#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #مومنون، صفحه 344، آیات 28 تا 42
🗓1399/10/20
🌹 @nedaye_tahzib
☘️tahzib-howzeh.ir
#شنبه_های_قرآنی
🌺مبارزه طلبی (تحدّی) قرآن🌺
اَمْ یَقُولُونَ افْتَریهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ
آن ها می گویند : او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده، بگو : اگر راست می گویید ، یک
سوره همانند آن بیاورید و هرکس را می توانید غیر از خدا ( به یاری ) بطلبید .( 38 / یونس .)
این آیه از جمله آیاتی است که باصراحت اعجاز قرآن را بیان می کند نه تنها همه قرآن را بلکه حتی اعجاز یک سوره را و از همه جهانیان بدون استثناء دعوت می کند که اگر معتقدید این آیات از طرف خدا نیست ، همانند و یا حداقل همانند یک سوره آن را بیاورید.
و همان گونه که در جلد 1 « تفسیر نمونه » ، ذیل آیه 23 سوره بقره بیان شده است ، در آیات قرآن گاهی « تَحَدّی » یعنی دعوت به مبارزه نسبت به مجموع قرآن و گاهی به ده سوره و گاهی به یک سوره شده است و این نشان می دهد که جزء و کل قرآن ، همه اعجاز است و چون سوره معینی ذکر نشده ، هر سوره از قرآن را نیز شامل می شود. البته شک نیست که اعجاز قرآن منحصر به جنبه فصاحت و بلاغت و شیرینی بیان و رسایی تعبیرات آن چنان که گروهی از قدمای مفسرین فکر کرده اند نیست ، بلکه علاوه بر این ها از نظر بیان معارف دینی و علومی که تا آن روز شناخته نشده بود و بیان احکام و قوانین و ذکر تواریخ پیشین پیراسته از هرگونه خطا و خرافات و عدم وجود تضاد و اختلاف در آن ، نیز جنبه اعجاز دارد
(توضیح بیشتردر«تفسیرنمونه»، جلد1،صفحه83وکتاب«قرآن وآخرین پیامبر»مطرح شده است)
#قرآن
#اعجاز_قرآن
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️tahzib-howzeh.ir
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸قرآن در سیره علما، شماره 18
آغاز و پایان روز با تلاوت قرآن
#قرآن_در_سیره_علما
🌹 @nedaye_tahzib
☘️tahzib-howzeh.ir
#شنبه_های_قرآنی / اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی)
شماره ۵
❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»
/ تحلیل آیت الله احمد عابدی (قسمت سوم)❇️
——————————-👇👇👇👇
🔅علت پرداختن به مباحث نبوت و پاسخ به شبهات آن
نکتهی سوم اینکه بحث نبوت یک جایگاه فلسفی و یک جایگاه کلامی دارد. این نکته را بگویم تا بعد میخواهم بگویم که این کتاب بیشتر روی چه چیزی تأکید میکند. از قدیم میگفتند که بحث نبوت، بحث فلسفی و بحث امامت، بحث کلامی است. لذا شما اگر نگاه کنید در هیچ کتاب فلسفی بحث از امامت نیست فقط نبوت را بحث میکنند. مثلاً کتاب مبدأ و معاد ابنسینا، یا مبدأ و معاد ملاصدرا یا مثلاً کتاب مفاتیحالغیب ملاصدرا، اینجور کتابها که فلسفی است، توحید و نبوت و معاد را بحث میکند اما امامت ندارد. کتابهایی که کلامی باشند، نبوت، امامت، توحید و عدل و همه اینها را بحث میکنند. علتش هم که در کتابهای آیتالله جوادی آملی حفظهالله بیان شده، این است که نبوت یک بحث کلی است ولی امامت یک بحث خاص است نه کلی، و چون فلسفه میخواهد برهان بیاورد، برهان بر مسائل جزئی نمیشود آورد. مثلاً شما هیچوقت نمیتوانید برهان بیاورید که این میز چوبی است یا این ستون آهن است، این را نمیشود برایش برهان آورد. این فقط حس و مشاهده است، من میبینم که این الآن چوب است، میبینم این هم آهن است. برهانی نیست. مشاهده و حس است. لذا اینکه مثلاً چه کسی جانشین پیغمبر اکرم است باید از پیغمبر بشنویم که چه کسی جانشین شماست. یعنی حس است، سماع است، شنیدن از رسول خداست، این میشود بحث امامت که بگوییم در غدیر، رسول خدا اینگونه فرمود. اما بحث نبوت یک بحث کلی است، یک بحث فلسفی حساب میشود. پس این اولاً یک نکته که چرا بحث امامت در کتابهای کلامی است اما کتابهای فلسفی این بحث را ندارد.
