eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.6هزار دنبال‌کننده
45 عکس
33 ویدیو
119 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5882100837362177874.mp3
1.09M
. انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند اول: فاطمیه شده قیامت برای مادر امامت ملائکه عزا گرفتن صاحب عزا سرت سلامت فدای چشم ترت آقا شکسته بال و پرت آقا به دست دومی نامرد کشته شده مادرت آقا انا لله و انا الیه راجعون آه و واویلا انا لله و انا الیه راجعون  کشته شد زهرا بند دوم: از عمق سینه می کشی آه ذکر لباته  وا امّاه مادر تو جوون کشتن یابن الحسن آجرک الله یاد گل یاس خزونی یاد در و دیوار خونی کنار اون مزار مخفی تو این شبا روضه میخونی انا لله و انا الیه راجعون دفنت لیلا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند سوم: بسکه غم و بلا کشیده قامت مادرت خمیده با حمله ی اهل سقیفه مادر تو شده شهیده چشم حسین کاسه خونه اشکای زینبش روونه حسن رو کشته داغ مادر به یاد کوچه ها میخونه: انا لله و انا الیه راجعون غصبت حقا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
منو غلام خونوادت بدون.mp3
1.27M
منو غلام خونوادت بدون منو سوا کن برای این جنون نام و نشونم توو گدایی‌تونه مادرم ای شهیده ی بی نشون اون تقدیری که، تو بچینی عشقه این نوکری رو، تو ببینی عشقه بالای سرم، که بشینی عشقه تویی سایه ی سر هر بیچاره ، مادر جان به جز، عشق تو دل من چی داره، مادر جان تو رو دارم دیگه چی می‌خوام فقط شما می‌مونی برام یافاطمه مادر السلام یا فاطمه مادر السلام هرکی دچار یک سرانجام شده هرکی شهید نبوده ناکام شده بین شهیدا اونی که از همه فاطمی تر بوده گمنام شده گمنام‌و فقط، خود خدا دیده صاف و بی ریا، به خدا رسیده عشق پاکشو، فاطمه خریده چقدر، قصه های قشنگی داره، گمنامی چقدر، غصه رو دلامون میذاره، گمنامی یه چیز میخوام الان وقتشه وجود من غرق خواهش شهادتم اینجوری بشه شهیدای گمنام السلام  بچه همه دلخوشی مادره کی دیده مادر از پسر بگذره شهید گمنامم ببین که هنوز مادرت پیرت چشماش به دره قاب عکس تو، توو بغل مادر هر روز چشماشو، می دوزه به این در تا شاید ازت، خبر اومد آخر هنوز اسم تو که میاد هی چشماش می باره هنوز ظرف غذا برات تو سفره میذاره تو که خبر داری آی شهید! تو رفتی و مادر چی کشید یه روز خوش بعد از تو ندید شهید گمنامم السلام ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
recording-20241113-003144.mp3
4.28M
