#شب_هشتم
#محرم
صحبت از رفتن علی تا شد
کمر شاه کربلا تا شد
هر کجا را نگاه کرد حسین
تکه ای از علی هویدا شد
اشک بر دیده ی حسین نشست
زخم بر پیکرش که پیدا شد
چه قدر سنگ خورد سینه ی او
چه قدر نیزه بر تنش جا شد
اولین بار بود در تاریخ
پای زینب به معرکه وا شد
گریه کردیم و زخم های حسین
غیر یک زخم او مداوا شد
درد اکبر نمی شود درمان
چون فقط اکبر اربااربا شد
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_نهم
#محرم
#یا_ابالفضل_علیه_السلام
در ماجرای علقمه آداب می چرخد
دور سر ساقی اگر ارباب می چرخد
مشتاق دیدار ابالفضل است و از این رو
در رود خانه سال ها مهتاب می چرخد
گم می کند از هیبت او دست و پایش را
گرد خودش تیری که شد پرتاب می چرخد
از اینکه مرد آب را اینگونه می بیند
گریه کنان حیرت زده مرداب می چرخد
غمگین ترین تصویر دنیا شکل می گیرد
وقتی که دور قبر ساقی آب می چرخد
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_دهم
#محرم
#عاشورا
حیدر رسیده بود ، پیمبر رسیده بود
همراه این دو ، سوره ی کوثر رسیده بود
خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ
آن لحظه ای رسید که لشکر رسیده بود
از خاتم حسین ، تعاریف بی شمار
به گوش ساربان ستمگر رسیده بود
کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام
نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود
خنجر نمی برید گلوی حسین را
به بوسه گاه حضرت مادر رسیده بود
حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است
با قتل صبر ، صبرش اگر سر رسیده بود
هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد
اما غروب ، کار به آخر رسیده بود
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#شب_یازدهم
#محرم
وقتی که تن حسین بی سر شده بود
دلشوره ی زینب دو برابر شده بود
از خولی و شمر دیرتر می آمد
افتادن و گریه کار خواهر شده بود
تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش...
از غصه ات آفتاب لاغر شده بود
در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود
در عصر دهم صحبت معجر شده بود
ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر
با دیدن حرمله مکدر شده بود
با خاطره ی خنده ی معصوم علی
چشمان رباب روز و شب تر شده بود
گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر
بازیچه ی دختران کافر شده بود
از غربت زین العابدین این بس که
در شام ، یزید ، روی منبر شده بود
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
مراسم شب هفتم سرور سالار شهیدان
آقا جانم امام حسین علیه السلام
هیئت اخت الرضا علیه السلام قم
در محضر استاد شاعر گرانقدر حاج حسن حلاج زاده
https://eitaa.com/nazre_abro
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه کند برای تو بی اختیار ،چشم
بخشید از این جهت به بشر کردگار،چشم
https://eitaa.com/nazre_abro
#وقت_سلام
#چهارشنبهای_امام_رضایی
تو برای دل من خوب رفیقی هستی
از ازل نام تو برجان دلم مأنوس است
#کربلایی_حمیدرضا_یوسف_نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro
#امام_زمان_ع_مناجات
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر میآورد
با خودش دلتنگی و خونِ جگر میآورد
کل عمرم بی تو مانند غروب جمعههاست
جمعهها عمر مرا دارد به سر میآورد
بوی یاس انگار میآید میان ندبهها
باد از پیراهنت وقتی خبر میآورد
سر میشود عُمرم میان جمع نوکرها
شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم
نام تو میآید هوای شهر بارانیست
یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم
چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی
در دستهای خسته یاس پرپری دارم
این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت
این جمعهها بی تو غم ویرانگری دارم
سجادهای داری که عطر کربلا دارد
هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد
حمیدرضایوسف نژاد
https://eitaa.com/nazre_abro