200.pdf
122.4K
هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_دویست
✅ تاثیر رحمت و فضل الهی در خودسازی
🗓1399/08/10
🌹 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸قرآن در سیره علما، شماره 11
#قرآن_در_سیره_علما
🌻 @nedaye_tahzib
#شنبه_های_قرآنی
به رنگ خدا / نقطهگذاری!
دقت کرده اید؟! گاهی یک نقطه می تواند معنای یک جمله را کاملاً عوض کند؛ مثلاً «جدا» اگر نقطه اش برود بالا، می شود «خدا». یا در «رجیم» که به شیطان می گوییم، اگر نقطه جیم را برداریم، می شود «رحیم» که به خدا می گوییم! یا اگر بر روی «ح» در کلمه «حُر»، یک نقطه بگذاریم، می شود همان حیوان دوگوشی که گاهاً بعضی ها مانندش در گِل گیر می کنند؛ «خر»! یعنی فاصله میان «حُر» و «خر» فقط یک «نقطه» است! خلاصه که این «.» کارهای زیادی می کند و همین دایره ریزی که اصلاً به حساب نمی آید، می تواند برای کسی آبادانی یا ویرانی داشته باشد.
به نظر می رسد تمام مشکلات بشر از نبودِ همین «.» در وجود بعضی آدم ها به وجود آمده است! اگر همین یک نقطه در وجود آدم ها و فقط بین تنها دو حرف قرار می گرفت، دیگر شاهد این همه مشکلات آدمی نبودیم. همه مفاسد عالم، ظلم ها، تبعیض ها، جنگ ها و خونریزی ها که در دنیا اتفاق می افتد، همه اموری که زندگی را بر بشر تلخ می کند و آدمی را از سعادت خود دور می کند، به خاطر نبودن همین «.» بین دو حرف است و مشکل از آنجا شروع شد که بین آن دو حرف، «نقطه» قرار نگرفت؛ «میم» و «نون».
اگر نقطه بین «میم» و «نون» قرار گرفته بود، شکستگی را به ارمغان می آورد و وقتی کسی شکسته شود و خودش را «من» به حساب نیاورد، دیگر در مقابل فرامین خدا نمی ایستد.
جدای از کاربرد فراوان «نقطه» در دستور زبان نوشتاری، جایی که «نقطه» بیش از همه کاربرد دارد، «دستور زبان بندگی» است و اساساً شروع «دستور زبان بندگی»، از همین «.» است.
بیایید همین ابتدا بین «میم» و «نون» روحمان یک «.» بگذاریم و کلمه «من» را از دستور زبان مان حذف کنیم؛
چراکه این کلمه در فرهنگ لغت بندگی وجود ندارد و یک کلمه بیگانه محسوب می شود. کسی که بنده است، اساساً این کلمه را نمی شناسد و برایش همچون لغتی بیگانه است. فکر می کنم حالا فرمول شروع بندگی مشخص شده باشد. این فرمول از این قرار است:
«م» + «.» + «ن» = «م.ن»
«م.ن»؟ بله! درستش همین است. «من» در بندگی معنا ندارد و انسان باید «م.ن» باشد. باید یک چیزی بیاید و نگذارد که فکر کنیم کسی هستیم. باید خود را در مقابل خدا کوچک، حقیر و ناچیز ببینیم. باید «میم» و «نون» در روحمان از یکدیگر جدا باشند. وصل شدن این دو حرف به یکدیگر فرزندانی می دهد به نام های «غرور»، «خودپسندی» و «خودبرتربینی».
قالَ ما مَنَعَک أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُک قالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ.
خداوند گفت: شیطان چه چیزی مانعت شد که وقتی فرمان دادم به آدم سجده کن، سجده نکردی؟ شیطان گفت: من از او بهترم، من را از آتش آفریده ای و او را از گل.( اعراف: 12)
«هرکدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان «من» ماست. قدم اول در راه خدا، شکستن خویشتن و خود را فقیر و تهیدستِ مطلق دیدن است».(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم، 30/1/1369.)