مگه این خونه نبود خونه‌ای که جبرئیل می‌رسید احترام می‌کرد؟ شنیدم هر دفعه پیغمبر از این در خونه رد می‌شد سلام می‌کرد اما یه روزم توو همین خونه بود چهل نفر رد شدن از همین در در روی یاسِ علی افتاده بود دری که می‌سوخت، شده بود شعله ور خونه پر از دوده توو آتیشِ نمروده یاسِ علی می‌سوزه جرمش مگه چی بوده؟ در داره میسوزه کوثر داره میسوزه محسن توی آغوشه مادر داره میسوزه بند دوم: مگه چند تا خونه را آتیش زدند؟ که مدینه را گرفته بوی دود مگه این خونه نبود خونه ی وحی؟ مگه فاطمه (س) تو این خونه نبود؟ پشتِ در خونه پر از هیزمه تو کوچه جمعیتی از مردمه یکی داره با پا به در میزنه صدای زهرا تو هیاهو گمه در داره میسوزه کوثر داره میسوزه محسن (ع) توی آغوشه مادر داره میسوزه بند سوم : مگه زهرا همه دل خوشیش به اون پسری که توی راه داره نبود؟ چرا تابوت، علی داشت درست میکرد؟ مگه این چوب واسه گهواره نبود؟ کسی نگفت چرا؟ چی شد؟ که زهرا (س) توو اون شلوغی فضه را صدا زد روایته که مادره ما رو کشت ضربه ای که قنفذ بی حیا زد خون می ره از پهلوش مجروح ِ چرا بازوش؟ زهرا جلو چشمای حیدر می‌ره هی از هوش در داره میسوزه کوثر داره میسوزه محسن توی آغوشه مادر داره میسوزه ┅┅┅┅┄❅[﷽❅ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
4_6032954116160882955.mp3
13.9M
آتیش نزنید خونه‌ی خدا رو آتیش نزنید باغ مصطفی رو آتیش نزنید این درِ بهشته آتیش نزنید آشیونِ ما رو فاطمه‌ست پشت در، بی‌کس و بی‌سپر چهل نفر اومدید، چند نفر به یک نفر سوزوندید حداقل هُل ندید نامردا مادرمو می‌کُشید ................................‌‌‌‌‌........ چشماتونو روی خدا بستید کی گفته شما مسلمون هستید هم عهدی که بستید با پیمبر هم بازوی زهرا رو شکستید میرسه تا خدا، ناله و آه ما مادرم رو زده، بی‌حیا چه بی‌هوا کاش یک مرد به داد ما می‌رسید نامردا مادرمو می‌کُشید ................................‌‌‌‌‌........ این زن که الان روبروتونه اسمش مایه‌ی آبروتونه از ضربه‌ای که خورده به پهلوش میخواد پاشه اما نمی‌تونه مردمای پلید، کینه رو بس کنید به خدا و رسول، چی‌می‌خوایدجواب‌بدید پشت در ناله‌هاشو می‌شنوید نامردا مادرمو می‌کُشید ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
نوحه تک یاسنگین ساده و روان حضرت زهرا_س(شاهمندی).mp3
2.06M
یا زهرا یا زهرا یافاطمه یازهرا (۲) یافاطمه جان (۲) یازهرایازهرا ، داغ تو و مدینه ، آتیش زده به سینه یافاطمه جان یا فاطمه جان یا زهرا یا زهرا در بین در و دیوار وای از لگد و مسمار یافاطمه جان یا فاطمه جان یا زهرا یا زهرا روح و روان حیدر ارام جان حیدر یا فاطمه جان یا فاطمه جان یا زهرا یا زهرا بی بی منو دعا کن راهیِ کربلا کن یا فاطمه جان یا فاطمه جان ✍️📗 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
شور؛ آقا فقط حسین.mp3
1.91M
علیه‌السلام 🔹آقا فقط حسین🔹 تو کنارمی سرم بالاست تو کنارمی دلم قرصه کی به غیر تو که آقایی حال نوکراشو می‌پرسه؟ خوبم با کرمت خوبم تو حرمت ساختی با کم من سوختم من با غمت تو رو به فاطمه بیا منو، بخر آقا تو رو به فاطمه منو حرم، ببر آقا «جانم ثارالله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زینتت نبودم اما تو باز به عاشقت محبت کن همتم اگه کمه آقا دیدن ضریحو قسمت کن سایه‌ت روی سرم عشقت بال و پرم آقا فقط حسین قبله فقط حرم دلم خوشه دعای مادرا، اثر داره دلم خوشه که از دلم حسین، خبر داره «جانم ثارالله» شاعر و نغمه‌پرداز: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
