#در_مدح_شهدای_کربلا
بگذار تا بسوزم چون عود روی مجمر
جان را کنم فدای مظلوم آل حیدر
خاکستری اگر شد این جسم تار و پودم
خلعت دهید آن را بر پادشاه بی سر
قابل ندارد این تن در پیش آن بلا کش
آنکس که چشم عالم از بهر او شَود تر
دنیا اگر بسوزد بر قصه ی محرم
تسکین نمی دهد باز بر حال و روز اصغر
ماه منوری که دائم بُود فروزان
هفتاد و دو ستاره صف بسته در برابر
قدری اگر نویسم از روضه های جانکاه
از شرم می شود خون هر جمله روی دفتر
بنویس ای (عبادی) تا روز آخر عمر
از مدح و روضه های دردانه ی پیمبر
باید بسوزد این دل بر خاندان عصمت
چون نیست چاره ای جز نوکر شدن دراین در
#عبـــــــــــــادے_طارمـــے