🇮🇷 ندای فطرت🇮🇷
✅در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل 📍چند معترض سخنان معاون وزیر خزانهداری آمریکا را قطع کردند و
👈 #تحریف و تضعیف آموزه های دینی در آثار کوئیلو
🔺پائولو کوئیلو در آثار خود، به شیوه هاى گوناگون مقدسات و تعالیم #ادیان آسمانى را موردتعرض قرار مى دهد.
او در آثارش کنار نهادن دین را سبب نزدیکى انسان به خدا قلمداد مى کند و خداوند را سبب هرج و مرج موجود درجهان خلقت مى داند و بارها در وجود خداوند با شک و تردید مى نگرد!
او مى نویسد:
😳اگر خدا وجود داشته باشد مى داند که درک بشر محدود است او همان است که این هرج و مرج را آفرید که در آن فقر هست، بى عدالتى هست...بدون شک او قصد خیر داشته اما نتیجه آن فاجعه آفرین بوده!
اگر خدا وجود داشته باشد در مورد موجوداتى که تصمیم مى گیرند این زمین را زودترترک کنند بخشنده خواهد بود و شاید حتى از این که ما را وادار کرده وقت مان را آن جا بگذرانیم معذرت بخواهد!
محرمات و موهومات به جهنم،مادر مؤمنش مى گفت خداوند از گذشته، حال و آینده باخبر است. در این صورت خدا و رونیکا را با اطلاع کامل از این که کارش به خودکشى خواهدانجامید به این جهان فرستاده و از اعمال او یکه نمى خورد! ... این فکر را مزمزه کرد که به زودى پاسخ به سؤالى را درمى یابد که همه از خود مى پرسندآیا خدا وجود دارد؟ ... تقریباً یقین داشت که همه چیز با مرگ پایان مى پذیرد.
از جمله مواردى که پائولو در آثارش در خصوص آموزه هاى دینى تحریف نموده حاکم بودن جبر بر عالم هستى است.
او مى نویسد:👇
در این لحظه صدایى هم درد و صمیمى به او گفت که تنها نیست و هر چیزى که به سرش آمده معنایى دارد و این معنا دقیقاً همین بود، نشان دادن این که سرنوشت هر کس از پیش رقم خورده است! فاجعه همیشه رخ مى دهد و هیچ کدام از تلاش هاى ما نمى تواند صف پلیدى را که منتظر ماست تغییر دهد!
#عرفانهای_نوظهور
#عرفان_های_کاذب
#پائولو_کوئیلو
🌐 @antisect
🌐 @adyan8
⛔️دامن زدن به حس خودبزرگ بینی در فرقه ها
👈فرقه ها برای آنکه بتوانند افراد را #جذب و از آنها بهره کشی کنند نخست باید بتوانند آنها را مجاب کرده و در ذهن و شخصیت افراد نفوذ نمایند. یقینا هر کس در هر مرتبه از آگاهی و شخصیت اجتماعی خطوط قرمزی برای خود دارد که با نقض و شکستن آنها می توان به دژ شخصیت و روان او نفوذ کرد.
👈در #عرفان های بدلی بزرگان فرقه ها با استادی هر چه تمام تر فنونی را به کار می برند تا بتوانند به داخل مرزهای ممنوعه شخصیت و روان افراد نفوذ کنند و آنها را به مسیر دلخواه خود حرکت دهند.
👈برای نمونه در این شبه معنویت های تقلبی، یکی از ترفندها توجه و اهمیت فراوان به افراد برای دامن زدن به حس خود بزرگ بینی است. اگر کسی احساس کند که به هیچ دردی نمی خورد و آدم ناتوانیست از اجتماع کنار می کشد بنابراین آنها به صورتی کاملا صوری و بدون اعتقاد قلبی و واقعی به شما القا می کنند که شما مهم هستید و این القا و تحسین ظاهری فقط برای مجذوب شدن فرد در گروه، شیفته شدن او نسبت به فرقه و بهره کشی است نه از روی دلسوزی و حسن نیت.
