مست شدم ز روی تو، در هوس سبوی تو
زان شب تار رَد شدم؛ صبح من و پگاه تو
دیده به غیر ننگرد، تا تو به جلوه سر کنی
هر دو جهان مرید بر، جلوه و جلوهگاه تو
خِرمنِ آتشین شده، دردِ دلی که در قفاست
شعله زبانه میکِشد، از نَفَحاتِ آهِ تو
دیدهء من به آسِمان، تا تو مگر شوی عیان
مست شده ست عالَم از چهرهء همچو ماه تو
مُطربِ عشق دَم زند، دیده به چهره نَم زند
ای دو جهان کنایه از عرصهء بزمگاه تو
جمله ملائکِ برین، آمدهاند بر زمین
تا که نظر کنند بر، مَردمَکِ نگاه تو
"شاهنشینِ چشمِ من"! سلطنتت دراز باد
دولتِ عشق میدمد، پشت من و پناه تو
#سید_جواد_هاشمی
#شب_تان_خوش
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
عطارهای کلِّ جهان هم به صف شوند
عطری شبیه عطرِ تو حاصل نمیشود
#سید_جواد_هاشمی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