#غزل
#مولا_علی_علیه_السلام
هر کس به چشم ذوالفقار تو نگاه انداخت
خود را به دست خویش در روز سیاه انداخت
آن که پس از تیغ تو به اخمت نظر افکند
از چاله ای در آمد و خود را به چاه انداخت
خوش نور خورشیدی که شب با دیدن مویت
خشنود شد با احترام از سر کلاه انداخت
با شرمساری چند روز از ماه را گم شد
هر دم نگاهش را به پیشانیت ، ماه انداخت
الله همراه پیمبر در شب معراج
مدح تو را خواند و شب شعری به راه انداخت
اینکه گرفتی از گنهکاران عالم دست
ما را هر از گاهی به دامان گناه انداخت
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#امیرالمومنین_عیدسعید_غدیر
#شور_عید_غدیر
نوری به شبِ تار و سیاهش ندهند
در سایه ی امن حق پناهش ندهند
هرکس که نداشت "مهر حیدر" در دل
محشر که شود، بهشت راهش ندهند
با نام علی شیعه مدد خواهد شد
بی مهر علی زمانه بد خواهد شد
هرکس که علی دوست بُوَد در محشر
از روی پل صراط رد خواهد شد
دروصفِ علی خرد فرو می ماند
خاکِ قدمش به آبرو می ماند
ازراهِ نجف به کعبه هرکس نرود
حجّش به نمازِ بی وضو می ماند
یاشاهِ نجف آبِ حیاتِ همه ای
حاضر زکرم وقتِ مماتِ همه ای
آورده ازآن به مرقدت نوح،پناه
یعنی که سفینهء نجات همه ای
یاعلی ،علی علی علی مدد یا حیدر
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
49.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشواز محرم
هیئت منتظران ظهور قم
شعرخوانی
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_پنجم
#محرم
#عبدالله_ابن_حسن_علیه_السلام
کاش فریاد بر سرش نکشد
به روی خاک پیکرش نکشد
دشمنش را بگو که حداقل
عمویش را برابرش نکشد
دست خود را دهد ز دست ولی
دست از عشق دلبرش نکشد
گرچه جانی نمانده در بدنش
منت از شمر و لشکرش نکشد
کاش می شد که حرمله در سر
نقشه ی ذبح حنجرش نکشد
بگذریم از تمام این ها ، کاش
کار به بردن سرش نکشد
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_چهارم
#محرم
#طفلان_حضرت_زینب_علیهاسلام
سابق از این مگر چه کسی دیده در جهان
تابیدن و ظهور دو خورشید ، همزمان
وقت نظر به صورت چون قرص ماه شان
در پشت ابرِ شرم شود مخفی آسمان
عون و محمد از همه فرماندهان سرند
کِی داشت احتیاج بیان آنچه شد عیان؟
وقت هنرنماییِ زینب سرشت ها
افتاد باز نام علی بر سر زبان
عالم حسد برد به مقام سگی چو من
از دست این دو شاه اگر گیرم استخوان
وقتی که روی خاک بدن هایشان فتاد
شد خیمه گاه سینه زن و شد دشت روضه خوان
از بس که نیزه بر تن شان بی امان زدند
چون نیزه زار شد بدن هر دو نوجوان
تا که برادرش نشود شرمسار او
زینب به خویش گفت که در خیمه ات بمان
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_سوم
#محرم
اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟
بازیچه ی شمر و سنان شد معجر من
تو جان من بودی و بعد از رفتن تو
جانی نمانده بی گمان در پیکر من
بر نیزه ها رفتی مقام تو رفیع است
پایین بیا، یک لحظه بنشین در بر من
الگوی دختر می شود بابا مگر نه؟
مثل سرت بابا شکسته شد سر من
دستم به پهلو دست دیگر روی بازو
این درد ها ارثیه هست از مادر من
هر لحظه می خوانم تو را: بابایِ خوبم
ای کاش می گفتی تو هم: جان!دختر من
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_ششم
#محرم
#قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام
نیزه پس از نیزه میان پیکرش بود
خنجر پس از خنجر میان حنجرش بود
این سو حسین ابن علی خون گریه می کرد
آن سو عزادار عزایش مادرش بود
آن گاه که بر پهلویش می خورد نیزه
تصویر زهرا پیش چشمان ترش بود
بی شک میان جسم او راهی نمی یافت
شمشیر اگر از معرفت چیزی سرش بود
قاسم به زیر دست و پای یک سپاه و
شمر لعین مشغول مدح لشکرش بود
با این همه سختی ، خدا را شکر در دشت
تنها نبود و شاه بالای سرش بود
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro