eitaa logo
ندای تهذیب
7.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
916 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 اداره اخلاق @Bahoosh593 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ❇️ شماره 1 ————————— 🌸اهمیت انتخاب الگو در نظام تربیتی اسلام (قسمت اول)🌸 خداوند متعال امکانات لازم را در دنیا به گونه ای در اختیار بشر قرارداده که انسان قادر است جهان درون و برون خویش را به شایستگی بشناسد و شرایط مساعد و مناسب برای زندگی و بقای خود را شناسایی و فراهم کند، و چنانچه در این کار تعلل ورزد و استعدادهای خود را کشف نکند، مسلماً نمی تواند در جهت باروری آن برنامه ریزی کند؛ و در نتیجه، زندگی پرمشقت و رنج آوری خواهد داشت. مهمترین و کاربردی ترین نوع شناخت و یادگیری در همه دوران زندگی، «سرمشق گیری و الگوپذیری» است. انسان با انتخاب الگو یا سرمشق، به تقلید رفتار او می پردازد. علاوه بر الگوهای زنده، که محیط تربیتی مساعد را ایجاد می کنند، اسوه های اخلاقی و انسانی گذشته، موجب حیات مجدد انسان شده و نقش عظیمی در سازندگی وی ایفا می کنند. ترسیم چهره دقیق و کاربردی و در عین حال، محبوب و دوست داشتنی اسوه ها برای همگان می تواند جای خالی الگوهای مورد نیاز را در محیط و ذهن و روحشان پرکند تا بتوانند به تدریج با آنان همانندسازی کنند. قرآن کریم برای تزکیه و تربیت نفسانی بشر الگوهای ارزشمندی را که در صفات برجسته انسانی ممتاز بودند، معرفی می کند و این، یکی از روشهای تربیتی آن است. به تعبیر دیگر، اگر قرآن به توحید و عدالت و صداقت و صبر و تحمل و اخلاص و دیگر صفات نیک و عقاید حسنه دعوت می نماید؛ قبل از آن، افرادی را که در این صفات و خصال برتر و بهتر از همه بودند، به جامعه انسانیت معرفی می کند. یعنی به جای ذکر صفت، موصوف را معرفی می کند. «نقش الگوهای عملی در تربیت» در قرآن کریم به عنوان یکی از مهم ترین شیوه های تربیتی مطرح شده است. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
❇️ ❇️ شماره 2 ————————— 🌸اهمیت انتخاب الگو در نظام تربیتی اسلام (قسمت دوم)🌸 واژه «الگو» معادل و مترادف واژه «اسوه» در زبان عربی است. هر دو واژه «الگو و اسوه» را می توان هم به نمونه های انسانی اطلاق نمود و هم به شیوه و طرز عمل؛ یعنی می توان گفت: فلان فرد، اسوه یا الگوی سخاوت است و نیز می توان گفت: سخاوت، الگو و اسوه نیکویی است. منظور از الگو، نمونه عینی و مشهود یک اندیشه و عمل در جنبه های گوناگون است که دیگران برای رسیدن به کمال، از آن پیروی می کنند. ناگفته نماند واژه های امام، اسوه، قدوه، هادی، دلیل، حجت، مدل، نمونه، مثال و سرمشق که در متون اسلامی یا رشته تعلیم و تربیت و روان شناسی به کار می روند، تقریبا به معنای الگو، شبیهند. منظور ما از الگو؛ نمونه ای است که در برابر چشمان قرار دارد و آدمی بدون استفاده از لغات و کلمات از او چیز می آموزد و یا می توان گفت الگو عبارتست از قاعده و دستوری مجسم ولی غیر مستقیم که آدمی آگاهانه و یا ناخود آگاه از آن تقلید می کند . ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
❇️ ❇️ شماره 3 ————————— تقلید از آنجا که الگوشناسی و الگوگزینی همواره با تقلید همراه است، باید با مفهوم تقلید نیز آشنا شویم. مراد از تقلید، پیروی کردن و همانندسازی با دیگران است.(1) در برخی کتاب های روان شناسی،تقلید این گونه تعریف شده است: «تولید مجدد و فعال کیفیت و خصوصیات ادراک شده رفتار موجود دیگر.»(2) در متون اسلامی نیز واژه های تبعیت، اقتدا، اطاعت، انقیاد و امتثال، بیشتر در معانی نزدیک به معنای تقلید به کار می روند. به باور گروهی از روان شناسان، تقلید و الگوپذیری به معنای عام دارای سه مرحله است: یک _ محاکات (تقلید ناآگاهانه که از تولد تا دوسالگی است) تقلید ناآگاهانه و بدون هرگونه اندیشه و تشخیص را محاکات گویند. برای مثال، وقتی کودک چند ماه اطرافیان خود را خندان ببیند، بدون اینکه خنده آنان را تفسیر کرده باشد، با تقلید ناآگاهانه از آنان می خندد. دو _ تقلید به معنی خاص (تقلید نیمه آگاهانه که از 2 تا 7 سالگی است) این نوع تقلید، الگوبرداری نیمه آگاهانه از رفتار دیگران است. در این تقلید بچه گانه، عنصر آگاهی و هدف داری وجود دارد، ولی با حضوری کم رنگ و اندک. برای نمونه، کودک سه ساله ای تنها برای شبیه سازی خود با اطرافیان، از رفتار ایشان تقلید می کند، بدون آنکه قصد و هدف آن رفتار را درک کرده باشد. سه _ اقتباس (تقلید آگاهانه که از 7 سالگی به بعد است) تکرار رفتار دیگری با آگاهی کافی از کار او را اقتباس گویند. این نوع تقلید، عالی ترین مرتبه تقلید است و کاملاً آگاهانه و هدف دار و از روی علم و قصد صورت می گیرد. همانند نوجوان یا جوانی که از میان رفتارهای اطرافیان، آن را که بهتر می یابد، برمی گزیند و برای این گزینش، دلیل هم می آورد.(3) این نوع تقلید که بیشتر به جوانان و بزرگسالان مربوط است، در امور اعتباری و آداب و رسوم و با هدف هم خوانی با محیط و هم رنگ شدن با دیگران رخ می دهد. قهرمان گرایی، یکی از جلوه های روانی است که در سرشت اولیه بشر به ویژه جوانان نهاده شده است. بشر همواره گم شده ای را جست وجو می کند؛ قهرمانیِ پرشکوه و جلال و پیشوایی در خور ستایش. اصولاً قهرمان جویی را یکی از اعتبارهای اصیل روانی انسان دانسته اند که به طور مستقیم، زاییده نیاز انسان به رهبری است. جوان همواره در پی آفرینش قهرمان است. پس حتی اگر به آن دست نیابد، در عالم رؤیا، چنان قهرمانی را الگوی رفتار خویش قرار می دهد و از اندیشه، رفتار، گفتار و شیوه پوشش وی الهام می گیرد. پی نوشت: 1.. در متون اسلامی افزون بر واژه تقلید، واژه های «تشبیه» و «مشاکله» نیز به معنای همانند سازی به کار رفته است 2.. محمود منصور، روان شناسی ژنتیک: تحول روانی از کودکی تا پیری، ص 249 3.. محمدتقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن صص 212 و 213 ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
