eitaa logo
ندای اردکان
2.8هزار دنبال‌کننده
37.2هزار عکس
15.6هزار ویدیو
151 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
چه‌دانستم‌ که این سودا مرا زین‌سان کند مجنون دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید چو کشتی‌ام دراَندازد میان قلزم پرخون زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد که هر تخته فرو ریزد ز گردش‌های گوناگون نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا چه‌دانم‌من‌‌دگر‌چون‌شدکه‌چون‌غرق‌ست‌دربی‌چون چه دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون @neday_ardakan🔷
. امروز یکی گردش مستانه کنم وز کاسهٔ سر ساغر و پیمانه کنم امروز در این شهر همی گردم مست می‌جویم عاقلی که دیوانه کنم 🌻 امروزتون مالامال از عشق و محبت❤️❤️❤️ @neday_ardakan🔷
دایم ز ولایت علی برخواهم گفت چون روح قدس نادعلی خواهم گفت تا روح شود غمی که بر جان منست کل هم و غم سینجلی خواهم گفت 🌻 @neday_ardakan🔷
مراقبت از زبان و در واقع آنچه بر آن جاری می‌شود بسیار امر مهمّی است. آنچه آدمی بر زبان می‌آورد نشان از ذهن و ضمیر او می‌دهد. در هر حالی می‌بایست مراقب زبان بود. مولانا گاه احساس می‌کرده که آنچه سزاوار گفتن است گویی همچون آبی که به خاک آلوده شده است، به زوایدی آلوده شده است که خلوص و پاکی آن را گرفته است. در این مواقع سکوت اختیار می‌کرده تا مبادا حرفی بزند که نمی‌بایست بزند. مهار زبان از سخت ترین کارهاست و ممارست بسیار می‌خواهد. علی (ع) نیز در نهج‌البلاغه در باب اهمیّت زبان فرموده اند: انسان زیر زبان خود پنهان است. سخت خاک‌آلود می‌آید سُخُن آبْ تیره شد سَرِ چَه بند کُن مثنوی شریف ، دفتر اول @neday_ardakan🔷
گر تو نباشی یار من ، گشت خراب کار من مونس و غمگسار من ، بی تو به سر نمی شود بی تو نه زندگی خوشم ، بی تو نه مردگی خوشم سر ز غم تو چون کشم ، بی تو به سر نمی شود @neday_ardakan🔷
‍‍ ای روز برآ که ذره‌ها رقص کنند آن کس که از او چرخ و هوا رقص کنند جانها ز خوشی بی‌سر و پا رقص کنند در گوش تو گویم که کجا رقص کنند هر ذره که در هوا و در هامونست نیکو نگرش که همچو ما مجنونست هر ذره اگر خوش است اگر محزونست سرگشته خورشید خوش بیچونست @neday_ardakan🔷
‍ ‍ 🍃🌸🌸🍃. 🍃🌸 🍃 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🌸🍃ای مانده زیر شش جهت هم غم بخور هم غم مخور🍃🌸 درود بامدادتان نیکو وروزتان به شادی. . امروز با:.. و دکلمه: آمد بهار عاشقان تا خاکدان بستان شود آمد ندای آسمان تا مرغ جان پران شود هم بحر پرگوهر شود هم شوره چون گوهر شود هم سنگ لعل کان شود هم جسم جمله جان شود گر چشم و جان عاشقان چون ابر طوفان بار شد اما دل اندر ابر تن چون برق‌ها رخشان شود دانی چرا چون ابر شد در عشق چشم عاشقان زیرا که آن مه بیشتر در ابرها پنهان شود ای شاد و خندان ساعتی کان ابرها گرینده شد یا رب خجسته حالتی کان برق‌ها خندان شود زان صد هزاران قطره‌ها یک قطره ناید بر زمین ور زانک آید بر زمین جمله جهان ویران شود جمله جهان ویران شود وز عشق هر ویرانه‌ای با نوح هم کشتی شود پس محرم طوفان شود طوفان اگر ساکن بدی گردان نبودی آسمان زان موج بیرون از جهت این شش جهت جنبان شود ای مانده زیر شش جهت هم غم بخور هم غم مخور کان دانه‌ها زیر زمین یک روز نخلستان شود از خاک روزی سر کند آن بیخ شاخ تر کند شاخی دو سه گر خشک شد باقیش آبستان شود وان خشک چون آتش شود آتش چو جان هم خوش شود آن این نباشد این شود این آن نباشد آن شود چیزی دهانم را ببست یعنی کنار بام و مست هر چه تو زان حیران شوی آن چیز از او حیران شود 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸 🍃🌸 🍃 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 @neday_ardakan🔷
