eitaa logo
وقف و نذر تمدنی
28 دنبال‌کننده
448 عکس
97 ویدیو
3 فایل
ثبت اعضا و راه ارتباطی با مسئولین مجموعه مکتب ولایت 👈 @maktab_velayat
مشاهده در ایتا
دانلود
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🦋 🌿یکی از چیزهایی که خیلی بدش می آمد غیبت کردن بود، روی چشم و هم چشمی و سنت های غلط حساس بود، اگر مهمانی می رفتیم که چند نوع غذا داشتند، ناراحت می شد و می گفتند: با یک نوع غذا هم سیر می شدیم. 🌿وقتی چیزی می خرید توجه می کرد که فروشنده فرد مومن و حلال خور باشد، از فروشنده بی حجاب خرید نمی کرد، هر چند ارزان تر هم می فروخت. 🌿 در مورد خمس خیلی دقت داشت، تاریخ خمسی مشخص داشت و حسابی باز کرده بود و پولهایی که خمس به آنها تعلق نمی گرفت را به آن حساب واریز می کرد، در تاریخ خمسی به انبار می رفت و خمس برنج و مایحتاج سالیانه ای که اضافه کرده بود را حساب می کرد. وقتی به کسی قرض میداد سعی می کرد کسی متوجه نشود، حتی من. 🕊🌷 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🌷 🌹عليرضا ارادتي خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه مي‌خورد. علاقه زيادي به شهداي غرب كشور داشت. هميشه هم مي‌گفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلوم‌ترين شهداي ما بودند. 🌹از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتي به مزار عمويشان مي‌رفت مي‌گفت فكر كن عكس من را روزي بر سنگ مزار حك كنند و بنويسند شهيد عليرضا بريري. وقتي اين صحبت‌ها را مي‌كرد بسيار شاد و خوشحال بود. 🌹همواره مي‌گفت دعا كن كه من به آرزوي خود كه شهادت است برسم. من هم مي‌گفتم دعا مي‌كنم هميشه باشي و در راه اسلام و امام زمان(عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف)‌ و براي رهبر و مملكت سربازي كني و از خاكمان دفاع كنيم. عمو و دايي عليرضا از شهداي دوران دفاع مقدس هستند. شهيد عليرضا بريري عموي عليرضا است كه نام عليرضا هم به ياد اين شهيد بزرگوار از ايشان گرفته شد. 🕊🌷 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🌷 🌿شب ها در خانه های سوری که کمتر تخریب شده بودند می خوابیدیم. شهید عابدینی برایمان سوپ گذاشت. امکانات درست و درمانی برای طبخ غذا نداشتیم. اما او سوپ را درست کرد. 🌿 از خانه ای که در آن بودیم دو تا حبه سیر برداشت و در سوپ انداخت. می گفت: حاجی باید برای این سیرها، خیرات و یا پولی به نیت صاحب خانه کنار بگذاریم. ان شاء الله که از ما راضی باشد. 🌿شب تا صبح پست می دادیم. بیشتر شب‌ها من جای بچه ها بیدار می ماندم. پشت بام های آن جا شبیه به پشت بام های تهران بود. بارها می دیدم که نیمه شب بلند می شد و به بچه ها سر می زد. نگران این بود که در آن سرمای طاقت فرسا، نکند بچه ها سرما بخورند. 🌿روی آن ها پتو می انداخت. گاهی هم چایی دم می کرد و می آمد پشت بام با هم گپ می زدیم. جوان مهربان و معنوی ای بود. 🕊🌹 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🌹 🌾مهربانی و خوش‌ اخلاقی ایشان بود. انسانیت در وجود برادرم موج می ‌زد. پاک بود و خودش را برای خدا خالص کرد. همه می ‌دانستیم که شهروز آرزوی شهادت دارد. 🌾همرزمی و همراهی با حاج ‌قاسم سلیمانی از افتخارات برادرم بود. ارادت زیادی به امام خامنه ‌ای و سردار سلیمانی داشت. برادری متواضع، مؤمن، شجاع و باایمان بود. صابر بود. بسیار بر مسائل و مشکلات صبر پیشه می ‌کرد. رابطه‌ ای که با والدین ‌مان داشت برای من بسیار مورد توجه و احترام بود. 🌾 بعد از خداوند به پدر و مادر احترام می‌ گذاشت و از پدر و مادر تبعیت می ‌کرد. وقتی هم که وارد سپاه شد و با فرمانده بزرگوارشان همراه شد، این اخلاق خوب و شایسته ‌اش بیشتر و بیشتر بروز کرد. کمک حال نیازمندان بود و به آن‌ها از نظر فکری و عملی کمک می‌کرد. برایش فرق نداشت که فرد مورد نیاز آشناست یا غریبه. وقتی می‌دید کسی نیاز به کمک دارد کمک می‌کرد. نسبت به اطرافیان بی ‌تفاوت نبود. 