#نقد_فرقه
#عرفان_های_کاذب
antisect
🌐 @adyan8
عرفانهای دئیستی (عرفان بدون دین) ⭕️
♦️گرایشهایی وجود دارد که در آنها اعتقاد به خدا وجود دارد و حتی به خدای واحد اعتقاد دارند، و ممکن است محور گرایش در آن عرفان، خدا باشد (علی الادعا) ولی پایبندی به دین، وحی و کتاب آسمانی وجود ندارد.
🔷 اینها را میتوان عرفانهای دئیستی نامید. اینها درواقع منکر نبوت هستند و عقل خود را کافی میدانند. همهی این گرایشها وجود دارند و فقط فرضهای ذهنی نیستند.
🔶 دئیست، کسی است که به خدا اعتقاد دارد؛ ولی معتقد است که وقتی خداوند این عالم را آفرید، کارش تمام شده و کاری به این عالم ندارد. عالَم خودگردان است؛ مثل ساعتی است که خدا کوکش کرده و خود آن بهصورت اتوماتیک کار میکند.
🔷 این مطلب را با توجه به اصول حکمت متعالیه ملّاصدرا مبنی بر مراتب داشتن وجود و اصل تعلّقی بودن وجود معلول و عدم استقلال آن نسبت به علت هستی بخش، بهتر میتوان تبیین کرد.
🔶 حاصل آن، این است که همگی علتها و معلولها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچگونه استقلالی ندارند.
🔷 ازاینرو، خالقیّت حقیقی و استقلالی، منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شئون خودشان و در همه احوال و ازمنه، نیازمند به وی میباشند و محال است که موجودی در یکی از شئون هستیاش بینیاز از وی گردد.
🔶 بنابراین، آنچه از برخی فلاسفه غربی نقلشده که جهان طبیعت مانند ساعتی است که یکبار و برای همیشه کوک شده و دیگر کار کردنش نیاز به خدا ندارد، دور از حقیقت است، بلکه جهان هستی در همه شئون و اطوارش نیازمند خدای متعال میباشد و اگر لحظهای از افاده هستی خودداری کند، هیچچیزی باقی نخواهد ماند.[1]
🔷 خدا بعد از خلقت، دیگر در عالم دخالتی ندارد؛ نه دخالت تکوینی و نه دخالت تشریعی. منظور از تکوین این است که مسیر و سرنوشت عالم را قوانین طبیعت تأمین میکند و منظور از تشریع این است که قانون و وظیفهی انسان نیز به انسانها واگذار شده است. پس طبیعت کار خود را انجام میدهد و انسانها هم، چون عقل دارند، تکلیف خود را مشخص کنند. به این دئیسم میگویند.
🔶 یعنی اعتقاد به خدا بدون اعتقاد به دخالت خداوند در این عالم، چه دخالت تکوینی و چه دخالت تشریعی. یکی از دئیستهای معروف، ولتر است. میتوان نظریهی تفویض معتزلی را نوعی دئیسم در تکوین محسوب نمود.
🔻این تفکر در غرب رواج زیادی دارد و یکی از زمینههایی که باعث پیدایش این تفکر شده، ادیان تحریف شده و انحرافی است. وقتی به ادیانی مثل مسیحیت، یهود و... برخورد میکنند، متوجه میشوند که تعالیم آنها منطقی نیست و برخی از آنها خلاف عقل است؛ بنابراین نتیجه میگیرند که این سخنان نمیتواند سخن خدا باشد.
🔷 از طرفی به خدا اعتقاد داشته، و از طرفی میبینند این سخنان نمیتواند سخن خدا باشد و خودمان بهتر میفهمیم. وقتی عقل خود را کنار چنین دینی میگذاریم و میبینیم که عقل، بهتر از دین واقعیات را درک میکند، دلیلی ندارد از انجیل تبعیت کنیم.
