#جمعه_های_مهدوی
شماره 6
🌸ضرورت طرح مباحث مهدویت / بعد اعتقادی (قسمت ششم) / شناخت امام، شناخت خلیفه الهی است🌸
شناخت امام، شناخت خلیفه الهی است (قسمت اول)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«یخرج المهدی و علی رأسه غمامه فیها مناد ینادی هذا المهدی، خلیفه الله فاتبعوه
هنگامی امام مهدی قیام کردند در حالی که بر سر ایشان قطعه ابری است که ندا کننده ای در آن است که ندا می کند، این همان مهدی است _ که خداوند بشارت داده _ خلیفه خدا است پس از او تبعیت و پیروی نمایید.» (1)
و یا در روایت دیگری از پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم چنین آمده است: «فاذا رأیتموه فبایعوه و لو حبوا علی الثلج فانه خلیفه الله المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ هنگامی که او را دیدید، پس با او بیعت کنید و لو با سینه به روی برف راه بروید تا به او برسید، پس البته او خلیفه خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.» (2)
خلافت الهی توسط انسان کامل فی الجمله مورد پذیرش قرآن و روایات قرار گرفته است(3) در زیارات هم از حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان خلیفه الهی یاد شده است:
«السلام علیک یا خلیفه الله» (4)، «و خلیفتک فی بلادک» (5) و «السلام علیک یا خلیفه الله و خلیفه آبائه المهدیّین» (6) و در جای دیگر آمده «خلیفته علی خلقه و عباده» (7)و در زیارت مروی از خود حضرت: «و خلفائک فی ارضک الذین اخترتهم لنفسک و اصطفیتهم علی عبادک… .» (8)
پی نوشت:
1.. الف. مصادر خاصه: کشف الغمه، ج2، ص407؛ کفایه الاثر، ص151؛ کتاب الغیبه نعمانی، ص10. ب. مصادر عامه: المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص646 و ص502؛ مسند احمد، ج5،ص277؛ مسند الشامیین (للطبرانی)، ج2، ص72؛ مسند ابن ماجه، ج2، ص367؛ نورالابصار، شبلنجی، ص188؛ عقد الدرر، مقدسی سلمی، ص125
2.. خاصه: بحار، ج51، ص87، چاپ بیروت، عامه: کنزالعمال، ج14، ص263، حدیث 38658، مؤسسه الرساله، بیروت، متقی هندی، ص268، حدیث 38679
3.. عصاره خلقت، جوادی آملی، عبد الله، ص32
4.. زیارت آل یاسین
5.. دعای بعد از زیارت آل یاسین
6.. زیارت دیگر حضرت صاحب الامر
7.. زیارت استغاثه به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
8.. زیارت روز جمعه مروی از حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به ابوالحسن ضرّاب اصفهانی
ادامه دارد...
#ندای_تهذیب
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
#جمعه_های_مهدوی
شماره 7
🌸ضرورت طرح مباحث مهدویت / بعد اعتقادی (قسمت ششم) / شناخت امام، شناخت خلیفه الهی است🌸
شناخت امام، شناخت خلیفه الهی است (قسمت دوم)
نکته ها
1. واژه خلیفه به صورت نکره بیان شده است: «انی جاعل فی الارض خلیفه…» (1) بدون آنکه به شخصی اضافه شود. این بدین معنا است که انسان ،خلیفه گوینده سخن قرار داده شده است.
2. مقامی که مطلوب ملائکه بود، خلافت الهی است، نه خلافت گذشتگان زمینی، اینکه خداوند مقام مطلوب ملائکه را به انسان بخشید؛ یعنی اینکه انسان، خلیفه الهی شده است.
3. شئون خلیفه قید ندارد، از این فهمیده می شود که انسان در همه شئون خلیفه الهی است.