روزی کهــ ... خیال دلستـان رقص کند یک جان چکند ... که صد جهان رقص کنـد @neday_ardakan🔷
صنما تو همچو شیری من اسیر تو چو آهو به جهان که دید صیدی که بترسد از رهایی ‌ ‌‌‌ بخیر و نیکویی هر روز صبح دلت را به مهربانی دعوت ڪن... و عشق را در قلبت مهمان ڪن بی‌شک شڪوفه های خوشبختی در زندگیت گل خواهد ڪرد... @neday_ardakan🔷
هر جا که باشی و در هر حال که باشی، جهد کن تا مُحب باشی و عاشق باشی. و چون محبّت ملکِ تو شد، همیشه مُحب باشی: در گور و در حَشر و در بهشت الی ما لانهایه. چون تو گندم کاشتی قطعا گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد! @neday_ardakan🔷
از ملک جهان و عیش عـــــالم من عشق تو اختیار دیـــــدم خود ملک تویی و جان عـــــالم یک بود و منش هـــــزار دیدم @neday_ardakan🔷
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی روضهٔ امید تویی راه ده ای یار مرا .... @neday_ardakan🔷
مائیم که از بادهٔ بی‌جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما مائیم که بی‌هیچ سرانجام خوشیم @neday_ardakan🔷
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز بی غباری که پدید آید از اغیار بیار گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب بهر آسایش این دیده خونبار بیار خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست خبری از بر آن دلبر عیار بیار شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن به اسیران قفس مژده گلزار بیار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار روزگاریست که دل چهره مقصود ندید ساقیا آن قدح آینه کردار بیار دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار 📕 فیه ما فیه ✍🏻 @neday_ardakan🔷
برخیز که جان است و جهان است و جوانی خورشید برآمد بنگر نورفشانی آن حسن که در خواب همی‌جست زلیخا ای یوسف ایام به صد ره به از آنی ❤️ @neday_ardakan🔷
رحمت " مادر" اگر چه از خداست خدمت او هم فریضه‌ست و سزاست ❤️ 🌷🌷 🌷🌷 @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحِ انسان همانند گلی زیباست... هرچه بیشتر نور عشق را دریافت کند شاداب‌تر می‌شود ... عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر... آب حیات است عشق در دل و جانش پذیر...🌺 @neday_ardakan🔷
💫جان و جهان ز عشق تو رفت ز دست کار من من به جهان چه می‌کنم چون که از این جهان شدم @neday_ardakan🔷
عاشقان را گرچه در باطن جهانی دیگر است عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگر است @neday_ardakan🔷
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم... @neday_ardakan🔷
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم... @neday_ardakan🔷
زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی @neday_ardakan🔷
پر کن از باده ی چشمت قدح صبحِ مرا خود بگو من ز ِ تو سرمست شوم یا خورشيد؟ @neday_ardakan🔷
مصلحت نیست قیاسِ رخِ تو با خورشید شمس اگر اذن طلوع از تو بگیرد ادب است @neday_ardakan🔷
آمد خبر از حضرت دلدار که صبح است خورشید بر افروخته ای یار که صبح است @neday_ardakan🔷