سلام خدمت همه اعضای کانال #نگاه_بهشتی
در این ایام #قرنطینه مسلما بدون برنامه بودن خیلی سخت تر گذر زمان رو سپری میکنیم اما اگه به کمک هم بیایم و تجربیات خودمون رو در این ایام #کرونا به همدیگه معرفی کنیم (چه به صورت متنی و چه به صورت کلیپ) میتونیم با کمک همدیگر زندگی را #شیرین کنیم
پس بیاییم و به همدیگر کمک کنیم
برای ارسال ایده ها و تجربیات خودتون به این ادرس مراجعه کنید:
@SheykhHosseinemami
@negahebeheshti
🔴 ١٨ سال قرنطینه
در منزل #قرنطینه هستید؟
از قرنطینه خسته شدید؟ این متن رو بادقت بخونید
آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری میگفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... #اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود
وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود
حسین می گفت: بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم
همسرش میگوید بعد از ١٨سال درد فراق، حسین به ایران بازگشت، در همان روز به فرودگاه رفتیم، همهی اهل خانواده، فامیل، بستگان و دوستان آمده بودند، من گوشه ای ایستاده و فقط او را تماشا می کردم، همه ی حاضران تک تک جلو رفته و با ایشان سلام علیک و دیده بوسی می کردند، اما من فقط تماشایشان می کردم و کاملا هم مشهود بود که او هم در بین جمعیت به دنبال من می گردد و خلاصه وقتی همه ی حاضران با ایشان دیده بوسی کردند یکی از مسوولین سراغ مرا گرفت و سپس نزد ایشان رفتم و انگار آسمان و زمین یکجا به من هدیه شده بود و به اندازه تمام دنیا و زمان ها شاکر خدای بزرگ شدم که یکبار دیگر همسرم را پس از ۱۸ سال فراق می دیدم
سید الاُسرا، سرلشکر لشگری
منبع :ازکتاب خاطرات۶۴۱۰ روز اسارت سرلشکر
@negahebeheshti
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
تجربیات دوران قرنطینه
این موارد تجربه شخصی این حقیره😉
۱.فرصت بیشتر با خانواده بودن.البته اگه این فضای مجازی بزاره😊
۲.سه وعده نماز جماعت.این نماز جماعت خیلی خوبه .کسانی که دغدغه نماز فرزندانشان رو دارند کافیه خودشون
اول وقت داخل خانه نماز بخوانند کم کم بچه ها هم مشتاق میشن که شرکت کنند،به شرطی که نماز رو طولانی نکنیم .واگه اشتباهی کردند یا سروصدایی کردند گیر ندیم و عصبانی نشیم.مهربان باشیم☺️
۳.اذان گفتن با صدای بلند در مواقع نماز.در روایات داریم که بعضی مشکلات خودتتون رو با اذان گفتن داخل خانه
حل کنید.
۴.آشپزی کردن .حداقل یه وعده رو پدران بزرگوار و دوست داشتنی انجام بدند.مثلا من چند روز پیش آشپزی کردم🙈 اوه اوه محشر شده بود
تاکید هم کردم که وقتی غذا می خورند مواظب انگشتاشون باشن😜 از بس خوشمزه شده بود
البته سلیقه در آشپزی هم خیلی مهمه که به حمدلله من تا حدودی دارم.😍
سلیقه در سفره انداختن و سفره آرایی هم خیلی مهمه .رعایت کنید خواهشاً.🌺
۵.بازی، که در این مدت بازیهای خوبی انجام دادیم.
۶.مطالعه
۷.ورزش
۸.تلاوت قرآن خانوادگی
نکته مهم:
به قول یکی از اساتید بزرگوار باید ترکیبی کار کرد که خسته کننده نباشه.
و نکته دیگه این که بچه ها دردسر هستند ولی دردسر دوست داشتنی☺️
#خانواده
#قرنطینه
#نماز_جماعت_خانوادگی
#اذان
#بازی
@negahebeheshti
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