حالا کمی درباره شیطان فکر کنیم؛ اینکه که بود و عاقبتش چه شد؟ اینکه علل و عوامل این وضعیت در وی چه بوده است؟ اینکه چه چیزی در وجودش بود که باعث شد فرمان خداوند را زیر پای بگذارد؟ و اینکه به نظر شما اگر شیطان بین «میم» و «نون» وجودش یک «.» گذاشته بود و «م.ن» بود، شیوه و نتیجه زندگی اش چه می شد؟
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شنبه_های_قرآنی
سخنران: حجت الاسلام محسن قرائنی
نگاه مثبت به مشکلات، توکل به خدا، شکر نعمات
ما نبودیم، خدا ما را آفرید. می توانست ما را نیافریند. حالا هم که آفرید، انسان آفرید. می شد ما موجود دیگر باشیم. خدا در قرآن می گوید من می توانم همه چیز را زیر و رو کنم. بخواهم آب را تلخ می کنم. بخواهم درختان را خشک نگاه می دارم و سبز نمی کنم. خدا اگر بخواهد حافظه ما را از ما می گیرد به طوری که اسم خود را نیز فراموش می کنیم. خدا اراده کرد که ما باشیم. دز میان بودها نه جمادیم، نه نباتیم و نه حیوانیم. انسانیم و در انسان ها عاقلیم.
اگر مشکلات را پیش مشکلات دیگر بگذارید، می بینید آسان می شود. همیشه و در همه حال خدا را شاکر باشید. در کنار تلخی ها، شیرینی ها هم هست. ضمنا شیرینی ها هم تلخی دارد.
باید خدا را دوست داشته باشیم، چون خدا ما را دوست دارد. گاهی تلخی ها به خاطر این است که خدا ما را دوست دارد.
#کلیپ_صوتی
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
#بمناسبت_هفته_وحدت
آیت الله محمدتقی بهجت
کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست ائمه ما (ع) در نماز جماعت آنان شرکت می کردند به جهت اتحاد مسلمانان
همچنین حضرت آیت الله بهجت دررباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا فرمودند: چه بسا این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. شیوه آیت الله بروحردی رحمه الله نیز همین بوده است، یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل اتسنن و ترک طعن و لعن و سبب آشکار
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: #راه_و_رسم_طلبگی
شماره 44
موضوع: مراکز تخصصی
🌷مراکز تخصصی / قسمت اول🌷
آشنایی با مراکز تخصصی از جمله نیازهای مهمی است که در مقام تصمیمگیری باید بدان توجه داشت. دقت نظر تفصیلی در این گزارهها بصیرت ما را در مقام تصمیمگیری و پس از آن افزایش میدهد:
1. غالب مراکز تخصصی برای دستیابی به غایت مطلوب خود دارای امکانات خوبی هستند. امکاناتی که میتواند ما را نیز در زودتر رسیدن و بهتر رسیدن به هدف کمک کند. مراد از امکانات تحصیلی علاوه بر امکانات ظاهری اموری نظیر استاد، برنامه درسی، کتابخانة تخصصی، همدرس و همراه، فضای علمی و.. . است. این امکانات نوعا انگیزه و رغبت ما را افزایش میدهد و احتمال رسیدن به نتیجه را بالا میبرد. به قوت میتوان گفت بسیاری از مواد آموزشی با مطالعه و مباحثه شخصی قابل تحصیل است. اما نوع ما انسانهای عادی تا در فضای علمی خاص قرار نگیریم، انگیزة لازم برای سرمایهگذاری زمان و توان خود در بهدست آوردن آن دانشها را نداریم. یکی از مهمترین شاخصهای موفقیت مراکز آموزشی همین انگیزهسازی و ایجاد شوق و طراوت تحصیلی در دانشجویان است.
2. برنامههای این مراکز متناسب با ظرفیت متوسط افراد تنظیم شده است. به دلایل کاملا منطقی در نظامهای آموزشی نه ملاحظة استعدادهای ضعیف میشود و نه ملاحظة نوابغ. به همین جهت درصدی از افراد در مواجهه با برنامهها احساس خستگی و سنگینی دارند و کسری از افراد نیز از سادگی و بیمایگی آن، دائم گلایهمند و شاکیاند. اما توده جمعیت با در نظر گرفتن متوسط استعداد ذهنی و نیز امکان اختصاص فرصت عادی میتوانند با موفقیت از آن برنامه عبور کنند. اجرای قوانین حضور و غیاب و ایجاد محدودیت و کنترل در نظامهای آموزشی ضامن اجرای بهینه برنامهها و در راستای همان انگیزهسازی است. بر پایه این واقعیت نباید از برنامههای آموزشی انتظار داشت که بدون هیچ کم و زیاد به مطالب کاملا نو و مهم بپردازد. مقداری معطلی که به صورت طبیعی در این برنامهها وجود دارد باید تحمل گردد.
