eitaa logo
ندای اردکان
2.9هزار دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
16.9هزار ویدیو
159 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل یک گلدان ، می دهم گوش به موسیقی روییدن. مثل زنبیل پر از میوه تب تند رسیدن دارم. مثل یک ساختمان لب دریا نگرانم به کشش های بلند ابدی. تا بخواهی خورشید ، تا بخواهی پیوند، تا بخواهی تکثیر. من به سیبی خوشنودم و به بوییدن یک بوته بابونه. من به یک آینه، یک بستگی پاک قناعت دارم. من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد. و نمی خندم اگر فلسفه ای ، ماه را نصف کند. من صدای پر بلدرچین را ، می شناسم، رنگ های شکم هوبره را ، اثر پای بز کوهی را. خوب می دانم ریواس کجا می روید، سار کی می آید، کبک کی می خواند، باز کی می میرد، ماه در خواب بیابان چيست... @neday_ardakan🔷
مواظب رایحه حرفهایمان باشیم؛ کلمات رایحه دارند، بو دارند، عطر دارند. رایحه حرف هایمان تا ساعتها روی جان و تن می نشیند تا مدتها در فضا می ماند تا سالها درخاطره ها جا خوش می کند. عطر حرفهایمان، هر چه باشد تند و تلخ، گرم و شیرین، تیز و شورانگیز، آرام و روح انگیز، ما را در خاطره ها به یاد می آورد. شمیم رایحه حرفهایمان را انتخاب کنیم؛ بدانیم که به یاد می ماند. پس کلماتی را برگزینیم که چون عسل شیرین و چون گل رایحه دلنواز داشته باشند. @neday_ardakan🔷
📚 کتاب بانوی دریاچه اثر ریموند چندلر است. او یکی از برترین نویسندگان رمان جنایی و پلیسی است. از بیشتر آثار وی نسخه‌های متعدد سینمایی اقتباس شده‌است. استقبال خوانندگان از این رمان سبب شد که در 1946 کمپانی مترو گلدوین مایر فیلمی از روی آن بسازد. 📕 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت شهید : 🌹قنبرعلی مروتی شریف آبادی🌹 تاریخ تولد : ۱۳۰۰/۱/۱ تاریخ شهادت : ۶۲/۶/۱۷ محل شهادت : قصرشیرین شادی روح پرفتوح این شهید عزیز و همه ی شهدای گرانقدر و امام شهدا بخوانید : 💐فاتحه ای مع الصَّلَوَاتِ💐 🎬تدوین: سیدعلی محمدی •رسا|روابط عمومی سپاه اردکان• @neday_ardakan🔷
سلام و خدا قوت..✅ ⬆️جهت اطلاع در مورد همراهی در اطعام هفتگی مرام مهدوی پوستر باز شود⬆️ و چنانچه مایل هستید نذورات شما در راستای کمک به موکب بقیة الله الاعظم مرام مهدوی❤️ در جنب مسجد سهله (خانه امام زمان عجل الله فرجه) برای رفاه زوار امام حسین علیه‌السلام❤️ هزینه گردد هدیه ی عشق تان را به شماره کارت 6277607000256714 به نام مرام مهدوی❤️ واریز نمایید. 🔸بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود علیه السلام اردکان @neday_ardakan🔷
💠مقام معظم رهبری در خرداد ۱۳۹۶ فرموده بودند: آنها خواسته‌اند به ملّت ایران سیلی بزنند، ولی ملّت ایران به آنها سیلی زده؛ آنها خواسته‌اند نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند، امّا یکی یکی در حسرت این آرزو به  رفتند. شما ببینید از اوّل انقلاب، تعداد این کسانی که در آرزوی نابودی جمهوری اسلامی بودند و حالا از این دنیا با حسرت و با ناکامی رفتند در اعماق جهنّم، چقدر است. جمهوری اسلامی با اقتدار کامل ایستاده؛ بعد از این هم همین‌جور خواهد بود. این را همه بدانند هم دشمن بداند، هم دوستان با اخلاص بدانند، هم آن دوستانی که گاهی دلشان بدانند که جمهوری اسلامی مستحکم ایستاده است و بدانید آنها نمیتوانند به ما سیلی بزنند، ما به آنها سیلی خواهیم زد @neday_ardakan🔷
