eitaa logo
نگاه قدس
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
226 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ. 🌹 نـوروز ۱۴۰۳ بـر هـمـه مخاطبـان مبـارک بـاد. @negaheqods
🛑 در طی چهل و خورده ای سال اخیر، شش پروژه روی ایران اجرا شد، که پنج تای آن عبارت اند از: ۱- چماق و هویج ۲- پلیس خوب پلیس بد ۳- مکانیسم ماشه ۴- شک و بهت ۵- قورباغه پخته 🔹️همه این پروژه ها روی ایران اجرا شد ولی اون جور که باید کیفیت لازم رو نداشت، در سال ۱۳۸۶ بعد از اینکه بوش، ایران رو به عنوان محور شرارت معرفی کرد، نیکلاس برنز در کنگره، استراتژی آنفولانزا نیویورکی رو روی ایران اجرا کرد. 🔻این استراتژی، برگرفته از قضیه سیگار در دوران ادوارد برنیز بود، و بر پنج اصل استوار بود ۱- نفرت در میان مردم ۲- نفرت علیه مسئولین ۳- نفرت علیه اصل نظام و انقلاب ۴- نفرت علیه ایرانی بودن ۵- نفرت علیه اسلام. 🔺هر کدوم از این اصل ها، خودش پروژه مفصلی داره که به وقتش صحبت خواهیم کرد. @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
♥️ بهار در راه است؛ و زمین، بهانه ای دارد، برای سبز شدن! اما بهانه ی من، بزرگترین بهانه ی زندگی ست. انتظار کسی که هر قلب مرده ای را زنده می‌کند! من به شوقش.. هر روز به دنیا سلام می‌کنم @negaheqods
نگاه قدس
روایتی از یک عملیات سری نیروی قدس سپاه در افغانستان با حضور شهید سلیمانی در نیروی قدس و تعیین و نق
برگی از داستان استعمار (شروع جلد هشتم) قسمت نود و پنج: همه انگلیسی‌‌‌ها بد نیستند انگلیسی‌‌‌ها از نخستین سال‌‌های قرن هفدهم میلادی به تدریج وارد هند شدند. تجارت انگلیسی‌‌‌ها در اختیار کمپانی هند شرقی بود‌‌. این شرکت‌‌، به بهانه حفاظت از تجارتخانه‌‌‌هایش سربازانی را به هند وارد کرد و به آرامی بخش‌‌های مختلف این سرزمین را به تصرف درآورد‌‌. ضعف آخرین پادشا‌‌هان گورکانی و اختلاف‌‌‌های مذهبی میان هندی‌‌ها‌‌، بهترین فرصت را در اختیار انگلیسی‌‌ها گذاشته بود تا در این سرزمین پیشروی کنند. ساحل نشینان رودسند به مردی انگلیسی که باکت وشلوار و کلاه سفید در اطراف خانه‌‌‌هایشان پرسه می زد‌‌، مشکوک بودند؛ انگلیسی‌‌‌ها بیشتر مناطق هند را تصرف کرده بودند؛ اما سند هنوز خارج از قلمرو آن‌‌ها بود‌‌. خبر ستمگری انگلیسی‌‌‌ها در مناطقی که اشغال کرده بودند‌‌، مخصوصاً مالیات‌‌هایی که از کشاورزان می‌گرفتند‌‌، به گوش ساکنان اطراف رود سند هم رسیده بود‌‌. آن‌‌ها اکنون می دیدند که کله یک مرد انگلیسی در سرزمین سند هم پیدا شده مردی که تلاش میکند سرحرف را با مردم باز کند و گاهی با دارو‌‌های اندکی که همراه دارد‌‌، به درمان بیماران آن‌‌‌ها مشغول شود‌‌. مرد انگلیسی که خودش را«چارلز ناپیر»معرفی می‌کرد از رفتار هموطنانش در هند شرمگین بود‌‌، او تلاش می‌کرد به سندی‌‌‌ها بفهماند که همه انگلیسی‌‌‌ها بد نیستند‌‌، بسیاری از مردم انگلیس با اشغال هند مخالف اند و از شنیدن اخبار ظلم کمپانی هند شرقی به هندی‌‌ها خشمگین می شوند‌‌. مهربانی و انسان دوستی چارلز ناپیر به تدریج مردم سند را تحت تأثیر قرار داد‌‌. ناپیر با مردم درددل می‌کرد و پای حرف‌‌‌های آن‌‌‌ها می‌نشست؛ او از بهره کشی‌‌‌های کمپانی هند شرقی خبر‌‌هایی داشت که هندی‌‌‌ها را شگفت زده می‌کرد‌‌. ناپیر با سرافکندگی این اخبار را برزبان می آورد و تأکید می‌کرد که یک روز مردم هند باید قیام کنند و از زیر بار ظلم انگلیسی‌‌‌ها ر‌‌ها