eitaa logo
نگاه بهشتی|شیخ حسین امامی
610 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
26 فایل
ارتباط با مدیر کانال: 👤👤 @SheykhHosseinemami
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 ماجرای نیم‌روز، کشمکش بر سر تدفین امام حسن علیه السلام 1️⃣ حسن‌بن علی را چندین بار مسموم کردند و هر بار بخیر می‌گذشت، وعده آخر تشت از پاره‌های کبدش خون شد رو به برادرش حسین کرد و گفت این بار دوام نمی آورم بر بستر افتاد به برادرش حسین علیه السلام وصیت کرد “تدفننی فی بیت جدی فإنی احق” من اهل بیت آن خانه ام از آن دو‌ سزاوارترم 2️⃣ دست برادرش حسین علیه السلام را گرفت و فرمود عده ای مانع دفن من می‌شوند، اصرار کن اما نمی‌پسندم در تشییع ام خونی ریخته شود حسین بن علی به گریه افتاد و گفت این ظلم بر تو روا نبود امام فرمود ظلمی که به من شد این تنهایی و زهر بود ولکن لایوم کیومک اباعبدالله مظلومیت تو عظیم تر ست 3️⃣ مردم مدینه با خبر شدند، صحابه پیامبر آمدند، حسین بن علی علیهماالسلام گفت وصیت برادرم این بود که در حجره جدش دفن شود عده ای از جوانان بنی هاشم می‌دانستند مخالفت می‌شود لباس رزم به تن کردند جمعیت به سمت حجره پیامبر به راه افتاد جوانان بنی امیه و مروان بن حکم با لباس رزم میانه راه را گرفتند 4️⃣ مروان گفت پسرعمویم خلیفه مقتول عثمان چرا باید در آخر بقیع دفن شود و حسن بن علی در حجره پیامبر؟ بخدا نمی‌گذارم “انی أحمل السیف” من مسلحم صحابه جلو آمدند و گفتند ساکت! بخدا حسن بن علی همیشه بر شانه پیامبر بود، اهل بیتش بود،تو مشروعیت قضاوت نداری خبر به گوش آن زن رسید سوار بر درازگوشی شد و آمد 5️⃣ همسر پیامبر سوار بر درازگوشی به میانه جمعیت آمد گفت من که مشروعیت دارم ما را با شما و اولاد علی چه کار؟ آن حجره خانه من ست بخدا نمی‌گذارم نفر چهارمی آنجا دفن شود، عُمَر که خلیفه بود بدون اجازه من در آنجا دفن نشد، علی و اولاد علی که نزد ما پسندیده هم نیستند. 6️⃣ ابن عباس فریاد زد این چه رسوایی ست دیگر! یک روز سوار بر شتر شدی و فتنه و جنگ به راه انداختی امروز هم سوار بر زین و درازگوش شدی آمدی میخواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی؟ بگو مگو بالا گرفت در بعضی نقلها آمده بنی امیه برای منصرف کردن بنی هاشم تابوت حسن را تیر زد. 7️⃣ بنی هاشم دست به قبضه برد، عاقله مردها و صحابه نگذاشتند حسین بن علی گفت “شما روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید، اگر وصیت برادرم نبود که خونی ریخته نشود دست به قبضه می‌بردم” ابن عباس به مروان و عایشه گفت “إرجع من حیث جئت” بجایی که آمدید برگردید ما به بقیع میرویم. 8️⃣ حسن بن علی را به بقیع بردند بر پیکرش نماز خواندند پیکر را کنار مزار مادر علی ابن ابی طالب بردند و بخاک سپردند و سپس امامت حسین آغاز شد در این نیمروز شهید و مظلومی را می‌دیدی که تشییع میشود و شهید و مظلومی آنرا به شانه می‌کشد و شهید و‌مظلومی نماز میگذارد و شهید و مظلومی امام میشود. -نگاه-بهشتی 🍃@negahebeheshti