3. انسان به صورت طبیعی از تکلیف و برنامه گریزان است و دوست دارد در آزادی کامل به سر برد؛ سادهترین و عادیترین فعالیتها مانند تخمه خوردن نیز وقتی که به صورت برنامه و تکلیف دراید ملالانگیز میشود. اما تجربه قاطعِ هر کس بر او ثابت میکند که اگر این الزام و تکلیف و تحمیل ـ از خارج یا به صورت خودانگیخته ـ نباشد سستی و تنبلی و کاهلی رخ میدهد و اقدامی صورت نمیگیرد. به شهادت تجربه، نوع ما انسانها در شرایط آزادی مطلق یعنی بدون نوعی اجبار بیرونی یا درونی نمیتوانیم از همه توان و استعداد خود بهره گیریم. بسیاری از تصمیمها و برنامههای مورد نظر ما به خاطر نداشتن قوه الزام بیرونی یا التزام درونی در معرض آسیب تسویف قرار گرفته و عملا اجرا نمیشود. جز صاحبان انگیزههای قوی و ارادههای پولادین که انگشتشمار و نادرند نمیتوانند از انرژی فراوان انسانی بهره گیرند و در دشواریها پایدار بمانند. همه ما میدانیم که همواره توان ما، بیش از مقداری است که تصور میکنیم. درستی این مطلب را در شبهای امتحان یا هنگامه خطر تجربه کردهایم. در چنین شرایطی به صورت اعجازآمیزی احساس نیرو میکنیم و قدرت اراده انسانی را در وجود خود مییابیم. عشق به هدف نیز یک نیروی حرارتبخش و محرک فوقالعاده است که جز در معدودی از افراد یافت نمیشود. با این وصف اگر بخواهیم برای توده طلاب ارشاد عامی داشته باشیم، باید وضع عموم را در نظر بگیریم و از شخصیتهای انگشتشمار صرف نظر کنیم. برای توده طلاب با اراده و استعداد متوسط این گونه مراکز مفید و انگیزهساز است یعنی همان منطقی که در انتخاب نظام آموزشی حوزه برای تحصیل معارف اسلامی وجود دارد، در استفاده از این مراکز تخصصی نیز حاکم است.
ادامه دارد...
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات
🤲 مولای من ، حالم مانند کسی است که در قعر قبر مانده و تنها و غریب بر تنهایی طولانی اش گریه می کند
#صحیفه_سجادیه
🌹 @nedaye_tahzib
201.pdf
116.3K
هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_دویست_و_یک
✅ اقسام نفس
✏️1. نفس اماره
🗓1399/08/11
💐 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸موضوع: ملاک پیروی از دیگران
روایات اخلاقی، شماره ۱9
#طراوت_معرفت
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاقی
شماره 8
آیت ا... بروجردی / قسمت سوم / ویژگیهای اخلاقی
#ساده_زیستی
آیت الله بروجردی در تمام دوران زندگی، ساده زیستی را اختیار کرده بود هرچند ایشان از خانواده ای ثروتمند بود و اموال پدری بسیار داشت ولی در زمان جوانی و پیری و حتی زمانی که در بروجرد به سر می برد و نیز هنگامی که یگانه مرجع شیعیان جهان بود، هیچ گونه تغییری در برنامه زندگی و خوراک و پوشاک ایشان پیدا نشد. لباس های ایشان همه ساده بود. غذای ایشان نیز ساده بود و بیشتر به خوردن سبزیجات و لبنیات بسنده می کرد. به گفته یکی از پزشکان ایشان، راز طول عمر و سلامت مزاج او نیز در همین غذای ساده نهفته بود. یکی از علما در حضور فرزندان آیت الله می گفت:
روزی به خدمت ایشان رسیدم، دیدم مشغول صرف ناهار هستند و نان و آب دوغ خیار میل می کنند. عرض کردم: شما در این سن و با این همه کار، چرا غذای بهتر میل نمی کنید؟ فرمود: هشتاد سال است من این طور سر کرده ام. حالا شما می خواهید مرا عوض کنید؟ فرزندان آیت الله فقید ضمن تأیید این مطلب فرمودند ایشان اصولاً چنین بودند و اصلاً توجهی به دنیا نداشتند و ما نمی توانستیم تغییری در وضع ایشان بدهیم ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 177)