❇️ ❇️ شماره 4 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها از نظر تاریخی، گابریل تارد، بیش از دیگر اندیشمندان، مفهوم تقلید را در زمینه روان شناسی اجتماعی به کار برده است. به باور وی، «تقلید، یک واقعه اجتماعی اساسی است و قوانینی وجود دارد که طبیعت و اثر تقلید را تشریح و توصیف می کنند. تحول اجتماعی نیز از این نظر ممکن است که افراد از آنچه تازه و خیره کننده است، تقلید کنند؛ یعنی جامعه بدون تقلید قابل تصور نیست».(روان شناسی اجتماعی، ج 2، ص 494.) جامعه بدون تقلید از این نظر قابل تصور نیست که افراد جامعه نیازمندی هایی دارند که برای برآوردن بخش زیادی از آنها باید به کارشناسان رشته های گوناگون روی آورند. بدیهی است هیچ یک از انسان ها نمی توانند در همه رشته ها به تخصص و مهارت دست یابند و از تقلید بی نیاز شوند. علامه طباطبایی رحمه الله با توجه به ضرورت و نیاز زندگی اجتماعی به تقلید و پیروی انسان های نامتخصص از کارشناسان می گوید: «کسی که می پندارد در زندگی خود زیر بار تقلید نرفته و نخواهد رفت، با یک پندار دروغین و خنده دار، خود را فریب می دهد».(سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله، مقاله «اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه» در کتاب مرجعیت و روحانیت، ص 20.) اکنون پرسش مهم این است که چرا انسان به تقلید و الگوپذیری نیازمند است؟ چرا جوانان بیش از دیگران چنین نیازی را احساس می کنند؟ نخستین پاسخی که به نظر می رسد، این است که ویژگی کمال گرایی آدمی، او را از درون به حرکت وا می دارد تا خود را به کسانی که مظهر کمال اخلاقی هستند، نزدیک و صفات آنها را اقتباس کند. از سوی دیگر، زندگی دربردارنده قواعدی است که جوانان می خواهند آنها را بیاموزند و از بهترین رفتارها پیروی کنند تا بتوانند به شخصیت مرد یا زن کامل دست یابند.(محمدرضا شرفی، جوان و نیروی چهارم زندگی، تهران، انتشارات سروش، 1379، چ 1، ص 23.) جوان تحت تأثیر حس کمال جویی که در فطرت و سرشت او نهفته است، به پیروی از انسان هایی راضی می شود که درجه های بیشتری از کمال را پشت سر نهاده و وجود خویش را به فضایل و صفات پسندیده بیشتری آراسته اند. انسان در هر سنی به ویژه جوانی، کمال گرا و ترقی خواه است. بنابراین، به عواملی که سبب رشد و شکوفایی این ویژگی شوند، اهمیت می دهد. از مهم ترین این عوامل، الگوها و قهرمانانی هستند که مراحلی از کمال و منزلگاه هایی از جاده رشد را پیموده باشند؛ چون با توجه به همسانی نسبی امکانات و استعدادهای افراد مختلف، انسان می داند که در او نیز امکان دست یابی به آن درجه ها وجود دارد. پس قدم در راه آنها می نهد و به پیش می رود.(نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص 59.) ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
❇️❇️ شماره 5 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت دوم) همان گونه که اگر وسایلی همچون متر، ترازو، عدد، ساعت و دماسنج را از اجتماع انسانی بگیرند، زندگی، دشوار و رنج آور می شود و انسان ها در عادی ترین مسائل زندگی سرگردان خواهند شد. همچنین اگر الگوهای انسانی مناسب برای افراد بشر وجود نداشته باشد، جامعه در ابهام و سرگردانی به سر خواهد برد. در آن صورت، برای سنجش میزان رشد شجاعت، ترس، سخاوت، انصاف، عدالت، علم، فضیلت، تقوا و دیگر صفات عالی و دانی چه باید کرد؟(3) بنابراین، باید الگوهای کامل انسانی وجود داشته باشد تا بتوان بر اساس آنها درباره رفتار انسان داوری کرد. چنین الگوها و اسوه های انسانی، همچون پیامبران، ائمه و اولیای الهی در طول تاریخ همواره وجود داشته و دارند. اگر انسان خود را با آنها به عنوان افرادی که به معیارهای انسانی آراسته اند، مقایسه کند، به چگونگی کار خود پی خواهد برد. ادامه دارد... 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir
❇️❇️ شماره 6 ————————— 🔅شرایط کلی الگوها حال که دانستیم تقلید و الگوپذیری، امری ضروری، مهم و سودمند است، پرسش این است که شرایط و ویژگی های یک الگوی شایسته و مطلوب چیست؟ از نظر آموزه های اسلامی، تقلید و پیروی از الگوها، شرایط ویژه ای دارد، مثل اینکه الگو باید صالح و رشید باشد. بنابراین، افراد رشد نایافته و فاسد شایستگی ندارند الگو شوند. آیه های گوناگونی در قرآن به این مطلب اشاره دارند، از جمله: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا و سُلْطانٍ مُبینٍ إِلی فِرْعُوْنَ و مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ. (هود: 97) موسی را با آیات و حجت روشن برای رسالت به سوی فرعون و اشراف قومش فرستادیم (و مردم، موسی را گذاشتند و) پیرو امر فرعون شدند. (با آنکه می دانستند) هیچ هدایت و رشدی در امر فرعون نخواهد بود. أُولئِکَ الَّذینَ هَدَی اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ. (انعام: 90) آنها (پیامبران) کسانی بودند که خدا آنان را هدایت کرد. تو (ای پیامبر) نیز به هدایت آنان اقتدا کن. وَ قالَ مُوسی ِلأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ. (اعراف: 142) موسی به برادر خود، هارون گفت: تو (پیشوای قوم و) جانشین من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو اهل فساد مباش. فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا. (انسان: 24) بر اطاعت حکم پروردگار شکیبا باش و از مردم بدکار کافرکیش هرگز اطاعت مکن. وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطًا. (کهف: 28) و از آنان که ما آنها را از یاد خود غافل کرده ایم و تابع هوای نفس خود شدند و به تبه کاری پرداختند، پیروی نکن. همان گونه که از این آیه ها برمی آید، برای الگوهای دینی که با سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه ارتباط دارند، شرایط گوناگونی آورده شده است.(برای آگاهی از این اوصاف و شرایط متعدد نک: محمدتقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بخش دهم مبحث اوصاف رهبر شایسته.) افزون بر این، برای مثال، درباره مرجعیت دینی در روایتی نقل شده است: بر عوام و انسان های نامتخصص در مسائل دینی واجب است از هر یک از مجتهدانی که نگه دار نفس خود و حافظ دین خود و مخالفت کننده با هوای نفس خود و اطاعت کننده امر مولای خویش است، تقلید کنند و این گونه افراد، همه فقیهان نیستند، بلکه بعضی از آنها هستند.(طبرسی، الاحتجاج، ص 458.) در روایت یاد شده، صلاحیت های علمی و اخلاقی(برای آگاهی از صلاحیت ها و شرایط علمی و اخلاقی مرجع تقلید دینی نک: علی اکبر ذاکری، مقاله «اعلمیّت و مرجعیت»؛ حسین شرفی، مقاله «مرجعیت و شایستگی های اخلاقی»، مجله حوزه، شماره 56 و 57 ویژه مرجعیت) و به تعبیر امروزی، دو شرط کلی «تخصص» و «تعهد» برای افراد شایسته تقلید و الگوپذیری بیان شده است ادامه دارد... 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir
❇️ ❇️ شماره 5 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت دوم) همان گونه که اگر وسایلی همچون متر، ترازو، عدد، ساعت و دماسنج را از اجتماع انسانی بگیرند، زندگی، دشوار و رنج آور می شود و انسان ها در عادی ترین مسائل زندگی سرگردان خواهند شد. همچنین اگر الگوهای انسانی مناسب برای افراد بشر وجود نداشته باشد، جامعه در ابهام و سرگردانی به سر خواهد برد. در آن صورت، برای سنجش میزان رشد شجاعت، ترس، سخاوت، انصاف، عدالت، علم، فضیلت، تقوا و دیگر صفات عالی و دانی چه باید کرد؟(نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص 73) بنابراین، باید الگوهای کامل انسانی وجود داشته باشد تا بتوان بر اساس آنها درباره رفتار انسان داوری کرد. چنین الگوها و اسوه های انسانی، همچون پیامبران، ائمه و اولیای الهی در طول تاریخ همواره وجود داشته و دارند. اگر انسان خود را با آنها به عنوان افرادی که به معیارهای انسانی آراسته اند، مقایسه کند، به چگونگی کار خود پی خواهد برد. اسوه ها و الگوها چون معیارها و ملاک ها را در اختیار آدمی می گذارند، ارزش و اهمیت دارند. با این حال، صرف وجود معیارها و ملاک ها، انسان را از وجود اسوه ها و الگوها بی نیاز نمی کند. الگو نسبت به معیارِ صرف، این برتری را دارد که تحقق معیارها را در موجود انسانی نشان می دهد. بنابراین، اگر کسی معیارها را بشناسد، این امر، او را از مزیت مشاهده تحقق آنها بی نیاز نمی کند. برای مثال، ممکن است کسی معیارهای شعر و شاعری را به خوبی خوانده و دریافته باشد، با این حال، شاگردی کردن در محضر شاعری برجسته و دیدن آن معیارها در کار و کردار وی به ویژه از منظر تعلیم و تربیت، فرصتی است که هرگز نمی توان از آن صرف نظر کرد. بر این اساس، الگوی عملی در جریان تعلیم و تربیت، جایگاهی اساسی و حذف ناشدنی دارد.(خسرو باقری، آسیب و سلامت در تربیت دینی، کتاب ششم تربیت اسلامی ویژه آسیب شناسی تربیت دینی، ص 34) ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 6 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت سوم) جایگاه اساسی الگوی عملی در مکتب های الهی که رسالت اصلی آنها تعلیم و تربیت انسان است، به قدری برجسته است که خداوند در طول تاریخ برای هدایت هر قوم و گروهی، الگویی عملی به عنوان پیامبر و امام فرستاده است تا مردم را هدایت و راهنمایی کند. عملی ترین و پیروزمندانه ترین وسیله تربیت، تربیت کردن با توجه به نمونه ای عملی و زنده است. نوشتن کتابی در موضوع تربیت آسان به نظر می رسد. همچنین ترسیم یک نقشه خیالی _ اگرچه کامل و همه جانبه باشد _ ، آسان تر است. با این حال، این نقشه تا هنگامی که به حقیقت واقعی و مصداق عینی تبدیل نشود و بیانگر رفتار و درک بشر نباشد، مرکّبی بر کاغذ و نقشه ای معلق در فضا خواهد بود و بس. پروردگار بزرگ طرح و نقشه تربیت الهی را در قرآن بیان کرده است تا بشر آن را به کار بندد و به حقیقت واقعی تبدیل کند. این گونه بود که حضرت محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت تا سرمشقی برای جهانیان باشد.(1) به گفته قرآن مجید، هر قومی، امام و هدایت گری دارد.(2) قرآن همچنین دست یابی به مقام امامت و پیشوایی و اسوه شدن را ارزش و آرمان معرفی می کند. خداوند، زبان حال انسان های آرمان خواه را این گونه نقل کرده است: وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِمامًا. (فرقان: 74) آنان افرادی هستند که هنگام دعا با خدای خود گویند: پروردگارا، ما را از جفتمان، فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای پرهیزکاران قرار ده. امام علی علیه السلام، بهترین مفسر قرآن نیز ضرورت وجود امام را چنین بیان می کند: أَلا وَ إنَّ لِکلِّ مأمُومٍ إمَاما یَقْتَدِی بِه وَ یَسْتَضِی ءُ بِنُورِ عِلْمِه.(3) همانا برای هر اقتدا کننده ای، امامی است که به آن اقتدا می کند و از نور دانش وی نورانیت می طلبد. در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام نقل شده است: ای اباحمزه! هر یک از شما اگر بخواهد چند فرسخ روی زمین راه برود، برای خودش، راهنما می خواهد، در حالی که نسبت به راه های ملکوتی آسمان جاهل تر هستی. پس در زمینه هدایت معنوی خود نیز راهنمایی بجوی.(4) طبق این روایت، نیازمندی به راهنما و الگو برای هدایت، امری ضروری است. امیرمؤمنان علی علیه السلام در روایت دیگری، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را الگو و اسوه امت معرفی می کند و به دیگران دستور پیروی از ایشان را می دهد: رسول خدا صلی الله علیه و آله حتما برای الگوی تو کافی است. پس از پیامبر پاک تر خود پیروی کن. همانا او الگوی هر فردی است که نیازمند الگو است.(5) افزون بر این می فرماید: «وَ اقْتَدُوا بِهُدی نَبیِّکُم فَإنَّه أَفْضَلُ الْهُدی؛ از هدایت پیامبرتان پیروی کنید. به درستی که هدایت او برترین هدایت است».(6) امام علی علیه السلام نیز خود جزو نخستین عمل کنندگان به این روایت است: من بسان بچه ناقه ای که به دنبال مادر خود می رود، به دنبال پیامبر می رفتم. او هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود را به من می آموخت و به من دستور می داد که از آن پیروی کنم.(7) پی نوشت: 1- محمد قطب، روش تربیتی اسلام، ترجمه: سیدمحمد مهدی جعفری، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1353، چ 2، ص 244. 2- رعد: 7: «لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» و اسراء: 71: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ». 3- نهج البلاغه، ترجمه: صبحی صالح، ص 417. 4- کلینی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، چ 4، ج 1، کتاب الحجه، باب هفتم، ح 10. 5- نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 160. 6- همان، ص 163. 7- نهج البلاغه، ترجمه: محمد عبده، چ 2، ج 2، ص 182. ادامه دارد... 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 7 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت چهارم) به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، دوران جوانی امیرمؤمنان، برای بهترین جوان های همه زمان ها، برترین الگو به شمار می رود: شما امیرالمؤمنین علیه السلام را به عنوان یک جوان 16 تا 19 ساله در مکه، یا اوایل ورود به مدینه _ که باز هم این بزرگوار، یک جوان بیست و چند ساله است _ در نظر بگیرید. در دوره های مختلف عمر این بزرگوار نگاه کنید. ببینید این جوان، حقیقتا بهترین جوان های همه زمان ها و برترین الگوست. از شهوات جوانی، لذات دنیایی، زیبایی هایی که در نظر جوان ها ارزش پیدا می کند، هیچ نمی خواهد مگر آن هدف عالی و والایی که بعثت نبی اکرم صلی الله علیه و آله به خاطر آن هدف است.(1) در روایتی از امام باقر علیه السلام، ضرورت وجود الگو در جامعه این گونه بیان شده است: ای محمد (محمد بن مسلم)! به خدا سوگند، هر فردی از این امت که بدون امام و الگویی از ناحیه خدا _ امام و الگویی که ظاهر و آشکار و عادل باشد _ صبح کند، در حال گمراهی و سرگردانی صبح کرده است و اگر در این حالتِ بدون امام و الگو بمیرد، در حال کفر و نفاق مرده است.(2) نکته مهم در این روایت، وجود کلمه «ظاهرا» است که به ضرورت وجود امام و الگویی عملی اشاره دارد که در معرض دید اقتداکنندگان باشد. اهمیت الگوسازی برای رفتارهای عملی امت تا آنجاست که پس از رحلت پیامبر اسلام، همواره امامان شیعه به این مهم توجه داشته اند. در دوران غیبت امام معصوم علیهم السلام نیز با رجوع دادن مردم به مرجع تقلید در انجام احکام دینی این ساز و کار نهادینه شده است. امام باقر علیه السلام در راستای الگوسازی برای امت اسلامی، خطاب به ابان بن تغلب که در زمینه مسائل فقهی تخصص داشت، می فرماید: در مسجد مدینه بنشین و درباره مسائل شرعی مردم فتوا بده. من دوست دارم افرادی مثل تو در میان شیعیان من دیده شوند.