eitaa logo
ندای تهذیب
7.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
934 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
مجموعه پوسترهای نمایشگاهی در نماز، نماز اول وقت شماره15 🌸 @nedaye_tahzib 🌾 tahzib-howzeh.com
🔹تربیت دینی فرزندان / بهره‌گیری از نیروی محبت👇🏿👇🏿🔹 شماره 2 نقش «محبت» را نمی توان نادیده گرفت. عشق و علاقه، هم قوام بخش زندگی است، هم جهت دهندۀ تلاش ها و هم ایجادکنندۀ انگیزه و رغبت. هم دربزرگ سالان چنین است، هم در جوانان و کودکان. ازاین رو، در تربیت دینی کودکان می توان با معرفی الگوهای شایسته، هم حسّ قهرمان دوستی و الگوگرایی آنان را تأمین کرد و هم به طور غیرمستقیم آنان را در مسیر ارزش های اخلاقی و کمالات انسانی قرار داد. یکی از این مجموعه الگوها و قهرمان ها اهل بیت اند. خاندان پاک پیامبر چرا نباید به صورت الگو و نمونه در جهات علمی، اخلاقی، سیاسی، عاطفی، جهاد، صبر، ایثار و نوع دوستی، برای بچه های ما مطرح باشند؟ مگر از قهرمان های دیگر چه کم دارند؟ حضرت رسول صلی الله علیه واله در کلامی توصیه فرموده اند که فرزندانتان را با محبّت من و محبت خاندان من و با عشق به قرآن، تربیت و ادب کنید: «اَدبّوا أولادَکم عَلی حُبّی و حُبّ اهلِ بیتی وَ القرآنِ.»(احقاق الحق، ج18، ص498) در عمل به این سفارش نبوی چه کرده ایم؟ راه و روش آن چیست؟ چگونه می توان فرزندانی تربیت کرد که دوستدار خاندان رسالت و شیفتۀ اهل بیت باشند و از این دلدادگی و علاقه، در بهسازی اخلاقی و رفتاری خویش سود ببرند؟(در این زمینه به کتاب عشق برتر از جواد محدثی مراجعه کنید) باز هم حدیثی زیبا، این بار از امام صادق علیه السلام : «رحمت خدا بر کسی که ما را در نظر مردم محبوب گردانَد؛ نه آن که منفور سازد.» «رَحِم اللّهُ عَبدا حَبَّبَنا إلَی النّاس وَ لَمْ یبَّغِضُنا إلیهم.»(بحارالانوار، ج75، ص348) نقل کرده اند که هرکس با پیامبر خدا صلی الله علیه واله از روی معرفت و شناخت، نشست و برخاست می کرد، محبت وی در دلش می افتاد. این، نشان دهندۀ تأثیر معرفت در پیدایش محبت است. محبت، گاهی از مرحلۀ سطحی و ساده شروع می شود و به تدریج، عمیق تر و جدّی تر و ریشه دارتر و آگاهانه تر می شود. پس، باید اهل بیت علیهم السلام را به کودکان شناساند. گرچه نظام آموزشی و مدرسه و معلم و صداوسیما و مطبوعات و... این وظیفه را دارند، پدر و مادر هم بدون وظیفه نیستند. البته که شرط این توانایی بر شناساندن، شناختن است و هرچه والدین، شناخت بیشتری از اولیای الهی و خاندان عصمت داشته باشند، بهتر می توانند آن معرفت را منتقل سازند. (اقتباس از کتاب: تربیت دینی فرزندان؛ نویسنده جواد محدثی) 🌸 @nedaye_tahzib 🌾 tahzib-howzeh.com
🔹فرق تربیت دینی با غیر دین (قسمت اول)👇🏿👇🏿🔹 دین بیدار کننده اعماق درونی انسان است. دین چیزی را روی دوش انسان سوار نمی کند. دین حرکت زندگی انسان را سامان می دهد. حرکات و سکنات انسان را با ریتم خودش سامان میدهد و این ریتم آنقدر زیباست که انسان از قرار دادن خودش در اختیار دین لذت می برد. تربیت دینی یعنی انسان بگونه ای روی خودش و یا دیگران تاثیر بگذارد که دین برنامه ای برای خود شکوفایی داده است. بهار با درخت یک تربیت دینی می کند. کاری میکند سیب ها و شکوفه ها از دل درخت بیرون بیاید. ولی تربیت در غرب مثل برخوردی است که با درخت کریسمس می کنند. تو بیجا کردی که الان موقع جشن من است گل ندادی، من این گل را به تو آویزان می کنم و جبری در آن هست. دین یعنی خود شکوفایی و تربیت یعنی کمک به رشد انسانها و تربیت دینی یعنی کمک به خود شکوفایی انسان. اگر کسی غیر دینی عمل کرد، خودش را نشناخته و دارد دیگری می شود، دیگران میشود. تحمیل ها را می پذیرد و دیگر خودش نیست. ادامه دارد... 🌸 @nedaye_tahzib 🌾 tahzib-howzeh.com
