eitaa logo
نداء الاسلام
5.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
6.6هزار ویدیو
182 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
/ بسیار جذاب و خواندنی آیت الله : مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت. از جمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم و راست می گفت چون تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی در مجمع ما آمد. دوستم سید موسی صدر - بعدها : گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن. گفت درون آن سینی بنشین. ما با خود فکر کردیم سید موسی حالا وردی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد ما سید موسی صدر را سرزنش کردیم که این چه کاری بود کردی؟ چرا آبروی ماها را بردی. سید گفت: می خواستم را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم.  مرتاض را نزد استاد خود علامه بردیم. ما نگران بودیم که آبرویمان نرود و به استادمان گفتیم که این مرتاض از آمده و کارهای خارق العاده می کند و برخی نمونه هایش را هم ما دیده ایم. علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا انسان را روی هوا بلند می کند. هیچ تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب نشان دهد. مرتاض گفت: به ایشان بگویید می خواهد تا ایشان را بلند کنم؟ وقتی به علامه گفتیم ایشان فرمود انجام دهد. من همینطور که مشغول نوشتن بودم به نوشتنم ادامه می دهم و او کار خودش را بکند ... مرتاض مقداری دم و دستگاهش را در آورد و اورادی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علامه هم کماکان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود و مشغول نوشتن . مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پایین انداخته و مشغول نوشتن شد. مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری می خواند که ما نمی فهمیدیم و اداها و اطواری هم در می آورد. مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به چشمان انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد. که آثار ناراحتی در چهره اش موج می زد و عصبی هم شده بود که نتوانسته بود را از زمین بلند کند باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علامه در مرحله سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. مرتاض پا شد و وسایل خود را جمع کرد و با سراسیمه گی و التهاب بیرون رفت . برخی از ماها پی اش رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد، نتوانستی؟ با عصبانیت گفت من تمام نیرو و توان خود را بکار گرفتم تا وی را تسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ونهایتا ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم شد و کارهایم نقش بر آب . به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض روح شوم. مثل اینکه کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود خفه شوم. دفعه ی دوم سعی بیشتری کردم ولی ایشان با یک نگاه کوتاه دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم نهایت درجه ی تلاشم را و هر چه بلد بودم به کار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار هم جوری نگاه کرد که احساس و اینکه کسی گلوی مرا می فشرد از دو دفعه ی قبل بیشتر شد و این بود که فهمیدم این روح را نمی توان تسخیر کرد و خیلی عظمت دارد ... •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• نداءالاسلام 🔸 @masjed_emam_reza 🔸
♦️◾️♦️◾️♦️ ⁉️⁉️سؤال: اگر انسان خوابش ببرد آیا می تواند را بعد از اذان و یا حتی بعد از نماز صبح بخواند؟ ✅پاسخ: شب از مهمترین نمازهای نافله است که در روایات اسلامی و مجید روی آن تأکید شده و تأثیر در صفای و پاکی قلب و تربیت نفوس انسانی و حلّ مشکلات دارد و در کتب معروف دعا، آدابی برای آن ذکر کرده‏اند، مخصوصاً برای نافله ؛ رعایت این آداب خوب است ولی می‏توان را بدون این آداب مانند نمازهای معمولی نیز انجام داد و کسی که به علّتی نتواند بیدار شود و را بخواند می‏تواند قبل از خواب آنها را به جا آورد. 🌸[1] و اگر چنانچه خوابش ببرد است که کند چه بعد از اذان صبح و یا بعد از نماز صبح البته مستحب است که نماز صبح و نافله صبح را بخواند بعد را به جا بیاورد. 🔖« ⏰وقت نافله از ☝🏻نصف شب است تا و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود. ✍🏻 (آیت الله :) و اگر کسی چهار رکعت یا بیشتر از نافله شب را خوانده و وقت صبح رسیده، می‏تواند را تمام کند و می‏تواند نافله و فریضه را بخواند و بعداً باقی مانده را کند، و اما اگر چیزی از را به جا نیاورده و یا کمتر از چهار رکعت به جا آورده، در این دو صورت مقدم داشتن و بر أفضل است‏»[2]🌸 منابع📚 💌[1] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏1، ص: 426💌 💌[2] توضیح المسائل (المحشی للإمام الخمینی)، ج‏1، ص: 429💌 📲نداء الاسلام 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2876178448Caa0cff3f71
محاسبه_مراقبه هرشب که می خوابید شما قبض می شود و ممکن است فردا برنگردد. پس: قبل از خواب بگیر، همینطور توی بستر نرو. دعایی بکن، چند دقیقه ای با صحبت کن، اعمالت را محاسبه مراقبه کن، ببین امروز چکار کردی؟ کن قبل از اینکه مرگت فرا برسد، فکر کن بستر تو قبرتوست، سر به سجده بگذار، چند مرتبه الهی العفو بگو، چند تا صلوات بفرست که اعظم اذکار است، با خودت بگو، شاید خوابیدم بلند نشدم، بعنوان دشت آخر چند تا صلوات بفرستم. و از خدا بخواه اگر عمر دوباره بهت داد، این توفیق را داشته باشی که بهتر از امروز عمل کنی تا انسانی شایسته تر باشی.