eitaa logo
نازکبین | سیاوش آقاجانی
573 دنبال‌کننده
3هزار عکس
185 ویدیو
8 فایل
بسم الله الرحمن الرحيم تمام مطالب كانال نازكبين توليدي و درجهت نقد، نظر و تحليل مسائل و شبهات روز ميباشد. @aghajani56
مشاهده در ایتا
دانلود
‏آقای اژه‌ای! دروغ در انکار به‌کنار، اینکه مسئولان الان دستگاه دیپلماسی ما میگن اروپاییهای بدعمل صلاحیت استفاده از را ندارند آیا به معنی خیانت در نیست!؟ اینکه برای همه اعضای برجام حقی قائل شدیم بدون اینکه صلاحیتش رو داشته باشن!؟ سیاوش آقاجانی @nazokbin
شما با دروغ برای کشور مشکل نساز، مبارزه باهاش پیشکش! کدوم دروغ؟ -تقلب20میلیونی؛ بستر فتنه88 و جنگ اقتصادی -حذف بالمره همه تحریمها و نبودِ تعلیق و مکانیزم ماشه در برجام -آیت الله قتل عام و شش کلاسه بودن شهید رئیسی -ربط واکسن بهfatf -قتل مهسا امینی؛ بستر فتنه ززآ سیاوش آقاجانی @nazokbin
ژنرالهای کارگشای دیپلماسی یا سربازان فرمانبر بی‌اختیار! دیپلماسی؛ ژنرالهای پرمدعا، شترمرغهایی برای تمام فصول هر وقت در حوزه سیاست خارجه، مسائل جدی از قبیل مذاکره، توافق، جنگ، تحریم، تنش، مسائل منطقه ای پیش می آید، طبیعتاً مباحثات و اختلاف نظرها بالا می گیرد اما در کنار استدلالهای مختلف برپایه برهان و دلیل و تجربه، بعضاً توجیهاتی صرفاً بر مبنای موافقت یا مخالفت اشخاص بیان میشود! مثلا شاید مهمترین استدلال حامیان برجام در زمان تصویب آن این بود که مگر میشود ظریف که استاد دیپلماسی است و منکر وجود «تعلیق» و «مکانیزم ماشه» در برجام و مدعی لغو بالمره همه تحریم ها است، اشتباه کند! یا مثلا میگفتند چون اسرائیل هم با برجام مخالف است، پس هرکسی که منتقد برجام باشد متحد و هم صدا با اسرائیل است و باید منکوب شود! در کنار این مواضع، استفاده ابزاری و غیرصادقانه از نظر رهبری هم از موارد بسیار پرمناقشه است! یعنی بسیار پیش می آید همانها که پرتکرارترین شعار و بعضا تنها برنامه شان از جنس تحول در حوزه دیپلماسی است، در مقاطعی دامن برمیکشند و خود را صرفا مجری نظرات رهبری میخوانند، مثلا در زمان مذاکرات برجام همین که انتقادات جدی میشد، به دروغ میگفتند همه جزئیات مذاکرات تحت نظر رهبری است و وقتی توفیقی هرچند در ظاهر حاصل میشد نقش خودشان را عامل اصلی میخواندند! و امروز که مسائلی مثل حمله آمریکا و رژیم صهیونی آن هم حین مذاکره و موضوع مذاکره مجدد از سوی برخی دولتمردان، همچنین توافقات بین ارمنستان و آذربایجان با واسطه گری ترامپ درباره کریدور زنگزور مطرح است، این تناقضات افزایش هم یافته که این موضوع باعث شد تا نکاتی را یادآوری نمایم: جهت گیری اسلام، قانون اساسی و امامین انقلاب اسلامی در موضوع دیپلماسی و خصوصا در برابر طاغوت و استکبار و حمایت از مظلومان جهان بالخصوص موضوعاتی مثل فلسطین، رژیم صهیونیستی و آمریکا کاملا صریح و مشخص است و مستمرا هم بیان و تکرار میشود که حاکی از مضر، بی فایده، تحقیرآمیز و غیرعاقلانه بودن تعظیم در برابر استکبار دارد. با وجود صراحت مواضع و جهت گیریها در خصوص مسائل اصولی سیاست خارجی، اما هر وقت دولتی با محوریت شعار مذاکره و تنازل بر سر کار آمده است، رهبری ضمن بیان مواضع بدبینانه خود و تشریح منطق این مواضع، مجوزهایی را البته به صورت مشروط برای مذاکره و توافق صادر نموده اند که این