eitaa logo
ندای تهذیب
8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
949 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅سوره مبارکه ، صفحه278، آیات 94 تا 102 🗓1399/08/14 🌻 @nedaye_tahzib
278.mp3
447K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه278 🗓1399/08/14 🌻@nedaye_tahzib
204.pdf
117.7K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ اقسام نفس ✏️2. نفس مطمئنه 🗓1399/08/14 🌻 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی قنوت دل 🔸موضوع: گناه موجب ترک نماز شب شماره11 🌻 @nedaye_tahzib
شماره 6 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت اول🌷 بهداشت اخلاق نکته دیگری که ذکر آن در اینجا ضرورت دارد این است که طب امروز در حقیقت به دو بخش تقسیم می گردد: «طب درمانی» و «طب بهداشت». منظور از طب درمانی روشن است؛ اما منظور از طب بهداشت، پیشگیری از بوجود آمدن بیماریها و از بین بردن عوامل آن است و از آنجا که جلوگیری از پیدایش بیماری به مراتب آسانتر از درمان آن است، بهداشت اهمیت فوق العاده ای در حیات افراد و سرنوشت اجتماعات دارد و لذا بودجه های سنگینی صرف آن می شود. در مسایل اخلاقی و بیماریهای روحی عیناً همین دو بخش موجود است، بنابراین باید کاری کرد که حتی الامکان انحرافات اخلاقی پیش نیاید و با اتخاذ تدابیر لازم در بهداشت اخلاق خود و دیگران کوشید و برای انجام این هدف باید امور زیر رعایت شود: 1️⃣ ترک معاشرتهای مسموم و مشکوک بسیاری از انحرافات اخلاقی بطور مسلم از طریق معاشرت بوجود می آید و عیناً مانند بیماریهای مسری و واگیردار مخصوصاً در مواردی که بر اثر کمی سن یا کمی معلومات یا سستی ایمان و مانند آن زمینه روحی برای پذیرش اخلاق دیگران آماده باشد، در این موارد معاشرت با افراد فاسد، سمّ مهلک و کشنده ای است. بسیار دیده شده که سرنوشت انسان بر اثر معاشرت بکلی عوض می شود و مسیر زندگی تغییر می کند. تأثیرات معاشرت در ساختن شخصیت انسان بقدری زیاد است که گفته اند: برای شناسایی هرکس باید به رفیق و همنشین او نگاه کرد، علی علیه السلام می فرماید: «مَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ امْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ فَانْظُرُوا الی خُلَطائِهِ» (مجلسی، بحار الانوار 74/ 197) کسی که وضع او بر شما مبهم شد و دین او را ندانستید، نگاه به دوستانش کنید. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «الْمَرْءُ عَلی دِینِ خَلِیلِهِ وَقَرِینِهِ»(کلینی، کافی 2/ 375.) انسان بر دین دوست و همنشین خویش است. معاشرت با بدان روح را تاریک و حس تشخیص را ضعیف و قبح اعمال و اخلاق سوء را در نظر کم می کند و از آن در اخبار به «مردن دل» تعبیر شده است. پیغمبر اکرم می فرماید: «ارْبَعٌ یُمِتْنَ الْقُلُوبَ... وَ مُجالَسَهُ الْمَوْتی فَقِیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَمَا الْمَوْتی قالَ: کُلُّ غَنِیٍّ مُتْرَفٍ»(مجلسی، بحارالانوار، جلد 2، صفحه 128) چهار چیز قلب را می میراند... از جمله همنشینی با مردگان، عرض کردند: ای رسول خدا! مردگان کیانند؟ فرمود: ثروتمندانِ اسراف کار. معاشرت با بدان حس بدبینی را در انسان بر می انگیزد و انسان را به همه بدبین می کند. امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «مُجالَسَهُ الْاشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْاخْیارِ»(مجلسی، بحار الانوار 74/ 191.) همنشینی با بدان موجب بدبینی به نیکان می شود. خلاصه، موضوع معاشرت بقدری مهم است که خداوند در قرآن حتی پیغمبرش را از معاشرت با بدان بر حذر می دارد. ولی بعکس معاشرت با نیکان یکی از مهمترین وسایل تربیت، تهذیب و پرورش فضائل اخلاقی و زنده کردن دل و کسب شخصیت است. اسلام اهمیت فراوانی نسبت به موضوع معاشرت با اخیار و نیکان می دهد. قرآن مجید می فرماید: وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَوهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ لا تُطِعْ مَنْ اغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتَّبَعَ هَویهُ وَکانَ امْرُهُ فُرُطاً(سوره کهف( 18) آیه 28) با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را می طلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن؛ همانها که از هوسهای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «اسْعَدُ النّاسِ مَنْ خالَطَ کِرامِ النّاسِ»(مجلسی، بحار الانوار 74/ 185.) از همه سعادتمندتر آن کسی است که با مردم نیک و بزرگوار معاشرت کند 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنران: آیت الله حق شناس 🌷آخرت‌گرایی🌷 امیر المؤمنین (ع) فرمودند: «زمانی که مردم در یادگیری احکام دین کوتاهی کنند، خداوند غم و غصه را بر قلب آنها مسلط می‌کند.» اما اگر صبح کرد و آخرت همّ او بود و نمازها در حد امکان در اول وقت خوانده شد و احکام دین یاد گرفته شد و دنیا در طول آخرت قرار گرفت، حضرت فرمودند: «خداوند بیچارگی‌ها را از قلب او برمی‌دارد و دنیا خودش را به آسانی در اختیار او قرار می‌دهد.» هر زمان که ترس از فقر داشتی ولی ندایی در قلبت بگوید که کسی که خدا دارد فقیر نمی‌شود و تماماً القائات ثروت و غنا در قلبت وارد شود، چه زندگی از این بهتر است. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 6 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت اول) : مقصود از این گونه کتابها، نوشته هایی است که حکمای اسلام ، جهت پرورش و تهذیب نفوس ، نگارش کرده اند و بیشتر با مدد عقل و برهان ، به بیان مسائل اخلاقی پرداخته اند.از دریچه [حکمت عملی] انسان را دارای یک سلسله وظایف و تکالیفی می دانند، که عقل و خرد، توان کشف آنها را دارد و برانجام و ترک آنها، دستور می دهد. بهترین وسیله آراستگی را، شناخت فضایل دانسته و منشا رذائل را، جهل و نادانی می دانند پیشتازاین اندیشه حکمای یونان بودند که خیر را در سعادت عقلانی ، تقویت نیروی تفکر و بعد ادراکی می دانستند و عامل تعیین کننده ، در دست یابی به خیر را، شناخت و ادراک معرفی می کردند.ایشان ، معتقد بودند که : [ آدمی از روی علم و عمد، دنبال[ شر] نمی رود، واگر خیر و نیکی را تشخیص دهد،البته آن را اختیار می کند... نیکوکاری ، بسته به تشخیص نیک و بد، یعنی دانایی است . بالاخره فضیلت بطور مطلق ، جز دانش و حکمت چیزی نیست] . 