بسم الله الرحمن الرحیم
«آخرین تلاشها»
آنچه بنده از آخرین پیمایش ها دیدم یک رقابت بسیار نزدیک و شکننده است، در یکی از معروفترین نظرسنجیها که به ملاحظاتی نام نمیبرم، اختلاف رای یک درصد بود یعنی ۴۶ - ۴۷
ظاهراً باید امیدوار باشیم که رشد دو سه درصدی مشارکت را هم شاهدیم. عده ای ممکن است گمان کنند ماشین ترس و فریب اصلاحات است که به کار افتاده و جواب داده اما پیشبینی بنده به میدان آمدن مستضعفین حامی انقلاب است.
بعد از مناظره دوم دکتر جلیلی رشد رای شروع شده است.
در چنین شرایطی «موج پیروز انتخابات کدام است؟» میتواند ده درصد آراء را در روز آخر جابجا کند. ما برای این پیشنهادهایی طراحی کرده بودیم که به هر دلیل بخشی از آنها پیش نرفت، تجربه چنین انتخابات پایاپایی را هم بنده در تاریخ انقلاب به خاطر ندارم. اینکه چه بر سر موج پیروزی و اثرش در تکانه رای روز آخری خواهد آمد اینبار معلوم نیست.
وقتی اختلاف آرا در نظرسنجی ها بعضا به ۱ درصد رسیده یعنی در مشارکت ۴۳ درصدی، فقط ۲۶۲ هزار رای! که چون رقابت دو نفره است، در واقع ۱۳۱ هزار رایی که با تصور غلط و نا آگاهی میخواهد به پزشکیان رای بدهد را باید منصرف کرد که به جلیلی رای دهد! یا اگر جلوتر باشیم با همین میزان تلاش اندک ممکن است رقیب پیروز گردد.
درنتیجه:
۱. *بیستکال و پیامک در همین بیست و چهار ساعت میتواند سرنوشت چند سال کشور را جابجا کند!*
۲. * نظارت مردمی و ممانعت از تخلفات رقیب - که بنابر گزارشات واصله مردمی تخلفات مهمی را در دور اول انجام دادند، اعم از اجبار رای در پادگان، خرید رای یا شناسنامه، خرید افراد موثر روستاها، دروغ هرکس دور اول رأی داده کافی است و...- همچنین حضور موثر سر صندوق آراء و کمک به مردم عادی که سوال دارند و خسته نشدن از این فرآیند نظارت و حضور مردمی، میتواند کل ماجرای انتخابات را با نتیجه دیگری رقم بزند.*
*به سامانه سعیدیار ( saeedyar.com ) برای کمک به نظارت مردمی بپیوندید.*
۳. پدران عملیات روانی و فریب در ستاد رقیبند، امروز و فردا روز پرفشارتری از پنجشنبه گذشته خواهد بود، مراقب باشید خسته و منفعل از دروغ ها نشوید.
بایستید و عملیات کنید چه در دفاع چه در تهاجم
۴. *مجددا و با تاکید توسل و تضرع خالصانه به درگاه احدیت جهت رقم خوردن خیر کشور و متمایل شدن دلها به سوی فرد اصلح را جدی بگیریم. دعا، توسل جمعی، ختم صلوات، روضه حضرت مادر سلام الله علیها و قربانی را جدی دنبال کنیم.*
«خدایا تو خود شاهدی آنچه از جانب ما صورت گرفت نه تلاشی بود برای کسب قدرت و نه زیاد کردن ثروت، بلکه میخواهیم نشانه های دین تو را برگردانیم و اصلاح واقعی انجام دهیم تا بندگان ستمدیده تو احساس امنیت و آرامش کنند و دین تو برپا گردد»
﷽
✍ صحنه، آمادهٔ حضور است. هر سوژه منتهی به جنجال را رها کنید: «جریان اجتماعی تحوّلی و افقهای پیشِرو»
❓«دولت سایه» یا «جریان حلقههای میانی»؟ «سیاست» یا «امر کارشناسی»؟ «جامعه و اراده ملی» یا «برنامه های کارشناسانه»؟
🔻متن پیشِرو، سه گزارهٔ محوری دارد که باید اساسِ هر فعالیت سیاسی در آینده قرار گیرد:
1⃣ «سیاست، بیش از هر چیزی، مردان سیاست میخواهد و نه کارشناسان ارشد»؛
2⃣ «دولت، ماشین نیست؛ یک پدیدهٔ ارگانیکِ برخواسته از ارادهٔ ملّی است»؛
3⃣ «سیاست، میدان برنامه و کارنامه نیست؛ میدان تکوین ارادهٔ جمعیِ پایدارِ معطوف به پیشرفت و زندگی است».
