درود بر تو باد ای دختر علی مرتضی(علیه السلام)، درود بر تو باد ای دختر فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
السَّلام علیکِ یا بِنتَ خَدیجَةِ الکُبری السَّلامُ عَلیکِ وَ عَلی جَدِّکِ مُحَمَّدٍ المُختارِ
درود بر تو باد ای دختر خدیجه کبری، درود بر تو باد و بر جدّ تو محمد مختارو برگزیده
السَّلامُ عَلیکِ وَ عَلی أَبیکِ حَیدرِ الکَرَّارِ السَّلامُ علیکِ وَ
درود بر تو باد و بر پدر تو حیدر کرار، درود باد بر تو و
عَلی السّاداتِ الأَطهارِ الأَخیارِ وَ هُم حُجَجَ اللهِ عَلی الأَقطارِ ساداتِ
بر بزرگان سادات پاکان و نیکان، و آنان حجتهای خدا هستند بر همۀسرزمینها
الأَرضِ وَ السَّماءِ مِن وُلدِ أخیکِ الحُسَینِ الشَّهیدِ العَطشانِ الظَّمآنِ وَ
بزرگان زمین و آسمان از فرزندان برادرت حسین شهید تشنه و
هُوَ أَبُو التِّسعَةِ الأَطهارِ وَ هُم حُجَجُ اللهِ فِی الشَّرقِ وَ الغَربِ وَ الأَرضِ وَ السَّماءِ
او که پدر نه نفر از پاکان و اطهار است و آنان حجّت های خدایند در مشرق و در مغرب و در زمین و آسمان
الَّذینَ حُبُّهُم فَرضٌ عَلی أَعناقِ کُلِّ الخَلائِقِ
آنان که دوستی شان واجب است بر گردن هر یک از آفریدگان و مخلوقات
المَخلوقِینَ لِلخالِقِ القادِرِ السُّبحانِ السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ وَلیِ اللهِ الأَعظَم
که آفریدگان آفریدگار قادر و توانای منزّه اند، درود بر تو باد ای دختر ولیّ بزرگوار خدا
السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ وَلیِ اللهِ المُعَظَّم السَّلامُ علیکِ یا عَمَّةَ
درود بر تو باد ای دختر ولیّ عظمت داده شدۀخداوند. درود بر تو باد ای عمّه
وَلِیِ اللهِ المُکَرَّم السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
ولیّ گرامی خدا، درود بر تو باد ای مادر مصیبتها ای زینب و بر تو باد رحمت و برکات خدا
السَّلامُ علیکِ أَیّتُهَا الصِّدیقَةِ المَرضِیَّة السَّلامُ علیکِ أَیَّتُهَا
۲۶ دی
درود بر تو باد ای بانوی بسیار راستگو و صدیقۀپسندیده، درود برتو باد ای
الفاضِلَةُ الرَّشیدَة السَّلامُ عَلَیکِ أَیَّتُهَا الکامِلَةُ العالِمَةِ العامِلَةُ
بانوی فاضله با شجاعت، درود بر تو باد ای بانوی کامله عالمه و دانای عمل کننده
السَّلامُ عَلیکِ أَیَّتُها الکَریمَةُ النَّبیلة السَّلامُ علیکِ
درود بر تو باد ای بانوی گرامی بزرگوار و با نجابت و شریف درود بر تو باد
أَیَّتها التَّقِیةُ النَّقِیَّةُ السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم
ای آنکه آشکار شد دوستی او با حسین مظلوم (علیه السلام)
فِی مَوارِدِ عَدیدةٍ وَ تَحَمَّلَت المَصائِبَ المُحرِقَةَ لِلقُلوبِ
در موارد متعدد و بیشمار و بر دوش کشید و تحمل کرده مصیبتهای آتش زنندۀقلبها
مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَةِ السَّلامُ علیکِ یا مَن حَفِظَتِ الإِمامَ
به همراه تحمل کردنهای بسیار سخت، درود بر توباد ای کسی که سر کشی می کرد به امام حسین (علیه السلام)
فِی یَومِ عاشُوراءَ فی القَتلا وَ بَذَلَت نَفسَها فی نَجاةِ زَین العابِدین
در روز عاشورا در گودی قتلگاه و فداکرد جانش را در نجات امام زین العابدین(علیه السلام)
فِی مَجلِسِ أَشقَی الأَشقِیاءِ وَ نَطَقَت کَنُطقِ عَلِیٍّ علیه السلام
در مجلس (یزید) بدبخت ترین بد بختها و سخرانی کرد مانند سخنرانی پدرش علی (علیه السلام)
فِی سَکَکِ الکوفةِ وَ حَولَها کَثیرٌ مِنَ الأَعداءِ
در کوچه های کوفه در حالی که در اطراف او بودند بسیاری از دشمنان
السَّلامُ علیکِ یا مَن نَطَحَت جَبینَها بِمُقَدَّمِ المَحمِل إِذ رَأَت رَأسَ سَیِّدِ الشُّهداءِ
درود بر تو باد ای کسی که پیشانیش را به جلو کجاوه محمل کوبید آنگاه که دید سر مطّهر سید الشهدا را