🌱استاد مطهری ، در تفسیراین بینش می نویسند: افلاطون و استادش سقراط، معتقدند، برای عمل به مقتضای خیر، شناختن آن کافی است . یعنی امکان ندارد که انسان کار نیک را بشناسد و تشخیص دهد و عمل نکند، علت عمل نکردن جهالت است . پس برای مبارزه با فساداخلاقی ، جهل را بایداز بین برد و همان کافی است . ازاین رو سقراط، معتقداست که : سرمنشا همه فضایل[ حکمت] است . بلکه هر فضیلتی ، نوعی حکمت است . مثلا شجاعت عبارت است از: معرفت این که از چه باید ترسید واز چه نباید ترسید عفت ، عبارت است از: دانستن این که چه اندازه هدایت شهوات نفسانی شود و چه اندازه جلوگیری شود عدالت عبارت است از: دانستن اصول و ضوابطی که باید در روابط با مردم رعایت شود . ویژگی دیگر این بینش ، تکیه بر [حد وسط] و اعتدال میان قوای چهارگانه نفس ( عاقله ، عامله ، شهویه و غضبیه )است ، که اگر حرکات این قوی ، به گونه ای معتدل انجام گیرد، و سه قوه اخیر مطیع اولی ( عقل ) باشد، و درافعال بر آنچه عقل تعیین می کند، گام بردارد اولا فضایل سه گانه: [حکمت ، عفت و شجاعت] پدید می آید، و ثانیا از حصول آنها، که مرتب بر سازش قوای چهارگانه و اطاعت و انقیاد سه قوه ازاولی است - حالتی پدید می آید که کمال و تمامیت قوای چهارگانه است و آن [عدالت] نام دارد. بنابراین ، هر یک ازاین فضایل چهارگانه (حکمت ، عفت ، شجاعت و عدالت ) که منشا دیگر فضایل و صفات پسندیده به شمار می آیند، دارای جنبه های افراط و تفریط هستند، که عقل ، حد وسط آنها را بر می گزیند و جهتهای افراط و تفریط ر، رها می کند. ادامه دارد.... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 47 موضوع: 🌷مدرک تحصیلی🌷 مدرک در لغت به معنای سند، دلیل و نشانه به کار رفته است. مدرک وسیله اثبات است و می‌توان با آن یک حقیقت را ثابت کرد. مدرک تحصیلی وسیله‌ای است که با آن میزان تحصیل، رشد، توانایی، دانش و مهارت افراد را ثابت می‌کنند و برخی از ابعاد پنهان شخصیت را آشکار می‌سازند. استخدام مدرک تحصیلی برای اثبات این ویژگی‌ها یک ضرورت زندگی اجتماعی است. انسان‌ها در شبکه پیچیده روابط اجتماعی نیاز به ارتباط و هم‌کاری دارند و باید به صورت یک پیکره واحد عمل کنند. طبعا برای اینکه از یک‌دیگر به صورت مناسبی بهره گیرند باید نسبت به هم شناخت کافی داشته و ظرفیت‌ها، قوت‌ها، توان‌مندی‌ها و مهارت‌های همدیگر را از یک سو و نقاط ضعف و کاستی‌های شخصیتی هم را از سوی دیگر بشناسند تا همکاری‌های درست و مؤثری را میان خود تعریف کنند و از هرکس انتظار متناسبی داشته باشند. مدرک‌ها، عنوان‌ها، نشان‌ها و نمادها این ارتباط اجتماعی تسهیل کرده و موجب می‌شوند که معرفی افراد به یکدیگر در زمان کوتاه و با هزینه اندک حاصل شود. مدرک دو گونه است؛ مدرک رسمی و مدرک غیر رسمی. مثلا اعتبار حاصل از سابقه تألیف و تدریس و فعالیت‌های اجرایی یا فرهنگی نوعی مدرک غیررسمی است. مراجع عظام بر اثر سابقه تدریس و تألیف مورد اعتماد قرار گرفته و مرجعیت علمی و اجتماعی یافته‌اند. امروزه برای اطلاع از توان‌مندی‌های افراد از رزومه یعنی شرح فعالیت‌های آنان بهره گرفته می‌شود. این رزومه شامل مقدار تحصیل افراد، نمرات پایانی آنان، سابقه تحقیق، تألیف، تبلیغ، فعالیت‌های فرهنگی، اجرایی و نیز عنوان پایان‌نامه‌ها و موضوع کتاب‌ها است که هریک گویای بخشی از شخصیت افراد است. استفاده از مدرک برای معرفی، اختصاصی به عصر جدید ندارد. اجازه اجتهاد یا اجازه نقل حدیث در مدارس علمیه قدیم یک نوع مدرک تحصیلی کارآمد برای معرفی افراد به جامعه و جلب اعتماد آنان بوده است. لباس روحانیت نیز نوعی مدرک است که اصل هویت صنفی طلبه را به جامعه معرفی و اثبات می‌کند. تقریظ‌هایی که علمای