(3) نکته ظریف در این روایت، واژه «یُری» است که به یادگیری غیرمستقیم و مشاهده ای از الگو اشاره دارد. پی نوشت: 1.. امیرحسین بانکی پور فرد و احمد قماشچی، کودک، نوجوان و جوان از دیدگاه مقام معظم رهبری، نشر تربیت اسلامی وزارت آموزش و پرورش، 1380، چ 1، ص 117. 2.. اصول کافی، ج 1، کتاب الحجه باب فیمن دان الله عزوجل بغیر امام من الله عزوجل، ص 375، ح 2. 3.. ابی جعفر محمد بن حسن طوسی، الفهرست، قم، منشورات الشریف الرضی، ص 17. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 8 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت پنجم) در روایتی معصوم دستور می دهد که با عمل و رفتارتان الگوی دیگران باشید و آنان را به سوی حق دعوت کنید: مردم را با غیر زبان هایتان (با عمل) به سوی کار خیر فرابخوانید. پس باید دیگران ببینند که شما در انجام دادن کارهای خوب، راست گویی و پرهیزکاری کوشا هستید.(1) «در این روایت، دو روش تربیتی زبانی و روش تربیتی عملی و الگویی، طرح و روش تربیتی زبانی مستقیم، نامطلوب و روش تربیتی الگویی غیرمستقیم، مطلوب و کارآمد معرفی شده است. علت ناکارآمدی روش تربیتی زبانی مستقیم این است که چون معمولاً اغلب مربیان اعم از والدین و معلمان با روش صحیح پند و موعظه آشنا نیستند، شخصیت نوجوان و جوان را نادیده می گیرند. در نتیجه، جوان احساس حقارت و کوچکی می کند. برخی مربیان بدون اینکه توجه داشته باشند، هنگام راهنمایی و ارشاد، آنها را توبیخ و ملامت می کنند. بدیهی است ملامت و توبیخ، بر میزان لجاجت و انحراف آنان خواهد افزود؛ زیرا لازمه طبیعی ملامت ها و سرزنش ها، توسعه ویرانگری، طغیان و عصیان است. این ویرانگری شخصیت در روش تربیتی زبانی، وقتی گسترده تر خواهد بود که ارشاد در حضور دیگران و در میان جمع صورت گیرد. با توجه به همین نکته، در برخی روایت ها، نصیحت در حضور دیگران و به طور آشکار، سبب کوبندگی نصیحت شونده دانسته شده است».(2) در مقابل، در روش تربیتی عملی و الگویی، نه تنها شخصیت نوجوان و جوان نادیده گرفته نمی شود، بلکه شخصیت وی حفظ می شود. افزون بر این، روایت یاد شده، تبلیغ عملی و مشاهده ای را از دعوت و تبلیغ زبانی، مؤثرتر می داند؛ زیرا در تبلیغ عملی، مخاطب با دیدن کار نیک، ناخودآگاه به سوی آن جذب می شود. در روش تبلیغی زبانی و قولی، مربی، خود را به تربیت شونده نزدیک می کند، ولی در روش تربیت الگویی و عملی، تربیت شونده (متأسی)، ناخودآگاه، خود را به مربی (اسوه) نزدیک می کند.(3) بنابر آنچه گذشت، می توان گفت اصل امامت در شیعه بر اساس یادگیری مشاهده ای از الگوی رفتاری شکل گرفته است. بنابراین، امام به معنای پیشوا، کسی است که پیشاپیش امت حرکت می کند. به گونه ای که امت، وی را می بینند و برای الگوگیری از ارزش های عینی تجلی یافته در وی تلاش می کنند. پی نوشت: 1- اصول کافی، ج 2، کتاب الایمان و الکفر باب الصدق و الامانه، ص 105، ح 10. 2- سیداصغر ناظم زاده قمی، جلوه های حکمت گزیده موضوعی کلمات امیرالمؤمنین علی علیه السلام، قم، دفتر نشر الهادی، 1373، چ 1، ص 578؛ مجید رشیدپور، آشنایی با تعلیم و تربیت اسلامی (با تأکید بر روش ها)، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، 1372، چ 2، صص 54 و 55. 3. مجید رشیدپور، روش های تربیتی، بحث روش الگویی، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، 1370، چ 1، ص 106. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 9 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها (قسمت ششم) برخی امتیازهای روش یادگیری از الگوهای عملی مشهود بدین شرح است: 1. برخلاف آموزش نظری، یادگیری از طریق الگوی عملی بسیار سریع صورت می گیرد. 2. برخلاف آموزش نظری مرسوم که تربیت شونده به صورت مستقیم مورد خطاب و آموزش قرار می گیرد و گاه سبب وارد آمدن فشار ذهنی و روانی بر وی می شود، آموزش به شکل غیرمستقیم، بدون هیچ گونه فشار ذهنی و روانی رخ می دهد. 3.یادگیری از طریق الگوی عملی مشهود، یکی از ساده ترین راه های تربیت است. روان شناسان درباره اهمیت و ویژگی های روش یادگیری مشاهده ای از الگوهای رفتاری، مطالب جالبی دارند. برتراند راسل، در مقاله ای با عنوان «تربیت در جهانی دشوار» چنین گفته است: تصویب شد در همه دانشگاه ها و مجامعی که جوانان در آن اکثریت دارند، طرح آزادی جوانان عملی شود، به گونه ای که آنها را آزاد بگذارند و مانع تحولات فکری و روحی آنها نشوند. آن گاه پس از ده سال، نتایج را با آمارهای دقیق، مطالعه و بررسی کنند. پس از مدت یاد شده، وقتی بررسی صورت گرفت، دیدیم وضع جوان ها به شکل عجیبی درآمده است، بدین معنا که هیچ گونه هماهنگی با هنجارهای قانونی و اجتماعی ندارند. می پنداشتیم اگر آزاد گذاشته شوند، خود، راه کمال و صلاح را پیدا می کنند، ولی چنین نشد. فکر کردیم که چه کنیم؟ آخرین نظر و طرحی که تصویب شد، این بود که بدون اینکه به جوان ها بگوییم می خواهیم آنها را به فرم خاصی درآوریم، زندگی بهترین مدل ها از بزرگان اخلاق، انسانیت و افراد متفکر و دانشمندان باارزش را به صورت فیلم، نمایش تلویزیونی و عکس درآوریم یا شرح حال آنها را در کتاب های جیبی، داستان ها، سخنرانی ها و کلاس ها و مجامع گوناگون بدون هیچ گونه ابراز نظری مطرح کنیم. اعتقاد ما این است که این کار می تواند به آدم درس آدمیّت بیاموزد. با این طرح، در عین حال که به جوان چیزی نگفته ایم و او را سرکوب نکرده ایم، نمای یک انسان خوب و مورد علاقه را هم به اونشان داده ایم. اگر نمونه های عالی انسان ها را به جوان نشان دهید، او خود به خود به سمت آنها می رود و خودش را شبیه آنها می سازد. با آنان هم فکر می شود و یکسره خود را در مقابل صفات عالی آنها می بازد. (رجب علی مظلومی، دین و جوان، تهران، نشر آفاق، 1368، چ 2، صص 38 _ 41) بنابراین، روش الگویی و القای پیام به صورت غیرمستقیم از مؤثرترین روش های تربیتی است؛ چون در روش الگویی و غیرمستقیم، مخاطبان فرصت می یابند با انگیزه و تمایل قلبی به موضوع توجه کنند و بدون کمترین فشار ذهنی و روانی پذیرای پیام شوند. (غلام علی افروز، چکیده ای از روان شناسی تربیتی کاربردی، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، 1372، چ 1، ص 146.) اثری که در دیدن هست، در شنیدن نیست. درس دیدنی، درسی است جامع، همگانی و متناسب با همه حال ها و اندیشه ها که آموزش، هرگز جای گزین آن نیست. به همین سبب، به ما دستور داده اند احوال اهل بیت علیهم السلامو پیشوایان دین و کمال انسانی را برای مردم بازگو کنیم تا آنها را به تفکر واداریم. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 10 ————————— 🔅آثار مثبت الگوهای مطلوب بی شک، تقلید و پیروی از الگوهای مطلوب و شایسته، آثار مثبت گوناگونی دارد که برخی از مهم ترین آنها را می توان چنین برشمرد: 1. الگوهای شایسته، عامل محرک انسان ها به سوی کمال و تعالی هستند. 2. امکان الگوپذیری دیگران را فراهم می کند. 3. در زمینه های گوناگون، انجام کارهای سخت در زمینه های متفاوت را تسهیل می کند. 4. عامل پیش گیری از انحراف هستند. 