Panahian-Clip-PoshtemoonGarme-128k.mp3
1.48M
تربیت فرزند / پشتمون گرمه پدر و مادری که می‌آیند تو خانه و می‌روند تو گرفتاری‌هایشان غرق می‌شوند و ناراحت هستند و چه بکنیم و آرامش‌شان به‌هم ریخته، تو خانه می‌خواهند راحت باشند دیگر، راحت ناراحتی‌ها را ابراز می‌کنند و درب داغون هستند، دارند بیانیه تو خانه صادر می‌کنند ایمان خبری نیست ها! اینها دارند بچۀ‌شان را بی‌ایمان می‌کنند. اگر شما واقعاً خدا داری، امام زمان داری، خب این مشکل جزو مشکلات حساب‌شده‌ای است که شاید به شما رسیده یک طرحی پشت سرش هست، حکمتی هست، برکت دیگری از جایی گشوده می‌شود. آرام باش. مگر شما بابا خودت صاحب نداری؟ چرا من صاحب دارم. پس چرا اینقدر به‌هم ریخته هستی؟ ما باید آرامش خودمان را همیشه حفظ بکنیم، بچه‌های ما باور نکنند اصلاً ماها به‌هم می‌ریزیم. برای چی به‌هم می‌ریزیم؟ ما که صاحب داریم، ما که اینقدر آقای مهربانی داریم. مجری: پشتمان گرم است. بله، همیشه این آرامش را داشته باشیم. خداوند متعال با ما هست، اصلاً ما را ول نمی‌کند. ما مال او هستیم؛ مگر می‌تواند ما را رها کند؟ رها نمی‌کند ما را. آن‌وقت ببینید یک انسانی که با خداست دیگر تنها نیست، دیگر وحشت‌زده نیست، دیگر نگران نیست، دیگر غمگین نیست. بعد بچه بالاخره سر در می‌آورد این آرامش ما برای چیه. به این شیوه ایمان را به بچه‌هایمان آموزش دادیم. با نشان دادن ثمرۀ ایمان، ایمان را آموزش دادیم. 🌸 @nedaye_tahzib 🌾 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 50 موضوع: 🌷نقش تکرار آموخته‏ ها در فرایند تحصیل /قسمت دوم🌷 فوائد مرور تکرار و دوره مطالب چند اثر مهم دارد: ب)یادسپاری مطالب: پس از درک کامل پیام، برای به خاطر نگهداشتن آن نیز باید آن را تکرار نمود و بدون تکرار، ثبت آموخته‏ها در ذهن امکان‏پذیر نیست. ج)ایجاد باور راسخ و تصدیق: تکرار و مرورِ یک گزاره، به تدریج آن را در ذهن، استوار نموده و اعتقاد راسخ به آن تولید می‏نماید. حتی مطالب غیرواقعی و بدون برهان را هم با مرور و تکرار می‏توان القا نمود. برای گسترش یک شایعه یا دروغ بزرگ کافی است آن را به بیان‏های مختلف تکرار نمود تا به صورت خبر متواتر تلقی شود. راز تأثیر تبلیغات بر اذهان نیز همین است. به جهت همین ویژگی توصیه می‏شود که در انتخاب مجاری سالم علمی و مباحث مطمئن نظری از ابتدا دقت کافی به عمل آوریم. هر کتابی را نخوانیم و به هر سخنی گوش نسپاریم. قال الباقرعلیه السلام: مَن أصغی إلی ناطقٍ فَقَد عَبَدَه فَإن کانَ الناطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَد عَبَد اللَّهَ وَ إن کانَ النّاطِقُ ینطِقُ عَن لِسانِ إبلیسِ فَقَد عَبَدَ إبلیسَ ( الکافي , جلد۶ , صفحه۴۳۴ ، الجزء السادس بَابُ اَلْغِنَاءِ ) هر کس به گوینده‏ای گوش فرا دهد و تمایل یابد او را پرستیده