مجوزهای مشروط، طبیعتا با آنچه که قلباً و عقلاً و تصریحاً مدنظر رهبری بوده است زاویه داشته است. رعایت شروط و چارچوبهای تعیین شده از سوی رهبری برای مذاکرات و توافقات همواره در جهت کاهش لطمات و آسیبهای احتمالی و منبعث از شناخت درست طرفهای مقابل بوده است لیکن آنچه مورد استقبال قرار میگرفت مجوز بود و آنچه رعایت نمیشد، شروط و چارچوبها بود تا آنجا که در مذاکرات برجام، اکثر شروط رهبری رعایت نشد و نهایتا به جای یک توافق متوازن، گام به گام و نقد در برابر نقد و همراه با تضامین لازم، یک توافق ضعیف تنظیم شد که رهبری پس از نهایی شدن آن، با ۹ شرط، مجوز اجرای برجام را صادر کردند که متاسفانه همانها هم رعایت نشد و در نتیجه، انگیزه و امکان بدعهدی برای طرفهای مقابل را از همان روز اول اجرای توافق مهیا کرد. سه نکته ای که بیان شد اثبات میکند دولت و وزارت خارجه اگرچه مجری سیاستهای نظام در حوزه سیاست خارجه هستند اما در عمل هم در جهت گیری سیاست خارجه موثرند و هم در میزان اجرای سیاستهای ابلاغی! چنان که قبلا در مکالمه با آقای خاتمی، هاشمی گفته بود که ما هرچه امام میگفت، چشم میگفتیم اما کارخودمان را میکردیم! و متاسفانه این رویه در دولت روحانی، شدیدتر هم شد به حدی که حتی همان ظاهرسازیهای دولتهای هاشمی و خاتمی هم کمتر انجام میشد! همانطوری که بیان شد یکی از مواردی که روی جهت گیری نظام در حوزه دیپلماسی موثر است، سمت و سوی آرای مردم به شعارهای نامزدهای انتخاباتی است، شعارهایی که بعضا نه بر اساس منطق و نیازهای کشور بلکه براساس تجویز مشاوران عملیات روانی تعیین و به جامعه تزریق میگردد، مثلا شعار «سانتریفیوژ بچرخد اما چرخ اقتصاد هم بچرخد» و امثالهم که باعث میشود دولتی بر سرکار بیاید که مهمترین و بعضا تنها برنامه اش برای حل مسائل کشور دیپلماسی آنهم از جنس مذاکره با آمریکا و دو سه کشور اروپایی است. طبیعتا این جهت گیریها را نمیتوان منطبق با نظرات رهبری برآورد کرد و هزینه های شکست این جهت گیریها را به نام مبانی انقلاب اسلامی و نظرات رهبری معرفی کرد.1/2 بقیه در پیام بعد
....نکته دیگر این که نه تنها شعارهای دولت منتخب مردم در جهت گیری نظام در حوزه سیاست خارجی مؤثر است بلکه نحوه مدیریت داخل کشور هم بسیار اثرگذار است! قطعا اگر اداره کشور به نحو درستی انجام شود موجب افزایش قدرت درونی نظام میگردد و در چنین شرایطی، قدرت چانه زنی نظام در صحنه های بین المللی هم افزایش می یابد اما وقتی مثلا کشور دچار تنشهای اجتماعی و اقتصادی میگردد طبیعتا مواضع ما در دیپلماسی تضعیف میگردد. نکته دیگر این که نه تنها شعارهای دولت منتخب مردم در جهت گیری نظام در حوزه سیاست خارجی مؤثر است بلکه نحوه مدیریت داخل کشور هم بسیار اثرگذار است! قطعا اگر اداره کشور به نحو درستی انجام شود موجب افزایش قدرت درونی نظام میگردد و در چنین شرایطی، قدرت چانه زنی نظام در صحنه های بین المللی هم افزایش می یابد اما وقتی مثلا کشور دچار تنشهای اجتماعی و اقتصادی میگردد طبیعتا مواضع ما در دیپلماسی تضعیف میگردد. حالا فرض کنید دولتهایی در این کشور بر مصدر کار آمدند که نه تنها به خاطر سوءمدیریتهای اقتصادی و اجتماعی باعث تضعیف سرمایه اجتماعی و نارضایتی داخلی شدند بلکه با هدف پیشبرد نظرات دیپلماسی خود و تضعیف نظرات