شوند‌‌. اعتمادمردم سند روزبه روز به ناپیر بیشتر می‌شد‌‌. ناپیر رهبران و بزرگان سند را تشویق می‌کرد تا علیه انگلستان متحد شوند و مردم را به قیام وادار کنند‌‌. او به کسانی که از آمادگی او برای جنگ با هم وطنانش تعجب می‌کردند می گفت:« وطن من همه جهان است‌‌، نه انگلستان و مذهب من انسانیت است‌‌، نه مسیحیت‌‌.» بالاخره مردم سند برای مبارزه علیه انگلیس آماده‎شدند‌‌. آن‌‌ها باید به انگلیسی‌‌‌ها در سرزمین‌‌های همسایه سند حمله می‏کردند‌‌. حمله سندی‌‌‌ها با پاسخ سخت‎تری از سوی انگلیسی‌‌‌ها همراه شد‌‌. سربازان انگلیسی به کمک آتش شدید توپخانه، سندی‌‌‌ها را عقب راندند و وارد سرزمین آن‌‌‌ها شدند‌‌. آن‌‌ها اعلام کردند چون مردم سند مناطق تحت تصرف انگلیس را تهدید کرده‌اند‌‌، باید سرزمین سند را اشغال کنند تا این تهدید‌‌ها برای همیشه به پایان برسد‌‌. سندی‌‌ها از این بهانه جویی انگلیسی‌‌‌ها برای تسخیر سرزمینشان تعجب نکرده بودند‌‌، چیزی که آن‌‌ها را بسیار شگفت زده کرده بود شخصی بود که فرماندهی انگلیسی‌‌‌ها را به عهده داشت: سرگرد چارلز ناپیر همان انگلیسی انسان دوستی که مدت‌‌‌ها در میان آن‌‌ها زندگی کرده بود و اکنون کت و شلوار سفیدش را با لباس افسران ارتش کمپانی هندشرقی عوض کرده و سربازانش را برای حمله به سندی‌‌ها رهبری می‌کرد. در حقیقت انگلیسی‌‌‌ها از نخستین روز‌‌هایی که وارد هند شدند‌‌، به هیچ منطقه ای بدون بهانه حمله نکردند‌‌، اکنون نیز که در نیمه قرن نوزدهم‌‌، تقریباً تمام مناطق هند را در تصرف داشتند برای اشغال سرزمین‌‌‌های کوچک باقی مانده هم بهانه‌‌‌هایی را جست وجو می‌کردند‌‌. بهانه آن‌‌ها برای حمله به سند‌‌، تهاجم سندی‌‌ها به سربازان آن‌‌ها در مناطق همسایه بود‌‌. تهاجمی که با تشویق یک انگلیسی سفیدپوش به نام ناپیر انجام شده بود. دولت انگلستان پس از تصرف سواحل سند لقب «سِر» را به چارلز ناپیر اهدا کرد و هشتصد هزار روپیه از ثروت این منطقه را به او پاداش داد. @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃 🍃دعای روز دهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🔹اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ و اجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ و اجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یا غایَةَ الطّالِبین. 🔹ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند و نزد تو فوز و سعادت یابند قرار ده و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند قرار ده به حق احسانت ای منتهای آرزوی طالبان. @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز دهم ماه میهمانی خدا @negaheqods
امشب خدیجه می رود از خانه ی وحی تاریک شد در ماتمش کاشانه ی وحی چشم از خدیجه بر نمی دارد پیمبر خون جگر از دیده می بارد پیمبر ◼️وفات ام المؤمنين والمؤمنات حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج💔🖤 @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
❣ بیا که بی تو نه سحـر را طاقتی است و نه صبـح را صداقتی؛ که سحـربه شبنم لطف تو بیدار میشـود وصبح، به سلام تو ازجا برمی‌خیزد... @negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار (شروع جلد هشتم) قسمت نود و پنج: همه انگلیسی‌‌‌ها بد نیستند انگلیسی‌‌‌ها از