مطلب دوم این است که در کتابهای قدیمی وقتی نگاه میکنید بحث نبوت خلاصهترین بحث است. شما مثلاً همین کتاب تجرید را نگاه کنید، بحث نبوتش چقدر است، شاید دو سه صفحه است شاید هم کمتر. بحث نبوت خیلی خیلی کم است. اما بحث امامت خیلی طولانی است، بحث معاد همینجور، ولی نبوت خیلی مختصر است. علتش هم این است که در قدیم طرف دعوا در بحث نبوت بودائیها و برهمناناند. بودائیها هم خیلی حرف زیادی ندارند ولی به هر حال آنهایی که مخالف با نبوت هستند، بودائیهایند.
در ایران هم تنها کسی که مخالف با بحث نبوت بود محمد زکریای رازی است که نبوت را قبول نداشت. اما مخالف دیگری نداشت و لذا بحث نبوت خیلی مختصر بود. اما از حدود سال ۱۳۴۰ به بعد، یعنی این پنجاه سال اخیر بحث نبوت طولانیترین بحث اعتقادی شده است. بحثی که کوتاهترین بحث بود الآن مفصلترین بحث است. علتش این بود که اقبال لاهوری که در این کتاب، حضرت آقا خیلی توجه به حرفهای اقبال دارد، یک دیدگاهی دربارهی نبوت داشت. شهید مطهری هم یک دیدگاه دیگری در مقابل آن دارد، اصل اینکه نبوت یعنی چه، خاتمیت معنیاش چه است؟ خاتمیت به معنای ختم تشریع است یا به معنی ختم شریعت است؟ حضرت آقا در این کتاب مفصل اینها را بحث میکند. که خاتمیت به معنی ختم و پایان تشریع است نه به معنای ختم شریعت. با این حرفها مرادش طعنه و گوشهزدن به حرفهای اقبال لاهوری است. میدانید آقا هم خیلی به حرفهای اقبال توجه دارد و اقبال هم واقعاً در آن زمان در بحث نبوت میداندار بود.
بعد از انقلاب هم این حرفهایی که مثلاً بعضی از روشنفکران در کشور خودمان دارند مطرح میکنند، مانند بحث قبض و بسط شریعت، بحث بسط تجربهی نبوی، بحث اخلاق الهی، بحث اخلاق دینی یا مثلاً بحث رؤیای پیامبرگونه. ببینید تمام این حرفهایی که بعضی از اینهایی که حالا مدعی روشنفکریاند مطرح میکنند، تمام بحثها مربوط به نبوت است. یعنی اینها به توحید کار ندارند، امامت هم کار ندارند، مرتبط با نبوت یک حرفهایی زدند. بحث پلورالیزم دینی، کثرتگرایی، اینها همه بحثهای مربوط به نبوت است. نبوتی که در قدیم کوتاهترین بحث اعتقادی بود الآن مفصلترین بحث دینی شده است. چیزی که قبلاً شک و شبهه در آن نبود الآن این را آمدند مورد خدشه قرار دادند. این کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، یک بخش عمدهاش همین بحث نبوت و تفسیر صحیح راجع به نبوت است که درواقع پاسخ به این شبهاتی است که حتی امروز هم مطرح میکنند
ادامه دارد...
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
#امام_خامنه_ای
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: #زیِّ_طلبگی
شماره 28
🌺 شاخصها و ملاكهای كلی 🌺
🔅لباس روحانیت (قسمت دوم)
سوال: آیا لباس روحانیت، لباس شهرت و خلاف عرف جامعه نیست؟ و روحانی، با این لباس در میان مردم انگشتنما نمیشود؟
این لباس، نظیر لباس نظامیان، پرستاران، كارگران و ورزشكاران یك نماد كاملاً شناخته شده و موجه برای یك گروه اجتماعی است؛ گروهی كه وجود آن در جامعه ضروری و جایگاه و رسالت آن بسیار پراهمیت است. مشاهده این لباس، برای كسی كه با صنف روحانیت آشنا باشد، نه موجب شگفتی و نه مجوزی برای تمسخر و هتك حرمت است و كسی كه با این صنف آشنایی ندارد، باید به مرور آگاهی خود را افزایش دهد. بنابراین، این لباس، خلاف عرف نیست، بلكه لباس یك «عرف خاص اجتماعی» است و به جهت مصالح فراوانی كه بر آن مترتب است، باید حفظ شود.
بله، اگر كسی لباس پاره، چرك، آشفته یا وارونه بر تن كند یا رنگ سرخ و زرد را برای عمامه، عبا و كفش انتخاب نماید، لباس شهرت پوشیده و شگفتی، نفرت و تمسخر مردم را برانگیخته است. و نیز، اگر پارچه لباس، فوقالعاده گرانقیمت و نفیس باشد، به حدی كه از انواع متعارف میان مردم، فاصله زیادی داشته باشد و در نگاه اول چشمها را خیره كند، پوشیدن آن، عنوان «لباس شهرت» دارد و ممنوع است. اما لباس ویژه هر یك از اصناف در میان مردم، غریب و غیرعادی نیست؛ همانگونه كه لباسهای عمومی اقشار مردم نیز، در نوع و طرح و جنس و رنگ با هم متفاوت است، اما همه آنها لباس متعارف محسوب میشود.
بنابراین، لباس روحانیت حتی اگر برای برخی عجیب باشد؛ اما خلاف عرف یا زشت نیست.
ادامه دارد...
#ویژه_طلاب
@لباس_روحانیت
#ندای_تهذیب
@nedaye_tahzib
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #مومنون، صفحه 345، آیات 43 تا 59
🗓1399/10/21
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.ir
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی
🔸موضوع: پاداش رفع حاجات دیگران
روایات اخلاقی، شماره 27
#طراوت_معرفت
🌹 @nedaye_tahzib
☘️tahzib-howzeh.ir
❇️ یکشنبههای هفته: #اسوه_های_اخلاقی ❇️
شماره 16
🌺آیت ا... بروجردی / قسمت هفتم / توجه ویژه به کارکرد فرهنگی در خارج از کشور و...🌺
🔅 توجه ویژه به کارکرد فرهنگی در خارج از کشور
استاد مطهری رحمه الله در این باره می گوید: «از گام های برجسته ای که در زمان آیت الله بروجردی و به وسیله ایشان برداشته شد، اعزام مبلّغ و نماینده مذهبی به کشورهای خارجی بود. آقای بروجردی که علاوه بر جنبه فقاهت، مطالعاتی در متن اسلام و معتقدات اسلامی داشت و اسلام را خیلی بی پیرایه و عریان از توهمات عوامانه پذیرفته بود و از طرفی برخلاف گذشتگان از تاریخ قرون جدید و اوضاع عصر حاضر تا حدود نسبتا خوبی آگاه بود، معتقد بود که اگر حقایق فطری اسلامی بر افکار حقیقت جو و کاوشگر و کم تعصب اروپایی عرضه داشته شود، این دین حنیف را تدریجا خواهند پذیرفت و روی همین جهت به آلمان و امریکا نماینده اعزام کرد و در تدارک اعزام نماینده به لندن و بعضی از نقاط دیگر بود که اجل او فرا رسید» (تکامل اجتماعی انسان، ص 205.)
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ #نقش_الگو_در_تربیت❇️
شماره 4
—————————
🔅ضرورت وجود الگوها
از نظر تاریخی، گابریل تارد، بیش از دیگر اندیشمندان، مفهوم تقلید را در زمینه روان شناسی اجتماعی به کار برده است. به باور وی، «تقلید، یک واقعه اجتماعی اساسی است و قوانینی وجود دارد که طبیعت و اثر تقلید را تشریح و توصیف می کنند. تحول اجتماعی نیز از این نظر ممکن است که افراد از آنچه تازه و خیره کننده است، تقلید کنند؛ یعنی جامعه بدون تقلید قابل تصور نیست».(روان شناسی اجتماعی، ج 2، ص 494.)
جامعه بدون تقلید از این نظر قابل تصور نیست که افراد جامعه نیازمندی هایی دارند که برای برآوردن بخش زیادی از آنها باید به کارشناسان رشته های گوناگون روی آورند. بدیهی است هیچ یک از انسان ها نمی توانند در همه رشته ها به تخصص و مهارت دست یابند و از تقلید بی نیاز شوند. علامه طباطبایی رحمه الله با توجه به ضرورت و نیاز زندگی اجتماعی به تقلید و پیروی انسان های نامتخصص از کارشناسان می گوید: «کسی که می پندارد در زندگی خود زیر بار تقلید نرفته و نخواهد رفت، با یک پندار دروغین و خنده دار، خود را فریب می دهد».(سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله، مقاله «اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه» در کتاب مرجعیت و روحانیت، ص 20.)
اکنون پرسش مهم این است که چرا انسان به تقلید و الگوپذیری نیازمند است؟ چرا جوانان بیش از دیگران چنین نیازی را احساس می کنند؟ نخستین پاسخی که به نظر می رسد، این است که ویژگی کمال گرایی آدمی، او را از درون به حرکت وا می دارد تا خود را به کسانی که مظهر کمال اخلاقی هستند، نزدیک و صفات آنها را اقتباس کند. از سوی دیگر، زندگی دربردارنده قواعدی است که جوانان می خواهند آنها را بیاموزند و از بهترین رفتارها پیروی کنند تا بتوانند به شخصیت مرد یا زن کامل دست یابند.(محمدرضا شرفی، جوان و نیروی چهارم زندگی، تهران، انتشارات سروش، 1379، چ 1، ص 23.)
جوان تحت تأثیر حس کمال جویی که در فطرت و سرشت او نهفته است، به پیروی از انسان هایی راضی می شود که درجه های بیشتری از کمال را پشت سر نهاده و وجود خویش را به فضایل و صفات پسندیده بیشتری آراسته اند. انسان در هر سنی به ویژه جوانی، کمال گرا و ترقی خواه است. بنابراین، به عواملی که سبب رشد و شکوفایی این ویژگی شوند، اهمیت می دهد. از مهم ترین این عوامل، الگوها و قهرمانانی هستند که مراحلی از کمال و منزلگاه هایی از جاده رشد را پیموده باشند؛ چون با توجه به همسانی نسبی امکانات و استعدادهای افراد مختلف، انسان می داند که در او نیز امکان دست یابی به آن درجه ها وجود دارد. پس قدم در راه آنها می نهد و به پیش می رود.(نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص 59.)
ادامه دارد...
#الگو_و_تربیت
#ندای_تهذیب
🌻 @nedaye_tahzib
🌿 tahzib-howzeh.com