رهبری، معیشت و سلامتی مردم مثل آب خوردن و واکسن مردم را گروگان گرفتند تا با دوقطبی سازی جامعه و ایجاد هزینه برای رهبری و هرکسی که نظری مخالف داشته باشد، مطامع خود را مثلا در تصویب برجام یا پیوستن به FATF و… به پیش ببرند! یکی دیگر از نکاتی که باعث میشود دولتها در حوزه سیاست خارجه به فتوای خود عمل کنند، مطامع انتخاباتی و حزبی است کما اینکه در مذاکرات متعدد قبلی، قرائن و شواهدی از مسئولان دیپلماسی کشور وجود دارد که یکی از مهمترین اهداف برخی از دولتها از دیپلماسی، دون منافع ملی و در سطح منافع حزبی و گروهی است، برخی از این اظهارات را در صحبتهای آقای ظریف با البرادعی (در حاشیه مذاکرات سعدآباد) یا مصاحبه با شورای روابط خارجه آمریکا و… به این رویکردهای انتخاباتی صراحتاً اعتراف شده است.از دیگر مواردی که در جواب منکران نقش دولت در دیپلماسی میتوان بیان کرد، توجه به تفاوت نتایج عملکرد آنها در دولتهای مختلف است، چگونه است که پس از پایان یک دولت پرمدعا در حوزه دیپلماسی، هم واکسن کرونای مورد نیاز کشور تامین میشود، فروش نفت جهش می یابد هم به عضویت شانگهای در می آییم، هم عضو بریکس میشویم، هم نقش و اقتدار کشور در مجامع بین المللی افزایش می یابد، هم جبهه مقاومت در منطقه تقویت میشود، هم حمایت دیپلماتیک از اتباع ایران در سایر کشورها افزایش می یابد!؟ طبیعی است که این مثالها و دهها نمونه دیگر اثبات میکند که با وجود یک جهت گیری کلی در حوزه دیپلماسی از سوی رهبری اما عملکرد دولتها میتواند نتایج بسیار متفاوتی را به بار آورد. همواره دقیقا همانهایی که با ایجاد فشار، سوءمدیریت و ناراضی تراشی، فضاسازی روانی در انتخاباتها، دوقطبی سازیهای اجتماعی، بزک کردن نظرات خود، تخریب منتقدان، دریافت مجوزهای مشروط، عدول از شروط و چارچوبهای ترسیمی، سوءاستفاده از حافظه کوتاه تاریخی ملت، تحریف حقایق با هدف ممانعت از کسب عبرت از تجارب قبلی و با ترسها و طمعهای موهوم و بزرگنمایی شده، با ادبیات نمیشود و نمیتوانیم، باعث میشوند دست رهبر جامعه که درپی نگه داشتن مردم، جلوگیری از دوقطبی سازی و شکاف اجتماعی، ایجاد رشد و آگاهی در مردم، شکست نقشه های دشمنان و… را است، بسته و انتخابهایش محدود و تحقق همان انتخابهای محدود نیز با کارشکنی مواجه گردد. جالب اینجاست که امضای برجام، انجام ندادن عملیات متقابل نظامی و جنگ نشدن را ناشی از نقش رئیس جمهور، دولت و دیپلماسی قوی میدانند اما شکست برجام و جنگ و ترور میشود تقصیر سیاستهای رهبری که دولت فقط مجری آنها بوده است! این طور میشود که هر وقتی بخواهند میگویند فرقی نمیکند چه کسی در ساختمان ریاست جمهوری نشسته باشد در حالی که دم انتخابات شعار اصلیشان این است که فرق میکند چه کسی رئیس جمهور باشد و همین تناقض آشکار و رفتار شترمرغ گونه که وقتی میگویند چرا نپریدی میگوید من شترم و وقتی میگویند چرا پرواز نکردی میگوید من شترم، دلیل دیگری است برای اینکه فرار این افراد و جریانات از پذیرش مسئولیت اقدامات خود را با چالش مواجه نماید. باید بپذیریم تا زمانی که دولتها با شعار التزام به قانون اساسی و ولایت فقیه و پایبندی به سیاستهای کلی نظام و رهبری سرکار می آیند ولی در عمل مطامع و نظرات خود را دنبال میکنند و یا همت و تخصص لازم را برای جامه عمل پوشاندن به سیاستهای کلی نظام و رهبری ندارد و تا زمانی که در عمل و حتی در شعار شاهد سیاستهای دوگانه در حوزه دیپلماسی باشیم توقع یک انسجام جدی در تامین منافع کشور از طریق دیپلماسی، آنطور که در دولت شهید رئیسی و خصوصا با فرماندهی دستگاه دیپلماسی توسط دیپلمات توانا، شهید امیرعبداللهیان تا حد زیادی شاهدش بودیم، منطقی نخواهد بود.2/2