➖چنانکه بزرگسیاستمداری چون روحالله خمینی، پیشاز حرکت بزرگ انقلاب و ساخت جمهوری اسلامی، نه برنامهٔ جزئی برای هر عرصه داشت، نه کارنامهٔ میدانی و اجرایی و سیاستمردیِ مرسوم دولتهای مدرن را.
➖مرد سیاست، مهمترین ویژگیاش، یک ایمان عظیم و روح بزرگ است که میتواند «زندگی بسازد و نشانههای آنرا به همه نشان دهد»، «روح بدمد»، «افق بگشاید»، «دعوتی بسازد» و «در نخبگان و مردم بعثتی ایجاد کند». این تنها درک ما، از سیاست است که مدتهاست در پی خلق و جستوجوی آنیم.
➖و الا بازی سیاسی، به همان تلاش برای جمع قدرت و ثروت، محدود و منتهی میشود؛ حتی اگر سیاستمدار نخواهد چنین مسیری طی شود. در اوج اخلاق هم ممکن است سیاست به افول کشانده شود، اگر فهم درستی از سیاست در مردِ سیاست شکل نگرفته باشد.
➖این سیاست، هماناست که مدرس گفت و امام تأیید کرد که عین دیانت است. این سیاست، زندگیساز است و تکلیف پیشرفت یا توسعه را روشن خواهد کرد.
➖پس سیاستمرد است که میدانِ بازیِ مردانِ امرِ کارشناسی و برنامهریزی و همچنین میدان فعالیت مدیران اجرایی و پروژهرسانها را میسازد، نه بهعکس.
➖اتفاقا آقای پزشکیان درست گفت: دولت را با چهارنفر هیأتعلمی و برنامهنویسی آنها نمیشود اداره کرد.
➖از همین روست که «جهش ایران» و «نقش پُرشکوه هر ایرانی»، یک برنامهٔ منضبط کارشناسانه نمیخواهد؛ احیای سیاست میخواهد. این پُر واضح است که ایرانیان را در قالب دولت سایه، نمیتوان به نقشآفرینی پُرشکوه کشاند. این ‹۱۴›میلیون ارادهمند را باید هستههای سخت تولید ارادهٔ سیاسی و مناسبات اقتصادی آن، سامان دهد و عمق فرهنگی این سیاست، پشتیبان آن باشد. قالب دولت سایه، برای سیاستپژوه و اندیشهساز، خوب است؛ نه سیاستمرد و تحولساز. دولت سایه، کالبد مناسبی برای جامعهسازی نیست. «دولت» را «ماشین» میبیند و نه «میدان خلق اراده جمعی». «جامعه» را «نخبگان» میبیند و «کارشناسان». نقش با شکوه برای جامعه، نیاز به فهم و ارتقاء صحنه، گفتوگوی مستقیم با جامعه، ایجاد انگیزه و بیداری و نهایتاً قیام اجتماعی دارد. قیام هم، ایده و تفکر محوری میخواهد و عناصر قیامساز. سعید جلیلی باید از این عناصر قیامساز مراقبت کند.