5. وجود الگوهای شایسته در مکتب و نظام فکری اسلام، دلیل حقّانیت آموزه های آن مکتب است که پای بندی به آموزه های آن را اعلام می دارد.(نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، صص 159 _ 174) افزون بر آثار کلی یاد شده، الگوهای شایسته، آثار مثبت فراوانی برای جوانان دارند، مانند اینکه: 1. گرایش جوانان به الگوهای برجسته، افکار آنان را منظم می کند و به آنها تمرکز می بخشد. بدین گونه می توانند به خوبی بر بحران هویت که ویژگی مهم دوران جوانی است، چیره شوند؛ زیرا هم گرایی فکری زمانی پدید می آید که آدمی در پی همانند سازی با شخصیتی برتر از خود برآید. 2. الگوگرایی، نسل جوان را به تعالی روح و همت والا فرا می خواند. آشنایی با چنین الگوهایی، جوانان را به نوعی تحسین وامی دارد. پس برای دست یابی به منزلت رفیع الگوها، از هدف های محدود و زندگی روزانه فراتر می روند و به سوی نوعی حیات معقول و معنوی راه می سپرند. 3. شناخت الگوهای شایسته، سبب به کار افتادن استعدادهای راکد و ظرفیت های پراکنده جوانان می شود. حالت جذب و انجذابی که در پرتو تماس و آشنایی با الگوها به جوانان دست می دهد، چنان نیرومند است که توانایی به جریان انداختن نیروهای نهفته جوان را دارد (جوان و نیروی چهارم زندگی، ص 25؛ اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان، صص 35 _ 48) ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 11 ————————— 🔅۳. شرایط کلی الگوها حال که دانستیم تقلید و الگوپذیری، امری ضروری، مهم و سودمند است، پرسش این است که شرایط و ویژگی‌های یک الگوی شایسته و مطلوب چیست؟ از نظر آموزه‌های اسلامی، تقلید و پیروی از الگوها، شرایط ویژه ای دارد، مثل اینکه الگو باید صالح و رشید باشد. بنابراین، افراد رشد نایافته و فاسد شایستگی ندارند الگو شوند. ◀️ آیه‌های گوناگونی در قرآن به این مطلب اشاره دارند، از جمله: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا و سُلْطانٍ مُبینٍ إِلی فِرْعُوْنَ و مَلائِةِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ. (هود: ۹۷) موسی را با آیات و حجت روشن برای رسالت به سوی فرعون و اشراف قومش فرستادیم (و مردم، موسی را گذاشتند و) پیرو امر فرعون شدند. (با آنکه می‌دانستند) هیچ هدایت و رشدی در امر فرعون نخواهد بود. أُولئِکَ الَّذینَ هَدَی اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ. (انعام: ۹۰) آنها (پیامبران) کسانی بودند که خدا آنان را هدایت کرد. تو (ای پیامبر) نیز به هدایت آنان اقتدا کن. وَ قالَ مُوسی ِلأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ. (اعراف: ۱۴۲) موسی به برادر خود، هارون گفت: تو (پیشوای قوم و) جانشین من باش و راه صلاح پیش گیر و پیرو اهل فساد مباش. فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا. (انسان: ۲۴) بر اطاعت حکم پروردگار شکیبا باش و از مردم بدکار کافرکیش هرگز اطاعت مکن. وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطًا. (کهف: ۲۸) و از آنان که ما آنها را از یاد خود غافل کرده ایم و تابع هوای نفس خود شدند و به تبه کاری پرداختند، پیروی نکن. همان گونه که از این آیه‌ها برمی آید، برای الگوهای دینی که با سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه ارتباط دارند، شرایط گوناگونی آورده شده است. [۱] افزون بر این، برای مثال، درباره مرجعیت دینی در روایتی نقل شده است: بر عوام و انسان‌های نامتخصص در مسائل دینی واجب است از هر یک از مجتهدانی که نگه دار نفس خود و حافظ دین خود و مخالفت کننده با هوای نفس خود و اطاعت کننده امر مولای خویش است، تقلید کنند و این گونه افراد، همه فقیهان نیستند، بلکه بعضی از آنها هستند. [۲] در روایت یاد شده، صلاحیت‌های علمی و اخلاقی [۳] و به تعبیر امروزی، دو شرط کلی «تخصص» و «تعهد» برای افراد شایسته تقلید و الگوپذیری بیان شده است. پی نوشت: [۱]: برای آگاهی از این اوصاف و شرایط متعدد نک: محمدتقی مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، بخش دهم مبحث اوصاف رهبر شایسته. [۲]: طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۵۸. [۳]: برای آگاهی از صلاحیت‌ها و شرایط علمی و اخلاقی مرجع تقلید دینی نک: علی اکبر ذاکری، مقاله «اعلمیّت و مرجعیت»؛ حسین شرفی، مقاله «مرجعیت و شایستگی‌های اخلاقی»، مجله حوزه، شماره ۵۶ و ۵۷ ویژه مرجعیت. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 12 ————————— 🔅۳. شرایط کلی الگوها (قسمت دوم) هر قدر الگوها مطلوب تر و محبوب تر و جذاب تر باشند، میزان اثرپذیری بیشتر و پایدارتر می شود. مثلاً بچه ها، رفتار الگوهای مطلوب شان را بسیار دوست دارند و مایلند که با آنان همانند سازی کنند و رفتاری همسان رفتار الگوهای خود داشته باشند. برای نمونه، وقتی نوجوانان، الگوهای خویش را در شرایط و موقعیت های گوناگون در حال نماز خواندن می بینند، احساس خوشایندی سراسر وجودشان را فرامی گیرد و نسبت به رفتار آنها کنجکاو می شوند و با توجه به اینکه انسان فطرتی مستعد و نیازمند نیایش دارد، آنان نیز با شور و شوق و احساسی زیبا و توصیف ناپذیر، به نماز می ایستند. دیدن رفتار آموزگاران و دبیران محبوبی که بی هیچ شایبه ای، نماز را در مدرسه اقامه می کنند یا دیگر الگوهای رفتاری موفق و برجسته اجتماعی همچون: استادان دانشگاه، پزشکان، مهندسان، دانشجویان، خلبانان، ورزشکاران، شاعران، نویسندگان و هنرمندان که در مسجد، خانه، دانشگاه، بیمارستان و میدان های ورزشی به نماز می ایستند، حس کنجکاوی و همانندسازی نوجوانان را برمی انگیزد. بدین ترتیب، در آنان احساس خوشایندی نسبت به نماز به وجود می آید یا تقویت می شود (روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص 18) درباره تأثیر نقش الگوی مطلوب و محبوب در شکل گیری شخصیت انسان، سخن فراوان گفته شده است. بیان خاطره یکی از عارفان بزرگ می تواند شاهد نیکویی برای اثبات این مدعا باشد. روزی از سهل شوشتری که از عارفان بزرگ و اهل کرامت بود، پرسیدند: چگونه به این مقام و مرتبه رسیدی؟ پاسخ داد: در کودکی نزد دایی ام زندگی می کردم. برخی شب ها برای رفع حاجت از رختخواب برمی خاستم. وقتی برمی گشتم دایی ام را می دیدم که رو به قبله نشسته، عبایی به دوش کشیده و عمامه ای بر سر گذاشته و مشغول نماز خواندن است. از حالت او خوشم می آمد. شبی کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. آن گاه با خوش رویی و تبسم از من پرسید: پسر، چرا نشسته ای؟ برو بخواب. گفتم: از کار شما خوشم آمده است و می خواهم پهلوی شما بنشینم. گفت: نه، برو بخواب. رفتم و خوابیدم. شب بعد نیز از خواب بیدار شدم. دیدم باز هم دایی، مشغول نماز خواندن بود. کنارش نشستم. او با مهربانی و گشاده رویی به من گفت: برو بخواب. گفتم: دوست دارم هرچه شما می گویید، من هم تکرار کنم. دایی ام مرا رو به قبله نشانید و گفت: یک مرتبه بگو «یا حاضر، یا ناظر». من هم تکرار کردم. سپس دایی با صمیمیت به من گفت: برای امشب کافی است. حالا برو بخواب. این کار چند شب تکرار شد و هر شب عبارت «یا حاضر و یا ناظر» را چند بار تکرار می کردم. کم کم، وضو گرفتن را هم آموختم. سپس کار به جایی رسید که من بدون اینکه نزد دایی بروم، خودم پیش از اذان صبح بیدار می شدم. پس از نماز، تسبیح به دست می گرفتم و پیوسته تکرار می کردم «یا حاضر و یا ناظر» و از این کار حظّ روحانی می بردم تا اینکه به این مقام و مرتبه رسیدم. (همان، ص 19) ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 13 ————————— 🔅چگونگی اثرپذیری از الگوها در تحلیل چگونگی اثرپذیری انسان از الگوها می توان گفت انسان به دلیل فطرت کمال خواهی، اهداف و آرزوهایی دارد. زمانی که با الگویی روبه رو می شود و کمال مطلوب خویش را در او می یابد، از نظر عاطفی نوعی نزدیکی و هماهنگی میان خود و الگو می بیند. از سوی دیگر، احساس نیاز به آن کمالی که در الگو هست، سراسر وجود الگوپذیر را فرا می گیرد. هماهنگی عاطفی با الگو و احساس نیاز به او سبب می شود که الگوپذیر در پی تقلید از الگو باشد. در چنین موقعیتی، به سبب اثرپذیری انسان از محیط پیرامونش، با بهره گیری از میل به تقلید، تحت تأثیر الگو قرار می گیرد و می کوشد رفتار خود را با الگو همانند سازد. الگوپذیر، الگو را مصداق خارجی و عینی اهداف و آرزوهای خویش می بیند و آرزوهای خود را نیز قابل تحقق می یابد. از این رو، به دنبال الگو می رود تا با بهره گیری از او بتواند اهداف و آرزوهای خود را تحقق بخشد و در نتیجه، به کمال مطلوب دست یابد. در روند اثرگذاری الگو، دست کم دو شرط لازم است: شرط اول اینکه الگو از نظر تربیت شونده، ویژگی کمالی داشته باشد. شرط دوم اینکه تربیت شونده از نظر وضعیت نفسانی، برای پذیرش آن ویژگی، آمادگی روحی و روانی داشته باشد. با وجود این شرط، چنانچه هر الگویی، هر چند الگوهای نامناسب به الگوپذیر معرفی شود، او پیروی می کند. به همین دلیل، لازم است الگوهای صادق و صالح به او معرفی شوند تا الگوپذیر بتواند با پیروی از الگوی صالح به شایستگی و صلاحیت مطلوب خود دست یابد؛ چون اگر الگوی معرفی شده صالح نباشد، چگونه می تواند الگوپذیر را به شایستگی و صلاحیت دلخواه برساند. این واقعیت در روایتی از امیرمؤمنان علی علیه السلام چنین نقل شده است: «کسی که خود را اصلاح نکرده است، چگونه می تواند دیگران را اصلاح کند؟»(غررالحکم و دررالکلم، چاپ دارالکتاب، ج 2، ص 555) شاعر نیز می گوید: ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش؟ برخی از الگوها کمال های گوناگون دارند. طبیعی است این گونه الگوها جاذبه و اثرگذاری بیشتری برای جوانان دارند. در این صورت الگوپذیر می تواند، بلکه باید از چنین الگوهایی پیروی کند. مصداق اصلی این الگوها اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام هستند که امام علی علیه السلام در روایتی، مؤمنان را به پیروی از آنها سفارش می کند: به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آن سو که می روند، بروید و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکتتان باز نخواهند آورد. اگر ایستادند، بایستید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه می گردید.(نهج البلاغه، خطبه 97) ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 14 ————————— 🔅شرایط اثرگذاری الگوها تردیدی نیست که کارآمد بودن روش های تربیتی به این بستگی دارد که مربی از شرایط اثرگذاری و کارآمدی روش های تربیتی، آگاهی داشته باشد. در غیر این صورت، نه تنها مربی در کار تربیتی خود توفیقی نخواهد داشت، بلکه نتیجه معکوس نیز خواهد گرفت. امام صادق علیه السلام در روایتی چنین می فرماید: کسی که بدون شناخت دقیق از کاری، آن را انجام دهد، مانند کسی است که مسیر انحرافی را می پیماید و این پیمودن مسیر انحرافی با سرعت، باعث دورتر شدن او از هدف می شود.(اصول کافی، ج 1، ص 43، باب من عمل بغیر علم، ح 1) در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: مَنْ عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلْمٍ کَانَ ما یُفسِدُ اَکثَر مِمّا یُصْلِحُ.(همان، ص 44، باب من عمل بغیر علم، ح 3) هرکه بدون آگاهی، کاری انجام دهد، خراب کاری او بیش از اصلاحش خواهدبود. بنابراین، هر فردی که می خواهد کاری را انجام دهد، افزون بر کاردان بودن، باید از شرایط انجام صحیح کار آگاه باشد. مثلاً یک مربی در صورتی در کار پرورشی خود موفق است که با فنون تعلیم و تربیت و ویژگی های افراد آشنایی کامل داشته باشد. در واقع می توان گفت شناخت مربی از ویژگی های تربیت شونده و آشنایی با فنون تعلیم و تربیت، شرطی عمومی است که برای به کارگیری صحیح همه روش های تربیتی، ضروری به نظر می رسد. افزون بر شرط عمومی یادشده، هر یک از روش های تربیتی، ممکن است شرایط ویژه ای داشته باشند که اکنون به مهم ترین شرایط اثرپذیری و تقلید از الگوها می پردازیم: 1️⃣ ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال 2️⃣ نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر 3️⃣ گونه گونی الگوها 4️⃣ استمرار معرفی الگو 5️⃣ هماهنگی میان الگوها ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 15 ————————— 🔅شرایط اثرگذاری الگوها (قسمت دوم) 1️⃣ ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال 2️⃣ نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر 3️⃣ گونه گونی الگوها 4️⃣ استمرار معرفی الگو 5️⃣ هماهنگی میان الگوها ✔️ الف: ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال چون در روش تربیتی الگویی، نوعی پیروی از دیگران وجود دارد، ممکن است رفته رفته، زمینه برای پیروی کورکورانه و به دور از هرگونه استدلال در تربیت شونده فراهم شود. بدیهی است نتیجه این اطاعت کورکورانه، پرورش افرادی وابسته و بی اراده خواهد بود. قرآن کریم، تقلید کورکورانه از پدران و بزرگان را برنمی تابد و این گونه تقلید جاهلانه را نکوهیده است: بَلْ قالُوا إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّهٍ وَ إِنّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ وَ کَذلِکَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فی قَرْیَهٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاّ قالَ مُتْرَفُوها إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّهٍ وَ إِنّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدی مِمّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ قالُوا إِنّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ. (زخرف: 22 _ 24) بلکه گفتند ما پدران را به آیینی یافتیم و البته ما هم در پی آنها بر هدایت هستیم. و همچنین ما هیچ رسولی پیش از تو در هیچ شهر و دیاری نفرستادیم جز آنکه اهل ثروت و مال آن دیار به رسولان گفتند که ما، پدران خود را بر آیین و عقاید یافتیم و از آنها پیروی خواهیم کرد. آن رسول ما به آنان گفت: اگر شما را به آیینی بهتر از دین باطل پدرانتان هدایت کنم، باز هم از پدرانتان تقلید می کنید؟ آنها پاسخ دادند: ما به آنچه شما به رسالت آورده اید، باز کافریم. در مقابل این دسته آیه ها، آیه هایی وجود دارد که انسان ها را تشویق می کند در رویارویی با الگوها، از چگونگی هدایت و رشد آنها پیروی کنند، نه از خود آنها.در سوره انعام، پس از بیان مطالبی درباره پیامبران پیشین، خداوند خطاب به پیامبر اسلام چنین می فرماید: آن پیامبران کسانی بودند که خداوند آنها را هدایت کرد (پس می توانند جنبه الگویی داشته باشند) و ای پیامبر، تو نیز به هدایت آنان اقتدا کن (نه به خود آنها). (انعام: 49) در روش تربیتی الگویی، مربی باید فرد را به گونه ای تربیت کند تا به همراه ایجاد روحیه اطاعت پذیری آگاهانه، روحیه انتقاد و پرسش گری نیز در او تقویت شود. به این ترتیب، تربیت شونده با آگاهی و منطق، الگوبرداری می کند و مصداق این آیه شریفه خواهد شد: الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا اْلأَلْبابِ. (زمر: 18) کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند، کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده است و آنها خردمندانند. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 16 ————————— 🔅شرایط اثرگذاری الگوها (قسمت سوم) 1️⃣ ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال 2️⃣ نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر 3️⃣ گونه گونی الگوها 4️⃣ استمرار معرفی الگو 5️⃣ هماهنگی میان الگوها ✔️ب) نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر نزدیکی و هماهنگی بین الگو و الگوپذیر، فرآیند الگوبرداری و همانندسازی را سرعت می بخشد. همچنین انگیزه تربیت شونده را در الگو برداری افزایش می دهد و اعتماد به نفس را در او تقویت می کند. بنابراین، هرچه فاصله میان الگو و الگوپذیر نزدیک تر باشد، انگیزه و علاقه بیشتری برای پیروی و همانندسازی در الگوپذیر به وجود می آید. کم بودن فاصله میان الگو و الگوپذیر و نزدیک و هماهنگ بودن آنها در جهت های گوناگون، سبب می شود الگوپذیر، الگو را از خود بداند و نوعی ارتباط عاطفی نسبت به او پیدا کند. برای نمونه، اگر اسوه هایی از زندگانی ائمه اطهار علیهم السلامدر خردسالی، برای کودکان و به همین ترتیب، از دوران جوانی ائمه برای جوانان معرفی شود، نتیجه الگوگیری، بسیار مفیدتر و کارآمدتر خواهد بود. قرآن کریم از این مطلب غافل نیست و به آن توجه کرده است. خداوند در نخستین گام برای هدایت انسان ها، پیامبرانی از جنس خود بشر فرستاده است. قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ. (کهف: 110؛ فصلت: 6) (ای پیامبر) بگو همانا من بشری مثل شما هستم که به من وحی می شود. خداوند، پیامبران را الگوهایی از جنس خود بشر قرار داد تا بشر با الگوهای تربیتی خود احساس بیگانگی نکند. همچنین خداوند با این کار می خواست به ما انسان ها بفهماند که شما نیز مانند این پیامبران هستید و با تلاش و پیروی از این الگوها می توانید از کمال این پیامبران بهره مند شوید. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 17 ————————— 🔅شرایط اثرگذاری الگوها (قسمت چهارم) 1️⃣ ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال 2️⃣ نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر 3️⃣ گونه گونی الگوها 4️⃣ استمرار معرفی الگو 5️⃣ هماهنگی میان الگوها ✔️ج) گونه گونی الگوها کمال و خصلت های نیکو، گوناگون است و هر الگویی نیز در جهتی خاص، قابلیت الگودهی دارد. بنابراین، لازم است بر اساس اختلاف نیازهای الگوپذیران، الگوهای گوناگون و کاملی معرفی شود معمولاً الگوها هم به سبب بهره مندی از کمال های خاص، در همان جهت خاص، دارای قدرت اثرگذاری بیشتری هستند. به همین دلیل، الگوهایی که قرآن کریم معرفی کرده است، معمولاً بسیار گوناگون هستند(1) که به چند مورد اشاره می شود: 1. حضرت یوسف؛ الگوی مقاومت در مقابل دیو شهوت.(یوسف: 21 _ 56) 2. جوانان اصحاب کهف؛ اسوه های مهاجرت در راه خدا برای دست یابی به رشد و تربیت.(کهف: 9 _ 26) 3. داوود جوان؛ اسوه شهامت و شجاعت در مبارزه با طاغوت.(سبأ: 4 _ 13؛ انبیا: 78 _ 80 ؛ ص : 17 _ 26؛ بقره: 251) 4. حضرت اسماعیل؛ الگوی تسلیم در مقابل فرمان خدا.(حج: 26، 42، 43، 51 و 58) 5. حضرت ابراهیم؛ الگوی فطرت جویی، عادت گریزی و بت شکنی.(همان) 6. حضرت نوح؛ الگوی پایداری و استقامت در تبلیغ دین.(نوح: 1 _ 27) 7. حضرت ایوب؛ الگوی بردباری در سختی های روزگار.(نساء: 163؛ انعام: 84 ؛ ص : 41 _ 46؛ انبیا: 83 _ 84) 8. حضرت محمد صلی الله علیه و آله؛ الگوی کامل مکارم اخلاقی.(احزاب: 21؛ قلم: 4؛ انبیاء: 107؛ توبه: 128) پی نوشت: 1.. نک: رضا رستمی زاده، مقاله «الگوهای تربیتی در قرآن»، مجله معرفت، شماره 69، ص 12. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 18 ————————— 🔅شرایط اثرگذاری الگوها (قسمت چهارم) 1️⃣ ضرورت آمیختگی تقلید با منطق و پرهیز از مقلدپروری بدون استدلال 2️⃣ نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر 3️⃣ گونه گونی الگوها 4️⃣ استمرار معرفی الگو 5️⃣ هماهنگی میان الگوها ✔️استمرار معرفی الگو انسان همواره دچار فراموشی می شود و همین ویژگی انسان، مسیر تکاملی وی را منحرف می سازد. برای پیش گیری از آثار مخرب این ویژگی، یکی از شرایط مفید و کارآمد بودن روش تربیت الگویی، استمرار معرفی الگو است. معرفی پی درپی الگو تا حد زیادی می تواند از غفلت انسان و در نتیجه، منحرف شدن مسیر تکاملی او جلوگیری کند. برای رسیدن به این مهم، یادآوری و زنده نگه داشتن الگوها با نام گذاری افراد، اماکن و اشیا به نام آنها، برگزاری کنگره ها و بزرگداشت ها، برگزاری مراسم بزرگداشت معصومان و ائمه اطهار علیهم السلام در این راستا، قابل تفسیر است. هر یک از موارد یاد شده که در فاصله های زمانی گوناگون و مکان های متفاوت انجام می شود، مصداق این آیه شریفه است: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ؛ (ابراهیم: 5) پس روزهای خدایی را به یاد ایشان بیاور». شرکت در مراسم اسلامی که به منظور بزرگداشت الگوها صورت می گیرد، سبب می شود انسان هر چند برای مدتی کوتاه از غفلت دور شود و با اسوه ها پیوند برقرار کند. این ایجاد پیوند، سبب تذکر وی می شود و مصداق این آیه شریفه قرار می گیرد: «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْری تَنْفَعُ الْمُؤمِنینَ؛ (ذاریات: 55) پس یادآوری کن. به درستی که یادآوری به مؤمنان نفع می رساند». ✔️ هماهنگی میان الگوها شرط دیگر کارآمدی و اثرگذاری مثبت الگوها این است که اگر الگوها گوناگون هستند، لازم است که با هم هماهنگ باشند و اگر الگو یکی است، باید جنبه های گوناگون آن با هم هماهنگ باشند. مثلاً اگر گفتار مربی با رفتار وی هماهنگ باشند و گفته و کار او یکدیگر را تصدیق و تأیید کند، به وحدت رفتار و تثبیت آن در الگوپذیر بسیار کمک می کند و برعکس، هرگونه ناهماهنگی به دوگانگی رفتار در تربیت شونده و ظهور روحیه نفاق در او می انجامد (مقاله «روش الگویی در تربیت اسلامی»، مجله معرفت، ش 69.) ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 19 ————————— 🔅گستره اثرگذاری الگوها (قسمت اول) گستره تقلید و اسوه پذیری از الگوها، جنبه های گوناگونی دارد، همچون: تعدد الگوها؛ محیط های تربیتی گوناگون مانند: خانواده، مدرسه، گروه هم سالان، جامعه و رسانه های عمومی مثل: صدا و سیما و مطبوعات. همچنین الگوپذیری دارای حیطه ای گسترده است، به گونه ای که تقریبا همه شئون انسان را دربرمی گیرد؛ چون بخش مهم و زیادی از آنچه انسان در سرتاسر زندگی می آموزد، با تقلید و الگوبرداری به دست می آید. به گفته آلبرت بندورا، یادگیری انسان با مشاهده پی آمدهای رفتار الگو حاصل می شود. از آنجا که انسان همواره در معرض تجربه های گوناگون الگوبرداری قرار می گیرد، می توان نتیجه گرفت که بیشتر اصول و قواعدی که رفتار انسان را هدایت می کنند، از چیزی شبیه به الگوبرداری انتزاعی به وجود می آیند.((مقاله «روش الگویی در تربیت اسلامی»، مجله معرفت، ش 69.)) الگوبرداری و تنظیم رفتار در زندگی بر اساس تجربه ها و مشاهده ها، از خردسالی آغاز می شود و تا پایان عمر ادامه دارد. در کودکی، رفتار و گفتار الگو، تقلید می شود، ولی با افزایش سن و قدرت شناختی الگوپذیر، تقلید، جای خود را به اندیشه و انتخاب می دهد. الگوپذیر در این مرحله با دیدن رفتار الگو، به تجزیه و تحلیل آنها می پردازد و با استنباط شخصی خود از آنها الگوبرداری می کند 1️⃣ خانواده، اولین و مهم ترین الگوی تربیتی فرزندان انسان، بسیاری از رسوم زندگی و آداب معاشرت، مانند: غذاخوردن، لباس پوشیدن و شیوه سخن گفتن را از پدر و مادر و دیگر هم نشینان فرامی گیرد و به کار می بندد. بنابراین، انسان در همه عمر، کم و بیش از دیگران تقلید می کند. بین یک تا پنج سالگی، تقریبا همه یادگیری های کودک، از راه تقلید است. کودک تا مدتی از مصالح و مفاسد واقعی امور چندان آگاهی ندارد و نمی تواند برای کارهایش، هدف های عاقلانه و درستی تعیین کند. در این مدت، تمام توجهش به پدر و مادر و دیگر هم نشینان است. او کارهای آنان را می بیند و از آنان تقلید می کند. گاهی کودک از تماشای هنرپیشگان سینما و صحنه های قتل، جنایت، دزدی و چاقوکشی که در صحنه سینما یا در صفحه تلویزیون ظاهر می شوند، چنان تحریک می شود که همان رفتار را از خود ظاهر می سازد. شما در مجله ها و روزنامه ها، شرح حال کودکانی را می خوانید که به قتل و جنایت یا دزدی دست زده و تماشای صحنه های پلیسی، قتل و جنایت در سینماها و تلویزیون را از عوامل محرک خویش معرفی کرده اند.(ابراهیم امینی، آیین تربیت، صص 164 _ 167.) بی تردید، والدین و خانواده، نخستین عامل مؤثر در تربیت انسان ها به شمار می روند. هر فردی در نخستین مرحله از مراحل زندگی خود با والدین و خانواده روبه رو است. بسیاری از ویژگی های انسان ها از راه مسائل ژنتیک و ارثی یا از راه مسائل اکتسابی و برنامه تربیتی تحت تأثیر والدین و خانواده شکل می پذیرد. از مطالعه آثار دانشمندان تربیتی و روان شناسی چنین به دست می آید که خانواده در امر تربیت، نقش بسیار مؤثری دارد. وقتی انسان را تربیت پذیر دانستیم و شکل پذیری او را از عوامل تربیتی پذیرفتیم، چون اولین عامل تربیتی انسان، خانواده است، به شکل طبیعی، حالت ها و برنامه های اعضای خانواده در فرد مؤثر است.(محمد اسدی گرمارودی، درس هایی از تربیت انسانی، صص 47 _ 59.) تأثیر خانواده بر کودک، بدون مقدمه، آغاز و با قدرت و فراگیری ویژه ای آشکار می شود و امکان دارد تأثیر آن در سراسر زندگی فرد باقی بماند. ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ ⏺ شماره 20 ————————— 🔅گستره اثرگذاری الگوها (قسمت اول) 1️⃣ خانواده، اولین و مهم ترین الگوی تربیتی فرزندان (قسمت دوم) از نظر تاریخی، نظریه پردازان یادگیری اجتماعی یکی از دیدگاه های مهم را در مورد خانواده ارائه داده اند. این نظریه پردازان بر اصول یادگیری تأکید بیشتری دارند و از این دریچه به مفهوم خانواده می نگرند. به همین دلیل، بر میزان اثرگذاری پدر و مادر بر کودک و اثرپذیری کودک از خانواده تأکید می ورزند. در این نگرش، والدین با به کارگیری تشویق و تنبیه و با الگو قرار دادن خود یا تشریح روش خودشان در حال و گذشته، به رفتار فرزندان شکل می دهند. بدون تردید، نگرش والدین بر رفتار آنان با فرزندانشان تأثیر می گذارد. در شکل گیری نگرش های والدین، عوامل گوناگونی دخالت دارند که یکی از مهم ترین آنها، الگوهای شخصیتی والدین است. پس می توان گفت نگرش والدین نسبت به فرزندان، به مقدار زیادی متأثر از الگوهای شخصیتی آنان است.( شکوه نوابی نژاد، سه گفتار درباره راهنمایی و تربیت فرزندان، صص 13 _ 16.) جنبه تقلیدی در فرزندان خردسال بسیار قوی است و از ماه نهم تولد در طفل ظاهر می شود و در سال های اولیه کودکی به اوج خود می رسد. بعدها به هر میزان که انسان، رشیدتر و از نظر عقلی کامل تر می شود، تقلید در او ضعیف تر و جنبه ابتکاری در او قوی تر خواهد شد. کودک در خانه، ناظری تیزبین، موشکاف و دقیق است که زود عمل می کند و سریع آنچه را آموخته است، پس می دهد. بنابراین، والدین به ویژه از اوایل نه ماهگی کودک باید بیشتر مراقب رفتار خود در حضور کودک باشند. والدین، الگوی کودک در تقلید هستند. به این دلیل، باید بیشتر در کارهای خود دقت کنند. کودک به سبب اعتمادی که به پدر و مادر خود دارد، از کارشان تقلید می کند و رفتار خوب یا بد آنان را می آموزد. تقلید کردن کودک، قوه تکلّم او را رشد می دهد، انجام کارها را برایش آسان می کند و گاهی سبب ابتکار می شود. با این حال، ممکن است زیان هایی مانند بدآموزی نیز داشته باشد؛ چون تقلیدش، کورکورانه و بدون اندیشه است. برای اینکه از اهمیت نقش والدین و جنبه الگویی آنها در برابر دیدگان فرزندان بیشتر آگاه شویم، نخست باید بپرسیم که کودکان از والدین و خانواده خود چه می آموزند؟ پاسخ این است که کودکان و فرزندان، همه چیز را از خانواده خویش می آموزند. از نخستین کلمه تا راه رفتن، آداب معاشرت، آداب غذا خوردن، شیوه لباس پوشیدن، روش برخوردها، سخن راست یا دروغ، انجام وظیفه، مسئولیت پذیری، مهر و صفا، پرخاشگری، محبت، شجاعت، پاک دامنی، عاطفه، تعاون و یاری رساندن به دیگران، حیله و فریب، ستم و تجاوز و... . چشمان کودک چون دوربین عکاسی است که متوجه رفتار والدین است. هیچ چیز از نظر او پنهان نمی ماند و او از آنچه در اطرافش می گذرد، عکس برمی دارد و آن را در مخزن ذهنش جای می دهد. پس رفتار و ارتباط خانواده در رفتار کودک مؤثر است. خانواده، چون مدرسه ای آداب آموز است و رفتار والدین سرمشق اوست.( علی قائمی امیری، خانواده و تربیت کودک، صص 259 و 260.) ادامه دارد... ♾♾♾♾♾♾♾ ✅ به بپیوندید: 🌹کانال ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9