سخنان پزشکیان؛ پیام ضعف یا صداقت؟ در این یکسالی که از ریاست جمهوری آقای پزشکیان گذشته است، تقریبا هفته ای نبوده که سخن از بحران برق و آب و گاز و بنزین و تورم و... نگفته باشد در حالی که بیان این مشکلات از سوی حامیان ایشان به عنوان نشانه صداقت و از سوی منتقدان ایشان به عنوان مخابره پیام ضعف تلقی شده است که در همین راستا نکاتی را در ادامه تقدیم مینمایم: قطعا بیان مسائل با مردم آنجا که به کمک مردم نیاز است امری منطقی است خصوصا اگر این طرح مسئله و استمداد از مردم منتج به حل مشکل گردد لیکن اگر بیان مکرر این مسائل و مشکلات کمکی به حل مشکلات ننماید و تنها باعث ناامیدی مردم و امیدواری و سوءاستفاده دشمنان گردد چه؟! متاسفانه این مشی، بعضا حتی باعث انتقاد و اعتراض برخی حامیان آقای پزشکیان نیز گردیده است و اظهارات ایشان را بداهه گوییهای اشتباه دانسته اند. نکته دیگر این است که چقدر میتوان به صادقانه بودن این سخنان اتکا کرد؟! مثلا آیا هیچ راهی غیر از قطع برق و آب یا هیچ راهی جز تحمل تورمهای بالا وجود ندارد؟ آیا شرایط حاصله در بهترین وضعیت مدیریت دولت حاصل شده است و یا اینکه سوءمدیریت دولت در بروز این شرایط نقش داشته است و با اصلاح اشتباهات میتوان نوید داد که این مشکلات لاینحل نیستند و قابل حل هستند؟! در حالی که بسیاری از مدیران و مشاوران دولت روحانی در همین دولت و کنار گوش چپ و راست آقای پزشکیان هستند آیا نباید احتمال داد همانهایی که روزی به دروغ میگفتند مشکل همه چیز، از آب خوردن گرفته تا واکسن کرونا، آلودگی هوا، سرمایه گذاری، اشتغال، معیشت و... جز با توافق و مذاکره حل نمیشود، در حال پیاده سازی همان القائات شوم هستند و این در حالی است که خود آقای پزشکیان در سخنان انتخاباتیشان برخلاف آنچه امروز تکرار میکنند، میگفتند کشور همه چیز دارد و هیچ مشکلی به لحاظ منابع ندارد! خصوصا حرفهای آقای پزشکیان پر از تناقضاتی اند که ریشه در ندانستن ایشان و تناقضات کارشناسانشان دارد فلذا در اصل این حد از بحران نمایی از مشکلات و این حد از لاینحل نمایی از آنها باید تردید داشت خصوصا که دوره سه ساله دولت شهید رئیسی بین دولتهای روحانی و پزشکیان، چه درباره کاهش تورم، چه توقف قطعی برق و گاز و آب، نشان میدهد در روایت رئیس جمهور از لاینحل بودن مسائل کشور، اشکال جدی وجود دارد. نکته دیگر، طرحهای ناپخته رئیس جمهور در حوزه های مختلف است که بعضا ریشه در همین عدم شناخت از مسائل کشور دارد و طبیعی است که نتیجه آن، ارائه راهکارهای اشتباهتر است و این طور میشود که رئیس جمهوری که میگفت هیچ برنامه ای جز اجرای اسناد بالادستی و قوانین موجود و نظرات رهبری ندارم، میرود دنبال واگذاری افراطی اختیارات به استانها و اصرار بر انتقال پایتخت آنهم به نقطه ای مرزی و اصرار عجیب به مذاکره حتی در حالی که مورد حمله قرار گرفته و آمریکا هم گفته هدفش از مذاکره، تسلیم بی قید و