eitaa logo
📢 کانال ندای حق ❤️
52 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
7هزار ویدیو
32 فایل
『بِســـــم‌ربـــ‌ـِّ‌ الشاه‌ڪربلاعلیہ‌السلامـ♥️』 ✯اَنتَ فی قَلبی حُسین وَ اَنتَ فی قَلبی حَسن رَسم شکل قلبِ من آثار دَست #زینب ♥️ است✯ اهداف کانال پستهای مذهبی و سیاسی لطفا کانال را به دوستانتان معرفی کنید 💠تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ .نمیدونستم چی بگم، فقط گوش میکردم.😌☺️💓💓 -خوب ریحانه خانم…😍شما سوالی ندارید که بپرسین؟!🤔 -نه آقا سید😍 -اما من یه حرف هایی دارم☺️ -بفرمایید😌🤔 -می خواستم بگم یه آدم نظراتش شاید با گذشت زمان تغییر کنه، شاید تفکرش به یه چیز عوض بشه. شاید یه کسی یا چیزی رو که قبلا دوست داشت دیگه دوست نداشته باشه… به نظرم باید به همچین آدمی حق داد.🙄 -این حرف ها یعنی چی آقا سید؟!🙄😳 -یعنی که.، چطور بگم اخه.. .😓 -چیو چطور بگید🤔 -می دونید، شما حق دارید با خونواده و کنار خونوادتون زندگی کنین.🙂 راستیتش من هم نظرم نسبت به شما…🙄 اینجا که رسید اشکام بی اختیار جاری شد…😭😭😭😭 -راستیتش من هم نظرم نسبت به شما همون نظر سابقه و دوستتون دارم…😍😍😍😍 آخییشش از اشکاتون معلوم شد شما هم دوستم دارید!😄😄😍😍😍 -خیلی بد هستین !🥺 -خواهش میکنم، خوبی از خودتونه😮 -به قول خودتون لا اله الاالله😕😇😄 -ٌخوب بهتره خانواده ها رو بیشتر منتظر نذاریم، شما هم اشکاتونو پاک کنین فک میکنن اینجا پیاز پوست کندیما. 😆بریم بیرون ؟!🤔 -بله بفرمایین☺️ -فقط زهرا رو صدا کنین بیاد کمکم کنه که بیام…🙂 -اگه اجازه بدین خودم کمکتون میکنم و آروم ویلچر🧑‍🦽 آقا سید رو هل دادم و به سمت خانواده ها رفتیم .😍☺️ مادر آاقا سید با دیدن این صحنه بی اختیار شروع به دست زدن کرد👏👏👏 و مامان منم یه لبخندی روی لبش نشست.☺️☺️ اون شب قرار عقد رو گذاشتیم و یه روز بی سر و صدا و هیچ جشن گرفتنی رفتیم محضر و مراسم عقد رو برگزار کردیم.💞💕🎉🎊🎉🎊💐💐😍 پدر آقا سید یه خونه کوچیک برامون خرید 🏡و با پول عروسی هم چون من گواهینامه داشتم یه ماشین معمولی خریدیم.🚘 .یک ماه پس از عقد.😍😍 ... ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─