وَ یَخرُجُ الدَّمُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ مِن مَحمَلِها بِحَیثُ یَری مِن حَولِها الأَعداءُ
و بیرون می آمد خون از زیر مقنعه او و از کجاوۀاو به طوری که می دیدند از اطراف او دشمنان
السَّلامُ علیکِ یا تالِی المَعصوم السَّلام علیکِ یا مُمتَحَنَةً فِی تَحَمُّلاتِ المَصائِبِ
درود بر تو باد ای تالی تلو و در حکم معصوم، درود بر تو باد ای آزمایش شده در بردباری مصیبتها
کَالحُسَینِ المَظلُوم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ السَّلامُ علیکِ أَیَّتُهَا البَعیدةُ عَن الأَوطانِ
همانند حسین (علیه السلام) مظلوم و بر تو باد رحمت و برکات خدا، درود بر تو باد ای بانوی دور از وطنها
السَّلامُ علیکِ أَیَّتُهَا الأَسیرَةُ فِی البُلدان السَّلامُ علیکِ أَیَّتُها المُتَحَیِّزَةُ فِی
درود بر تو باد ای بانوی به اسارت رفته در شهرها و سرزمینها، درود برتو باد ای بانویی که جای گرفتی در
۲۶ دی
خَرابَةِ الشّام السَّلامُ علیکِ أَیَّتُها المُتَحَیِّرَةُ فِی وُقُوفِکَ عَلی جَسَدِ سَیِّدِ الشُّهَداءِ
ویرانه شام درود بر تو باد ای بانوی سرگردان به هنگام توقف نمودن و ایستادنت بر بالای بدن سرور شهیدان
وَ خاطَبَتِ جَدَّکِ رَسولَ اللهِ (صَلّی الله علیهِ وَآلِهِ) بِهذا النِّداءِ
و خطاب کردی به جدّت پامبر خدا که درود خدا بر او و خانواده اش باد به این نداء:
صَلَّی عَلیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ مَسلُوبُ العِمامَةِ وَ الرِّداءِ
که درود فرستادند بر تو فرشتگان آسمان این است حسین در بیابان که از تنش ربوده اند عمامه و عبا را
مُقَطَّعُ الأَعضاءِ وَ بَناتُکَ سَبایا وَ إِلَی اللهِ المُشتَکی وَ قالَت
اعضای او پاره پاره است، و دختران تو اسیرانند و به سوی خداست شکایت و گله و گفت
خَتَمَ لاِوَّلِنا بِالسَّعادَةِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَلاِخِرِنا بِالشَّهادَةِ وَالرَّحْمَةِ
که پایان نخستین فرد ما (پیامبر(صلی الله علیه وآله) را سعادت و آمرزش و سرانجام آخرین فرد ما (امام حسین(علیه السلام) را شهادت و رحمت قرارداد
اِنَّهُ رَحیمٌ وَدُودٌ، وَهُوَحَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکیلُ
اوست پروردگار بسیار مهربان و او ما را کفایت می کند و خوب نماینده ای است
وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِه وَاَهْلِ بَیتِهِ الطّاهِرینَ الاْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ
و درود و رحمت خدا بر محمد و خاندان و اهل بیت پاکش که همان امامان معصوم اند
آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
پروردگارا دعای ما را مستجاب فرما. [1]
۲۶ دی
۲۶ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زینب کبری س🖤🖤
۲۶ دی
۲۶ دی
۲۶ دی
هدایت شده از سیدعلی
شهید گرانقدر محمد معماریان در بیستم مرداد ۱۳۴۹ در قم به دنیا آمد، در ۱۲ سالگی به بسیج پیوست ،۱۳ ساله بود که پایش به جبهه باز شد و در کربلای ۴ وقتی از بین هزار نفر نیاز به خطشکنی ۳۰۰ نفر بود، او نامنویسی کرد تا اینکه سرنوشت شهادت او در نهرخین شلمچه رقم خورد.
راوی مادر بزرگوار شهید👈جنازه محمد سه روز در نهر خین در شلمچه و سه روز هم در معراجالشهدا مانده بود تا پدرش از جبهه برگردد یک روز هم طول کشید تا کارهای تشییع و تدفینش انجام شود. کاسه سر پسرم خالی بود و فقط صورت داشت. توی کاسه خالی سرش با پنبه پر شده بود و دندانها و زبانش لابهلای پنبهها بود. نشستم کنار پیکر محمد و رویش را باز کردم. خیلی سریع بوسهای به پیشانیاش زدم و دست کشیدم روی چشمهایش و گفتم: خوش به حالت مادر حال تو که گریه کردن ندارد و به بی بی گفتم: بالاخره روزی که این همه منتظرش بودم رسید.