4. این خلافت به افراد خاص اختصاص ندارد؛ بلکه خلیفه همه افراد است؛ به همین جهت، خلیفه الهی باید به همه ویژگی های کسانی که بر آنها خلیفه گردیده است، آشنا باشد.
5. همه افراد نمی توانند خلیفه باشند، چون ویژگی هایی که برشمردیم در همه افراد وجود ندارد؛ پس بعضی از افراد مراد هستند. آنان برگزیدگان نوع انسانی هستند.
6. خداوند این جعل را به صورت اسم فاعل «جاعل» اعلام کرده است، نه با صیغه های «سوف أجعل» که بر آینده و «جعلت» که بر گذشته دلالت دارند. و این یعنی اینکه جعل خلیفه از ابتدای آفرینش حضرت آدم علیه السلام تا روز قیامت، در همه زمان ها وجود داشته است.
پس اوّلین فرد انسان حتماً خلیفه بوده است و گرنه باید خداوند جعل کننده خلیفه در زمین نباشد و این با صیغه اسم فاعل منافات دارد؛ بنابر این، جعل خلیفه از طرف خداوند همیشگی است(2) چنانکه در روایت اسحاق بن عمار آمده است که او گفت: به موسی بن جعفر علیه السلام عرض کردم: مرا به کسی معرفی کن، تا دینم را در نزد او بیاموزم، فرمود: همین پسرم علی. روزی پدرم دست مرا گرفت و به سوی قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برد و فرمود: فرزند عزیزم، خدای عزوجلّ فرمود: «در زمین خلیفه می گذارم» و چون خدا چیزی می فرماید، به آن وفا کند(3)
با توجه به آیات و روایات و زیارات وارده از ناحیه معصومین علیهم السلام می توان گفت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف خلیفه الهی می باشند و نه تنها خلیفه الهی هستند، بلکه «به مقتضای اضافه خلافت به اسم مقدس الله، وجود آن حضرت آیت جمیع اسمای حسنای الهی است.» (4)
پی نوشت:
1.. بقره/30: «همانا می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم.»
2.. بدایه المعارف، آیه الله خرازی
3.. تفسیر نور الثقلین، ج1، ص49 و کافی، ج2، ص89
4.. حضرت آیت الله وحید خراسانی به نقل از جزوه «به یاد آخرین خلیفه پروردگار» نشر مدرسه الامام الباقر علیه السلام، انتشارات دلیل ما، ص29و30
#ندای_تهذیب
🌼 @nedaye_tahzib
🍀 tahzib-howzeh.com
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #مریم، صفحه309، آیات 52 تا 64
🗓1399/09/15
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
230.pdf
117.5K
هر روز با قرآن و عترت
📚#موضوع_دویست_و_سی
✅فضایل و کمالات اخلاقی
✏️15. امانت داری و وفای به عهد
🗓1399/09/15
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
#شنبه_های_قرآنی
🌺قرآن ، معجزه جاویدان🌺
قرآن ، معجزه جاویدان
وَ اِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمّانَزَّلْناعَلی عَبْدِنافَأْتُوابِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ
اگر درباره آن چه بر بنده خود ( پیامبر ) نازل کرده ایم ، شک و تردید دارید ، ( لااقلّ ) یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر از خدا بر این کار دعوت کنید، اگر راست می گویید(بقره/۲۳)
کلمه « شُهَداء » در این جا اشاره به گواهانی است که آن ها را در نفی رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله کمک می کردند و جمله « مِنْ دُونِ اللّهِ » اشاره به این است که حتّی اگر همه انسان ها جز « اَللّه » دست به دست هم بدهند ، برای این که یک سوره همانند سوره های قرآن بیاورند ، قادر نخواهند بود . به این ترتیب قرآن همه منکران را دعوت به مبارزه با قرآن و یک سوره مانند آن می کند تا عجز آن ها، دلیل روشنی باشد بر اصالت این وحی آسمانی در رسالت الهی آورنده آن.
فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النّارَ الَّتی وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَهُ اُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ
اگر این کار را نکردید و هرگز نخواهید کرد از آتشی بترسید که هیزم آن ، بدن های مردم ( گنهکار ) و سنگ ها است که برای کافران مهیّا شده است .(بقره/۲۴)
« وَقُود » به معنی آتش گیره است ، یعنی مادّه قابل اشتعال ، مانند هیزم ( نه به معنی آتش زنه همچون کبریت یا جرقّه ای که با سنگ های مخصوص ایجاد می کنند ) . آتش دوزخ از درون خود انسان ها و سنگ ها شعله ور می شود و با توجه به این حقیقت که امروز ثابت شده ، همه اجسام جهان در درون خود ، آتشی عظیم نهفته دارند ( یا به تعبیر دیگر انرژی هایی که قابل تبدیل به آتش هستند ) درک این معنی مشکل نیست و لزومی ندارد که آن آتش سوزان را شبیه آتش های معمولی این جهان بدانیم .
در آیات 6 و 7 سوره هُمَزَه می خوانیم:
« نارُ اللّهِ الْمُوقَدَهُ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الاَْفْئِدَهِ : آتش سوزان پروردگار که از درون دل ها سرچشمه می گیرد و بر قلب ها سایه می افکند و از درون به برون سرایت می کند » ( بر عکس آتش های این جهان که از بیرون به درون می رسد ) .
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸قرآن در سیره علما، شماره 15
#قرآن_در_سیره_علما
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شنبه_های_قرآنی
سخنران: آیت الله میرزا علی احمدی میانجی
"اهمیت قرآن و سنت"
رسول خدا (ص) در همه عمر شریفشان روی دو چیز بسیار اهتمام داشتند که اساس دین روی این دو موضوع استوار است. یکی قرآن کریم که در آن زمان کُتّاب وحی تمام وحی را به حافظه میسپردند.
دیگری که برای حضرت رسول اکرم (ص) بسیار مهم بود، سنت بود. در خصوص قرآن و سنت امام علی (ع) کاتب رسول اکرم (ص) بود و هرگاه آیهای نازل میشد، شب بود یا روز، سفر بود یا حضر، محکم و متشابهش، تأویل و تفسیرش را رسول اکرم (ص) به امام علی (ع) املاء میکردند. همچنین در خصوص اهتمام حضرت رسول اکرم (ص) به تقریر سنت توسط امیر المؤمنین (ع)، به گونهای که دو وقت مخصوص برای امام علی (ع) قرار داده شده بود و حضرت رسول اکرم (ص) هرکجا بودند امام علی (ع) هم خدمتشان میرسیدند و تقریر میکردند.
حضرت رسول اکرم (ص) تأکید زیادی به نوشتن مطالبی که ارائه میکردند داشتند. امام علی (ع) میگویند: «آیا نگران هستید که فراموش کنم؟» حضرت رسول اکرم (ص) در پاسخ فرمودند: «برای شریکان خودت بنویس.» امام علی (ع) میپرسند: «شرکای من چه کسانی هستند؟» حضرت پاسخ میدهند: «امامان بعد از تو که فرزندان تو هستند.»