شرط ایران در موضوعات هسته ای و موشکی است! جمع بندی نکاتی که تا اینجا بیان شد، آن است که شاید پزشکیان دوست داشته باشد فردی صادق باشد اما متاسفانه عدم اشراف او به امور مملکت باعث شده است صرفا تکرار کننده نظرات کارشناسان پیرامونش باشد، کارشناسانی با نظرات متناقض و همینطور بعضا سوگیرانه! در واقع اگر همه حرفهای آقای پزشکیان ناشی از شناخت دقیق از مسائل کشور بود بازهم باید به ایشان گفت «جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت»! مشکل برق البته حل نمیشود تا وقتی که استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای به خاطر امثال برجام و توسعه نیروگاهی بخاطر امثال توافق پاریس معطل میشود و تا وقتی که مصرف کنندگان غیرقانونی استخراج رمزارز شناسایی و مجازات نمیشوند و تا زمانی که راهکارهایی که در دولت شهید رئیسی بکارگرفته میشد تا قطعی برق در کوتاه مدت مدیریت شود، به کارگیری نشوند. مشکل تورم نیز البته حل نمیشود مگر اینکه بانکهایی مثل بانک آینده که عامل اصلی تولید نقدینگی و تورم هستند مجازات و تعطیل شوند و نه حمایت! راه حل کمبود بنزین و گازوییل هم قبل از این گرانسازی باشد، مبارزه با شبکه عظیم و گسترده قاچاق و اصلاح وضعیت مصرف سوخت در خودروها است؛ مشکل آب هم حل نمیشود مگر با خارج کردن مدیریت حوزه آب از چنگال مافیای پرقدرت آب و سپردن کار به متخصصان دلسوز و پاکدست! 1/2 ادامه در پیام بعد
‏جناب آقای اژه‌ای رئیس محترم قوه قضاییه باسلام آیا عواقب ترک فعل صرفا مشمول کارشناسان تا مدیران میانیست و مقامات بلندپایه که با ترک تکالیف قانونی موجب ناترازی‌های عدیده امروز گردیده‌اند، به بهای ایجاد دلسردی برای مردم، سوءاستفاده برای دشمن و تکثیر بی‌مسئولیتی‌ها، مصونیت دارند؟! آیا عدم اخذ تضامین لازم و بی‌توجهی به وجود اشکالاتی مثل تعلیق (بجای لغو) و مکانیزم ماشه در برجام یا تعطیلی ساخت پالایشگاه و نیروگاه و مسکن و آب‌شیرین‌کن و… به بهانه‌های واهی، ترک فعل‌هایی نبودند که بخاطر لطمه به سرمایه‌های ملی و ضربه به سفره و معیشت مردم سزاوار پیگیری باشند!؟ سیاوش آقاجانی @nazokbin
گیج نشویم، اهمیت در شرایط جنگی مشخص است و البته لوازمی دارد از جمله احترام به مسئولان و پرهیز از ادبیات هتاکانه. اما تمجیدهای امام خامنه‌ای از آقای به عنوان رئیس‌جمهور پرتلاش و پرکار را در این راستا بدانید که خواستند فضای کشور را آرام کنند تا رئیس جمهور و دولت بتواند به فعالیت هایشان بپردازند همانطور که در کوران مذاکرات برجام و به منظور ایجاد فضای فعالیت برای ، با بکاربردن برخی عبارات، شدت انتقادات را به حدی کاهش دادند تا برنامه و شعار دولت یعنی مذاکره پیش رود و باب دوقطبی‌سازی و بهانه‌گیری بسته شود اما نکاتی که رهبری زیر پوشش تمجید از رئیس‌جمهور بیان کردند همان نکاتی بودند که قاطبه جریان انقلابی با لحن محترمانه و متاسفانه بعضا غیرمحترمانه به آنها منتقد بودند، از جمله همین پافشاری برای با آمریکا به عنوان راه حل مشکلات کشور یا معرفی شعار به عنوان ریشه دشمنیهای آمریکا که رهبری این نگاه را ناشی از دانستند و نکته دیگر هم اینکه ضمن احترام به بیان نگاه‌های نو در موضوعات مختلف، اما از تخریب مبانی و نهی کردند؛ امری که متاسفانه در بیانات دولتمردان و حامیانشان همینطور