برگی از داستان استعمار قسمت نود و شش: شلیک به زیبایی انگلیسی‌ها که تاسال ۱۸۴۹ میلادی تقریباً تمام هند را به تصرف درآورده بودند‌، در نخستین سال‌های دهه ۱۸۵۰ چند نقطه کوچک باقیمانده را هم به قلمرو خود افزودند‌. یکی از این نقاط‌، شهر کوچک و زیبای آغزا بود که ارتش کمپانی هندشرقی در سال ۱۸۵۳ میلادی آن را در محاصره گرفت‌. شهر آغزا با دیواری بلند که آن را به قلعه‌ای استوار شبیه کرده بود‌ حفاظت می شد‌. افسران انگلیسی انتظار داشتند مردم شهر پس از دیدن پیروزی‌های آن‌ها در سراسر هند از مقاومت دست بردارند و دروازه‌های شهر را باز کنند‌. انتظار فرماندهان انگلیسی واقع بینانه نبود‌، مردم شهر به سختی مقاومت می‌کردند و هر بار که سربازان دشمن به دیوار نزدیک می شدند با گلوله بارانی شدید آن‌ها را عقب می راندند‌. توپخانه انگلیسی‌ها هم توان ویران کردن دیوار بزرگ شهر را نداشت. فرمانده انگلیسی تصمیم گرفت از پادگان‌های دیگر کمک بخواهد‌. رسیدن نیروی کمکی چند روز طول می‌کشید و آن‌ها آذوقه ای را برای این مدت طولانی آماده نکرده بودند. مقاومت مردم شهر گره بزرگی در کارشان انداخته بود تا اینکه یکی از افسران با پیشنهادی به دیدار فرمانده رفت، توپخانه آن‌ها باید از دیوار شهر فاصله می گرفت‌، روی یکی از تپه‌های نزدیک شهر مستقر می شد و کاخ‌های زیبا و قدیمی شهر را نشانه می‌رفت‌. هندی‌ها باید تهدید می‌شدند که اگر به پایداری ادامه دهند توپخانه ارتش کمپانی قصرهای بی نظیر شهر را زیر آتش خواهد گرفت و نابود خواهد کرد‌. فرمانده پیشنهاد افسر را پذیرفت و پیکی به سرعت روانه شهر شد تا تهدید جدید فرمانده را به اطلاع هندی‌ها برساند‌. مردم شهر یک شبانه روز فرصت داشتند تا پاسخ انگلیسی‌ها را بدهند و بناهای تاریخی و بی همتای آغزا را نجات دهند‌. سرانجام در آخرین دقایقی که مهلت انگلیسی‌ها به پایان می رسید‌، یکی از دروازده‌ها باز شد و مردی از آن بیرون آمد‌. مرد با سرعت به سوی اردوگاه انگلیسی‌ها می دوید تا پیش ازپایان وقت‌، خبر تصمیم اهالی را به آن‌ها برساند، مردم آغزا حاضر بودند تفنگ‌های خود را زمین بگذارند تا آسیبی به یادگارهای تاریخی و فرهنگی شهرشان وارد نشود‌. انگلیسی‌ها از اولین روزهایی که به هند وارد شده بودند‌، خود را مردمی متمدن معرفی می‌کردند که باید هندی‌ها را هم با اصول تمدن آشنا می‌کردند و اکنون تنها چند دقیقه با ویران کردن یکی از گرانبهاترین میراث‌های هنری هند فاصله داشتند‌. مردم آغزا که مانند بقیه ساکنان هند از سوی انگلیسی‌ها به بی فرهنگی و توحش متهم بودند برای نگهداری از یادگارهای هنری نیاکانشان‌، از مقاومت سرسختانه خود دست برداشتند و دروازه‌های شهر را به روی دشمن باز کردند‌. حاکمان مناطقی مانند آغزا که به تصرف انگلیسی‌ها در می آمدند‌، برکنار می شدند و شهر‌، کاملاً در قلمرو کمپانی هند شرقی قرار می‌گرفت‌. این قلمرو وسیع «هند بریتانیا» نام گرفته بود، اما در بعضی بخش‌های هند هم انگلیسی‌ها حاکم محلی را با شرط‌ها و محدودیت‌هایی بر سر کار نگه می‌داشتند‌. این حکومت‌ها در ظاهر مستقل بودند، اما سررشته همه کارهایشان در دست یک مأمور انگلیسی بود که «رزیدنت» یا مقیم نامیده می‌شد‌. پولی که انگلیسی‌ها بدون دردسر می توانستند از این حاکمان دست نشانده بگیرند‌، تنها علت نگه داشتن آنها در قدرت بود‌. انگلیسی‌ها از فردی به نام «میر جعفر» 40 میلیون لیره گرفتند تا او را به عنوان حکمران ایالت بنگال منصوب کنند‌. میرجعفر به سراج الدوله‌، حاکم پیشین بنگال‌، که به جنگ با انگلیسی‌ها