🌾 در جامعه امروز نیاز به چنین افرادی داریم که با این تفکر زندگی و از همدیگر دستگیری کنند. 🌹 🕊 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🌹 ✍وضو قبل از خواب... قرار بود روز جمعه حمید با یکی از دوستانش برود قم. داشتم توی آشپزخانه برایش کتلت درست می کردم. ساکش را که بستم از فرط خستگی کنار پذیرایی دراز کشیدم. حمید داشت قرآنش را می خواند. وقتی دید آنجا خوابم گرفته، آمد بالای سرم و گفت: «تنبل نشو. بلند شو بگیر راحت بخواب.»☺️ با خنده و شوخی می خواست بلندم کند. گفت: به نفع خودت است که بلند شوی و با وضو بخوابی وگرنه باید سر و صدای مرا تحمل کنی. شاید هم مجبور شوم پارچ آبی را روی سرت خالی کنم. حدیث داریم بستر کسی که بی وضو می خوابد مثل قبرستان مردار و بستر آنکه با وضو بخوابد همچون مسجد است و تا صبح برایش ثواب می نویسند. آنقدر گفت و سرو صدا کرد که به وضو گرفتن رضایت دادم🙂 📚 یادت باشد 🌹 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ ✨ 🌹 🕊 🍃اهل مقدس‌بازی نبود، معنوی بود، اما شوخی و مزاح هم می‌کرد و دل همنشینانش را شاد می‌کرد. حاج ابومهدی انسان متواضعی بود، به مجاهدان و خانواده شهدا بسیار رسیدگی می‌کرد، اگر مجاهدان صاحب فرزند می‌شدند، همیشه برای فرزندان‌شان هدیه می‌خرید. هیچ وقت از وضعیت زندگی اطرافیانش غافل نبود، فرزند یکی از مسؤولان دفترش بیماری قند داشت، ابومهدی همیشه جویای احوال او بود و بسیار کمک می‌کرد، حتی شرایط سفر را برای آنان مهیا می‌کرد. 🍃هیچ زمانی نبود که خانواده با حاج ابومهدی تماس بگیرد و ایشان پاسخ آن‌ها را ندهد، حتی اگر در جلسه هم بودند، سعی می‌کرد کوتاه پاسخ آن‌ها را بدهد. خیلی‌ها از نوع صحبت کردن حاج ابومهدی با خانواده، فرزندان و نوه‌هایش تعجب می‌کردند و می‌گفتند ابومهدی از کلماتی استفاده می‌کند که بسیاری از ما تا به امروز آن‌ها را بیان نکردیم؛ آنقدر که در بیان و کلماتش به خانواده و فرزندان و نوه‌هایش عشق‌ورزی می‌کرد. 🌹 🕊 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🕊 🍃یکی از خصوصیات شهید ساده زیستی و ساده پوشی بود. ممکن نبود کسی از رفتار و صحبت هایش متوجه مهارت های شهید بشود، حتی خیلی از دوستانش بعد از شهادت متوجه توانایی های بی نظیر او شدند و همچنین در کنار این سادگی و بی ریایی، بسیار با سخاوت بود و هیچ وقت از کوچکترین کمکی به دوستانش دریغ نمیکرد و وسیله های خود را در اختیار دوستانش قرار می داد. 🕊 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🕊 🌹کار همیشگی اش بود لباس نظامی اش را که می پوشید دست به سینه می گذاشت و سلام به امام حسین(علیه السلام) می داد، بعد هم رو به عکس حضرت  آقا می ایستاد و احترام نظامی می گذاشت. 🌹بهش گفتم :" مگه آقا شما را می بیند که همیشه احترام میذاری ؟! " بهم گفت : " وظیفه ی من احترام به حضرت آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند. " 🕊🌹 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🕊🌷 مثل ابراهیم خالصانه و بی ریا فعالیت می کرد. سر وصدا نداشت. هرجا می دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می داد. اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد. برای معرفی شهید ابراهیم هادی خیلی زحمت کشید. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد. او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست. 🕊🌷 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni
┄✼نذر✨﷽✨تمدنی✼┄ 🌺به محرم و نامحرم بسیار اهمیت می‌داد و به دختران و بانوان فامیل و دوست توصیه می‌کرد در معرض نگاه و دید نامحرم قرار نگیریم. 🌺می‌گفت اگر من هم نبودم دعای ندبه را ترک نکنید و باشکوه آن را برگزار کنید. 🌺توصیه همیشگی شهید این بود که قدردان شهدا باشیم و به خانواده آنها احترام بگذاریم. 🌹 راوی: خواهر شهید 🕊 •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•. 🇹🇯کانال نذر تمدنی @nazrtamaddoni