InShot_۲۰۲۳۱۱۲۷_۱۱۵۵۵۳۵۶۳1.mp3
1.2M
علی‌جان... بعد‌من... سنگ‌میخوری...ناسزا میشنوی...نمک‌زخمت‌میشن...علی جانم‌غربت‌به‌سراغت‌میاد! ولی‌غریب‌تر‌از‌تو‌پسرم‌حسینه... قرار‌بعدیمون‌باشه‌گودال... میون‌تن‌صد‌پارش... ک‌میکنن‌لگد‌مال:) - یادم نمی رود که همه داد میزدند .. - طوری لگد بزن که علی بی پسر شود .. ! بمیرم برای خانم زینب کبری که. تا پنج سالگی همه چی خوب بودا... یهو پدر بزرگش رفت... بعد دید مامانش آتیش گرفت... غسل مامان توسط بابا حیدر... کم کم شنیدن تیکه و کنایه از اهل محل و همسایه ها... دیدن خورد شدن بابا... شهادت برادر بزرگش حسن... شهادت پسراش... شهادت حسین‌ابن‌علی... دفن رقیه... اسارت .. خانمی که سایه‌شو زن همسایه ندیده بود رفت سر بازار رفت مجلس یزید نگم که چیشد تو مجلس یزید چون اینجا جاش نیست .. خداکنه دیگه هیچ بابایی شرمنده نشه... شرمندگی سخته... مثل شرمنده شدن علی پیش فاطمه... مثل شرمنده شدن حسین‌ابن‌علی پیش رباب... مثل شرمنده شدن علمدار پیشه رقیه... مثل شرمنده‌ شدن ام البنین پیشه رباب و‌‌ زینب... مثل شرمنده شدن گهواره پیش رباب... میگن‌بعد‌شھادت‌خانم... مغداد‌توی‌کوچه‌ردمیشده‌که‌دومے(لعنت‌الله‌علیه) جلوش‌و‌میگیره‌بهش‌میگه‌مغداد؛ قبرزهراڪجاست،بریم‌بالاسرش‌نماز‌بخونیم! مغدادمیگه‌علے(ع)خودش‌کاروتموم‌ڪرد:) چنان‌سیلےبه‌صورت‌مغداد‌میزنه... توکوچه‌دورخودش‌میچرخه،میشینه‌یه‌گوشه.. شروع‌میکنه‌زارزدن.. مسخرش‌میکنه‌،میگه تومثلامردجنگیا!یه‌سیلے‌خوردی‌گریه‌میکنے.. -برای‌خودم‌گریه‌نمیکنم فقط‌بگو.. اون‌روزتوکوچه‌فاطمه‌روهم‌همینجوری‌زدی... !؟💔 ‌ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
خاکی شد چادرت ؛.mp3
1.37M
این روز ها زیاد بگویید السلامُ عَلیکَ یا اَمیرالمؤمنین آخر در مدینہ کسے جوابِ سلامش را نمیدهد . . . ..🖤 ‌ به‌‌گمانم‌اسپندروضه‌ها رادوباره‌روشن‌ڪرده‌اند! نسیم... بوۍدودباخودآورده! وازگوشه‌‌وڪنار... مۍشنوم... روضه‌ۍمادررا ! آسمان... مۍباردوگواهۍمۍدهد باشنیدن‌حڪایت‌تو بایدزارزارگریست! ومگرمۍشودازداغ‌تو سرودونسوخت؟ 🏴 ‌ شیشه‌ی ِعمر ِعلی چه بد ترك خوردی 😭💔((:: ‌ آره‌خُ‌ـلاصہ فقط‌چندکلمه‌میگم: مــٰادر ؛ آتش ؛ در ؛ چادر ؛ سوختن ؛ پھلو ؛ سیلی ؛ ‌ نصفه‌شب‌نشسته‌بودگۅشـه‌حـٌجره آروم‌بـودسـٰاکِـت‌بودتـاریک‌بود . . . آروم‌واردحجره‌شدصدازد🚶‍♀ پسرم‌چرابامن‌حرف‌نمیزنۍ؟ تـوکـه‌میدونۍچراحالم‌بده .. حَـسنم‌تـوکه‌میدونۍچی‌شدبه‌کسی‌نگو . . ھی‌حرف‌زددیدجـَواب‌نمیـٰادگفت: مـٰادربمیره‌حسنم‌چرا جواب نمیدی ؟ تااینوگفت‌یهوصداۍگریه‌بلند شد گفت‌مادرمن‌حسن‌نیستم حسینم . . 💔 ‌ این روز ها زیاد بگویید السلامُ عَلیکَ یا اَمیرالمؤمنین آخر در مدینہ کسے جوابِ سلامش را نمیدهد . . . ..