فروغ پرسید:کی ازدواج می کنیم ؟؟
گفتم : اگر ازدواج کردیم دیگر به جای تو باید به قبض های آب و برق و تلفن و قسط های عقب افتاده ی بانک و تعمیر کولر آبی و بخاری و آبگرمکن و اجاره نامه و اجاره نامه و اجاره نامه و شغل دوم و سوم و دویدن دنبال یک لقمه نان از کله ی سحر تا بوق سگ و گرسنگی و جیب های خالی و خستگی و کسالت و تکرار و تکرار و تکرار و مرگ فکر کنم .
و تو به جای عشق باید به دنبال آشپزی و خیاطی و جارو و شستن و خرید و مهمانی و نق ونوق بچه و ماشین لباسشویی و جاروبرقی و اتو و فریرز و فریزر و فریزر باشی .
هر دومان یخ میزنیم، بیشتر از حالا پیش همیم... ولی کمتر از حالا همدیگر رو می بینیم ؛
نمی توانیم ببینیم ؛ فرصت حرف زدن با هم نداریم ؛ در سیاله زندگی دست و پا میزنیم ، غرق می شویم ... و جز دلسوزی برای یکدیگر کاری از دستمان ساخته نیست .
,,عشق,, از یادمان می رود و گرسنگی جایش را می گیرد .
عشق روی پیاده رو 📚
#مصطفی_مستور
#سلام
صبح همراهان جان
پیوسته و هر لحظه با چاشنی(( عشق ))
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
چند لحظه ساكت میمانم و بعد میگويم: خودت معناى زندگى رو بهتر از من میدونی. زندگى يعنى همين ...
نمیخوام دلداريت بدم اما گاهى چيزهايى در زندگى ما اتفاق مىافته كه نمیتونيم از وقوعشون جلوگيرى كنيم
مىفهمى؟ نمیتونيم!
نتوانستن در اين جور وقتها
تنها توضيحى هست كه میشه داد.
✍🏽 #مصطفی_مستور
📕 روی ماه خداوند را ببوس
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷
خداوند برای هر کس همون قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره ...
📖 روی ماه خداوند را ببوس
✍🏻 #مصطفی_مستور
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