بزرگ در ابتدای آثار شاگردان خود می‌نوشتند و در آن به معرفی مؤلف و اثر او می‌پرداختند نوع دیگری از مدرک بوده است. روشن است که اگر حقیقتی وجود نداشته باشد ارائه مدرک برای آن، گونه‌ای جعل و فریب است. یعنی مدرک ارزش بالذات ندارد و ارزش آن به تبع ارزش حقیقت آن است. وجود مدرک در وجود آن حقیقت هضم می‌شود و تو گویی مدرک همان حقیقت در لباسی دیگر است. مدرک وجود اعتباری و قراردادی یک حقیقت خارجی است که نمی‌توان اصل آنرا به سادگی بروز داد اما آن را به کمک نشانه‌های قراردادی و اعتباری می‌توان تداعی کرد و نمایاند. طلبه باید اصالتا به دنبال خدمت به دین باشد و تمام هم و غم خود را برای افزایش مهارت و دانش مرتبط با آن به کار گیرد. اما پس از به دست آوردن مهارت لازم و توانایی واقعی خدمت، لازم است در مقام اثبات نیز موجه شمرده شود. زیرا گاهی توانایی واقعی وجود دارد اما مقدمات ضروری دیگری که ارائه خدمت بدان وابسته است مفقود است. مثلا کسی ممکن است هنر رانندگی را آموخته باشد و با تمرین فراوان مهارت کافی به‌دست آورده باشد اما به جهت نداشتن گواهی‌نامه اجازه استفاده از این مهارت و میدان و فرصت بهره‌گیری از این توانایی را نداشته باشد. بدین ترتیب ما گاهی وظیفه داریم خود را به جامعه بشناسانیم و آمادگی خود را برای انجام برخی از خدمات اجتماعی اعلام داریم. بنابراین اگر به کسی گفته می‌شود که برای گرفتن گواهی‌نامه اقدام کند به این معنی است که برای کسب مهارت رانندگی اقدام کند نه اینکه تنها مدرک بدون حقیقت و پشتوانه‌ای فراهم آورد. از آنجا که تلاش برای گرفتن مدرک نوعاً با تلاش برای کسب مهارت ملازمه دارد این توصیه بجا است. گاهی نیز به جهت ارتباط وثیق میان مهارت و عمل (تمرین) در میدان عمل مهارت انسان افزایش می‌یابد. اما شکی نیست که برای انجام یک کار خصوصا کارهای بزرگ حد نصابی از مهارت و دانش که در فضای آموزش حاصل می‌شود نیاز است که این تجربه و مهارت با گذر زمان و به‌کار‌گیری آن افزوده می‌شود.
مدرک‌گرایی ـ مانند دنیاگرایی ـ به معنی اصالت قائل شدن برای مدرک و تلاش مستقل برای اخذ آن حتی بدون تحصیل مهارت‌ها و شرایطِ لازم است. داشتن مدرک هیچ افتخاری نیست. جز کودکان و نوآموزان کسی با داشتن گواهی‌نامه رانندگی، فخر بر دیگران نمی‌فروشد و احساس بزرگی نمی‌کند، بلکه این گواهی‌نامه را زمینه‌ای برای استفاده شخصی خود و خدمت اجتماعی می‌داند. اگر طلبه به هدف خدمت به کاروان وحی و نصرت دین خدا جهاد علمی داشته و به توان‌‌مندی لازم دست یافته باشد، اخذ نشانی که دلالت بر این توانایی کند نه هیچ اشکالی دارد، و نه هیچ افتخاری به شمار می‌رود. آیا بدون مدرک، خدمت به دین خدا امکان‌پذیر نیست؟ هرگز نمی‌توان چنین ادعایی کرد؛ اما بی‌واهمه می‌توان گفت که داشتن مدرک ـ اگر بر اساس حقیقتی باشد ـ گستره و تأثیر خدمت را افزایش می‌دهد و رنج برخی فعالیت‌های زائد را از دوش ما بر می‌دارد. به بیان دیگر برخی از رسالت‌های طلبه بدون هیچ گونه مدرک تحصیلی قابل انجام است. البته هرچه طلبه شناخته شده‌تر باشد و توانسته باشد مخاطب بیشتری برای خود جمع کند اثر کار او بیشتر است. بنابراین برخی از رسالت‌های بزرگ را جز با داشتن اعتبار اجتماعی بالا نمی‌توان انجام داد. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه279، آیات 103 تا 110 🗓1399/08/15 🌺 @nedaye_tahzib