هدایت شده از جمهوری/ محمد صادق شهبازی
🟥وفاق برای حذف آرمانخواهی بخش سوم
🔺برای مردم و حکومت هزینه بالا ایجاد کرد، در دورهای از قدرت خارج شد و بعد در ائتلافهای سیاسی جدید در مقام قهرمان به ثمن درد مردم و ضربه به کشور وارد صحنه شد و دردهای جدیتری ایجاد کرد. مسئله اصلی حفظ منافع اشراف و جلوگیری از حذف شدنشان در فضای ارمانخواهانه ابتدای دهه هشتاد بود.
🔺همینگونه خود/دیگری که در دهه نود تلاش شده بوده از استضعاف/استکبار در سیاست داخلی و خارجی به اعتدال/افراط تغییر پیدا کند. افراطی که بنجامین نتانیاهو، بولتون و بنسلمان(تیم ب) و ضد انقلاب را از یک سو با آرمانخواهان از سوی دیگر یکی میکرد. برچسب چپ اسلامی درست کرده بود تا مارکسیسم را با عدالتخواهی یکی کند و جالب اینکه از غربگرا تا تریبون دینی، بولتن کنترلچی و... در نفی عدالتخواهی هم جبهه بودند! رویکرد امتگرا و وحدت اسلامی داشتن را رو به روی ملیبودن قرار داده بود، ظالم و مظلوم را یکی خوانده و وسط لحافخوابها را جمع کرده بود، طرفداران استقلال را افراطی میخواند، آزادی را بالاترین سطح محدود کرد، پیشرفت و تولید را در برابر رفاه و محیط زیست و زندگی قرار داد، دین سنتی غیرانقلابی را در کنار رویکرد مدرن ترویج میداد سنگها را بسته و سگها را رها کرده بود. بحران ایجاد کرد و باز این آرمانخواهها بودند که کشور را حفظ کردند.
🔺حالا با بروز رسانی، همان دوگانه به وفاقگرا/وفاقستیز تبدیل میشود. تندروهای غربگرا که بازی را با تندروی خراب کرده و مردم را زده میکردند و مردم، نظام و رهبری را وادار به مقابله میکردند که با تندروی حذف شدهاند، چه کسی مانع این شرایط است، آرمانخواهان(انقلابیها، عدالتخواهان و...) اینها را باید با ایجاد مارپیچ سکوت و خفقان (اعم از رسانه، تریبون دینی، برخورد و...) ساکت، منفعل و وادار به ترک صحنه و پذیرش شرایط کرد؛ یا باید کاری کرد که با برچسب زدن، بزرگ کردن اشتباهات و متهم کردن قربانی (Victim Blaming) یا متهم کردن همه با اشتباه یکی، محاکمه معکوس با شعارهای خودشان و نمایش تناقضات، ساختن تصویر فرقه، مافیا، مخوف، متحجر، غیرعاقل و...کاری کرد که صدایشان شنیده نشود. یا باید آنقدر هل داد که طرف احساس کند که در نظام جایی ندارد، یا بالاتر نظام او را نمیخواهد یا او را به انحراف نظام معتقد کرد یا اساساً به انحراف رساند تا مقابله کند. بعد هم اگر یک نفر چنین شد اینها وارد صحنه میشوند و میگویند دیدید ما میگفتیم چنین است. همین نقشهای که آمریکا مثلاً در قالب پیمان ابراهیم در منطقه ما دارد که مقاومت و صهیونیستهای تند و راستگرا را بزند و بعد معتدلهای اسلام و مسیحیت و یهود دور هم جمع شوند و ظالم و مظلوم باهم متحد شوند!
🔺اینکه این اتحاد نانوشته و بعضاً نوشته را در انتخابات و قبل و بعدش میبینیم. در زدن نیروهای آرمانخواه مستقل که افسار و دکمه ندارند! از آمریکا تا ضد انقلاب، غربگراهای دو جناح، محافظهکارها، باند قدرت، اشراف و حتی برخی کنترلچیها، برخی تریبونهای دینی و... یک مسئله عادی نیست!
