eitaa logo
نذرآبرو
89 دنبال‌کننده
41 عکس
27 ویدیو
0 فایل
کانال اشعار کربلایی حمیدرضا یوسف نژاد
مشاهده در ایتا
دانلود
صحبت از رفتن علی تا شد کمر شاه کربلا تا شد هر کجا را نگاه کرد حسین تکه ای از علی هویدا شد اشک بر دیده ی حسین نشست زخم بر پیکرش که پیدا شد چه قدر سنگ خورد سینه ی او چه قدر نیزه بر تنش جا شد اولین بار بود در تاریخ پای زینب به معرکه وا شد گریه کردیم و زخم های حسین غیر یک زخم او مداوا شد درد اکبر نمی شود درمان چون فقط اکبر اربااربا شد https://eitaa.com/nazre_abro
در ماجرای علقمه آداب می چرخد دور سر ساقی اگر ارباب می چرخد مشتاق دیدار ابالفضل است و از این رو در رود خانه سال ها مهتاب می چرخد گم می کند از هیبت او دست و پایش را گرد خودش تیری که شد پرتاب می چرخد از اینکه مرد آب را اینگونه می بیند گریه کنان حیرت زده مرداب می چرخد غمگین ترین تصویر دنیا شکل می گیرد وقتی که دور قبر ساقی آب می چرخد https://eitaa.com/nazre_abro
حیدر رسیده بود ، پیمبر رسیده بود همراه این دو ، سوره ی کوثر رسیده بود خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ آن لحظه ای رسید که لشکر رسیده بود از خاتم حسین ، تعاریف بی شمار به گوش ساربان ستمگر رسیده بود کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود خنجر نمی برید گلوی حسین را به بوسه گاه حضرت مادر رسیده بود حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است با قتل صبر ، صبرش اگر سر رسیده بود هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد اما غروب ، کار به آخر رسیده بود https://eitaa.com/nazre_abro
وقتی که تن حسین بی سر شده بود دلشوره ی زینب دو برابر شده بود از خولی و شمر دیرتر می آمد افتادن و گریه کار خواهر شده بود تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش... از غصه ات آفتاب لاغر شده بود در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود در عصر دهم صحبت معجر شده بود ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر با دیدن حرمله مکدر شده بود با خاطره ی خنده ی معصوم علی چشمان رباب روز و شب تر شده بود گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر بازیچه ی دختران کافر شده بود از غربت زین العابدین این بس که در شام ، یزید ، روی منبر شده بود https://eitaa.com/nazre_abro
مراسم شب هفتم سرور سالار شهیدان آقا جانم امام حسین علیه السلام هیئت اخت الرضا علیه السلام قم در محضر استاد شاعر گرانقدر حاج حسن حلاج زاده https://eitaa.com/nazre_abro
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه کند برای تو بی اختیار ،چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار،چشم https://eitaa.com/nazre_abro
تو برای دل من خوب رفیقی هستی از ازل نام تو برجان دلم مأنوس است https://eitaa.com/nazre_abro
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد سر می‌شود عُمرم میان جمع نوکرها شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم نام تو می‌آید هوای شهر بارانی‌ست یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی در دست‌های خسته یاس پرپری دارم این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت این جمعه‌ها بی تو غم ویرانگری دارم سجاده‌ای داری که عطر کربلا دارد هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد حمیدرضایوسف نژاد https://eitaa.com/nazre_abro
هیئت اخت الرضا علیه السلام قم https://eitaa.com/nazre_abro