است پس اگر او از خدا سخن گوید خدا را پرستیده و اگر از زبان شیطان سخن گوید شیطان را پرستیده است. هر بار مطالعه، به تشکیل یک بنای علمی در صفحه ذهن ما یک قدم یاری می‏رساند و هیچ‏گاه اثر آن از بین نمی‏رود ـ هر چند به کلی فراموش شود ـ این مطالعه اگر به چند مشابه خود ضمیمه گردد، یک ساختار کامل علمی را تشکیل می‏دهد که به زودی فرو نمی‏ریزد و محو نمی‏شود. لذا نه می‏توان توقع داشت که با یک بار مطالعه به نتیجه کامل دست یابیم و نه شایسته است به بهانه اینکه مطالعه ما اثری ندارد، از آن چشم‏پوشی کنیم. هر بار مطالعه، فقط به اندازه یک بار مطالعه اثر دارد و نه بیشتر؛ اما اثر آن حتمی و مسلم است. 🌸 @nedaye_tahzib 🌾 tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه285، آیات 28 تا 38 🗓1399/08/21 🌻 @nedaye_tahzib
285.mp3
488.7K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه285 🗓1399/08/21 🌻@nedaye_tahzib
211.pdf
109.4K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ عوامل غفلت و دوری از یاد خدا ✏️3. دفسق 🗓1399/08/21 🌻 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی قنوت دل 🔸موضوع: اهمیت قضای نماز شب شماره12 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
شماره 7 🌷زندگی در پرتو اخلاق »»»» بهداشت اخلاق / قسمت دوم🌷 2- اصلاح محیط محیطهای آلوده- مخصوصاً محیطی که در آن تظاهر به گناه و فساد اخلاق زیاد است- خطر ابتلای به مفاسد اخلاقی را افزایش می دهد و این یک حقیقت غیر قابل انکار است، لذا یکی از اقداماتی که جنبه بهداشت اخلاق دارد مبارزه با مفاسد محیط و جلوگیری از تظاهر به گناه و فساد است. اصولًا یکی از مهمترین موانع آلودگی به گناه و فساد اخلاق، اهمیت و عظمت فساد و گناه در نظر انسان و نفرت از آن است. تظاهر به مفاسد اخلاقی و گناهان اهمیت آن را در نظرها کم می کند و از نفرت آن می کاهد و روح را برای پذیرفتن آن آماده می سازد. و لذا در اسلام برای تجدید اهمیت گناه در نظرها، دستور داده شده مجازات در حضور جمعیت و در ملأ عام انجام گردد: (وَلْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ)(سوره نور( 24) آیه 2) مجازات آن دو (زن و مرد زناکار) را باید جمعی از مؤمنان مشاهده کنند. تا به این وسیله اهمیت گناه در نظرها تجدید شود، و این سدی که شکسته شده بود ترمیم گردد. اسلام برای تجاهر به گناه و فساد اهمیت فراوانی قائل شده و پرده دری و تجاهر به فسق را موجب هتک احترام شخص قرار داده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «اذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَهَ لَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 604) هنگامی که گنه کار تجاهر به گناه کند احترام او سلب می شود. امام باقر علیه السلام می فرماید: «ثَلاثَهٌ لَیْسَ لَهُمْ حُرْمَهٌ: صاحِبُ هَویً مُبْتَدِعٍ وَ الْامامُ الْجائِرُ و الْفاسِقُ الْمُعْلِنُ بِالْفِسْقِ»(همان مدرک، صفحه 605) سه کس احترام ندارند: بدعت گزار، پیشوای ظالم و گنه کار متظاهر به گناه. حتی نقل مطالب مربوط به فساد و فحشا که موجب آلودگی فکر و آمادگی محیط برای پذیرش فساد می شود از نظر اسلام ممنوع می باشد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «مَنْ سَمِعَ فاحِشَهً