🔺اینکه میگویند دعوا سر چهار سال نیست سر چهل سال است یا میخواهند تناقضها به روی آرمانخواهها بیاورند یا به آنها بباورانند که بازی نیستند و نظام آنها را نمیخواهد، یا بازیچهاند و تنها گوشت لب توپ هستند که هزینه میدهند و بعد هزینه دادن و حتی خون دادن آنها بینتیجه است، حتی ولایت و رهبری و...تکههای پازلی است که انفعال و انحراف آرمانخواهان را نشانه رفته و پشت آن از بین بردن بازوهای اصلی نظام و رهبری و مجبور کردن آنها به پذیرش خواست تجدیدنظرطلبان و در نهایت کنترلپذیر کردن برای عدهای، تغییر هویت نظام برای عدهای دیگر و به ثمر رساندن براندازی برای دیگران است.
🔺آرمانخواه و آرمانخواهی حتی بدون حضور در قدرت سیاسی برای اینها خطر است، چون هم مدام زایندگی و جذابیت دارد، هم جلوی این تغییر هویت را میگیرد و بازی را برهم میزند و هم به نفس وجود داشتنش مدام ریا، نمایش، التقاط و تحجر را رسوا میکند و نسخههای بدلی را از آبرو میاندازد.
🔺راه بقا و پیشرفت انقلاب در این شرایط، آرمانخواهی است. در برابر کسانی که میخواهند جامعه و مردم را به حداقلها راضی کنند و قد دیگران را کوتاه کنند؛ مدام باید افقهای بلند و قلهها را نشان داد. مقابل نمایش، باید آرمانها را نمایش داد، قلهها و آینده را متذکر شد، فاصلهها را به رخ کشید!
🔺مقابل نسخههای بدلی مدام باید نسخههای اصیل را معرفی کرد! مقابل بنبستنماییها مدام باید وجود جایگزینها را نشان داد. باید بارهای برزمین مانده را برداشت، بارهایی که دیگران حاضر به برداشتنش نیستند. همان چیزی که بیانیه گام دوم میخواست که نسلهای بعدی کولهبار آرمانخواهی را بردارند.
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=41755
@enghelabemardom
هدایت شده از جمهوری/ محمد صادق شهبازی
🟥وفاق برای حذف آرمانخواهی بخش چهارم و آخرذ
🔺و البته قالتاقها تلاش کردند به پست گرفتن این و آن فروبکاهند یا در برخی انتخابات، سزارینش کنند. وقتی عدهای میخواهند مرزهای خودی و غیرخودی را جابجا کنند باید به گفته رهبری در همه محیطها سلم لمن سالمکم و حربلمن حاربکم نمود بیابد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=57406
🔺آرمانخواهی با همه ابعادش لازم است، هم تبیین برای مردم، هم مطالبه از حاکمیت، هم تلاش برای جلورفتن آرمانها درون نظام تصمیمگیری، اجرایی و نظارتی کشور، هم با آماده کردن زمینههایی که مسئولان از علم و فناوری تا فرهنگ و اقتصاد و... قادر به انجام آن نیستند. اینگونه هم خواست دشمن و قالتاقها و کجفهمها در تغییر جهتها محقق نمیشود، هم بجای دعواهای بیحاصل، مسائل اصلی به کانون توجه میآید، هم راهحلها و نمونههای موفق به دیگران ارائه میشود. هم امید به وجود راهحل در مردم ایجاد میشود. اگر در هر شرایطی آرمانخواهی لازم است، در این شرایط راه بقای انقلاب است.
🔺صحنه را ترک نکنید! این خواست دشمن است! نفس حضور آرمانخواهان و آرمانخواهی و موضعگیری و اقدام کردن آرمانخواهانه، خلاف خواست آنهاست!
🔺البته آرمانخواهی هم احتیاج به عقلانیت دارد، هم کار جبههای و تکمیل پازل دیگر آرمانخواهان، هم احتیاج به شور و حرکت عمومی ایجاد کردن، هم خودانتقادی!
آرمانخواهی ندیدن مقدورات نیست. باید واقعیتها را هم دید، اما فرصتها و ظرفیتها را کامل شناخت و واقعیتهارا به نفع آرمانها تغییر داد! به تعبیر شهید بهشتی انقلاب ما انقلاب آرمانهاست، نه سر تسلیم مقابل واقعیتها. ما آمده ایم تا واقعیتها را به نفع آرمانها تغییر دهیم!
@enghelabemardom
*عملیات وفاق
و
«جریان زندهٔ ارادهمند مستقل حزباللهی»*
💡بخش اول متن
بسم الله
جریانی «الا الله» را میتواند در جامعه ترسیم کند که «لا إله» را به درستی و عادلانه برای همان جامعه به تصویر بکشاند.
