#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#وفات
#مربع_ترکیب
شب را به پایان می رساند طلعت نورت
خورشید عالم خلق شد از برکت نورت
از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت
جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت
روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند
ما را غلام "حضرت معصومه جان س" خواندند
تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی
آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی
یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی
تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی
دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم
خیلی به زهرا رفته خُلق و خویَت ای خانم
در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن
مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن
"آموزگار حضرت مریم"..،تَکَلُّم کن
جان رضا ما را فقیر "مشهد" و "قُم" کن
هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد
جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد
ای ماهتابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید
ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید
باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید
تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید
لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد
چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد
داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم
بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم
دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم...
آخر شما را می کُشَد این حالت درهم
از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده
با یا "رضایَت" اهل قُم هم گریه می کرده
فصل خزان و روزگاری زرد..،بانو جان...
هجران و زهرتلخ و آهی سرد..،بانو جان...
داغبرادر..،داغ بابا..،درد..،بانو جان...
این ها تو را از پای درآورد بانو جان
سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است
سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است
آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی
مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی
تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی
در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی
شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز
الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز
آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز
پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز
چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز
بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز
سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم
از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم
آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟
تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟
اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟
خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟
با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟
راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟
زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد
زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد
زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد
زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد
این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه
از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه
#بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آتشِ وصل تو تا جانبِ گُلپَر برود
دودِ آه است که از سینهی مجمَر برود
شرحِ هجران تو از حَدِّ سخن بیشتر است
واعظِ لال چگونه روی منبر برود؟!
طاقت عَقربه از دوری تو طاق شده
تا به کِی حوصلهی ثانیهها سر برود؟!
شوقِ تنهاییِ من زیرِ سرِ غربت توست
میل دلداده همین است: به دلبر برود
گره کورِ ظهور تو اگر من هستم
حاضرم پای تو جان از بدنم در برود
چه غلطها که از این بی سر و پا سر نزده
کاشکی آبرویم پیش تو کمتر برود
نَفْسِ من بانیِ حبس پرِ پروازِ من است
آرزوی قفس این است: کبوتر برود
خواهشاً اشکِ دمِ مشکِ مرا قطع مکن
چشم من کاش که از روضهی تو تَر برود
بی پناهم منِ سرخورده..، پناهم زهراست
طفلِ آزُرده فقط خانهی مادر برود
خادمِ فاطمهام..، صاحبِ من شخصِ علیست
میروم سمت همان راه که قنبر برود
مستیام گردن انگورِ ضریح نجف است
این خُمار آمده میخانهی حیدر برود
چارهی این همه بیچارگیام کرببلاست...
پیش ارباب، غم از خاطرِ نوکر برود
جانِ آن کُشتهی لبتشنهی بی سر..، برگرد
قبل از آن که ورقِ عُمر به آخر برود
* *
ما ندیدیم به غیر از حرمِ حَلقِ حسین
خنجری کُند به پابوسی حنجر برود
نکند موقعِ غارت، به حرمها برسند
نکند فکر سنان در پِی معجر برود...
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#امام_زمان_عج
#غزل
از ابتدای هفته فقط آه می کِشیم
ما هر سهشنبه ناله ی جانکاه می کِشیم
هِی جمعه روی جمعه تلنبار می شود...
دردِ فراق را همه ی ماه می کِشیم
گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست
ما انتظار سیلیِ گَهگاه می کِشیم
ما از تبِ وصال..،توان کَسب می کنیم
یک کوه را به قدر پرِ کاه می کِشیم
باید به زور..،گریه از این "چشم"ها گرفت
با دست خویش آب از این "چاه" می کشیم
شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست
خود را به سمت اشکِ سحرگاه می کِشیم
هرکس دلیل قدِّ خمم را سوال کرد
گفتیم بارِ نوکری شاه می کِشیم
این اعتقادِ ماست..،که دلخواه فاطمه است
در روضه هرچه ناله ی دلخواه می کِشیم
آقا!قسمِ به عُمرِ کم مادرِ شما...
