🌺🌿🕊
به نام تو امروز آواز دادم سحر را
به نام تو خواندم
درخت و پل و باد و نیلوفر صبحدم را
تو را باغ نامیدم و صبح در کوچه بالید
#شفیعی_کدکنی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
جامی ز زلالِ صبح نوشيد درخت
عطرِ تن خود به بيشه بخشيد درخت
تا از تبِ خورشيد نسوزد بدنش
پيراهنی از نسيم پوشيد درخت
#شفيعی_كدكنی
#سلام
#صبحتون_بخیر_و_نیکی🌺🍃
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
🌱🌞
صد خزان افسردگی بودم، بهارم کرده ای
تا به دیدارت چنین امّیدوارم کرده ای
پای تا سر می تپد دل کز صفای جان چو اشک
در حریم شوق ها آیینه دارم کرده ای
در شب نومیدی و غم همچو لبخند سحر
روشنایی بخشِ چشمِ انتظارم کرده ای
در شهادتگاه شوق از جلوه ای آیینه دار
پیش روی انتظارت شرمسارم کرده ای
می تپد دل چون جرس با کاروان صبر و شوق
تا به شهر آرزوها رهسپارم کرده ای
زودتر بفرست ای ابر بهاری زودتر
جلوه ی برقی که امشب نذر خارم کرده ای
نیست در کنج قفس شوق بهارانم به دل
کز خیالت صد چمن گل درکنارم کرده ای...
#شفیعی_کدکنی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
مرا جواب می کند
سکوت چشمهای تو
و باز تنگی نفس
و باز هم هوای تو
دوباره می زند به این
سر جنون گرفته ام
دوباره #انقلاب من
دوباره #کودتای تو..
#شفیعی_کدکنی
#سلام
#صبح_تون_عاشقانه
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
چو پرندهای که تنها،
همه روز را پریده
پیِ جفتِ خویش و اکنون
به دمِ غروبِ غربت
نَفَسِ نشستنش نیست
چه کنم، خدای من!
چارهٔ خستهبالیام را
منم آن مسافرِ ره،
که به ایستگاهِ فردا،
همهعمر، حمل کردم،
به هزارگون مشقّت
چمدانِ خالیام را.
#طفلی_به_نام_شادی
#شفیعی_کدکنی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
از زلزله و عشق خبر کس ندهد!
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای!
#شفیعی_کدکنی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانه
لب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
#شفیعی_کدکنی
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