فَافْشاها کانَ کَمَنْ اتاها، وَمَنْ سَمِعَ خَیْراً فَافْشاهُ کانَ کَمَنْ عَمِلَهُ»(حرّ عاملی، وسائل الشیعه 8/ 609.) کسی که کار زشتی را بشنود و آن را فاش سازد همچون کسی است که آن را انجام داده و کسی که کار نیکی را بشنود و فاش سازد همچون کسی است که آن را بجا آورده است. خلاصه، اصلاح محیطهای آلوده و مسموم و جلوگیری از نشر فساد و تظاهر به آن، یکی از وسایل پیشگیری از انحرافات اخلاقی است و بدون آن کمتر ممکن است انسان موفق به اصلاح کامل اخلاقی خود یا دیگران گردد. و همانطور که برای مبارزه با بیماریهای جسمی باید مراکز آلوده به میکرب را از بین برد و محیط زندگی را پاک کرد و از آلودگی هوا، آب و غذا و امثال آن جلوگیری نمود؛ باید محیط زندگی اجتماعی را از آلودگی به وسایل انحراف اخلاق پاک کرد. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران: آیت الله مشکینی "اصلاح برادر دینی" انسان باید با همه کسانی که با او انس دارند در مبارزه باشد و توجه به این نکته بسیار چالب است. این مبارزه شامل پدر، مادر، فرزند، همسر، هم‌درس و ... می‌باشد. منتها این جهاد یک نوع جهاد رفاقتی است. جهادی سرد و با ملایمت می‌باشد. یعنی باید پیوسته با خلاف آداب، خلاف اخلاق و انحرافات این انیس مبارزه کند. در روایات داریم که اگر مدتی با کسی رفیق بودید و انعکاسی از او در افعال خودت ندیدی (اگر افعال نیک داری تشویقت کند و موجب ترقی تو شود و اگر افعال زشت داری تو را نهی کند و مانعت باشد) او انسان نیست و لایق مصاحبت نیست. انسان باید به دنبال تکمیل خود و دیگران باشد و چه بسیار رفیقی که رفیق خود را به ملأ اعلی برده است. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 7 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت دوم) : 👇🏿👇🏿 1️⃣ السعاده و الاسعاد فی السیره الانسانیه: ابوالحسن عامری نیشابوری ، م 381ه.ق مجتبی مینوی که نوشتن مقدمه ، فهرستها و تصحیح این کتاب را به عهده داشته است ، درباره آن چنین می‌نویسد: [ کتاب السعاده والاسعاد، که دراین مجلد تقدیم می شود مشتمل براصول اخلاق و تدابیر عملی است ، که در حیات دنیا،از برای سعید شدن و سعید کردن ضروری شناخته است .این اصول و تدابیر را مولف کتاب ،از ترجمه‌های عربی مولفات ارسطو و سایر فلاسفه یونان استخراج کرده و با نکات و تعلیمات واندرزها و دستورها و حکایاتی که در کتب ایران و هند و عرب یافته است و مناسب و موید گفته های یونانیان تشخیص داده است در آمیخته و کتابی در سیرت و اخلاق انسانی و قوانین سیاست و اصول تربیت و تدبیر منزل ،از آن ترتیب داده است] عامری ، در سالهای میان وفات فارابی و درخشش ابن سینا، مقام ریاست فیلسوفان مسلمان را داشت و در هماهنگی فلسفه یونانی با شریعت اسلام ، کوشش فراوانی را به کار بست و دست به نگارش کتابهای فراوان ، در بحثهای گوناگون فلسفی زد. با بررسی و چینشی در خور تحسین به مسائل اخلاقی پرداخت ، و با مدد گرفتن فراوان از گفتار حکم، و گاهی از روایات ، در تبیین مطالب اخلاقی کوشید. ترتیب کتاب ، بدین گونه است که نخست ، با تقسیم کردن سعادت به [ انسیه] (بدنیه ،النفس البهیمیه ،الشهوانیه و ...) و [ عقلیه] ( النفس الناطقه النظریه ) و راههای به دست آوردن هر یک ، نخستین بخش کتاب آغاز می شود. سپس به بحث از فضائل ،اقسام آن و چگونگی