مشغول بود‌، خیانت کرده بود‌. مدتی بعد‌، از فرد دیگری به نام میر کاظم 10 میلیون لیره گرفتند و او را به جای میر جعفر به حکومت رساندند، اما سه سال بعد 25 میلیون لیره از میر جعفر گرفتند و دوباره او را بر تخت حکومت نشاندند‌. دو سال پس از این‌، از فردی به نام نجم الدوله 11 میلیون لیره گرفتند و حکومت را به او سپردند‌. فرماندار انگلیسی هند‌، وارن‌هاستینگز‌، از برخی حکمران‌های محلی سالی ۲۵۰ هزار لیره به عنوان کمک به خزانه کمپانی دریافت می‌کرد‌. او تعهد کرده بود در برابر این پول‌، از اشغال سرزمین آن‌ها خودداری کند‌. مدتی بعد هم از هر کدام مبلغی رشوه می گرفت و به حساب شخصی خودش واریز می‌کرد تا به این کمک سالانه چیزی اضافه نکند‌. اما بالاخره پیمان شکنی کرد و این ایالت‌ها را هم به هند بریتانیا اضافه کرد. هاستینگز‌، حاکم ایالت «اوز» را وادار کرد تا 5 میلیون لیره به کمپانی هند شرقی بپردازد‌. تمام ثروتی که انگلیسی‌ها به این صورت از فرمانروایان محلی می‌گرفتند‌، دسترنج کشاورزان هندی بود که حاکمان به نام مالیات با بهانه‌های دیگر از چنگ آن‌ها بیرون کشیده بودند. @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃 🍃دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🌺 اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.  🍃خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان. @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز یازدهم ماه میهمانی خدا @negaheqods
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷عکس تعدادی از شهدا که توسط هوش مصنوعی به شکل زنده درآمده اند. لبخند شهادت روزی تان باد.... @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
🔻سلام امام زمانم 🔹️جوابِ سلام، واجب است! لذت شعر به آن است که والا باشد 🔹️هدف شعر ظهور گل زهـــــرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان 🔹️علت هستی ما حضرت مـولا باشد @negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت نود و شش: شلیک به زیبایی انگلیسی‌ها که تاسال ۱۸۴۹ میلادی تقریباً تمام
برگی از داستان استعمار قسمت نود و هفت: قفس انگلیسی‌‌ها بیش از پنجاه نوع مالیات و عوارض مختلف از کشاورزان هندی ‌می‌گرفتند. آن‌ها زمین‌های هر ایالت را به کشاورزان اجاره ‌می‌دادند و مهم ترین مالیاتی که از آن‌ها می‌گرفتند «نذرانه» نام داشت. نذرانه پول زیادی بود که هر کشاورز در آغاز کار باید به انگلیسی‌ها پرداخت می‌کرد. انگلیسی‌ها کشاورزانی را که نمی‌توانستند مالیاتشان را بدهند در قفس‌‌های فلزی ‌می‌انداختند و این قفس‌‌ها را زیر آفتاب سوزان هندوستان ‌می‌گذاشتند. بقیه کشاورزانی را که شاهد زجر و مرگ هم وطن خود بودند‌، سعی می‌کردند از هر راهی که ممکن بود‌، مالیات انگلیسی‌ها را بدهند آن‌‌ها حتی بچه‌‌های خود را ‌می‌فروختند تا از عهده اجاره و مالیات زمین برآیند. بسیاری از کشاورزان که تحمل این وضع برایشان غیرممکن بود‌، زمین و روستای خود را ر‌ها می‌کرند و می‌گریختند. بیش از یک سوم جمعیت هندبریتانیا پس از مدتی از روستا‌های خود فرار کردند و به مرد‌می‌آواره و گرسنه تبدیل شدند. بسیاری از این آواره‌‌ها به شهر‌هایی ‌می‌رفتند که انگلیسی‌ها کارخانه‌‌هایی را در آنجا تأسیس کرده بودند. خوشبخت ترین آن‌‌ها ‌می‌توانستند در این کارخانه‌‌ها همراه همسر و تمام فرزندان خود به کار مشغول شوند. دستمزد اندک و