➖فقط مورد بیستکال را ببینید! این میشود یک ایده درست، برای وجدان عمومیِ جهاد تبیین، در امتی که چند سال است با فرمان جهاد تبیینِ رهبرش، سرد و با حالت چگونگی برخورد میکند. بیستکال به کمک احیای سیاسی، درواقع یک شهود وجدانی به امت حزباللهِ قیامکرده داد که این «مسألهٔ ذهنیت مردم» که میگویند، چه شکلی است؟ مردم واقعاً چه سؤالات و دردهایی دارند؟ چرا ما اینقدر دوریم؟! چرا اینها که برای من بدیهی است، برای او نیست؟ چقدر راحتتر از آنکه فکر میکردم، میشود ذهنها را روشن کرد.
➖حالا با این امت (که گفتوگو و ذهنیتسازی را یافته)، میتوان از تبیین و ضرورت قیام برای روشنگری اذهان گفت. پیش از این میشد؟ اصلاً! این، بزرگترین دستآورد ما در انتخابات گذشته بود؛ که مردم را یافتیم و مردم هم ما را یافتند. سعید جلیلی بهانهای شد برای آشتی ما با مردمی که مدتهاست با آنها فاصله داشتیم. سیاست، در آستانهٔ إحیاست و اکنون، بیشاز هر زمانِ دیگری، تبیین و جهاد برای آن، ممکن شده است.
➖این صحنه را رهایش کنی، یکی برای دیگری رگرسیون/Regression از نمودارِ انصراف میکشد؛ آنیکی رأی به رخ این میکشد! صحنه، آماده حضور است. هر سوژه منتهی به جنجال را رها کنید. باید حاضر شد؛ دقیقاً مثل دوهفتهٔ گذشته. حضوری که بیشاز یکدهه بود نداشتیم. ایدهٔ مردمسالاری دینی، بهجوشآمدن حلقههای میانی را میطلبد و نه کشاندن صحنه به دست چندهزار کارشناس. آیا میتوانیم هزاراننفری که روستابهروستا گشتند را، نسبت به آینده، بهاندازهٔ همان ریاستجمهوری، حساس کنیم؟ آیا میتوان ایدهٔ تبیینی «بیستکال» و «خانواده ایران» و «سی وُیس» را، یک نهضت پایدار کرد؟
➖به جوششرسیدنِ حلقههای میانی، مانند خودِ صحنهٔ انتخابات، تحرّک در امر سیاست و تحوّل بزرگ را میطلبد و این، «یک رهبر سیاسی میداندار» و «یک تشکیلات وسیع سیاسی از تمام حلقههای میانیِ نقشآفرین در تمام عرصهها» میخواهد. بازگشت به دولت سایه، یعنی مرگ سیاست توسط نگرش برنامهای و سیاستپژوهانه؛ یعنی فداکردن تحول تمدنی و اساسی، به پای چند سوژه کارشناسی.
➖آری؛ چنین است که سعید جلیلی، شاید ⟨تأکید میکنم شاید⟩ برای ریاستجمهوری تمام شده باشد؛ اما برای نقشآفرینی در ساختِ نخ تسبیحِ این «امر اجتماعیسیاسی»، این «نظارت عمومی بر دولت»، این «حرکت عمومی در تبیین و خلق پیشرفت ایران»، تمام نشده است. سعید جلیلی اگر خودش بخواهد، تازه آغاز شده است. او میتواند نقشآفرینیِ باشکوه و مهمی را عهدهدار شود. این حرکت ‹۱۴›میلیونی، درصورت رهبریِ اجتماعیِ صحیح، میتواند خیلیزودتر از چهارسال، رئیسجمهور جدیدی از جنس مردم و از دل خود آنها بسازد؛ بهشرطیکه این حرکت بزرگ را در قاب کوچک دولت سایه محدود نکنیم و سعید جلیلی، از نقش رهبری یک حرکت اجتماعی سیاسی و نخ تسبیحی (که به آن امر شد)، به سایهٔ ابرکارشناسِ کارشناسان سایه، بازنگردد.
➖اگر سعید جلیلی هم از این نقش فروگذار کرد، یا پا به میدان نگذاشت، چه باک! آنهایی که نه برای سعید جلیلی، که به بهانهٔ او، برای پیشرفت ایران و سامان مردمسالاری بهکمک احیای نیروی سیاسی، قیام کردند، باید خسته نشوند و این مسیر را امتداد ببخشند.