ناز تو را در این دمِ کوتاه می کِشیم
▪️
▪️
در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد...
ما هرچه می کِشیم از آن راه می کشیم
#بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از ابتدای هفته فقط آه می کِشیم
ما هر سهشنبه نالهی جانکاه میکِشیم
هِی جمعه روی جمعه تلنبار میشود...
دردِ فراق را همهی ماه میکِشیم
گاهی عتابِ تو به صلاحِ دوامِ ماست
ما انتظار سیلیِ گَهگاه میکِشیم
ما از تبِ وصال...، توانْ کَسب میکنیم
یک کوه را به قدر پرِ کاه میکِشیم
باید به زور...، گریه از این "چشم"ها گرفت
با دست خویش آب از این "چاه" میکِشیم
شرط عروج بنده به بُغضِ پگاهِ اوست
خود را به سمت اشکِ سحرگاه میکِشیم
هرکس دلیل قدِّ خمم را سؤال کرد
گفتیم بارِ نوکری شاه میکِشیم
این اعتقادِ ماست... که دلخواه فاطمه است
در روضه هرچه نالهی دلخواه میکِشیم
آقا! قسم به عُمرِ کم مادرِ شما...
ناز تو را در این دمِ کوتاه میکِشیم
* *
در کوچه گوشوارهی مادر شکسته شد...
ما هرچه میکِشیم از آن راه میکِشیم
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا
پناهِ بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا
چراغ عرش، فانوس حیاط خانهات بوده
تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا
کمالِ ظرف تو، بیش از حدِ اُمِّ اَبیهاییست
به این ترتیب باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛ زهرا
عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو
به زیر سایهی تو جمع شد اهل کسا زهرا
نخِ چادر نماز وصلهدارت آبروی ماست
گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..، زهرا
اگر درد است درد عشق تو..، دردت به جان من
ز عُشاقت نمیآید به جز قالو بَلیٰ، زهرا
جواز اتصال ما به تو دستِ حسنجان است
همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا
علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد
صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم: یا زهرا
خطای طفل سهلانگار را مادر نمیبیند
همیشه چشمپوشی میکنی از خبط ما زهرا
غلاف قنفذ نامرد هم، عهد تو را نشکست
چه محکم دستِ بیعت دادهای با مرتضی، زهرا
* *
چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد
که چندین استخوان در سینهات شد جابهجا زهرا
چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..، که زد فریاد:
بیا فضه..، بیا فضه..، بیا فضه..، بیاااا..، زهرا...
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت
#مربع_ترکیب
سحر است و دمیده دولت عشق
نوبتی باشد است نوبت عشق
کوه می لرزد از اُبُهَت عشق
می نویسم به نام "حضرت عشق"
ما همه عاشقیم و شیداییم
همه مجنون عشق لیلاییم
عرش خوشبو شده است با کرمت
می چکد عطر مریم از قدمت
قُدسیان مات ذات محترمت
عرشیانند خادم و حشمت
آمده سوره ی وفا،"زینب"
السلام ای عقیله یا زینب
بال جبریل بالِش سر توست
کوچه باغ بهشت معبر توست
ظلمت شب نخی ز معجر توست
شاه کرببلا برادر توست
ما همه نوکر حسین تواییم
تا قیامت به زیر دِین تواییم
نوکری تو کار نوکرها
ای همه اعتبار نوکرها
مایه ی افتخار نوکرها
حرمِ تو قرارِ نوکرها
شرزه شیرانِ دشت ایرانیم
دشمنت را ز شام می رانیم
ما همه ریزخوار خوانِ حرم
لاله ی سرخ بوستان حرم
تنمان فرشِ آستان حرم
لقبِ ما:"مدافعان حرم"
از عدوی تو کشته می سازیم
و از این کشته پُشته می سازیم
مقتدای نماز من زینب
خواهر شاه بی کفن زینب
"فاطمه،حیدر و حسن..،زینب
یک تنه کلِّ پنج تن زینب"
تو صدای رسای قرآنی
تو تجلّی روحِ ایمانی
ای کران تا کرانه ی کوثر
آیه ی دخترانه ی کوثر
