eitaa logo
ندای اردکان
2.7هزار دنبال‌کننده
35.7هزار عکس
15.1هزار ویدیو
146 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح زود برخاستن، طعم تمام روز را عوض می‌کند... کارها هم چقدر جلو می‌افتد... می‌دانی؟ صبح زود عطر غریبی دارد، عطری که در انتهای صبح زود تمام می‌شود و هرگز به مشام آن‌ها که تا کَمرکِش ظهر می‌خوابند، نمی‌رسد... کسالت، کسالت می‌آورد؛ خواب، خواب. @neday_ardakan🔷
عشق، خوب دیدن است؛ خوب چشیدن؛ خوب بوییدن؛ خوب زمزمه کردن؛ و خوب لمس کردن. عشق، مجموعه‌ای از تجربه‌های زنده‌ی دائم طاهرانه است؛ و این همه نه فقط تعریف عشق است که تعریف زندگی هم هست.... 📘 یک عاشقانه آرام @neday_ardakan🔷
رجعتی دیگر باید به حریم مهربانیِ گل های نرم ابریشم به رنگ روشن پرهای مرغ دریایی به بادِ صبح که بیدار می کند چه نرم چه مهربان چه دوست! @neday_ardakan🔷
حافظه، برای عتیقه کردنِ عشق نیست، برای زنده نگه داشتن ِ عشق است. اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی. و پرنده‌ی قاب گرفته، فقط تصوّرِ باطلی از پرنده است. عشق، در قابِ یادها، پرنده‌یی‌ست در قفس. مِنّتِ آب و دانه بر سرِ او مگذار و امنیت و رفاه را به رُخِ او نکش. عشق، طالبِ حضور است و پرواز، نه امنیت و قاب. @neday_ardakan🔷
ما اگر آفتاب را، یک لحظه، به درونِ قلبهای خاکستری شده بچه های دردمند بتابانیم، عشق، با قبای ارغوانی بلند، صوفیانه خواهد رقصید:"یک پا بر زمین خواهد کوفت، یک دست بر عَرش؛ چنان که زمین، یک هفته، به ضربه ی پا بلرزد، عرش به اشاره ی دست". 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
📚 عزیز من! "زندگی بدون روزهای بد نمی‌شود" بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی، باور کن که شتابان فرو می‌ریزند و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان می‌شکنند! و درخت استوار و مقاوم برجای می‌ماند. عزیز من! برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند... 📙 چهل نامه کوتاه به همسرم ✍🏻 @neday_ardakan🔷
خداوند خدا، پیش از آنکه انسان را بیافریند، عشق را آفرید چرا که می‌دانست انسان، بدون عشق، درد روح را ادراک نخواهد کرد و بدون درد روح، بخشی از خداوند خدا را در خویشتن خویش نخواهد داشت. ✍🏽 📕 یک عاشقانه ی آرام @neday_ardakan🔷
طبیعت، یک عاشق کامل واقعی است چرا که هرگز خود را تکرار نمی‌کند دو پاییز همرنگ، دو بهار همسان، دو تابستان همگون، دو زمستان مثل هم، هرگز، در تمام طول حیات انسان پیش نیامده است. 📙 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
بگذار خالصانه قبول کنیم کوچکیم، تا بتوانیم بزرگ شویم، عوض شویم، رشد کنیم و دیگری شویم. بزرگ جایی برای تغییر کردن ندارد. وقتی مظروف، درست به اندازه ی ظرف بشود، دیگر چگونه تغییری در مظروف ممکن می‌شود جز ریختن بر زمین و تلف شدن؟! 📙 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
هليا‌! احساس رقابت، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیراندار به روی یک پرنده تیر بیاندازند، من از آن که دو انگشت بر او باشد، انگشت برمی‌دارم. رقیب، یک آزمایش‌گر حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتی‌ست، از دست برود. تو در قلب یک انتظار، خواهی پوسید، من این را بارها تکرار کرده‌ام هلیا‌‌‌‌‌! ✍🏽 📕بار دیگر شهری که دوست میداشتم @neday_ardakan🔷
وقتی برای به دست آوردن چیزی باید آن را تکدی کنی ،همین مسئله نشان می دهد که آن چیز بسیار بی ارزش و بی مصرف است . هرچیزی که ارزش و اعتباری دارد خودش را از بده بستان های کثیف دور نگه میدارد. @neday_ardakan🔷
ما به عکس‌هایی که به دیوارهای اتاقمان می‌کوبیم نگاه نمی‌کنیم یا خیلی به ندرت و تصادفا نگاه می‌کنیم. ما به حضور دائم و به چشم نیامدنی آنها عادت می‌کنیم. عکس فقط برای مهمان است. آیا این طور نیست آقا؟ 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
زندگى، قبل از هرچيز زندگى‌ست! گل مى‌خواهد، موسيقى مى‌خواهد زيبايى مى‌خواهد ... زندگى، حتى اگر يكسره جنگيدن هم باشد، خستگى در كردن مى‌خواهد عطر شمعدانى‌ها را بوييدن مى‌خواهد خشونت هست، قبول؛ اما خشونت، اصل كه نيست زايده است، انگل است، مرض است ما بايد به اصلمان برگرديم. زخم را كه مظهر خشونت است با زخم نمى‌بندند با نوار نرم و پنبه پاک مى‌بندند با محبت، با عشق ... 📕 چهل نامه کوتاه به همسرم ✍🏻 @neday_ardakan🔷
