او رفت ولی ما ماندیم و حسرت و دریغ، غربت استاد امیری و هم سلکانش سندی معتبر بر مدار اشتباه جامعه ماست که فرهیختگان را پس می زند و آنها را در پستوی تنهایی و رنج محصور می کند و نابخردان را بر می کشد.
امسال بارها و بارها تلفنی و حضوری در محضرش بودم، دیگر پیمانه اش لبریز شده بود، دیگر دل و دماغی نداشت، شاید مرگ مرهمی بود برای او، مردی که در وطن خویش غریب بود و هیچ گاه آنگونه که شایسته اش بود قدر ندید، معترض بود، معترضی نجیب و دردآشنا، همه ایسم ها را محک زده بود از مارکسیسم و سوسیالیسم تا اسلام و این فراگیری و جهان شمولی دنیای ذهنی اش خیلی در شکل گیری بنیان فکری اش موثر بود.
هنر را برای هنر می خواست و معتقدی راستین بر باورهای دانشگاهی و تجربی اش بود. از تباری ریشه دار و فرهیخته بود.
مهندس علی امیری و هم تبارانش قربانی نگاه های دگم، بسته و متصلب سیستمی بودند که اعتقادی به اصالت معماری سنتی نداشتند و آن را کهنه و واپسگرا و نه کهن و ارزشمند می دانستند.
⬛️#روحش قرین رحمت الهی باد
#محفل_میراث_دوستان_اردکان
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