پلیس راه ، از تامین نظم و امنیت تا خدمت رسانی به زئران اربعین حسینی در جاده ها حسین، زیباترین نامی اسـت کـه در شناسنامه بشر نوشته‌اند. حسین ، میزان سنجش صداقت آدمی اسـت. حسین تفسیر بعثت، ترجمان نبوت و معنای امامت اسـت. راه حسین، کوتاهترین راه رسیدن بـه بهشت اسـت. 🔸🔸به منظور خدمت رسانی به زئران اربعین حسینی کارکنان پلیس راه محور اردکان،نایین در حرکتی خود جوش اقدام به برپایی موکب پذیرایی در کیلومتر ۱۰ محور نایین به اردکان(نوگنبد)  نموده اند و مشغول خدمت رسانی به مسافران اربعین میباشند که هدف از این اقدام خداپسندانه علاوه بر اجر معنوی، مسافران عبوری باچند دقیقه توقف علاوه انجام پذیرایی و صرف چای، خستگی و خواب آلودگی را از خود دور نموده و ایمن تر تا مقصد رانندگی می نمایند و این اقدام تاثیر بسزایی در کاهش تصادفات جاده ای دارد. خدا قوت و خسته نباشی خدمت تمامی کارکنان پلیس راه محور اردکان، نایین @neday_ardakan🔷
🔻تکیه گاهِ اهلِ هنر ▫️واقعۀ عاشورا در همۀ اجزاء و ارکانِ فرهنگ و جامعۀ ایرانی تنیده شده و کمتر عرصه ای از جهانِ ذهنی و عینی ما ایرانی هاست که متأثر از این رخدادِ عظیم قرار نگرفته باشد. یکی از عرصه هایی که همواره در مقاطع گوناگونِ تاریخی از محتوای رویداد عاشورا تأثیرِ بسیاری پذیرفته و در بازسازی شکل و فرم این واقعۀ تاریخی/مذهبی نقش عمده ای داشته است ساحت هنری است. هنرمندان خلاّق شیعی همواره رویدادِ تاریخی عاشورای حسینی را به عنوان یک منبع عظیم و الهام بخشِ انسانی/ آیینی منظورِ نظر داشته و به فراخور ذوق و استعداد و درک و بینشِ خود از آن منبعِ فیّاضِ معنوی ایده و الهام گرفته اند و در راستای آرمان ها و ارزش های انسانی و الهی به آفرینش هنری دست زده اند و کارنامۀ پُربار و درخشانی از انواعِ آثارِ هنرِ آیینی به یادگار گذاشته اند. ▫️اخیراً دو جوانِ هنرمند ایدۀ ایجاد تکیۀ هنر در اردکان را ارائه داده که برای نخستین بار با همّتِ یک مؤسسۀ فرهنگی،هنری اجرا شده است تا هنرمندان آیینی بتوانند در متن جامعه، صاحب موکب و تکیه ای باشند. مجمعی از اهل هنر، که آداب و مناسک عزاداری سالار شهیدان و سرور آزادگان را در فضایی آکنده از ذوق و هنر برگزار می کنند. ▫️با اینکه این ایدۀ درست و زیبا در آغاز راه است امّا می تواند با نگرشی جامع و نیز حمایت و همراهی مسؤولان الگوی ارزشمندی از تلاقی ایده و آرمان و هنر و الهامِ معنوی پایه گذاری شود و در دیگر شهرها گسترش یابد. به شرط آنکه همواره از دستِ بازیگران عرصۀ قدرت و ثروت در امان بماند و پای سیاست و سیاست بازان - که هنری جز خودنمایی و اظهار وجود ندارند - به ساحتِ تکیۀ هنر باز نشود. ▫️سنگ بنای چنین تکیه و هیأتی می باید بر هنرِ معماری بنا گردد. بدینسان که زمینی در مرکز شهر برای آن در نظر گرفته شود (جایی مانند مخابرات قدیم ) و بر مبنای طرح و نقشه ای هنرمندانه و با بهره گیری از اِلمان ها و یادمان های مدرن و سنّتی، بنای شکیلِ مدوّر