#خاطرات_شهدا
به شهید تورجی زاده ارادت خاصی داشتم .
یه شب به خوابم اومد ،
بهش گفتم ،
محمدرضا این همه از حضرت زهرا (س) گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت؟
شهید تورجی زاده هم بلافاصله گفت ،
همین که توی آغوش فرزندش امام زمان (عج) جان دادم برام کافیه....
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
به روایت آیت الله میردامادی
ــــــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــ
🥀🥀🥀🥀
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin
#خـــاطرات_شهدا
یکبار وارد مسجد شدم می خواستم به دستشویی بروم ،
دو نفر دیگر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند چون چاه دستشویی گرفته است.
من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم آمد وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته ، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد.
بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته ، بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد.....
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم 2
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📲 رسانه ندای لالجین
╭┅─────────┅╮
🌺 https://eitaa.com/nedayelalejin