🔶 این خداپرستی بدون دین، مذهب و شریعت است. گاهی با عناوین زیبا و مقدسی از آن تعبیر میشود، مانند دین فطری و طبیعی.[2]
♦️ دئیستها عقاید یکسانی ندارند، امروز بسیاری از متفکران در غرب، مسیحیت را نمیپذیرند؛ اما به خدا اعتقاد دارند. در کشور ما نیز گاهی چنین سخنانی شنیده میشود. آنها در این جهت مشترکاند که به دین پایبند نیستند.
🔶 در برخی از نوشتهها سخن از معنویت بدون دین گفته میشود. از نوعی معنویت سخن گفته میشود که در آن دین وجود ندارد. معنویتی ورای ادیان است. عناصری را برای معنویت برمیشمارند که پایبندی به دین در آنها وجود ندارد.
🔷 معنویت و عرفان شیعی چنین عرفانی را نمیپذیرد. در نگاه قرآنی، خدا همه کارهی این عالم است: «ألاَ لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العَالَمِینَ».[3] پروردگار همهی عالم یکی است، و تدبیر همه امور به دست اوست.
🔶 بنابراین، شکر او و خضوع در برابرش بر همه واجب است و یکی از راههای تأکید بر یگانگی خداوند این است که خداوند کسی است که آسمانها و زمین را آفرید و امور آن را به نظام احسنی که جمیع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط میسازد تدبیر مینماید، پس او به تنهایی ربالعالمین است.[4]
🔻پینوشت:
[1] . محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸، ج ۲، ص ۱۹.
[2] . فنائی اشکوری، شاخصههای عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء، ص ۱۹۱ .
[3] . سوره اعراف، آیه ۵۴ .
[4] . تفسیر المیزان، مترجم موسوی همدانی، انتشارات اسلامی ۱۳۷۴، ج ۸، ص ۱۸۴ .
#ادعاهای_عجیب
#مدعیان_دروغین
#عرفان_های_کاذب
#انسان_محوری
#انسان_گرایی
#اومانیسم
#اباحی_گری
#آتئیسم
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
⚠️« قانون جذب » صدق یا کذب❓🧲
♦️ قانون جذب ابعاد مختلفی دارد. قانون جذب شعارها و ادعاهایی دارد که مخدوش و ابهامآمیز است که عبارتاند از:
🔷 در قانون جذب ادعای جدیدی مطرح شده که درستی و کارآمدی آن مورد تردید است و آن این است که «هرچه در ذهن انسان بگذرد، در عالم خارج تبدیل میشود به اجسام و رویدادها».
🔶 این مطلب که اندیشه، بینش، نگرش و جهانبینی انسان بر روان، رفتار و قضاوت او تأثیرگذار است امری است پذیرفتنی؛ اما اینکه تصاویر ذهنی انسانها به واقعیات خارجی تبدیل میشود، ادعایی است موهوم که پایهی علمی و منطقی ندارد.
🔷 تلاشهایی که امروز برای جلوگیری از جنگ، سلطه و خونریزی صورت میگیرد، در قانون جذب با شعار «عدم مبارزه با جنگ» مهار شده است و نتیجه را به نفع جنگ افروزان تمام میکند.
🔶 در فیلم راز گفته میشود: «راهپیماییهای ضد جنگ، تولید جنگ میکند. مبارزه با تروریسم، خود ترور را افزایش میدهد؛ چون با هرچه مبارزه کنی، آن را زیاد میکنی و ناخواسته به تکثیر آن دامن میزنی!»
🔷 قانون جذب به این بهانه که راه دادنِ تصویر جنگ در ذهن (حتی اگر تصویرِ اجتماعات ضد جنگ باشد) به جنگ و خشونت در دنیای بیرون تبدیل میشود، مدعی است نباید حتی در تظاهرات ضد جنگ شرکت کرد؛ چون مشارکت در راهپیمایی با اندیشیدن به یک امر منفی (جنگ) ملازم است و با هرچه مقابله کنی، کائنات همان را سر راهت قرار میدهد.
