پارسال این موقع توفیق بود در کنار بچه های دانشگاه صنعتی کرمانشاه راهیان نور رفته بودیم جنوب واسه اولین بار یه یادمانی رفتیم که خیلی حال و هوای خوبی داشت (بکر و دست نخورده،گویی توجه زیادی به این مکان نشده بود) جایی که اکثر شهدا اینجا بودن و رشادت هایی از زنان تراز انقلاب در اینجا شکل گرفته کجا؟؟؟ 👈 #رخت_شور_خانه که کتابی هم نوشته شده در موردش به نام #حوض_خون قسمتی از روایتگری پارسال در آن مکان مقدس حیف که امسال توفیق نشد😔 #روایتگری پ.ن ۱_واقعا دلم پرکشیده برای راهیان نور😢 ۲_برای معرفی زن و رشادت این بانوان حتما کتاب حوض خون را بخونید که حضرت اقا تقریظ زدن بهش قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

تقریظ حضرت آقا: اولین احساس، پس از خواندن بخش‌هائی از این کتاب، احساس شرم از بی‌عملی در مقایسه با مجاهدت این مجاهدانِ خاموش و بی‌ریا و گمنام بود. آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفته‌ئی از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوش‌سلیقه‌ئی که این کار پرزحمت را به‌عهده گرفته و بخوبی از عهده برآمده است و نیز از مؤسسه‌ی جبهه‌ی فرهنگی عمیقاً تشکر شود. مهرماه۱۴۰۰ قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

حکایت، حکایت دختر دانش‌آموزی است که آخرین روزهای شهریور ۱۳۵۹ را با خرید لوازم‌التحریر گذرانده و هر روز مانتو و شلوار نوی مدرسه‌اش را پوشیده و لابد ساعت‌ها خیال‌بافی آمدن مهر و درآغوش‌کشیدن دوستانش را در ذهن پرورانده است؛ اما حالا باید همه‌ی این آرزوها را زیر ویرانه‌های خانه‌ای موشک‌خورده رها کند، به‌همراه مادرش چادر همت به کمر ببند و به رخت‌شورخانه‌ی بیمارستان اندیمشک برود و پوست و گوشت و خون شهدا و مجروحان جنگ را از پتو و ملافه‌ها بگیرد، سفیدی امید را بر بند پهن کند و فریاد بزند ما ایستاده‌ایم.

به خونه برمی‌گردیم سفری تازه در پیش است اما برای برگشت به خانه،آدم وقتی خسته میشود،باید به خانه ازلی و ابدی خویش برگردد؛ فکر میکنید خانه قبر را میگویم!!؟نه، خانه ازلی و ابدی مومنان،خانه پدری است🥺 ادامه دارد... پ.ن: _از امام صادق (ع) روايت شده كه:هيچ مؤمن در شرق يا غرب زمين نميرد جز اينكه روح وي را خداوند در وادي السلام محشور سازد.«لا يبقى مومن في شرق الأرض و غربها إلا حشر الله روحه إلى وادي السلام» #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

هوای ابری است و دل بهانه تو را میگیرد قرار نبود بیایم،اسمم از لیست خط خورده بود،سه چهار روز قبل از رفتن با یک تماس اتفاقی جور شد 😏چه خوش خیال که ماییم که میگوییم اتفاقی،ولی او برنامه خودش را ریخته بود🥲 غافل از آنکه غیرممکن ها بدست تو ممکن میشوند چرا که فرمود: تمام خیر دو عالم،پیش توست❤️ #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ ادامه دارد... پ.ن اما صادق فرمودند:کسی به دیدار او نرود به راستی که خودش را از خیری کثیر محروم کرده است😔 من لم يزر قبر الحسين عليه السلام فقد حرم خيرا كثيرا و نقص من عمره سنه. قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

به وقت شیرینی به زائرین اباعبدالله❤️😉 کی میگفت اصفهانیا خرج نمیکنن؟؟ جدی می‌فرمایید؟؟ په اینا چی میگن😎👆 خدا قبول کنه😂😂😂 جدا از شوخی جناب حبیب را در خواب دیدند فرمودند تنها حسرت من در دنیا این است که برگردم و عزاداران ارابابم،آب بنوشانم #نذر_آب #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ پ.ن امام صادق :أفضَلُ الصَّدقَةِ إبرادُ الكَبِدِ الحَرّى ، و مَن سَقى كَبِدا حَرّى مِن بَهيمَةٍ أو غَيرِها أظَلَّهُ اللّه ُ عزّ و جلّ يَومَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّهُ . امام صادق فرموند:بهترين صدقه، خنك كردن جگر تفته است . هركه جگر تفته حيوانى يا جز آن را سيراب كند خداوند عزّ و جلّ او را ، در آن روزى كه هيچ سايه اى جز سايه او نيست ، به سايه درآورد قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

سعادتی است راه کربلایم از جایی بگذرد که اسم تو باشد؛ هنوزم نبودنت را باور نکردیم😔 به راستی هم این تویی که هستی و این ماییم که مرده ایم. مگر نه اینکه زنده بودن یعنی اثر داشتن در عالم و تو عالمی را دگرگون کردی با اسم زیبایت«حاج قاسم سلیمانی» #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

خداحافظ ایران سلام بر حسین #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer

امسال برای اولین بار جایی میرویم که او مجاهدانه رفت و حماسه ای در آنجا ساخت «روستای آمرلی» محل مجاهدت حاج قاسم

اولین جایی که اومدیم کاخ همسر صدام بود مکانی دنج که الان شده دفتر نیروهای حشد الشعبی‌😎 و عموم مردم هم بازدید دارن کنار دجله و فرات کی فکرش را میکرد روی کاخ صدام یه روزی عکس یکی از سربازان خمینی نصب شه🥲 #سفرنامه_رمضان_۱۴۴۵ قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید ✍@navazer