eitaa logo
ندای اردکان
2.7هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
15.1هزار ویدیو
146 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
📎 در باور عشق و شناخت حقیقت آن، مرد ممکن است فریب بخورد؛ اما زن ... زن حقیقت عشق را زود تشخیص می دهد با حس نیرومند زنی، و اگر دبّه در می آورد از آن است که عشق هم برایش کافی نیست، او بیش از عشق می طلبد، انسان از سه چیز درست شده رنج، کار و عشق ؛ما به خاطر عشق، رنج مى کشیم از سر رنج، کار مى کنیم و در پى کار، عاشق مى شیم... 📕 سلوک ✍️🏻 @neday_ardakan🔷
‌•• واژگان در شرحِ سکوتِ آدم ها، چه قدر اندک و چه مایه بی بضاعت اند . @neday_ardakan🔷
همیشه بهانه هایی برای زندگی هست ... 📕 خانه آخر ✍🏻 @neday_ardakan🔷
آدم‌های سالم، مثل هم هستند زیرا خوشبختی یک رنگ دارد! این بدبختی ست که رنگارنگ است ... 📕 نونِ نوشتن ✍🏻 @neday_ardakan🔷
زندگي همچون بادكنكی است در دستان كودكان كه هميشه ترس از تركيدن آن لذت داشتن آن را از بين می برد. 📙 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
نمی دانم تو ملتفت شده‌ای یا نه که بعضی مردها از عمری که دارند، پیرترند...! 📖 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
🍉 زندگی همچون بادکنکی است در دستانِ کودکان که همیشه ترس از ترکیدنِ آن، لذتِ داشتنِ آن را از بین می‌برد. @neday_ardakan🔷
انسان بدون امید چیزی جز یک حشره نیست، موجودی بی فکر و بدون آینده. و مَرد بدون آینده فقط می‌تواند به عقب بازگردد. 📒 زوال کلنل ✍🏻 @neday_ardakan🔷
چرا نباید صریح بگویم که دوست داشته شدن از سویِ کسی که دوستش می داری آن حس و حالتی است که در واژۀ عام و عادی خوشبختی نمی گنجد. 📕 سلوک ✍🏻 @neday_ardakan🔷
همیشه بهانه هایی برای زندگی هست ... 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
شکستِ مَرد که درمی‌رسد، مردانه‌تر آنست که چون چنار بشکند. که زندگانی جایی دارد و مرگ هم جایی. مرگ و زندگانی هرکدام جای و شأن خود را دارند. وقتی زندگانی به راه پلشتی خواست کله پا بشود، پس زنده باد مرگ. 📖 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
📚 کتاب روز و شب یوسف یک رمان کوتاه ۸۰ صفحه‌ای از محمود دولت‌آبادی است. دولت‌آبادی می‌گوید زمانی که مشغول نوشتن رمان بلند و معروف خود که همان کلیدر است بوده، داستان‌هایی در ذهنش رژه میرفته‌اند و آزارش می‌دادند که دلش می‌خواسته آن‌ها را هم روی کاغذ بیاورد تا بلکه از آن‌ها رهایی یابد. گفتنی است که رمان روز و شب یوسف بعد از سی سال، از میان دست نوشته‌های دولت‌آبادی پیدا شد و به چاپ رسید. 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
‌ من کجا و این مالیخولیای عذاب، این عذاب بی پایان کجا؟ چه قدر... چند سال... چند قرن از جوانی خود فاصله گرفته ام؟ چند قرن؟ هیچ کس مرا نمی شناسد و من انگار هیچ کس را نمی شناسم! 📖 ✍🏻 @neday_ardakan🔷