عشق، خوب دیدن است؛ خوب چشیدن؛ خوب بوییدن؛ خوب زمزمه کردن؛ و خوب لمس کردن. عشق، مجموعه‌ای از تجربه‌های زنده‌ی دائم طاهرانه است؛ و این همه نه فقط تعریف عشق است که تعریف زندگی هم هست.... 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
قلب‌هایتان را از حقارتِ کینه تُهی کنید و با عظمتِ عشق پُر کنید زیرا که عشق، چون عقاب است. بالا می‌پَرَد و دور؛ بی‌اعتنا به حقیرانِ در روح. کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه می‌پَرَد و سنگین. جُز مُردار، به هیچ چیز نمی‌اندیشد. برای عشق، ناب‌ترین، شور است و زندگی و نشاط. برای لاشخور، خوب‌ترین، جسدی‌ست متلاشی ... 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
تو وقتی می‌بینی که من افسرده ام نباید بگذری، سکوت کنی، یا فقط همدردی کنی؛ بنا کننده ی شادیهای من باش! مگر چقدر وقت داریم؟ یک قطره ایم که میچکیم در تنِ کویر و تمام می شویم ... 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
بهار پیش از آن که حادثه ای در طبیعت باشد، حادثه ای است در قلب آدمی و پیش از آن که در طبیعت محسوس باشد در حسی انسانی وقوع می‌یابد ... 📗 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
احتیاط باید کرد. همه چیز کهنه می‌شود، و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز ؛ بهانه‌ها جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند. 📗 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
🍉 انبار کوچک، مملو از بی‌مصرف‌ها و به دردنخورها، مملو از چیزهایی که همیشه گفته‌ایم: یک روز احتمال دارد به کار بیاید، دیگر از اینها پیدا نمی‌شود، برای بچهٔ بعدی، به دردِ سفر می‌خورد. چمدان‌هایی که چفت و بست آنها شکسته. گلدان ترک خورده‌ای که یادگار عمو جان است. روروَکِ اولی. پوتین‌های کهنهٔ دومی. خدای من! همه را باید دور ریخت. انبار را باید خالیِ خالی کرد. همین‌هاست که زندگی را از شکل می‌اندازد. همین‌هاست که زندگی را کهنه می‌کند. موریانه خورده. بید زده. کپک زده. درهم شکسته. بی ‌سر و ته. رنگ و رو رفته. ما فقط کهنگی‌ها را پس‌انداز می‌کنیم. ما پاسدارانِ از شکل افتادگی‌ها هستیم. جای عشق کجاست؟ فریاد نزن، به زمزمه بگو: جای عشق کجاست؟ لابه‌لای این همه آشغال، چطور باید پی عشق بگردم، بی‌آنکه به خاطره برخورد کنم؟ @neday_ardakan🔷
📚 نادر ابراهیمی در کتاب خانه ای برای شب با مقدمه ای طولانی و زیبا در مورد هسته اصلی داستان سخن می‌گوید و هدف اصلی خود را از نوشتن این داستان بیان می‌کند. 📗 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
شب‌ها آنقدر به‌هم شبیهَ‌ند که آدم میتواند یکشنبه را با چهارشنبه اشتباه کند. هیجان و ماجرا از زندگیِ همه‌ی ما رانده شده و در وسائل ارتباط جمعی اجتماع کرده. جنگ، آنجاست، ماجرا، آنجا، عشق، آنجا، و رنج نیز آنجا - در تصویر، در صوت و در حروفِ ریز و درشت. زندگی، جریانِ ساده‌ی مکرّری دارد. 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
در زمان ما خنده ارزان نیست. خنده از ته دل! تا بخواهی پوزخند و زهرخند و ریش‌خند اما یک خنده‌ی پاک ... کاش می‌جستی، قایمش می‌کردی و به دیوار اتاقت می‌کوبیدی! 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
عشق، یک عکس یادگاری نیست. عشق، محصولِ ترس از تنها ماندن نیست. عشق، فرزند اضطراب نیست. عشق، آویختنِ بارانی به نخستین میخی که دستمان به آن میرسد نیست. عشق، یک تَوَهُّم بازیگوشانه‌ی تَن گرایانه نیست. عشق، گرانبهاترین کالای مصرفی جهان است. یک کاسه آبِ خنک، برای تشنه‌ی همیشه تشنه. 📕 یک عاشقانه ی آرام ✍🏻 @neday_ardakan🔷
من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازی‌های مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها؛ فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود. بر بال‌های سپید و پهناور این خیال بلند پرواز نشستن، و با آن به دور، دور، دورترین نقطه‌ها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگی‌ها را از تن و روح آدمی می‌تکاند. _ بله… البته باز هم به همان شرط: به شرط آنکه در بازگشت، گیوه‌هایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبه رنگ صدهزار رنگ، و آن عطر پاشیده برداری. از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت. 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
غم، هرگز عقب نمی‌نشیند مگر آن که به عقب برانی‌اش، نمی‌گریزد مگر آن که بگریزانی اش، آرام نمی‌گیرد مگر آن که بی‌رحمانه سرکوبش کنی ... 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