☘️یک روز پیش از رحلت آیت الله بروجردی، یکی از خبرنگاران معروف خارجی به نام «تنیا» به قم می آید و به وسیله پزشک مخصوص آیت الله به منزل ایشان راه می یابد، ولی چون آقا از ملاقات ممنوع بوده اند، توفیق ملاقات پیدا نمی کند. خبرنگار وقتی می بیند نمی تواند آقا را ملاقات کند، به آقای علوی، داماد ایشان می گوید: «اگر ممکن است چند کتاب انگلیسی که راجع به اسلام نوشته شده است، به من معرفی کنید تا مطالعه کنم.» آقای علوی جواب مثبت می دهد. کیفیت و سادگی و بی تکلفی منزل آیت الله که هیچ گونه تشریفات نداشته، طوری او را تحت تأثیر قرار می دهد که بی اختیار به در و دیوار آن می نگرد و قیافه تعجب آمیزی به خود می گیرد و در آخر می گوید: «اسلام تبلیغات نمی خواهد. بزرگ ترین تبلیغات برای اسلام همین زندگی ساده رهبران آن است؛ مردی که خبر کسالت او دنیا را متوجه قم و خانه او کرد. خانه او قدیمی و بسیار ساده است. وقتی انسان این خانه ساده را با خانه مجلل و تشکیلات مفصل و تشریفات دربار پاپ مقایسه می نماید، تعجب می کند که چگونه مردی با این همه نفوذ و قدرت در چنین خانه ساده ای زندگی می کند.» آن خبرنگار خارجی و شاید بیشتر کسانی که به خانه آیت الله بروجردی آمده اند، شاید نمی دانستند که خانه ایشان در عرض شانزده سالی که بر دنیای شیعه رهبری می کرد، استیجاری بود ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 187)
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸مجموعه تابلوی علما
🔹نکاتی اخلاقی، تربیتی و بصیرتی از علما، شماره 10
#تابلوی_علما #آقا_مجتبی_تهرانی
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نکات_اخلاقی #کلیپ_تصویری
*سلسله مباحث: دروس اخلاق با محوریت نامه 31 نهج البلاغه / قسمت نهم
استاد: حجت الاسلام و المسلمین همتیان
موضوع: مربی خوب اول سراغ عیوب و کاستی های خود میرود
#همتیان
#ندای_تهذیب
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.com
#بمناسبت_هفته_وحدت
«وحدت اسلامی» ؛ مسأله استراتژیک
#بیانات_رهبر_انقلاب
وحدت به معنای تمسک "جمعی" به حبلاللَّه است
قرآن میفرماید: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرّقوا». اعتصام به حبلاللَّه برای هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمیکند به اینکه ما را به اعتصام به حبلاللَّه امر کند، بلکه به ما میگوید که اعتصام به حبلاللَّه را در هیئت اجتماع انجام بدهید؛ «جمیعاً»؛ همه با هم اعتصام کنید. و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است. بنابراین، علاوه بر اینکه مسلمان باید معتصم به حبلاللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمانها و همدست با آنها انجام دهد. ما این اعتصام را درست بشناسیم و آن را انجام دهیم. آیهی شریفهی قرآن میفرماید: «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن باللَّه فقداستمسک بالعروة الوثقی». این، اعتصام به حبلاللَّه را برای ما معنا میکند. تمسک به حبلاللَّه چگونه است؟ با ایمان باللَّه و کفر به طاغوت. امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحده امریکاست.
(بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۰۵/۳۰)
#ندای_تهذیب
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: #راه_و_رسم_طلبگی
شماره 45
موضوع: مراکز تخصصی
🌷مراکز تخصصی / قسمت دوم🌷
4. این همه فایده در باره مراکز تخصصی قابل انکار نیست، اما اکتفا به برنامه آموزشی و پرورشی این مراکز برای کسی که میخواهد در یکی از رشتههای علوم اسلامی متخصص شود یک اشتباه بزرگ است. ظرف زمانی دورههای تحصیلی، گنجایش انتقال همه اطلاعات مورد نیاز را به صورت مستقیم ندارد. از این رو به جای انتقال مستقیم آموزهها، روشها آموخته و منابع معرفی میگردد تا طلبه یا دانشجو قابلیتهای اولیه برای حرکت مستقل علمی را به دست آورد و بتواند ادامه راه را بدون همکاری و دستگیری استاد بپیماید. به تعبیر دیگر میتوان گفت این مراکز تنها هنر ارائه طریق دارند نه توان ایصال الی المطلوب. بدین جهت طلبه باید ادامه راه را بدون اتکا به دستگیری اساتید با قدم اراده و همت خویش بپیماید.