غزل عاشقانه ی کوثر
روشنی بخش خانه ی کوثر
پای مادر چقدر غم خوردی
مثل یاس مدینه پژمردی
نقشه ای شوم،روزگار،کشید
ناگهان ابر تیره گون بارید
باد پائیزی مدینه وزید
دست ظلمت ستاره ای را چید
کاش می شد همیشه مدح سرود
ختم شعرم شروع روضه نبود
رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد
روزگارِ خوش علی سر شد
حرف مسمار و آتش و در شد
پیش چشم تو یاس پرپر شد
کهکشان سوخت تا دمِ خانه
آتش افتاد روی پروانه
تا در افتاد پیکرش افتاد
وسط خانه حیدرش افتاد
رد مسمار بر پرش افتاد
صدف افتاد،گوهرش افتاد
آه!اهل سقیفه بد کردند
چادرش را چرا لگد کردند
#بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زینب_س_مدح
خورشید حِلم، شمع شبستان زینب است
دریای صبر، بندهی طوفان زینب است
اسلام، زیر سایهی ایمان زینب است
با این حساب، شیعه مسلمان زینب است
او رتبهدار مبحث علم از قدیم شد
مابینِ طورِ اهلِ تفکر، کلیم شد
در درس دادنِ به ملائک سهیم شد
جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است
بی ذکر او به وادی عترت نمیرسیم
بی اذن او به گریهی هیئت نمیرسیم
بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمیرسیم
دَخْلِ بهشت در پیِ دُکّان زینب است
در کوچهی کرامت او کاسهها پُر است
از طبخ روزمَرّهی او، ظرف ما پُر است
این سفرهای که دور و بر آن گدا پُر است
تولیَّتَش به دست حَسَنجانِ زینب است
این شور، در محیط دلم انقلاب کرد
زهرا گرفت دست گدا را..، ثواب کرد
ما را برای نوکریاش انتخاب کرد
این شیعهخانه، کشورِ ایرانِ زینب است
با بالِ اشک، هیچ نماندهست تا دمشق
آنقَدْر اهل گریه کشاندهست تا دمشق!
ما را خودِ سهساله رساندهست تا دمشق
یعنی رقیّه تعزیهگردانِ زینب است
ای زائر حسین! به او احترام کن
پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن
بین نجف به سیّده زینب سلام کن
ایوانطلا نمایش ایوانِ زینب است
در وقت رزم، واژهی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر، بهتر است
زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است!
نام «علی» مدال محبان زینب است
هنگام خطبهخوانی او، آفتاب شد
دنیا به ترککردن ظلمت مُجاب شد
کاخ یزید روی سر او خراب شد
شام سیاه، عرصهی جولان زینب است
در کوچههای کوفه دل مضطرش شکست
در زیر دست و پای اراذل پرش شکست
نزدیک خانهی پدر او، سرش شکست
تا روز حشر، شیعه پریشان زینب است
بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت
خاکستری که روی سری بیگناه ریخت
با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت
این چوبخورده، قاری قرآن زینب است
✍ #بردیا_محمدی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
چه روضهایست که هرکس روایتش میکرد
بنای گریه به وضع مصیبتش میکرد
چه میشد از دل آن کوچه برنمیگشتند
قضا به لطف قَدَر خرق عادتش میکرد
برای جملهی کوتاه هم مجال نداد
وگرنه فاطمه او را نصیحتش میکرد
"زکیّه" هیچ زمان حرف تُند نشنیده
و کاش راهزن این را رعایتش میکرد
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد...*
گلی که لمسِ نسیمی اذیتش میکرد
آهای گریهکنان! فاطمه زمین افتاد
هجوم چکمه جسارت به ساحتش میکرد
یکی ز تکّهی آن گوشوارهها گم شد
حسن وگرنه همان شب مرمتش میکرد
عذاب روحی فرزند،داغ ناموس است
مغیره هم چه جفایی به غیرتش میکرد
* *
دعای مادرم این روزها فقط مرگ است
اجل ز طعنهی همسایه راحتش میکرد
✍ #بردیا_محمدی
*«فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ»
ترجمه: از روی مقنعه طوری بر دو گونهاش زدم که گوشوارهاش پاره شد و به زمین ریخت.