اقدام سیاسی و کنشگری نمیتواند از هر دو بعد سلبی و ایجابی، تنذیری و تبشیری خالی باشد.
اگر عاقبت هشدارهای پر انذار بدون امتداد های سازنده نوعی بدبینی و یاس در خود گویندگان و تعمیق شکاف و ناامیدی در جامعه باشد،
عاقبت امتدادهای ایجابی و کنشگرانه چه سیاسی و چه سیاستی بدون انذار و هشدار و وعظ جامعه هم یک گروه عقیم و نرمال شده و در مشت سیاست بازان حرفه ای است که با جامعه ای روبرو خواهند شد که مُنکَر اعتقادی و فکری و سیاسی را به مثابه معروفی به جان خریده و حرفهای آنها دیگر خریداری ندارد، ضمن اینکه مردم او را بعنوان کنشگر مبارزه با قسمتهای ناقص و غلط نظم موجود نیز نخواهند پذیرفت.
جامعه ای را فرض کنید در موقعیت نیروی حزب اللهی همراه هارون - علی نبینا و آله و علیه السلام - یعنی یک جامعه دردمند الهی، عاقل و آرمانخواه که با جامعه ای گوساله پرست روبرو شده است.
فریادهای بی حاصلی که نه تنها مردم را نتواند همراه کند و آن حب گوساله به خوردشان رفته را بیرون نکشاند، تنها شکاف اجتماعی و تفرقه را در جامعه تحصیل خواهد کرد و جامعه متفرق حتی به دست موسی ع هم دیگر به خط توحیدی اصیل نخواهد رسید. از آن سو عده ای به ظاهر تئوریسین پیدا میشوند که متوجه نیستند اگر محصول نهایی اجتهاد اهم و مهمها تن دادن به گوساله پرستی مردم به نفع حفظ اتحاد اجتماعی( ۹۴ طه) و جان امام(۱۵۰ اعراف) است، این محصول نهایی نباید سبب از بین رفتن مکانیزم های طبیعی پالایش و انذار اجتماعی و نهی از منکر جماعت گنهکار بد فکر و بد اعتقاد شود! لذا اینها نباید به بهانه آن نتیجه اجتهادی و تفقهی برآمده از ضرورت تزاحم و مصلحت ها، نیروی پیشران آرمانخواه جامعه را خفه کنند! نباید روشنگری در حفظ ارزش ها و آرمانها را نابود کنند! نباید هر نیروی دردمندی که مسأله ش هشدار و هشیارباش اجتماعی در تنظیم ارزش و آرمانهای جامعه است و اتفاقا عقلانیت همراهی با مسیر سیاسی مصلحتجویانه و مصلحانه را نیز دارد با اتهام عقب برانند! اینها ناخواسته خود مکمل های پازل تحمیل بر امام و تثبیت حب گوساله ها در متن مردمند!
{ ... قَالُوا۟ سَمِعۡنَا وَعَصَیۡنَا وَأُشۡرِبُوا۟ فِی قُلُوبِهِمُ ٱلۡعِجۡلَ بِكُفۡرِهِمۡۚ قُلۡ بِئۡسَمَا یَأۡمُرُكُم بِهِۦۤ إِیمَـٰنُكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِینَ {بقره ۹۳
اینها با فهم غلط از توحید، وحدت، مصلحت، سیاست، آرمان، واقعیت و نقش های هر گروه به خصوص نیروی پیشران حزب اللهی خود موانعی جدید بر سر راه نقشه امام جامعه در اصلاحگری و تحولات عمیق هستند.
اینها خالقان بزرگ «انفعال اجتماعی» در بدنه مومنین هستند.
وهم عقلانیتی که عقل عمیق تنظیمگر الهی و نقش هر گروه در خلق تعادل اجتماعی به سمت اصلاح کلان مدنظر امام را متوجه نمیشود و شمشیر و فریادش با کج فهمی بألسنةٍ حِداد بر نیروی حزب اللهی بلند است!
در میانه جنگ احزاب زبان های تیز و برنده علیه خودی ترین ها!{ ... سَلَقُوكُم بِأَلۡسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى ٱلۡخَیۡرِۚ ...}[سوره اﻷحزاب: ۱۹]