سران جریان غربگرای داخلی مدام تکرار میشد. طبیعتا امروز محور نظرات انقلابیها باید بیان همین مطالبات البته با ادبیات درست و باشد و همانطور که قبلا هم عرض کردم، مشی رهبری درباره رؤسای‌جمهور پیشین، ایجاد فضای کار بود و نه حرکت به سمت و ، آنهم در شرایط جنگی که دشمن هم دنبال سوءاستفاده از هرگونه اختلاف و شکافی است، خصوصا که برخی عناصر رادیکال غربگرا دقیقا منتظر هستند تا پزشکیان را به سمت خودشان و تقابل با نظام و رهبری بکشانند و رهبر معظم انقلاب نیز میکوشند ضمن تاکید بر رعایت ، ایشان که قطعا به لحاظ جنس، با امثال متفاوت است را حفظ نمایند. سیاوش آقاجانی @nazokbin
2.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالهاست کشور گرفتار کسانیست که نه فقط دشمن و خصوصیاتش را نمیشناسند بلکه او را دوست میگیرند، به آن اتکا میکنند و نسخه‌هایش را بجای خوداتکایی و کارآمدی پی میگیرند! آری! کشور اسیر جماعت دشمن‌نشناس و ساده‌اندیش است و حافظه تاریخی ما که به عبرت از تجارب قدنمیدهد. سیاوش آقاجانی @nazokbin
پزشکیان:«افرادی که برجام را نمیپذیرفتند حالا میگویند دیدید کردند؛ خب شما که برجام را نمیپذیرفتید» حتی مساله ما با را متوجه نشدید که دلسوزانه میگفتیم این متن برمبنای اعتماد، خوشبینی ساده‌اندیشانه، بی‌تضمین، نامتوازن، غیرهمگام، نقد مقابل نسیه و محرک بدعهدی طرف ماست. سیاوش آقاجانی @nazokbin
هنگام بررسی در کمیسیون برجام حاضر به همکلامی با نبود و حتی حاضر نبود پاسخ سوالاتش را بدهد اما حالا که همه حرفهای او در رد ادعاهای ظریف (لغو همه تحریمها، اخذ تضمین لازم و نبود تعلیق و در برجام) اثبات شده است به فکر مناظره ظریف و جلیلی افتاده‌‌اید؟ سیاوش آقاجانی @nazokbin
در برابر کاسبان فراموشی تاریخ، یکبار باهم مرور کنیم قسمت دوم ... دست پختی که بالاخره رونمایی شد و عیان شد که خطوط قرمز رهبری در آن به وضوح رعایت نشده است، یعنی هم محدودیتهای بلندمدت پذیرفته شده بود، هم برخی حقوق ایران برای همیشه چشم پوشی شده بود، هم تضمین لازم گرفته نشده بود و توافق بند به دستورات اجرایی رئیس جمهور آمریکا بود که هر 4 تا 6 ماه اگر تمدید نمیشد عملا بهم میخورد، هم بجای لغو تحریمها سراغ تعلیقشان رفته بود، هم اقدامات دوطرف را متوازن و گام به گام طراحی نکرده بود، هم نقد میدادیم ولی منتظر نسیه میماندیم و دهها ایراد دیگر که با هوچی گری و دوقطبی سازی جامعه و به ازعان خودشان با بزک کردن برجام، انکار ایراداتش و نهایتا با مرعوب کردن منتقدان دلسوز و دلواپس، کارشان را به پیش بردند و برجام اجرایی شد. اجرای برجام همزمان بود با دروغهای بزرگ روحانی و ظریف درباره لغو بالمره همه تحریمها و آزادشدن میلیاردهای سرمایه بلوکه شده و گشایش هزار ال سی ظرف 24 ساعت اول پس از آغاز اجرای تعهدات برجامی از سوی طرفهای مقابل! هرچه از برجام گذشت بدعهدیهای طرفهای مقابل آشکارتر شد تا آنجا که رئیس بانک مرکزی همان دولت گفت «تقریبا هیچ» عایدی از برجام نداریم و ظریف اعتراف کرد کشورها و شرکتهای خارجی با ما کار نمیکنند و او مجبور است یک به یک برایشان از آمریکا، نامه اطمینان بخش بگیرد تا با ما کار کنند که البته همان هم اطمینان بخش نبود چون اساسا هر مرحله امضای دستور اجرایی رئیس جمهور آمریکا درباره برجام چنان