ساعت‌‌های طولانی کار‌، مخصوصاً در کارخانه‌‌های نساجی‌، باعث می‌شد این کارگران با کمترین غذا و وسایل زندگی روزگار خود را بگذرانند. آن‌‌ها به صورت گروهی اتاقی را در شهر اجاره می‌کردند و گاهی در یک اتاق کوچک و تاریک سی نفر همراه حیوانات خود زندگی می‌کردند گروهی از این کشاورزان آواره هم در معادنی که انگلیسی‌‌ها آن‌‌ها را اداره می‌کردند به کار مشغول ‌می‌شدند. معدن‌‌هایی که در بسیاری از آن‌‌ها زنان هندی هم هر روز به عمق زمین فرو ‌می‌رفتند و در کنار مرد‌ها به کندن سنگ و خاک در راهرو‌های تاریک معدن مشغول ‌می‌شدند. این زن‌‌ها بچه‌‌های خود را باخوراندن تریاک به خواب‌‌های عمیق و طولانی فرو ‌می‌بردند تا بتوانند با خیالی آسوده تر راهی معدن شوند. انگلیسی‌‌ها در بیشتر سال‌هایی که هند را در تصرف داشتند‌، مشغول جنگ با رقیبانشان در اروپا و آمریکا بودند به همین علت معتقد بودند هندی‌‌ها باید تمام این شرایط سخت را به نام وضعیت جنگی تحمل کنند؛ جنگ‌‌هایی که هیچ ارتباطی به هندی‌‌ها نداشت. لرد ولزلی‌، یکی از فرمانداران انگلیسی هند‌، کتابی را تألیف کرد به نام«کتاب جیبی سرباز برای خدمت در میدان جنگ». او در بخشی از این کتاب نوشت:«همیشه بر سر ما می‌کوبند و تکرار می‌کنند که شرافت و صداقت بهترین سیاست است. اما این جملات زیبا برای سرمشق‌های کودکان دبستانی خوب است. اگر کسی بخواهد در زمان جنگ هم شرافت داشته باشد‌، بهتر است شمشیرش را زمین بیندازد.» @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺 🍃 🍃 🍃دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🌹اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ 🌹خدايا مرا در اين ماه به پوشش و پاكدامنى بياراى، و به لباس قناعت و اكتفا به اندازه حاجت بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم نما، و مرا در اين ماه از هرچه مى ترسم ايمنى ده، به نگهدارى ات اى نگهدارنده هراسندگان. @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز دوازدهم ماه میهمانی خدا @negaheqods
خط تحریف در جنگ روایتگری به همین راحتی تحریف میکنند طرف  خودش را از نویسندگان دفاع مقدس معرفی میکند  و بعد عکس لئونارد کوهن یهودی که وسط جنگ یوم کیپور برای سربازای صهیونیست گیتار میزده رو گذاشته و نوشته حضور فرامرزاصلانی درمیان رزمندگان در خرمشهر! بعد همین جعلیات میره تلگرام و اینستا و میشه باور نسل جدید، یه آهنگ احساسی و یه ادیت احساسی ام می‌زنند بعد طرف رو جو میگیره و میره کف خیابان. @negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ @negaheqods
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌سلام ای صاحب دنیا کجایی؟ گل نرگس بگو مولا کجایی؟ جهان دلتنگ رویت گشته بنگرتو ای روشنگر شبها کجایی؟ دلیل ندبه خواندن صبح جمعه ها کجایی؟ تو ای ذکر همه لبها کجایی؟ 🔹‌سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عج صلوات @negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺 🍃 🍃 دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان 💖 ﷽ 💖 🌹 اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْذَارِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِين 🌹خدايا مرا در اين ماه از آلودگيها و ناپاكي ها پاك كن، و بر شدني هاى مورد تقديرت شكيبايم گردان، و به پرهيزگارى و هم نشينى با نيكان توفيقم ده، به ياری ات اى نور چشم درماندگان @negaheqods 🍃 🌺🍃 🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 ✨🍃🍂🌺🍃
