eitaa logo
نوایش
1.5هزار دنبال‌کننده
143 عکس
105 ویدیو
2 فایل
من حمید قربانی هستم ✅️اینجا قراره کلی کتاب و پادکست جذاب بشنوی پس هندزفری‌تو آماده کن🎙🎧📚 ✅️روی پیامِ سنجاق شده بزنید، تا لیست کتابها و پادکست‌ها رو ببینید. ✅️ "نوایش": شهرِ کتاب و پادکست‌💯💥 نظرات و پیشنهاداتتون رو به من بگید: @hamidghorbani_pv
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد خانه‌های قدیمشان افتاد. اسماعیل وسط خانه با چوب و صفحه‌های آهن یک خانه‌ی کوچک ساخته بود، یک جور مخفی گاه رازهای کوچکِ بچگی. هر کس را دعوت می‌کرد که بیاید و این خانه‌ای را که ساخته بود ببیند. از ترسِ نردبانِ بلند نمی‌رفت. عاقبت او را زده بود زیر بغل و بالا برده بود تا خلوت خودش را نشانش دهد. بعدها می‌گفت "برای اینکه از همه مظلوم‌تر بودی." از بچگی به او اعتماد کرده بود و حالا هم همینطور. این را با اولین بله‌ای که به او گفته بود قبول کرده بود. اینکه تمام وَلَعش را برای دوست داشتن و دوست داشته شدن در چاه بی تهِ چشمان مردی پنهان کند که رفتنش با خودش است برگشتنش با خدا. حالا هم که جنگ بود و قرار نبود که خانه محل آرامش باشد. در این خانه‌های کوچک رازهای بسیاری پنهان می‌شد. سختی کشیدن با او به زندگیش نشاطی می‌داد که زن‌های دیگر با مردهای معمولی از آن بی‌بهره می‌ماندند... بخشی از کتاب "نیمه پنهان ماه، شماره ۴" روایت همسر شهید @navayesh