به پسرم گفتم: محمد جان! دیدی آخرش تو جلو زدی و رفتی؟ خودم محمد را داخل قبر گذاشتم ، دست به صورت محمد زدم و به سر و صورتم کشیدم این آخرین دیدارم با محمد بود. دستهایش را گرفتم توی دستم. بیاختیار لبخند زدم زیر لب گفتم: عزیز دلم، سربلندم کردی. پیش خدا مقام داری، دعایم کن. دلم نمیخواست از محمد دل بکنم، ولی چارهای نبود.جنازه را توی قبر گذاشتم و تلقینش را خواندم وقتی دستم را از زیر سرش برداشتم، خون تازه دستم را رنگین کرد؛ دستم را به جمعیت نشان دادم و گفتم: ببینید بعد از هفت روز خون تازه از سر محمدم جاری است اما گریه نکردم محکم و استوار همه کارهایش را انجام دادم و از قبر بیرون آمدم بعد هم روی قبر ایستادم و با استعانت از عمهام حضرت زینب (سلام الله علیها) سخنرانی کردم به این امید که خانم از ما راضی باشد.
محمد قبل از آخرین اعزام به جبهه به دامادم گفته بود که این قبر من است و دقیقا در همان نقطه به خاک سپرده شد ، شب قبل از اعزام پسرم به من گفت که اگر شهید شدم و راضی بودی، آن کفنی را که از مکه برای خودت آوردهای و با آب زمزم شستوشوی دادی، به تنم بپوشان و شال سبزی را که از سوریه آوردهای را به گردنم بیاویز. گریه نکن و اگر گریه کردی جلوی چشم دیگران نباشد. در تنهایی هر چه خواستی گریه کن.
۲۶ دی
هدایت شده از سیدعلی
شفای مادر در خواب با پارچه متبرک از حرم امام حسین (سلام الله علیه)
محرم سال ۱۳۶۵ بر اثر حادثهای از ناحیه پا به شدت آسیب دیدم و از اینکه نتوانستم به نحو شایسته در مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین(سلام الله علیه) شرکت کنم، به درگاه خداوند ابراز ناراحتی و طلب شفا کردم صبح روز عاشورا بعد از قرائت زیارت عاشورا در عالم رؤیا دیدم چند نفر از شهدا از جمله فرزندم محمد در مسجد المهدی قم به دیدار من آمدند و پسرم پس از گفتوگو شال سبزی را که از حرم سالار شهیدان آورده بود، روی پایم قرار داد از خواب که بیدار شدم در کمال شگفتی باندها را دیدم که از پایم گشوده شده و شال سبز روی پایم قرار داشت و دیگر دردی احساس نمیکردم.
کرامت امام حسین (سلام الله علیه) و شهید معماریان برای شفای بیماران👇
قطعات کوچکی از شال سبزی که بر روی پای من بسته شده بود را به برخی از مردم دادم پس از آنکه خبر این ماجرا به محضر آیتالله گلپایگانی(ره) رسید و پس از شرح آن موضوع شال خوشبوی معطر به عطر حسینی(سلام الله علیه) مورد تصدیق ایشان قرار گرفت، ایشان گفت: این امانتی در دست شما بوده و نباید آن را به دیگران هدیه می دادید پس از آگاهی از این مساله به سراغ دریافت کنندگان قطعات پارچه رفتیم اما در کمال ناباوری متوجه شدیم تمام آنها غیب شده اند.
خدا را شاکریم که این ماجرا سندی برای اثبات زنده بودن شهدا است و منزل شهید سالها پایگاهی برای آرمانهای اسلام و انقلاب قرار گرفته است.
شال مورد نظر اکنون داخل یک شیشه ۱۰ سانتی نگهداری می شود و بوی عطر مخصوص آن باقیمانده است ، آیت الله گلپایگانی کمی از تربت امام حسین (سلام الله علیه) را به من داد و گفت یک سانت از این شال را برش بزنید و در داخل بطری به همراه آب و تربت قرار دهید من نیز این کار را انجام دادم و زمانی که مردم برای رفع بیماری و مشکلات خود از من پارچه را طلب می کنند آب این شیشه را در یک بطری کوچک دیگر می ریزم و به آنها می دهم تا با نوشیدن آن شفا یابند.
شادی روح پاک و مطهرش صلوات🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
۲۶ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بزرگواران محترم
شهادت حضرت زینب س تسلیت میگم
اعزاداریهاتون قبول حق ان شاءالله التماس دعا شبت بخیر 🥀🥀🤲✌️
۲۶ دی
۲۷ دی
۲۷ دی