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت نود و هفت: قفس انگلیسی‌‌ها بیش از پنجاه نوع مالیات و عوارض مختلف از کش
برگی از داستان استعمار قسمت نود و هشت: ارتش گرسنگان کشاورزان بی زمین و بی خانمان‌، راه دیگری هم برای فرار از گرسنگی داشتند‌‌؛ ورود به ارتش انگلیس‌، مزدوری برای کمپانی هند شرقی و جنگ با هم وطنانشان. بیچارگی‌، گرسنگی و فرزندفروشی چشم بسیاری از هندی‌‌ها را به روی ستم انگلیسی‌‌ها بسته بود. آن‌ها حاضر بودند در ارتش اشغالگران کشورشان خدمت کنند تا خود و فرزندانشان را از مرگ نجات دهند. اشتیاق هندی‌های پابرهنه برای ورود به ارتش به اندازه ای بود که پس از مدتی به جز افسران و تقریباً ‌سی‌درصد از سربازان‌، بقیه ارتش کمپانی هند شرقی از هندی‌‌ها تشکیل شده بود. علاقه مردان هندی برای ورود به ارتش و ر‌هایی از گرسنگی و شکنجه‌ی مالیات‌‌ها به حدی رسید که انگلیسی‌‌ها به انتخاب و دستچین کردن آن‌‌ها مشغول شدند. ماراتا‌ها‌، گروهی از ساکنان سرزمین‌‌های غرب هند بودند که پیش از این به سختی با انگلیسی‌‌ها جنگیده بودند و ارتش کمپانی به دشواری توانسته بود سرزمین آن‌‌ها را اشغال کند‌، اکنون این افراد هم مایل بودند سرباز کمپانی شوند. انگلیسی‌‌ها که مبارزه جویی و سرسختی ماراتا‌ها را از یاد نبرده بودند. از ورود آن‌ها به ارتش خود هراس داشتند و استخدام آن‌ها را ممنوع کرده بودند‌‌؛اما گروهی از ماراتا‌ها در نامه ای به حکومت انگلستان نوشتند: «ما افراد ماراته‌، ساکن در ولایت بمبئی ورود زندگی بخش انگلستان را تجربه کرده ایم و در انتظار امتیاز‌هایی هستیم که امپراتور بزرگ آن کشور به مردم ما خواهد داد. ملکه ویکتوریای نجیب رسیدن افراد ما را به مقام‌‌های مهم ممنوع کرده است. ما هم چنین انتظاری نداریم‌‌؛ چون به خوبی تربیت نشده ایم و لیاقت این مقام‌‌ها را نداریم! اما با فروتنی درخواست می‌کنیم در ارتش یا پلیس استخدام شویم. اگر هم امکان ندارد به عنوان سرباز وارد خدمت شویم‌،حاضریم خدمتکار یا قاطرچی باشیم.» سرانجام انگلیسی‌‌ها که از روحیه سلحشوری ماراتا‌ها خبر داشتند و فکر می‌کردند می‌توانند از جنگندگی آن‌ها استفاده کنند‌، گروهی از آن‌ها را وارد ارتش خود کردند. کمپانی هند شرقی‌، از سربازان هندی فقط در جنگ‌‌های داخلی هندوستان استفاده نمی‌کرد.این سربازان برای کشورگشایی‌‌های کمپانی در خارج از هند‌، راهی سرزمین‌‌هایی مانند برمه یا چین هم ‌می‌شدند. رودررو شدن این سربازان با مردم این کشور‌ها باعث ‌می‌شد مردم آن‌‌ها از هندی‌‌ها متنفر شوند‌‌؛ تنفری که خشنودی و رضایت انگلیسی‌‌ها را به دنبال داشت‌، چون مایل نبودند مردم مناطقی که تحت اشغال آن‌ها بودند روزی با هم متحد شوند. هزینه تمام جنگ‌‌هایی که کمپانی هند شرقی در خارج از هند به راه ‌می‌انداخت و سربازان هندی را در آن‌‌ها به کشتن ‌می‌داد‌، از داخل هند و جیب مردم هند تأمین ‌می‌شد. دولت انگلستان برای هیچ یک از این جنگ‌‌ها حتی یک سکه هم نپرداخت. در طول قرن نوزدهم میلادی ۴۵۰میلیون لیره از ثروت هند برای جنگ‌‌های کمپانی هند شرقی در خارج از این کشور هزینه شد.تعداد سربازان هندی که در این جنگ‌‌ها شرکت کردند‌، به هشتصد هزار نفر ‌می‌رسید. @negaheqods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان روز سیزدهم ماه میهمانی خدا @negaheqods