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: #زیِّ_طلبگی
شماره 9
🌺شاخصها و ملاكهای كلی (قسمت چهارم)🌺
1.. پیروی از عرف یا ملاحظه آن (قسمت سوم)
#مروت
رعایت مروت ـ كه در فقه شیعه به عنوان شرط عدالت طرح شده است ـ اشاره به همین پیروی از عرف و توجه به هنجارهای اجتماعی است:
أَمّا المُروَّة فَبِاجتِنابِ ما یسقِطُ الَمحَلَّ وَ العزّةَ مِنَ القُلوبِ وَ یدُلُّ عَلی عَدمِ الحَیاء وَ عَدَمِ المُبالاةِ بالاستِنقاصِ؛
پرهیز كردن از اموری كه موجب پایین آمدن جایگاه انسان و تنزل عزت او در دل مردم میگردد و اموری كه دلالت بر بیحیایی و بیتوجهی به این كاهش منزلت دارد، مروت است. ( ایضاح الفوائد، ج 4، ص 420. )
صاحب مروت، كسی است كه نفس خود را از پلیدی نگاه دارد و پیش مردم خوار نگرداند، یا كسی كه از خنده و تمسخر مردم دوری كند، یا كسی كه به روش امثال خود در زمان و مكان خود عمل نماید. پس كسی كه مروت را ترك میكند، لباسی را كه با شأن امثال او مناسب نیست، میپوشد ... به گونهای كه مضحكه مردم قرار میگیرد و همین گونه است سربرهنه در بازار و اجتماع رفتن از كسی كه برای او سزاوار نیست و نیز پا دراز كردن در مجالس و غذا خوردن در بازار، یا بوسیدن همسر میان مردم، یا لطیفهگویی فراوان، یا سختگیری فراوان بر خانواده و همسایه، یا باركشی از شخص معتبر هنگامی كه از روی بخل باشد و البته، اگر از روی فقر یا برای اقتدا به سلف كه از تكلف دوری میكردند، باشد به مروت آسیب نمیرساند و تشخیص بر اساس چیزی است كه مناسب حال شخص در اعمال و اخلاق باشد و نیز، محمل درستی بر آن آشكار باشد (و انسان در معرض اتهام قرار نگیرد). (مسالك الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج 14، ص 169. )
چیزهای فراوانی را از امور منافی مروت برشمردهاند كه موجب از بین رفتن آن میشود، مانند غذا خوردن در راه، پا دراز كردن در مجالس عمومی (مبسوط و مدارك) پوشیدن لباس ویژه زنان برای مرد (مبسوط) غذا خوردن در بازار (فاضل در قواعد، فخر الاسلام، شهیدین، كركی، اردبیلی، خراسانی و مجلسی با كمی اختلاف در تقیید به غالب موارد، یا اكثر مناطق، یا برای غیر بازاریان، یا بدویان، و استثنای موارد غلبه تشنگی) غذا خوردن در ملأ عام (روض) كبوتر بازی (قواعد) پوشیدن فقیه لباس سربازی، یا سرباز لباس عالمان را، همواره یا به گونهای كه موجب تمسخر گردد، یا در مناطقی كه پوشیدن چنین لباسی عادی نیست (دروس، مسالك، ذخیره و بحار)، پوشیدن تاجر لباس حمالان و مانند آنها را به صورتی كه مسخره شود (مسالك و قواعد) اینكه فقیه قبا و عرقچین بپوشد و سر را درمیان عموم مردم برهنه كند در مواردی كه عادی نیست (ایضاح، روض، مسالك، روضه و مجمع الفائده)، بیان طنز و مسخرهآمیز یا زیاد شوخی كردن (دروس، تنقیح و روضه) برهنه كردن قسمتی از بدن كه در نماز پوشاندن آن مستحب است (دروس و مفاتیح) ادرار كردن در خیابان در هنگام رفت و آمد مردم (جامع المقاصد، روض، ذخیره و بحار) همواره یا درباره كسی كه موجب انحطاط شأن او است، كثرت حكایات خندهآور (مسالك، روضه، ذخیره و مجمع الفائده) بوسیدن كنیز و همسر در محضر دیگران یا نقل آنچه میان آنها در خلوت میگذرد (اكثر كتابهای نامبرده) سختگیری در امور كوچك به گونهای كه با حال او تناسب نداشته باشد (ذخیره) اینكه با خانواده و همسایهها و طرف معامله از معاشرت نیكو خارج شود (مسالك و مجمع الفائده) مثل سختگیری در غذای اندك، ... و مانند آن از كارهایی كه متناسب امثال او نیست ...
#ویژه_طلاب
#ندای_تهذیب
🌺 @nedaye_tahzib
🍃 tahzib-howzeh.com