5. این مراکز تخصصی و موسسات پر ثمر به همت شخصیتهای علمی موفق و دانشمندان پرتلاش تأسیس شده است. اگر این شخصیتها نمیبودند تأسیس این مراکز عریض و طویل بهرهای نداشت و اختصاص بودجه و امکان مالی مشکلی را حل نمیکرد. این مطلب، اهمیت توانمندیهای انسانی را آشکار میسازد. برای اینکه در آینده مجموعههای مشابهی پدیداید یا کارهای بزرگ دیگری مانند این نمونهها یا برتر از آن انجام گیرد نیز باید نیروهای توانایی وجود داشته باشند. این نیروهای توانا، ما هستیم که باید با استفاده از فرصت و امکان موجود آمادگیهای لازم را به دست آورده و سوار بر تجربههای گذشته، با آگاهی و خلاقیت و سلیقه، آماده خدمات بزرگتری باشیم.
6. آیا کسب تخصص و پیشرفت علمی مطلوب برای طلبه الزاما در مراکز تخصصی و مؤسسات وابسته به حوزه امکانپذیر است، آیا لازم است همه طلاب برای رشد رضایتبخش تخصصی جذب این مراکز شوند؟ آیا خارج از این مجموعهها امکان رشد تخصصی وجود ندارد؟ بیشک برای همه طلبهها ـ با استعدادها، علاقهها و توانهای مختلف ـ نمیتوان دستورالعمل واحد و ثابتی ارائه کرد. برای برنامهریزی مطلوب علمی الگوهای متفاوتی وجود دارد که هر کس متناسب وضعیت خود میتواند از میان آنها یکی را انتخاب نماید. الگوی اول استفاده از این مراکز و امکانات مادی و معنوی آنها برای رشد تخصصی است. الگوی دوم این است که طلبه تلاش کند با اهتمام شخصی و فعالیت متمرکز مضاعف، یک تخصص را پیگیری نماید. کسی که الگوی اول را انتخاب میکند از مزایای فراوانی بهرهمند میگردد، اما به موازات این بهرهمندی بهای متناسب آن را نیز باید بپردازد. زیرا ممکن است پارهای از اجزای نظام آموزشی این مراکز برای او مطلوب یا مفید نباشد و احساس معطلی و نارضایتی کند. در ضمن چنانچه پیشتر گفته شد نباید به برنامه آموزشی آنها اکتفا کند بلکه باید با استفاده از آن برنامه به فعالیت مجدانه شخصی و گستردن ابعاد کار بپردازد. اما کسی که مدل دوم را انتخاب میکند نیز نمیتواند موفقیت خود را تضمین شده ببیند مگر این که انگیزه قوی برای استمرار راه داشته باشد. موفقیت چنین کسی تنها در گرو این انگیزة قوی است که یا به صورت عشق و ایمان راسخ به هدف ظاهر میشود و یا با تدابیر ثانویه تأمین میگردد. مراد از انگیزة ثانویه این است که شخص تلاش کند با استفاده از تدابیری، مانع از فرسایش انگیزه خود شود یا انگیزة از دست رفته را بازگرداند. از جمله تشکیل گروه مطالعاتی و تعهد متقابل جمعی میتواند ضامن کیفیت و استمرار کار باشد. به هر حال حتی اگر طلبه جذب این مجموعهها نگردد و به صورت رسمی در آنان تحصیل نکند از ارتباط با این مراکز بینیاز نیست.
7. مراکز تخصصی حوزه در یک نگاه، به دو دسته تقسیم میگردند. دسته اول، مراکزی که به صورت تخصصی در باره دانشهای مرسوم حوزوی فعالیت میکنند. دانشهایی که در دامان حوزههای علمیه متولد شده و ریشه در سابقه آن دارد. یعنی همین علومی که طلبه طی دوره تحصیل خود فرامیگیرد را در سطح بالاتر و با هدایت بیشتر و برنامهریزی خاص ارائه میکنند. مثل مرکز تخصصی کلام، تفسیر، فقه و اصول، حدیث و نهجالبلاغه. گروه دوم مراکزی که به صورت تخصصی به علوم انسانی جدید میپردازند، این علوم عمدتاً در دامان تمدن غربی تولد و رشد یافته اما در بنای تمدن اسلامی بدانها نیاز است و باید صورت اسلامی آنان توسط حوزههای علمیه تدوین گردد. مانند روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی، مدیریت، حقوق، علوم تربیتی، اقتصاد و.. . در باره این گروه دوم سخنی خواهیم داشت.
#ویژه_طلاب
#ندای_تهذیب
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات
🤲 خدای من ، چقدر هنگام نمازها چشم های من در خواب بودند و تو بر من آگاه بودی و با بزرگواری صبر کردی
#صحیفه_سجادیه
🌻 @nedaye_tahzib