با اما و اگر انجام میشد که کسی جرات نداشت با ایران توافقی بنویسد و یا اگر توافقی نوشته آن را به قرارداد برساند و یا اگر قراردادی نوشته همه ضررها و مسئولیتهای بهم خوردن برجام را گردن ما نیندازد! اینطور شد که نقد داده بودیم و نسیه مان را به ما نمیدادند و در عین حال هم روحانی میگفت برجام، آفتاب تابان و ابر شتابان و باغ سیب و گلابی و... است و در عین حال برجام داشتیم و تحریمهای مثلا لغو شده و تحریمهای جدیدتر به بهانه های جدیدتر بر کشور تحمیل میشد! اینطور شد که برجامی که شب امضایش در ایران جشن و پایکوبی براه افتاده بود، سالگردهایش یک به یک سوت و کورتر پشت سرگذاشته شد تا با آمدن ترامپ و در عین حال که ظریف میگفت آمریکا از برجام خارج نمیشود و اگر هم بشود نمیتواند تحریمها را برگرداند، آمریکا از برجام خارج شد و تحریمها هم برگشت و اروپا هم به وعده سرخرمن اینستکس عمل نکرد و خودش هم به پایبندی به اجرای تحریمهای آمریکا پیوست. اینطور بود که 8 سال از دولتهای روحانی معطل به نتیجه رسیدن مذاکرات و سپس اجرای توافق از سوی آمریکا و اروپا و بعد جایگزین کردن اروپا بجای آمریکا و نهایتا احیای توافق با برگرداندن آمریکا به توافق شد و عملا در این 8 سال همه چیز به بیرون از مرزها گره خورد و عملا در همه مولفه های اقتصادی در جا زدیم. حالا بعد از چند سال که اروپا هم رسما اعلام کرده با بکار انداختن مکانیسم ماشه از برجام خارج میشود تا 6 قطعنامه تحریمی قبلی را برگرداند، حامیان همان برجام که حتی یکبار از رو نخوانده بودندش و به پشتوانه اعتماد به ظریف و روحانی و به اتکای خوشبینی به آمریکا و اروپا، تصویبش کرده بودند به دلواپسانی که حرفهایشان یک به یک درست از آب درآمد منت میگذارند که همین برجام 10 سال باعث توقف تحریمها شد و ممنون ما باشید! آقایان داشته ها و امتیازات یک ملت را روی میز مذاکره گذاشتند، متن ضعیفی مبتنی بر خوشبینی و اعتماد نوشتند، تعهدات را همزمان و گام به گام ننوشتند، نقد دادند و نسیه گرفتند، تضمین لازم هم نگرفتند، به دروغ هم منکر وجود تعلیق و مکانیزم ماشیه در برجام شدند حالا منت چه را میگذارند؟! متن مبایعه نامه ای که بنگاهی سر کوچه محل هم اگر مینوشت بهتر مینوشت؟! یا لااقل قبل از امضا یکبار مرور میکرد تا فرانچسکو نامی آن را دستکاری نکرده باشد!؟ آیا معامله با سرمایه های یک ملت، منکوب کردن منتقدان دلسوز، به سخره گرفتن نقدهای فنی و درست و نهایتا دروغگویی برای تحمیل آن به ملت، مستلزم عذرخواهی نیست؟! آیا نباید از رهبری عزیز که خطوط قرمزش را موذیانه رعایت نکردید و حتی شروط او در اجرای برجام را هم رعایت نکردید و از ملت 90 میلیونی که چند سال از عمرشان را معطل مسخره بازیهای خودتان کردید عذر بخواهید؟! البته حق هم دارید، وقتی قوه قضاییه با فعل و ترک فعل های بزرگ خائنانه برخورد نمیکند چرا ژست طلبکار نگیرید و کمین نکنید برای حمله بعدی؟! والسلام سیاوش آقاجانی @nazokbin
مجسمه وقاحت گفته مخالفان برجام ساکت باشند! بجای اینکه بگه ما از بی‌توجهی به انتقادات درست درباره نامتوازن بودن، همگام و همزمان نبودن تعهدات، عدم تضمین، معامله نقد مقابل نسیه، اسنپ‌بک و از تمرکز بر دروغ، بزک، عملیات روانی، دوقطبی‌سازی و منکوب کردن منتقدان، عذرمیخوایم! سیاوش آقاجانی @nazokbin