بهره مندی از آنها می پردازد. در بخش سوم ، پیرامون مدیریت جامعه ، شرایط وانواع هر یک ، به کاوش پرداخته و در بخش چهارم و پنجم ، درباره ریاستهای اجتماعی ، جامعه فاضله ، ریاستهای گوناگون و ویژگیهای هر یک ، بحث می کند. در بخش ششم نیز،از رهبری مردم ، و وظایف هر یک ازاقشار جامعه ، سخن می گوید. کاربرد و جایگاه پژوهش این کتاب - در باب اخلاق ، می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد، زیرا: الف : عناوین فراوان ، و ترتیب و نظم شایان توجه ، سر خط خوبی از مطالب اخلاقی و ترتیب آنها، دراختیار خواننده و پژوهنده قرار می دهد. ب : نقل بسیار زیاد اقوال و افکار حکمای یونانی و غیره و اعتبار ویژه ای که نویسنده دراین گزارش دارد منبع شایسته ای جهت پی بردن به افکار اخلاقی ایشان نیز، به شمار می آید. چنان که مینوی می نویسد: [ اغلب کتبی که ماخذ مولف بوده ، مخصوصا ترجمه های کتابهای یونانی که در دسترس حکمای اسلامی بوده است ،از میان رفته و فقط از راه تالیفاتی شبیه به این کتاب است که ما می توانیم بدانیم ،اهل فلسفه و حکمت در عالم اسلامی از چه ماخذ و منابعی حاصل فکر و تعمق فلاسفه قدیم یونان را شناخته و اقتباس کرده و مبنای اندیشه ها و نوشته های خود ساخته است] . (مقدمه السعاده والاسعاد) ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
💢 «باقیات الصالحات» یعنی کاری که شهید حاج حسن طهرانی مقدم انجام داد. توانمندی موشکی کشور را به جایی رساند که امنیتِ زمین و دریا و آسمان ایران، تا سالهای سال، تامین شد؛ حاج حسن! برایمان دعا کن، ذره‌ای مثل تو باشیم. 🌷۲۱ آبان سالروز شهادت سرلشکر شهید حاج حسن طهرانی مقدم 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 51 موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی🌷 اگر فرض کنیم طلبه برای رضای خدا و انجام وظیفه سربازی امام عصرعج، راه پرشکوه طلبگی را برگزیده و از روی آگاهی و بصیرت، تحصیل دانش‌های دینی را آغاز کرده است و به اهمیت، ضرورت و قداست علم به خوبی آشناست، نمی‏توان فرض کرد که طلبه بدون عذر موجّه، کلاس درس را ترک کند. طلبه خود را در مقابل تمام هستی مسئول می‏بیند و در انجام رسالت عظیمی که بر دوش او قرار خواهد گرفت، ذره‏ای کوتاهی روا نمی‏دارد. هر ساعت از عمر طلبه جوان، ظرف پذیرش اندوخته‏ای است که فردایی نه چندان دور، گره‏گشای معضلی بزرگ خواهد بود؛ اگر چنین باشد، چه نیازی به حضور و غیاب؟! آیا در تاریخ هزار ساله حوزه‏های علمیه، از حضور و غیاب سخنی به میان آمده است؟! مبدأ پیدایش قانون حضور و غیاب، احتمالاً فضای افزایش جمعیت طلاب و مشاهده مواردی تخلف، سهل انگاری و کاهلی بوده که ضرورت نوعی اعمال فشار برای ترمیم انگیزه حضور در کلاس را در چشم مسئولان نمایانده است. این احساس ضرورت، مولّد دستگاهی به نام حضور و غیاب شده است، وگرنه به سهولت می‏توان اعتراف کرد که قانون کنترل حضور و غیاب، قانونی خلاف اصل است و در یک فضای ایده‏آل، اصلاً نباید وجود داشته باشد. در اینجا مناسب است اندکی به بررسی مبدأ پیدایش این مسئله بپردازیم: فرض کنیم در حوزه هزار سال پیش قرار گرفته‏ایم و ناگهان براثر یک رخداد مبارک اجتماعی، جمعیت طلاب افزایش یافته است و در میان طلاب جذب شده، کسانی فاقد بصیرت و احساس مسئولیت به عرصه معرفت تخصصی دین پای می‏گذارند. این گروه، آمار قابل توجهی از بی‏مبالاتی و سهل‏انگاری را ارائه می‏دهند. در چنین شرایطی چه می‏کنیم؟ برای بررسی مسئله می‏توان این گروه را با نمونه طلبه‏های پیشین مقایسه کرد؛ آنچه میان این‏ها و آن‏ها فاصله انداخته، بصیرت و احساس مسئولیت است؛ حال اگر بتوانیم این گروه دوم را به بصیرت و احساس مسئولیت بیاراییم، مشکل حضور در کلاس درس حل خواهد شد؛ به بیان دیگر، تنها راه ترمیم انگیزه آنان استفاده از قوه قهریه نیست؛ بدون اعمال فشار هم می‏توان به همان نتیجه رسید، ولی البته با همتی فراخ‏تر و کوششی بیشتر. با فرهنگ‏سازی و فعالیت تربیتی، می‏توان پایدارترین انگیزه‏ها را در وجود اشخاص ایجاد کرد. آنچه موجب انتخاب قوه قهریه به عنوان راه حل می‏شود، یا ناتوانی ما از تربیت انسان‌ها است و یا بی‏توجهی و سستی ما؛ اگر بی‏توجهی و سستی باشد، ما نیز با همان طلبه‏ها که متخلفشان می‏شناسیم مشترک هستیم. هنر آن است که این قوه قاهره را درون وجود هر طلبه بنشانیم و محرکی داخلی در او ایجاد کنیم که پس از رهایی از نظارت ما هم به تلاش، فعالیت و جهاد علمی بپردازد؛ و البته این، راه کوتاهی نیست. نفس «حضور در کلاس درس» موضوعیت ندارد، «شعور حضور در کلاس» نیز لازم است. دستگاه تربیتی حوزه بسیار بیش از آن حساسیتی که برای حضور طلبه در کلاس درس صرف می‏نماید، باید حساسیت‏های خود را بر تربیت طلبه و ایجاد اخلاق مجاهدت علمی و عملی متمرکز کند؛ افزایش انگیزه‏های طلبگی، رسیدگی به معنویت طلاب، تبیین قداست علم آموزی، توجیه کامل فعالیت‏های علمی برای طلبه، ایجاد شور علمی، شعور علمی، غیرت علمی، ایجاد مهارت‏های دانش‏آموزی، جذاب نمودن محتوای درونی، تبدیل درس معلم به زمزمه محبت و بازگرداندن روابط استاد و شاگردی به رابطه محبّ و محبوب و جایگاه والای خویش، بخشی از راهکارهای این مهم است. ما به این جهت که نمی‏توانیم یک فرهنگ توانا ایجاد کنیم، به گسترش سیستم اداری روی آورده‏ایم و به جای تأمین محرک‏های درونی، به فعال کردن محرک‏های بیرونی پرداخته‏ایم؛ غافل از آنکه همه این فعالیت‏های حوزوی باید به پرورش نیروی کارآمدی بینجامد که با احساس مسئولیت و بصیرت خویش، رسالت‏های سنگین حوزه را به دوش کشد و بدون هراس از عوامل فشار به حرکت ادامه دهد. توجه به این نکته ضروری است که تنبیه و استفاده از فشار خارجی، تنها یکی از شیوه‏های تربیتی است؛ اگر دیدگاه اجرایی ما تنها بر روی همین شیوه، تأکید کند و از حرکت‏های مثبت برای فرهنگ‌سازی غافل شود، طلبه خوبی پرورش نخواهد یافت؛ گرچه آمار حضور در کلاس درس، روز به روز افزایش یابد. 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه286، آیات 39 تا 49 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
286.mp3
528.2K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه286 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
212.pdf
