eitaa logo
مانیتورینگ فرهنگی شیراز
1.7هزار دنبال‌کننده
39.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
122 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "سهمی برای خدا"🌱 📖گزیده:فصل اول شهید مهدی ظل انوار مجید ایزدی بریده ای از کتاب: سینوس هایم را عمل کرده و در اتاق ریکاوری بعد از عمل بودم.می شنیدم کسی یا حسین یا حسین می گوید و از امام حسین (ع)برای تحمل تشنگی بعد از عمل مدد می خواهد چشمانم پر اشک شده بود؛به سختی آن را باز کردم دیدم همه ساکتند و صدای یاحسین یاحسین از دهن خودم خارج می شود. روز بعد،مرخص شده و در خانه ی پدری برای گذراندن دوره ی نقاهت خوابیده بودم.همه از اتاقم خارج شده شنیدم صدای باز شدن درب اتاق می آید!برایم عجیب بود چون در را تازه روغن زده و مطمئن بودم چنین صدایی در هنگام باز شدن نمی دهد.سرم را بلند کردم،چشمم به درب اتاق بود.کسی را نمی دیدم اما کم کم یک جسم از پا شروع به شکل گرفتن کرد.پاها بعد تنه بعد هم صورتش.خودش بود.بابا کمالم دو زانو روبرویم نشست.نیم تنه ام را بلند کردم تا بنشینم.دو دستش را روی شانه هایم گذاشت و من را گرفت.سرش را نزدیک آورد و بین دو ابرویم را بوسید! با آن حال نزار گفتم:مردمؤمن پیشانی و صورتم را ول کردی بین دو ابرویم را می بوسی؟پدر خندید و گفت:همان کسی که دیروز در اتاق ریکاوری صدایش می زدی سفارش کرد که از طرفش اینجا را بوسم... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "سهمی برای خدا"🌱 📖گزیده:فصل دوم شهید مهدی ظل انوار 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: هنوز چشمانم را به خاک تیره نگشوده بودم که پدرم مهدی ظل انوار،به همراه دو تن از عموهای عاشقم کمال و جمال از کربلای 5 به کربلای حسین(ع) پر کشیدند ،می خواستم جای خالی پدررا با زبان ترجمه کنم ناگهان دستی از غیب برسرم کشیده می شد و آرامم می کرد و بعد همسنگر عزیز پدر ،همو که با هیأت پدرانه اش نه تنها برای من که برای کودکان زیادی جای خالی پدر را پر کرده بود پا در خانه تنهایی ما گذاشت.اما پس از مدت کوتاهی او هم به ملکوت اعلی پیوست و شعر مرا در هم شکست از آن روز تا حال باز هم دستی از نور بالای سر خود احساس می کنم،در خواب می بینم مهدی و منصور (شهید خادم صادق)آرام آرام ازمن دور می شوند. فریاد می زنم بابا،پدر برگردید... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "سهمی برای خدا"🌱 📖گزیده:فصل سوم شهید جمال ظل انوار 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: زمانی رسیده که باید خداحافظی کنم،بعد از مدتی حدود 40 الی 45 روز که برای من روزهای پاک و با ارزشی بودند و روزهای سنجش من بودند باید ادامه ی این روز ها خدافظی بکنم ولی دلم نمی خواهد که این روزها تمام بشود . دلم میخواهد که تمام لحظات عمرم مانند این روزها تمام بشود.دلم میخواهد روزهای زندگی ام سازنده باشد هم برای خودم هم برای دیگران روزهایی باشند که بشود به آنها امید داشت روزهایی که پوچ نباشند.دلم میخواهد که شهر بتواند برایم جبهه باشد و بتوانم در آنجا هم کارهای مثبتی را انجام بدهم کارهایی که ارزش داشته باشد دلم میخواهد که بتوانم انسانها را بسازم چون مهمترین کار ساختن انسان است و برای اینکه این را انجام بدهم باید در ابتدا خودم را بسازم. اینجا در جبهه ها این خود ساختن را بهتر میتوانم انجام بدهم چون در آنجا همه گونه شرایط لازم راهم میباشد و در شهر مشکل تر است! 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
هم اکنون شبکه یک پخش صحبتهای امروز مقام معظم رهبری
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "عاشقانه های طلایی"🌱 📖گزیده:روایتی از شهید حاج خلیل طلایی 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: خلیلم عزیزم آن روزه در آن غروب خسته ،درانتهای آن جاده ی خاکی با هزار بیم و امید پا در سکوی معراج تو گذاشتم. چیزی نبود جز مقداری خاکستر و خاکی که باد بر آن پاشیده بود.وسط همان غول آهنی سوخته نشستم کسی نبود جز خودم و خدا و روح تو... با بلندترین صدایم تورا صدا می زدم. خلیل...خلیل... وجب به وجب آن تانک سوخته را دست می کشیدم تا تو را پیدا کنم.خاکسترها را به آسمان می پاشیدم شاید تصویر لبخند تورا بر آسمان نقش بزنند. می گفتم:خلیلم کجایی... آن قامت رشید تو کجاست... کجا غیب شدی خلیل... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
رزمنده ، جانباز و سرباز گمنام امام عصر (عج) زنده یاد حاج حسین فداکار بدیدار حق شتافت... مرد بی ادعایی که در رفاقت بی نظیر بود ... روحت شاد جاویدی🤲 @hatef10012 هدیه به روح مطهر این پیشکسوت دفاع مقدس فاتحه و صلوات.