🖤 ‌ مادرمه... انقدربهش‌لگد‌نزن؛ مادرمه... انقدر‌حرف‌بدنزن؛ مگه‌زدن‌داره؟💔(: یه‌زنه‌هجده‌ساله‌که‌بچه‌به‌بغل‌داره...(: ‌ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹دیر آمدم...🔹 دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌سوخت هیأت، میان «وای مادر» داشت می‌سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می‌سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹ما أدراکَ ما زهرا🔹 زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
🩸از هوش رفت و ... وقتی‌که به هوش آمد، دید که دیگر مولا علی علیه‌السلام را برده‌اند ... در نقلی آمده است: 📋 ضَرَبَها عُمَر بِغَمَدِ سَیفِهِ عَلَى كِتْفِهَا حَتَّى أُغْمِىَ عَلَيْهَا ▪️عمر با غلاف شمشیرش آن‌قدر بر کتف مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها ضربه زد، تا اینکه آن حضرت از هوش رفت. 📋 ثمَّ أَفَاقَتْ وَ رَأَتِ الدَّارَ خَالِيَةً مِنْ عَلِي علیه‌السلام ▪️وقتی که به هوش آمد نگاهی به خانه انداخت و دید که دیگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خانه نیست. 📋 فسَألَتْ عَنهُ فَأجابَتْ فِضَّةُ مَعَ سَائرِ النّاسِ بِأنَّ القَومَ أخَذُوا اِبنَ عَمِّك وَ جَرُّوهُ اِلَى البَيعَة .... ▪️پس سوال نمود: مولایم علی علیه‌السلام کجاست؟ فضّه و چند نفر دیگر که در آنجا بودند،گفتند:«پسر عمویت را کشان‌کشان برای بیعت بردند!» 📚مجمع النورين،مرندي، ج۱ ص۸۲ (نسخه خطی) ✍️ باورش سخت است یک زن را چهل نامرد، مرد بر در خانه به جرم با علی‌بودن زدند باورش سخت است اما عاشقان باور کنید ناجوانمردانه زهرا را در آن بَرزن زدند مرتضی می‌دید زهرا را به کوچه عده‌ای با غلاف و تازیانه تا دَم مُردن زدند برگ های صفحه تاریخ هم شرمنده‌اند که در اینجا تازیانه بر تن یک زن زدند باغ وحی از آتش نمرودیان آتش گرفت باغبان می‌دید که آتش بر آن خرمن زدن یاس باغ مصطفی تاب فشار در نداشت بر تنش اما نشان با میخی از آهن زدند فاطمه در پشت در امداد از فضه گرفت وای من! بر پهلوی بانوی آبستن زدند 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
🩸با صورت و پیشانی مبارکش، نقش زمین شد ... علامه شيخ يوسف بحراني مي‌نويسد: 📋 لَطَمَها حَتّي خَرَّت لِوَجهِها و جَبِينِها … ▪️آنچنان عمر به صورت مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها سيلي زد، به طوري كه با صورت و پيشانی مبارکش به زمين خورد … 📚الحدائق الناضرة، ج۵ ص۱۸۰ ✍ مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه‌ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یک ضربه‌ی پا ریخت بهم گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در رویِ آشفته‌یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم پشتِ در سینه‌یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم ... 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2