130.1K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ عوامل غفلت و دوری از یاد خدا ✏️3. آرزوهای دراز 🗓1399/08/22 🌺 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی / الگوی رفتاری علما در خانواده موضوع: مدیریت عاقلانه همراه با مهرورزی شماره17 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🌺رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با فرزندان »»» جدیت نسبت به حدود شرعی🌺 جدیت نسبت به حدود شرعی گفتیم که فرزندان حضرت امام رحمه الله از جمله دختران ایشان، در زندگی از آزادی لازم برخوردار بودند، ولی این بدان معنا نیست که این آزادی بدون قید و شرط باشد؛ چرا که آزادی مورد پذیرش امام رحمه الله، آن آزادی ای بود که در چهارچوب موازین شرعی باشد. بنابراین، مشاهده می کنیم که امام رحمه الله نسبت به این حدود جدیت و حتی در صورت لزوم، سخت گیری نیز نشان می داد. پرهیز از هر نوع گناه، پرهیز از دروغ، غیبت، تهمت، اذیت و آزار مسلمانان و مواردی از این قبیل، همیشه مورد تأکید حضرت امام رحمه الله بوده است. «همیشه ما را مقید می کردند که معصیت نکنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم. هر چه قدر در منزل بازی یا شلوغ می کردیم، هیچ ایرادی نمی گرفتند، ولی اگر می فهمیدند که کاری کرده ایم که همسایه اذیت شده، به شدت به ما اعتراض می کردند و ناراحت می شدند که «چرا این کار را کردید؟»... در منزل حق انجام هیچ گونه گناهی، از جمله غیبت، دروغ، بی احترامی به بزرگ تر و توهین به مسلمان را نداشتیم خصوصا در مورد توهین به مسلمان، حساسیت زیادی داشتند».(پا به پای آفتاب، ج 101، ص 99. خانم فریده مصطفوی) از جمله مواردی که ایشان همیشه بر آن تأکید داشت، حجاب دختران و حفظ حدود شرعی روابط با نامحرمان بوده است: «ایشان مقید بودند که ما از بچگی حجاب شرعی مان را حفظ کنیم.»(همان مدرک) «و از مسائلی که امام بیشتر به آنها توجه داشتند، محدود بودن ارتباط بین زن و مرد بود. یادم است که ده سال بیشتر نداشتم و با برادرهایم و پسر خاله ام قایم باشک بازی می کردیم؛ حجاب هم داشتم، اما امام یک روز مرا صدا کردند و گفتند: شما هیچ تفاوتی با خواهرتان ندارید، مگر او با پسرها بازی می کند که شما با پسرها بازی می کنید؟ از آن روز به بعد با پسرها بازی نکردم».(همان مدرک) ادامه دارد.... 👇🏿👇🏿👇🏿 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🌺رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با فرزندان »»» جدیت نسبت به حدود شرعی🌺 جدیت نسبت به حدود شرعی / قسمت دوم البته ناگفته نماند: الف) این سخت گیری ها همان گونه که اشاره شد، مربوط به اصول بود و در مورد فروع و مستحبات و امور مکروه به هیچ وجه این گونه نبوده است: «البته ایشان نسبت به فروعات ما را آزاد می گذاشتند. خیلی سخت نمی گرفتند، ولی راجع به اصول که خیلی به آنها مقید بودند، هیچ کس قدرت مخالفت نداشت».(پا به پای آفتاب، ج 1، ص 100.) ب) امام رحمه الله در مورد مسائل تربیتی و حفظ حدود شرعی پیش از اینکه امر و نهی زبانی داشته باشد، به گونه ای عملی، اخلاق و احکام را آموزش می داد: «کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند «انجام ندهید» و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، قهرا ما هم انجام نمی دادیم. مثلاً به ما می گفتند: «باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو می گرفتند و مشغول نماز خواندن می شدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی کردن بودیم. یک مرتبه هم نیامدند صدا کنند که: «دخترها! بایستید برای نماز. بیایید من ایستاده ام، پشت سر من یا خودتان نماز بخوانید.» ایشان تمام سال، اول اذان نماز می خواندند، ولی یک بار هم به ما نگفتند که: «الان دست از کارتان بردارید، موقع اذان است. دست از بازی بردارید و بایستید برای نماز».