⭕️ #به_یاد_شهدا
👈 یک استاد دانشگاه می گفت : شبی در خواب شهید همت را دیدم . با موتور تریل آمد به من گفت : بپر بالا .
از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم ، به در یک خانه رسیدیم . و بعد از خواب پریدم ...
به اطرافیان گفتم به نظر شما تفسیر این خواب چیست ؟ گفتند : آدرس خانه را بلدی ؟ گفتم : بله . گفتند معلوم است ، حاج ابراهیم گفته آنجا بروی .
خودم را به در آن خانه رساندم . در زدم . پسر جوانی دم در آمد . گفتم : شما با #حاج_ابراهیم_همت کاری داشتی ؟ یک دفعه رنگش عوض شد و شروع به گریه کرد .
👈رفتیم داخل و گفت : چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم . داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم ، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت .
گفتم : می گن شماها زنده اید ، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه . الآن هم شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید .
📚 برگرفته از کتاب «شهیدان زندهاند»
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
⭕️ #به_یاد_شهدا
🔵 *عاقبت نماز خواندن در جبهه ، با لباس نجس و پشت به قبله!*
جاماندگان کیانند؟؟!!😔
💠به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست. گردان را ببر جلو
آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . .
امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند…..
🍃حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر
بعد دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد.
ترکشی به سینه اش اصابت کرده بود و جای زخم را با دست فشار می داد.
✳سوار شد تا حرکت کردم *صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد.* تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم.
گفتم برادر اسمت چیه؟
جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت، زیر لب چیزهای می گوید.
فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده *کپ کرده* برا همین دیگه سوال نکردم.
🌸مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد .
✨گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟
گفت نماز می خواندم .
💠نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون…
گفتم *ما که رو به قبله نیستیم،* تازه
*پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که خونیه، نجسه.*
☘گفت *حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه* و ساکت شد.
گفتم *نماز عصر را هم خوندی ؟گفت بله*
گفتم خب صبر می کردی *زخمت را ببندند بعد لباست را* *عوض می کردی،آنوقت نماز می خوندی.*
✨گفت: *معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم*
فعلا همین نماز را خوندم *رد و قبولش با خدا.*
💠گفتم : *بابا جون تو چیزیت نیست* یک جراحت مختصره *زود بر می گردی پیش دوستات.*
🔴با خودم فکر کردم
*یک الف بچه احکام نماز*
را هم شاید درست بلد نیست *والا*
*بابدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه!!!*
♻دم اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم
*بچه محل!*
گفت: *تا خدا چی بخواد.*
با برانکارد آمدند ببرنش
گفتم *خودش می تونه بیاد*
*زیاد زخمش جدی نیست*
*فقط سریع بهش برسید…*
🌟بیست دقیقه ای آن جا بودم، بعد خواستم بروم
*رفتم اورژانس پرسیدم*
*حال مجروح نوجوان چطوره؟* گفتند *شهید شد*
*با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت ورفت…..*
💥تمام وجودم لرزید.
🌺بعدها
نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده:
🔵 *آهای بسیجی*
خوب گوش کن چه می گویم! *من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود!*
🔷 *من دستغیب*
حاضرم *یکجا ثواب هفتاد سال* نمازهای *واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو،*
🌕 و در عوض *ثواب آن دو رکعت نمازی* را که تو
*در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس*
خوانده ای از *تو بگیرم...*
آیا تو *حاضر به چنین معامله ای هستی...؟!*
🌹 *خاطرات شهید حسین همدانی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید:
#عملیات_والفجر_8
#به_یاد_شهدا
فیلم لحظه شروع عملیات والفجر8 با رمز یا فاطمةالزهراء توسط سردار علی فضلی یکی از یادگارهای به جا مانده از این عملیات است.
سردار فضلی در این عملیات به شدت مجروح شد و چشم چپش را از دست داد. او به عنوان فرمانده لشکر 10 سید الشهدا(ع)، دستور آغاز عملیات را داد.
عملیات غرورآفرین و پیروزمندانه والفجر 8 در 20 بهمن ماه 1364 شروع شد که طولانیترین عملیات دوران جنگ بود.
این عملیات 75 روز طول کشید و تقریباً تنها عملیات مهمی بود که توانستیم منطقه بسیار مهم جزیره فاو از خاک عراق را به تصرف خود در بیاوریم؛ به عبارت دیگر میتوان گفت که در والفجر 8 ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس قطع شد.
#راه_شهدا_ادامه_دارد...
#سلامت_معنویت_معیشت
#اردکان_شهر_مقاومت
#کنگره_شهدای_یزد
🔹روابط عمومی سپاه اردکان🔹
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
⭕️ #به_یاد_شهدا
✅ وقتی جوان 18 ساله اردکانی
به یاد شهدا و سختی های جبهه و جنگ
#با_پای_برهنه
برای مراسم تشعیع و خاکسپاری
پیکرهای مطهر
دو شهید گمنام در شهر اردکان
حاضر می شود...
🔷 هر چقدر سعی نمودم
تا جمالش در قاب تصویرم
ثبت نمایم , خود را مخفی نمود
و خواست حرکت وی #گمنام_بماند
#اردکان_زمستانش_بهاری_شد
✍📸: حبیب اکبری
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 #به_یاد_شهدا 🌷
❌ #توجه
❌دارای صحنه های دردناک شهادت
#شهدای_جبهه_و_جنگ ❌
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