📚بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
لطفاً حق روضه ادا شود
با لختهخون چسبیده مُشتی پَر به مسمار
یعنی کبوتر خورده پشت در به مسمار
آیات قرآن چِکّه میکرد از لبِ در
قطره به قطره ریخت از کوثر به مسمار
بو بُرد که پُشتِ دری، محکم لگد زد
با پا تو را کوبید آن کافر به مسمار*
این میخ با جسم نحیفِ تو چهها کرد
افتاده کار بانویی لاغر به مسمار!
یک ضربه خوردی، هر دو پهلویت کبود است!
اینور به آتش خوردهای؛ آنوَر به مسمار
تو بین شعله گیر کردی، مرتضی سوخت
تو رو به حیدر زُل زدی، حیدر به مسمار
تو شیشهی عُمر علی بودی، شکستی
برخورد کرد آئینه سرتاسر به مسمار
خیلی تقلّا کردی امّا ولکُنَت نیست...
زورت نچربیده است آخر سَر به مسمار
تو زیرِ در بودی که دشمن رد شد از آن
بی اعتنایی کرد یک لشکر به مسمار
یکسوم سادات را از دست دادیم
لعن تمام شیعه تا محشر به مسمار
در کربلا تیرِ سهشعبه شد همین میخ...
شد دوخته نایِ علیاصغر به مسمار
✍ #بردیا_محمدی
*فَرَكَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُه؛ وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا
ترجمه: پس درحالیکه او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود، با تمام توان لگدی به در زدم؛ ناگهان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیرورو شد
📚 بحارالأنوار، ج ٣٠، ص ٢٩۴
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#شب_جمعه
آفتاب جلوهات از کهکشانها هم سر است
وسعت تابندگیِ تو تعجبآور است
طبقِ نَصّ ِ «ما عَرَفنا قَدرَکِ» اثبات شد:
درک شأنَت از شعورِ هر بشر بالاتر است
شرطِ «ختمالمُرسلینی» دستبوسیِ تو بود
قدردانی از تو تنها کار یک پیغمبر است
کِسوَتِ اُمِّ اَبیهایی فقط مخصوص توست
کیست مانند تو که هم مادر و هم دختر است
حول دستاس تو میچرخد زمین و آسمان
گردش ایّامِ ما بر پایهی این محور است
روح اَسما را تنور خانهی تو شکل داد
نانِ گرمِ سفرهی سبزِ تو خادمپرور است
مات و مبهوت وقار فاطمیات مریم است
هاج و واجِ اقتدارِ هاشمیات هاجر است
کمترین لطف تو بیش از ظرفیتهای گداست
بخششِ حدِّاَقلیِّ تو حدِّاکثر است
بینیازی! از فدکهای زمینی، فاطمه!
در خورِ مهریهی تو چشمهچشمه کوثر است
تکسواریِ تو در صبح قیامت دیدنیست...
بهترین تصویر در قاب عظیم محشر است
سایهی روی سرِ ما چادر خاکی توست
میتوان پس گفت: ایران، زیر چتر مادر است!
مادر هر کس که بابایش علی باشد، تویی
بچّهشیعه نسل پشت نسل بر این باور است
عالمی پابند تو بود و تو پابندِ علی
کُلِّ فکر و ذکر تو در هر زمانی، حیدر است
این شبِ جمعه مرا با خود ببر پیشِ حسین
کربلایِ شاه رفتن، آرزوی نوکر است
یک دقیقه گریه کردن بر مصیبتهای تو
فیض آن بالاتر از صدها هزاران منبر است
* *
ای که روی صورتت گلبرگ هم رد میگذاشت
زیر پلکت جای ضربِ سیلی آن کافر است
تیزیِ مسمارِ کجرفتار، با پهلو چه کرد؟!...
قاتل هر سالهی ما روضهی میخ در است
✍ #بردیا_محمدی
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
مانند ابری که نمِ باران ندارد
مَن، خشکسالیِ دلم پایان ندارد
دیروز خیلی گریهکردن را بلد بود
چشمم توانِ قبل را، الآن ندارد
من با فراقَت دائماً سرگرم هستم
این بینوا کاری به این و آن ندارد
دست از سر من برنمیدارد غمِ تو
داغت رهایَم میکند؟!، امکان ندارد!