🔶 در قانون جذب تکلیف انسانهای آزادهای که با گسترش جنگ در جهان مخالفاند معلوم است: «اکتفا به افکار مثبت و دعا برای صلح»؛ اما تکلیف جنگطلبانی که منفی فکر میکنند و با جسارت تمام، فکر منفی خویش را به برنامه عملیاتی تبدیل کرده، به اجرا میگذارند، معلوم نمیشود و حتی در صورت ضمنی تأیید میشود.
🔷 طبق ایده جذب، مخالفان جنگ فقط باید به صلح نغمهسرایی کنند، اما جنگافروزان میتوانند همه گونه برای قتل و کشتار توطئه و برنامهریزی کنند.
🔶 آنچه در قانون جذب درست است و جدید نیست عبارتاند از: محورهای زیر که در قانون جذب هم دیده میشوند، هیچ امتیازی برای آن محسوب نمیشود؛ چراکه تازگی ندارد و در بسیاری از مکاتب یافت میشوند. اگر کسی بگوید قانون جذب به معنای محورهای زیر است. باید به او گفت، در آن صورت قانون جذب نه رازی نو، بلکه تکرار مکررات است:
1️⃣ کسانی که هدف مشخصی دارند و با پشتکار و برنامهریزی و جدیت آن را دنبال میکنند، به هدف خویش دست مییابند، مشروط به اینکه اولاً مانعی پیش نیاید و دوم اینکه هدف نیز ممکن و دست یافتنی باشد. مشکل این است که فرضیه جذب به این معنا نیست و ادعایش فراتر از این مسئله ساده است.
2️⃣ اگر کسی علاقه وافری به آرمان و مطلوب مشخصی داشته باشد، چنین شوقی باعث میشود دغدغه و انرژی ذهنی خود را متمرکز نماید و در فرآیند هدفگذاری از منطق «اولویت سنجی» پیروی کند.
🔶 تجمع انرژی و پرهیز از پراکندهکاری باعث میشود افراد زودتر به «هدفِ تعیین شده» دست یابند. روشن است تمرکز بخشی به یک هدف معمولاً به قیمت از دستدادن فرصتهای دیگر و دور شدن از آرمانهای دیگر است.
3️⃣ قضاوت انسانها دربارهی خویش، تعیین کنندهی رفتار و اقدام آنهاست و از این منظر، اندیشه هرکس بر عمل و کردارش اثرگذار است. کسی که خود را توانمند میبیند، احساس ضعف و سستی را کنار میگذارد و با مشکلات و موانع موجود، مقتدرانه برخورد میکند.
🔶 پشتوانهی این فرضیه، عقل و تجربه آدمی است و دم زدن فرضیه جذب از این فرضیه، توضیحِ واضحات است.
4️⃣ با تکرار و تمرین و تلقین میتوان به هیجانات مثبت و گرایشهای عاطفی بال و پر داد و با تجسم و تصویرسازی ذهنی میتوان کانونی از عاطفه، محبت و امید یا باتلاقی از دشمنی، کینه و نفرت ایجاد کرد.
♦️ این امور که همگی مربوط به تأثیرگذاری فکر بر روان آدمی است، با تلقین و تجسم ممکن است. اما چنین عملی (تأثیر بر درون خود انسان) با ادعای اصلی فرضیه جذب که تأثیرگذاری بر دنیای خارج و جذب خواستههای بیرونی است بیگانه است.[1]
🔻 پینوشت:
[1]. حمزه شریفیدوست، قانون جذب و اسلام، قم: دفتر نشر معارف، ۱۳۹۳، ص ۱۳۱.
#قانون_جذب
#عرفان_های_کاذب
#عرفان_های_نوظهور
https://eitaa.com/antihalghe