یا مکعّبی با فضاهای مناسب برای عرضه و ارائۀ آثار هنری مرتبط با موضوع عاشورا تعبیه و ایجاد شود. فضاهایی همچون تالار تعزیه، خانۀ مدیحه سرایان، اتاق شعر، موزۀ آثار و اسناد هنرهای آیینی اردکان - به ویژه البسه و نسخه ها و ابزارهای گوناگون تعزیه خوانها و شبیه گردان ها از گذشته تا به حال - و تصویر و تمثال های نگارگران محلی و تابلوهای خوشنویسی و سازه های حجمی و تجسّمی و نیز غرفه ها و سکّوهای تماشاییان و فضاهای دیگر.. در حاشیۀ تکیۀ هنر، همچنین می توان قطعۀ آرامگاه هنرمندان شهرستان در نظر گرفته شود و دهها ایدۀ دیگر - که اهل هنر و صاحبنظران مربوطه ارائه خواهند داد- . هدف، ایجاد مرکزی است که دربرگیرندۀ انواعِ هنرهای آیینی و بازتاب دهندۀ آثار هنری هنرمندان آیینی شهرستان باشد. آنچه در این نوشتار کوتاه آمد جنبۀ پیشنهادی دارد و می تواند مقبولِ دست اندرکارانِ امر قرار بگیرد یا نگیرد! @neday_ardakan🔷
صبح هدیه‌ی نگاه تو بر سبزینه‌های عشق است که بر بستر رویایم شعرتر می‌روید @neday_ardakan🔷
سلامتی هميشه فقط از دارو بدست نمياد بيشتر اوقات از آرامش خيال آرامش قلبى آرامش روحى بدست مياد سلامتی ازخنده وازعشق مياد لبتون پرخنده و عشقتون روز افزون @neday_ardakan🔷
گفته بودی از حال خودم بنویسم. حالا دیگرهجده ماه است که از نان، عدس پلو با نیمروی پر از پنیر، سالاد سی‍زِر، پسته، و خوردنی‌های دیگر فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است که به قول پُل سلان صبح می‌نوشم و عصر می‌نوشم. یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق می‌زند، یا شیرموزی که از بیمارستان برام می‌فرستند. فقط می‌نوشم و می‌نوشم. و کدام‌شان نگفته بود: «لذتی در خوردن هست که در نوشیدن نیست»؟ سرطان ویرانگرست، و بدتر از آن جراحی‌هاش که بخش‌هایی از بدنت را بردارند دور بریزند؛ یک تکه از استخوان ساقم را گذاشته‌اند جای فک، نصف زبانم را از انتها برداشته تکه‌ای از ماهیچه ر‌انم پیوند زده‌اند به آن، هفت سانت شاهرگم را کوتاه کرده‌اند، دندان‌هام، و بعد هم متاستازی که تومور مغزی شد و از جمجمه‌ام بیرون کشیدند. (ماجراهایی دارد که می‌نویسم.) اگر بزرگواری و مهر و مراقبت رفیق‌های نازنینم پروفسور رحیم رحمان‌زاده، و پزشک معالجم دکتر بهمن مصلحی نبود، نمی‌دانم کارم به کجا می‌کشید. وجود چنین فرشتگانی به من می‌گوید تو خوش‌اقبال‌ترین آدم این شهری. بله. زندگی سرشار از امید و زیبایی ست. می‌خواهم زنده بمانم، شهرزاد درونم را به‌هوش نگه دارم، داستان بنویسم، و  بلا از فرزندان مردم بگردانم.  و کدام‌شان نگفته بود: «لذتی در مرگ هست که در زندگی نیست»؟ دیروز سورملینا بال‌هاش را گشود، بغلش کردم. دست‌های کوچولوش را دور صورتم کاسه کرد: «عباس! تو کی خوب میشی؟» گفتم خیلی زود. گفت: «یعنی چند تای دیگه بخوابم؟» انگشت‌هاش را روی صورتم شمردم. خندید و بوسم کرد.  پس راهی ندارم جز این که خوب شوم، کتاب‌های نیم‌کاره‌ام را تمام کنم. یک رمان جدید هم افتاده به کله‌ام که می‌خواهد از آن هفت تا سبقت بگیرد. و خیلی چیزهای قشنگ هست. جوان‌های کشورم، دانشجویان عزیزم به دیدنم می‌آیند، دختری با فوق دکترا و شغل عالی می‌گفت: «دلم توی ایرانه. نمی‌دونم برگردم یا بمونم؟» بهش گفتم: «عزیزم! ایران تویی؟ برگردی که سر جای خودت نباشی؟ که تحقیرت کنند؟ کجا برگردی؟ ایران باید به ما برگرده. این هیاهو و جنگ و موشک و اتم برای مراسم جشن پایان هزار و چهارصد سال است. باور کن!» زندگی پر از جلوه‌های امید و زیبایی ست. می‌خواهم زنده بمانم گرچه کم‌کار شده‌ام و دیگر نمی‌توانم شبی چهار ساعت یک نفس بنویسم. با این حال به کارهای خودم می‌رسم، ورزش می‌کنم، به خانه هدایت می‌روم، کتاب چاپ می‌کنم، می‌خوانم، می‌نویسم، راه می‌روم، و کار می‌کنم. و کدام‌شان نگفته بود «لذتی در بیکاری هست که در کار نیست»؟ شنبه از چشمم مدام اشک می‌آمد. @neday_ardakan🔷
*اسرارِ سوختن نی* نی، گیاهیست خودرو و در کنار برکه یا رودخانه یا تالاب می‌روید. در برخی مناطقِ ایران، در یک روز خاص، بعد از اذان مغرب آتش را در انبوه نیزار رها می‌کنند و می‌سوزانند و این سوختن تا سحر ادامه می‌یابد. در دل شب، به هنگام سوختن نیزارها، صداهایی عجیب و  پُر از اسرار بگوش می‌رسد و تا سحر غوغایی برپاست...! دمادم صبح و قبل از طلوع آفتاب، به نیزار سوخته می‌روند؛ بعضی از نی‌ها نسوخته‌اند و در آتش سرخ شده یا به قولی پخته شده‌اند. نی‌های سرخ شده را جمع‌آوری می‌کنند و از بین آن‌ها، جدا سازی آغاز می‌شود. برخی از نی‌ها که دارای هفت بند و کمتر از یک متر هستند به درد سازِ نی اصیل می‌خورند. برخی به درد فلوت و نی‌لبک و دوسازه یا قُمشیه[قوشمه، قُشمه، جفتی، دوسازه؛ از سازهای بادی خراسان شمالی] و... اما موضوع اینجاست! آن دسته از نی‌ها که ساز می‌شوند، باید زمانی که نواخته می‌شوند، اسرار سوختن را بیان کنند. مولانا در اولین بیت از دفتر اول، در مثنوی خود  از "نی" می‌گوید: بشنو از نی، چون حکایت می‌کند از جــدایی‌هــــــا شـکایت می‌کند اما در عرفان، یکی از معانی نِی؛ نه است، نیی، نیستی، هيچی... در حقیقت، نِی، نماد انسان فارغ از خود است، دلباخته‌ی معشوق واقعی و بریده از تمام مادیات و مسائل دنیوی...! پایین‌تر از همه خود را می‌انگارد، ولی در مقابل، به درکِ اشرف مخلوقات رسیده و می‌داند که معشوق از او، تعهد گرفته و او منیَت خود را نابود ساخته و از من و تویی، دوگانگی و چندگانگی گذشته، وحدت ساخته و جز "او" را نمی‌بیند. نی حدیث راهِ، پـر خون می‌کند قصه‌های عشقِ، مجنون می‌کند یک‌شب آتش در نیــستانی فتــــــــاد سوخت چون اشکی‌ که بر جانی فتاد شعله تا سرگرم کار خویش شد هر نی‌ای شمع مزار خویش شد نی به‌ آتش گفت:کاین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ گفت آتش: بی‌سبب نفروختم دعوی بی‌معنی‌ات را سوختم زانکه می‌گفتی نی‌ام،با صد نمود همچنان‌ در بند خود بودی‌،که بود مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی دردی، علاجش آتـش است با چنین دعوی، چرا ای کم عیــار برگ خود می‌ساختی هر نو بهار؟ در میان نی‌های سرخ شده، تعدادی نی سرخ شده و پخته کوتاه نیز می‌ماند که توان فریادِ "ساز" را ندارند،آن‌ها نیز عاقبتی عجیب دارند!؛ آن نی‌ها، قلم می‌شوند، می‌گویند و می‌خروشند، شِکوه می‌کنند و آگاه می‌کنند و گاهی نیز می‌نالند.. بی‌صدا و خاموش.....! @neday_ardakan🔷