بیماری عُشّاق، زخمی لاعلاج است
دردی که هرگز نسخهی درمان ندارد
عُمر زلیخا پای یوسف رفت بر باد
عاشقشدن جز باختن تاوان ندارد
راهِ وصالِ یار دشوار است قطعاً
این مقصد اصلاً جادهای آسان ندارد
من مطمئن هستم که نانِ شُبهه خورده
هرکس به برگشتِ تو اطمینان ندارد
هر بار بد کردیم، تو گردن گرفتی
اما به «لطف» تو کسی اذعان ندارد
باید برای این همه اندوهِ تو مُرد
باید برایت مُرد، دور از جان ندارد!
بی مصرفم، امّا فقط بگذار باشم
ظرفِ شکسته، جا در این دُکّان ندارد؟!
دارد اَجَل سر میرسد، پس کِی میایی!
چشمانتظارت فرصتی چندان ندارد
محتاج آغوش توأم، من را بغل کن
فرزند، بی بابا سر و سامان ندارد
جانِ همان پهلوشکسته، زود برگرد
جانِ گلی که روح در گلدان ندارد
طوری لگد زد، میخ در پهلو فرو رفت...
نامردِ بی غیرت مگر وجدان ندارد؟!
در اوج تنهایی، صدف از دُر جدا شد
مادر به غیر از فِضّه پشتیبان ندارد*
✍ #بردیا_محمدی
* فَقالَت: آهْ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ
ترجمه: پس صدا زد: آه ای فضّه! به سويم بيا و مرا درياب؛ به خدا سوگند، فرزندي را كه در بطن داشتم، كشته شد.
📚بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
روحِ جاریِ رودها ! زهرا
بانیِ خندهی خدا ! زهرا
آینه دار هَل اَتیٰ ! زهرا
نقطهی عَطف ماجرا ! زهرا
قصّهی عشق را مقدمهای
علت خلقتی تو؛ فاطمهای!
ابر از جلوه ی قمر به تو گفت
راز شب را دمِ سحر به تو گفت
هر که رنجید، زودتر به تو گفت
ضَعف خود را فقط پدر به تو گفت*
حس آرامشِ تو مطلوب است
حالِ بابا کنار تو خوب است
اُف به بالی که جلد بام تو نیست
تشنهای که فقیر جام تو نیست
وای از آن دل که وقف نام تو نیست
احدی در حدِ مقام تو نیست
در خورِ والیِ خدا "ولی" است
لایق فاطمه فقط "علی" است
قبل از آنکه سر و صدا برسد
از سر کوچهها گدا برسد
مینشینیم تا غذا برسد
نانِ گرمَت مگر به ما برسد
دور هُرم تنورِ تو جمعیم
همه پروانههای این شمعیم
نورِ لبخندهات جای خودش...
اثرِ پندهات جای خودش...
حُبِّ دلبندهات جای خودش...
تو وُ فرزندهات جای خودش...
هر کنیز تو باب حاجات است
فضّهات صاحب کرامات است
تو کجایی و ما کجا هستیم
دردمندیم، بی دوا هستیم
از خواصیم، با شما هستیم
ما گدایانِ مجتبی هستیم
سرور نوکران تو حسن است
پسر ارشد تو عشق من است
خادم کوی تو برادر ماست
نوکری کردنِ تو باور ماست
دامن تو، دخیل آخر ماست
چادرت سرپناهِ کشور ماست
تو خودت سایهی سر مایی
به اَبَالفَضل! مادر مایی!
* *
فرصت نَقلِ اصلِ مطلب شد
وقت خونگریهی مُرَکَّب شد
گُذر از جمعیت، لبالب شد
ناگهان بین کوچهها شب شد
شیشه با ضربِ سنگِ خاره شکست
آنچنان زد که گوشواره شکست
دست با صورت تو بد تا کرد
خون به قلب تمام دنیا کرد
این زمین خوردنت چه با ما کرد!
حسن از بخت بد تماشا کرد...
آینه روی خاکها افتاد
چادرت زیر دست و پا افتاد
✍ #بردیا_محمدی
* اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفا (حدیث کسا)
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9