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "کربلای شلمچه"🌱 📖گزیده:خاطراتی از سردار محمد باقررنجبر 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: لشکر 19 فجر فارس،علمدار عملیات های کربلای 4،5و8 است. در کربلای 4 سخت ترین موانع دفاعی ارتش بعث در شلمچه،موصوف به "دفاع پنج ضلعی" توسط رزمندگان شجاع لشکر 19 فجر فتح گردید و آن ها توانستند به مواضع از پیش تعیین شده برسند . در کربلای 5،خط عملیاتی لشکر 19 فجر که در عملیات کربلای 4 بازگشایی شده بود،مدخل ورودی همه ی یگان های سپاه گردید و محور کربلای 4 رزمندگان فارس،"مطلع فجر کربلای 5"شد. سردار محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه،پرچم متبرک گنبد حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام)را به لشکر 19 فجر دادند و آن پرچم توسط رزمندگان پیروز استان فارس در کربلای شلمچه،منطقه پنج ضلعی ،برفراز پاسگاه کوت سواری عراق نصب و به اهتزاز درآورده شد... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "ستاره سهیل"🌱 📖گزیده:روایت هایی از سردار شهید محمد اسلام نسب 🖊 نویسنده:مجید ایزدی 📚نوبت چاپ: دوم، 1403 بریده ای از کتاب: مرداد ماه سال 1367 بود.آیت الله خامنه ای،رئیس جمهور وقت،برای بازدید،به مقر لشکر 19 فجر،در کوت عبدالله اهواز آمدند و دلایل پذیرش قطعنامه را برای فرماندهان لشکر شرح دادند.طبق برنامه،فیلم مصاحبه اسلام نسب را برای حضرت آقا پخش کردیم.محمد در صحبت هایش از عملیات های مختلف یاد کرد و گفت:پاره تن رسول الله(ص) همیشه ما را در مصائب یاری کرده است! پس از مکثی کوتاه ادامه داد:من هرگاه نام بی بی فاطمه زهرا (س) را بر زبان می آورم،ناخودآگاه از خود بی خودمی شوم... سکوت کرد،عینک را از چشمانش برداشت و با دست نم اشک را از زیر چشمانش گرفت. با دیدن این حالات محمد،حضرت آقا هم منقلب شدند،عینک را از چشمانش برداشتند و اشک چشمان خود را گرفتند و فرمودند:بگو...بگو...چرا سکوت کردی؟... 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
41.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور ارزشمند روایتگر نوجوان استان فارس خانم در محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی سه شنبه ۲۷ آذرماه @raviyanfarss
بسمه تعالی سلام علیکم راویان محترم استان فارس با احترام و آرزوی توفیق ضمن قدردانی از تلاش‌های بی‌وقفه شما در عرصه فرهنگ و هنر، به استحضار می‌رساند که جشنواره بین المللی قصه‌گویی فرصتی ارزشمند برای ترویج مفاهیمی چون مقاومت، ایثار، جهاد و فرهنگ شهادت فراهم آورده است. در این جشنواره که موضوعاتی متنوع و آزاد را شامل می‌شود، بخش ویژه‌ای به محورهای "مقاومت و ایثار" و "غزه" اختصاص یافته است. با مشارکت فعال در این حوزه‌ها، می‌توانیم نقش مؤثری در زنده نگه داشتن ارزش‌های والای انسانی و ترویج فرهنگ پایداری ایفا کنیم. از جمله بخش‌های جذاب این جشنواره که هنوز فرصت دارد؛ می‌توان به قصه‌های ۹۰ ثانیه‌ای، قصه‌های محیطی، و پادکست اشاره کرد که امکان مشارکت عموم مردم در آن فراهم است. کافی است با استفاده از دوربین گوشی‌های همراه و کمی خلاقیت و نوآوری، قصه‌گویی‌هایی کوتاه و متنوع را از اماکن مذهبی ، گلزارشهدا، مقابر مطهرشهدای گمنام ، حضورتان در مدارس ، یا حتی خیابان‌های مزین به نام شهیدان تهیه کنید و به دبیرخانه ارسال کنید. با توجه به فرصت محدود باقی‌مانده (حدوداً ۷ روز) ، انتظار می‌رود که با برنامه‌ریزی منسجم و تلاش مضاعف، گامی مؤثر در راستای عمومی‌سازی این جشنواره برداشته شود. پیشاپیش از همت و همراهی شما عزیزان سپاسگزاریم. 💥با یک قدم کوچک میتوانیم در نشر فرهنگ ایثار ، جهاد و حماسه سهیم باشیم💥 @raviyanfarss
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "پرواز 33 فرانکفورت قدس"🌱 📖گزیده: زندگی نامه داستانی سردار سر تیپ شهید درویش شریفی 🖊 نویسنده:مصطفی رضایی 📚نوبت چاپ: چهارم، 1403 بریده ای از کتاب: فرمانده اسرائیلی همچنان داشت به نیروهایش روحیه می داد که موشک دوش پرتاب حزب الله،تانک پیش قراول ستون پیاده را هدف قرار داد.کماندوهای گولانی که دندان هایشان از ترس به هم می خورد،دیوانه وار شروع به تیراندازی کور کردند.لوله تانک 360 درجه اطراف را زیر و رو کرد اما خبری از نیروهای حزب الله نبود.با انهدام اولین تانک،مسیر پیشروی نیروها مسدود شد .بلدوزرهای زرهی اسرائیلی برای باز کردن مسیر وارد عمل شدند که موشک دوم این بار بلدوزر را به هوا فرستاد. نیروهایی که پشت سر بلدوزر در حال پیشروی بودند،اسحله هایشان را روی زمین گذاشتند و به سمت دره های شیب دار اطراف فرار کردند.صدای فرمانده اسرائیلی که نیروهایش را تهدید به اعدام می کرد در فضا پیچیده بود:«شما لیاقت آب دهن یک میمون مرده هم ندارید.» 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس