eitaa logo
ندای اسلام
54 دنبال‌کننده
561 عکس
296 ویدیو
0 فایل
با سلام لطفا در صورتی که سوال،انتقاد یا پیشنهادی دارید به شماره 09332641368 پیام بدهید. با تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ انتقال خون بین مسلمان و غیرمسلمان 🔷 س ۶۶۸۱: آیا انتقال خون بین مسلمان و غیرمسلمان، جایز است یا نه؟ ✅ ج: جایز است. https://eitaa.com/nedayeeslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ «من و تو نداره!» 👤 استاد پناهیان 🔅 یکی از شرایط ظهور مواسات مؤمنین هست... ♥️ https://eitaa.com/nedayeeslam
•┄☆••🌸﷽🌸••☆┄• ✍ حکایت «اولین خریدار» واعظی بر روی منبر از خدا می‌گفت؛ ولی کسی پای منبر او نمی‌رفت. روز بعد واعظ دیگری می‌رفت و منبر او شلوغ بود در حالی که هر دو واعظ اهل علم بودند. روزی واعظِ کم‌طالب به واعظِ پُرطالب گفت: راز این جمعیت شلوغ در پای منبر تو چیست؟ واعظ پُرطالب دست او را گرفت و به بازار بزازها رفتند. یک مغازه پارچه‌فروشی‌ ، شلوغ و پارچه‌فروشیِ دیگر کنار آن خلوت بود. وقتی دلیلش را پرسیدند، دیدند که مغازۀ پارچه‌فروشی که شلوغ بود،فروشنده ، مالک مغازه است ولی پارچه‌فروشِ مغازه خلوت، تنها فروشنده است،نه مالک. واعظ پُرطالب گفت: من همچون آن پارچه‌فروش که برای خود می‌فروشد، سخنم را خودم خریدارم، پس خدا نیز از من می‌خرد و مشتریان را به پای منبر من روانه می‌کند. ولی تو مانند آن فروشنده‌ای هستی که برای دیگری می‌فروشد، هرچند جنس او با جنس مغازۀ همسایه‌اش فرقی ندارد. سخنان تو مانند سخنان من است، ولی تو برای کسب لذت از دیگران سخن می‌گویی نه برای کسب لذت خودت. سخنی را که می‌گویی نخست باید خودت خریدارش باشی. •┈┈•❀🍃🌸🍃❀•┈┈• https://eitaa.com/nedayeeslam
‼️تقاص از بدهکار 🔷 س ۶۶۸۳: آيا برداشتن اموال فرد بدهکار بدون اطلاع و اجازه وى جايز است؟ ✅ ج: تقاص از طلبكار در صورتى مجاز است كه بدهكار، بدهى خود را انكار كند يا در پرداخت آن كوتاهى كند و براى رسيدن به حق راهى جز تقاص باقى نباشد؛ در غير اين صورت برداشتن مال از او بدون اذن و تصرف در آن جايز نيست. https://eitaa.com/nedayeeslam
•┄☆••🌸﷽🌸••☆┄• ✍ حکایت «سخاوت» يكي از پادشاهان يمن در بخشندگی و سخاوت معروف بود، ولي هرگاه كسی نزد وی از بخشندگی های حاتم طايی سخن می گفت، برمی آشفت و ناراحت می شد. بنابراين، چون پادشاه يمن، حاتم را در بخشندگی از خود بلندآوازه‌تر ديد، كسی را مأمور كرد تا او را از بين ببرد. مأمور حاکم راه قبيله «بنی طی» را پيش گرفت. در راه شخصی را ديد و با او دوست و همراه شد و به وی گفت:‌ "حال كه تو جوانمرد و راز نگه‌دار هستی، از تو خواهشی دارم، اميدوارم مرا راهنمايی كنی!" جوان گفت: "با كمال ميل در خدمتم." مأمور گفت: ‌"آيا تو حاتم طايی را می شناسی؟" جوان گفت: "مقصود تو از اين سؤال چيست؟" مأمور گفت: "پادشاه يمن مرا مأمور كرده است تا حاتم را بكشم و سرش را برای پادشاه ببرم، ولي سبب دشمنی آنها را نمي‌دانم." جوان خنديد و گفت: "آن حاتمی كه دنبال او می گردی، خود منم و الان‌ آماده‌ام سر از تنم جدا كنی!" مأمور با شنيدن اين سخن ناراحت شد، به سرعت به يمن بازگشت، به خدمت پادشاه رفت و آنچه بر او گذشته بود، تعريف كرد. پادشاه پس از شنيدن ماجرا و پی بردن به ميزان جوانمردی حاتم، از مأمور دلجویی كرد و به وی هديه‌ای داد و بر حاتم طایی درود فرستاد. •┈┈•❀🍃🌸🍃❀•┈┈• https://eitaa.com/nedayeeslam
# به_عشق_مولی https://eitaa.com/nedayeeslam