(همان مدرک) ج) با وجود سخت گیری نسبت به مسائل شرعی و چشم پوشی نکردن نسبت به این قبیل امور، به رعایت حقوق فرزندان نیز بسیار تأکید می کرد: «یادم است در دوران کودکی، من و دو خواهر بزرگ ترم که نه و یازده ساله بودند، علی رغم تذکر قبلی امام رحمه الله در مورد نرفتن به خانه همسایه، به آنجا رفته بودیم. خبر به گوش ایشان رسید. ایشان برای تنبیه خواهر بزرگ ترم ترکه ای را برداشتند و برای ترساندن او آن را به دیوار زدند که ترکه شکست و چوب شکسته به پای خواهرم اصابت کرد و بعد از مدتی محل اصابت غیرعمدی ترکه کبود شد. ایشان از ماجرا خبردار شدند و مقدار کبودی را دیدند و در قبال آن، «دیه» لازم را به او دادند و با ملاطفت خاصی دوباره دستور خود را تکرار کردند». (همان مدرک) 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 52 موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی / قسمت دوم🌷 برخورد قانونی شاید کوتاه‏ترین راه باشد، اما به یقین بهترین راه نیست. اینک در شرایطی که ما از آن فضای ایده‏آل فاصله داریم و شاید نتوانیم تنها با اشراف تربیتی و فرهنگ‏سازی، و بدون اعمال قوانین مکتوب و مضبوط، به آن نتایج سترگ دست یابیم، شایسته است تا آنجا که در توان داریم، رنگ برخوردهای انسان‏ساز و تحول‌آفرین را در تعامل خود با طلاب بالا ببریم و به هیچ قیمت نگذاریم که روابط مسئولان با طلبه‏ها به روابط خشک اداری منحصر شود. تلاش کنیم علی‏رغم همه محدودیت‏ها و ناسازگاری‏ها، ظرفیت تربیتی دین را فعال کنیم و با کوششی مضاعف، فرهنگ علم‏آموزی و طلبه‏پروری را در حوزه برپا نگاه داریم. تلاش کنیم به جای گسترش روابط حقوقی، انتظامی و قانونی، روابط تربیتی را تجربه کنیم و نیروهای ارزشمند اداری خویش را به جای گماشتن در جایگاهِ یک مجری سخت‏گیر و قانون محور، در جایگاه یک سرپرستِ سخت‏کوش بنشانیم که با رسیدگی دلسوزانه، به تربیت طلاب می‏پردازد و باالتزام عملی خویش، روح احساس مسئولیت و وجدان کاری را در او می‏دمد. اگر بهره زمانی خویش را خوب مدیریت کنیم، شاید فرصتی پیش بیاید تا به جای احضار طلبه به دفتر حضور و غیاب مدرسه برای ساعتی غیبت، ما به او سرکشی کنیم و از او سراغ بگیریم. در یک فضای سرشار از انس و صمیمیت، از مشکلات او مطلع شویم و بصیرت و آگاهی لازم برای طلبگی را در وجود او بیفزاییم. به نظر می‏رسد «قانون» چنان امر مشکل‏گشایی و چاره‏اندیشی را به دست گرفته که فضایی برای شیوه‏های جایگزین نگذارده است و راه‏های «قانونی»، چنان فکر چاره‏اندیشان را تصاحب کرده که کمتر اندیشه‏ای به سراغ تولید تدابیر تربیتی می‏رود. شاید در فضای غیبت قانون، فرصتی برای تحرک شیوه‏های تربیتی باز شود. با اِعمال قانون، وضعیت امور سامان‌یافته و متعادل به نظر می‏رسد؛ صورت مسئله پنهان می‏شود و شهر چنان امن و امان می‏نماید که حساسیت‏های اصلی مورد غفلت واقع می‏شود. آیا سزاوار نیست، به جای آنکه اهرمی برای تحت فشار قراردادن طلبه بسازیم تا درکلاس درس حضور یابد، اهرمی برای خود بتراشیم تا در امر فرهنگ‏سازی و طلبه‏پروری بیشتر کوشش کنیم؟ 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com