار زند با جگر پاره اش واویلا وای حسین واویلا وای حسین حسین من درد دلم فقط برای آب نیست جای سر سبط نبی به مجلس شراب نیست یزید بی حیا چرا دست ز تو نمی کشد با چوب خیزران چرا روی لب تو می زند واویلا وای حسین واویلا وای حسین برادرم حسین من خودم رسول تو شدم کلام نا تمام تو به کوفه و شام زدم دختر کرّارم از کسی نمی ترسیدم با سخن سوزنده یزید را کوبیدم شهید من تو زنده ای حسین من نمرده ای ثبت به تاریخ شَوَد تو شکست نخورده ای ننگ به قاتلین تو تویی که پاینده ای ظلم و ستم می میرد تو تا ابد زنده ای ای جانم یا حسین ای جانم یا حسین
نوحه ی حضرت رقیه س یتیمی درد جگر سوز و، درد بی درمان یتیمی خون جگر خوردن، زاری دوران اسیری درد نفس گیر و،سینه ی سوزان اسیری یعنی زمین خوردن،با تن بی جان کف پاها آبله داره، زخمی و خونه کبوده پهلوی این دختر، بر لبش جونه زمین گیر و خسته و عاجز، در شب تاریک میخواد پاشه راه بره اما، آخ نمی تونه آه و واویلا از یتیمی آه و واویلا از غریبی آه و واویلا از اسیری یه گوشه با گریه و هق هق، با خودش گیره چرا بابایم سراغی از، من نمی گیره براش مهمون اومده امشب،وقت پروازه یه کم لبخند رو لبش اومد، وقتی می میره بیا بابا جان به قربانت، در کجا بودی چرا بابا از من تنها، تو جدا بودی بابا گفتن در سفر هستی، برمی گردی زود ولی دیدم با عمو روی، نیزه ها بودی آه و واویلا از یتیمی آه و واویلا از غریبی آه و واویلا از اسیری سر خونین آمدی پیشم، آمدی بی پا فقط بابا با تو می گویم عقده ی دل را سرت را امشب مثه مادر،در بغل گیرم نشد گر آغوش بگشایی، نازنین بابا کتک خوردم بر زمین خوردم، آخ زانویم ببین بابا زخمی دستم ، سوخته گیسویم کف پاهایم پر از تاول، شد به صحراها ببین بابا مثل زهرا شد ،زخم پهلویم آه و واویلا از یتیمی آه و واویلا از غریبی آه و واویلا از اسیری سه ساله دختر کتک خورده، آه و واویلا رقیه از بی کسی مُرده، آه و واویلا بابا امشب کنج ویرونه، آه و واویلا اومد اون و با خودش برده، آه و واویلا لالا لالا دختر بابا ، ای رقیه لالا لالا دختر زیبا، ای رقیه شدی راحت از غم دنیا، ای رقیه لالا لا دختر تنها، ای رقیه آه و واویلا از یتیمی آه و واویلا از غریبی آه و واویلا از اسیری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1.59M
آه و واویلا از یتیمی آه و واویلا از غریبی آه و واویلا از اسیری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝ ابرگروه👇👇 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