🏴دعای روزبیست ویکم ماه مبارک رمضان
﷽
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.
خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودىهایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى وقرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه اى برآورنده حاجتهاى جویندگان
🔲◾️▪️باورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد...!
🏴شهادت مظلومانه امیرالمومنین علی علیه السلام تسلیت باد
🏴@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
سلام امام زمانم✋💚
مولا جان روزم را با نام خدا
و در آرزوی رویت
و شادی دلت شروع میکنم
دستم بگیر که سخت محتاج عنایتم
عزای جدتان است آقا جانم روزی اشک مرا بیشتر بنویس
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و شش: روی سر نیزه نمی شود نشست(قسمت اول) انگلیسیها که چند قرن در م
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و هفت:
روی سر نیزه نمی توان نشست(قسمت دوم)
حیدرآباد یکی از ایالت هایی بود که در ظاهر حکومت مستقلی داشت. حکومت این بخش از هند به دست فردی هندی بود؛ اما «رزیدنت» یا نماینده کمپانی در تمام امور آن دخالت می کرد.
حکمران حیدرآباد که اخباری را درباره دستگاههای چاپ در اروپا شنیده بود، از رزیدنت خواهش کرد نمونه ای از این دستگاه را برای او بیاورد.
مرد انگلیسی مدتی بعد یک دستگاه چاپ را به دربار حیدرآباد برد.حکمران حیدرآباد با شگفتی و ستایش، کاردستگاه را تماشا کرد، اما هنگامی که کنجاوی اش د که بقیه هدیهها به پایان رسید، دستور داد آن را به انباری ببرند که و اشیاء نفیس را در آن نگه می داشتند.او از این دستگاه برای چاپ کتاب استفاده نکرده بود؛ اما هنگامی که خبراین ماجرا به فرماندار انگلیسی هند رسید پیغام سرزنش آمیزی را برای رزیدنت حیدرآباد ارسال کرد؛ او به هیچ وجه حق نداشت یک دستگاه چاپ را به دست هندیها برساند.
رزیدنت در نامه ای به فرماندار توضیح داد که حاکم حیدرآباد هیچ کتابی را چاپ نکرده و دستگاه را هم به انبار منتقل کرده است.اما این توضیح، نگرانیهای فرماندار را از بین نبرد و از رزیدنت خواست با اعزام مأمور مخفی خود به انبار کاخ دستگاه را بشکند و از کار بیندازد تا خیال آنها کاملا آسوده شود.
سالها طول کشید تا انگلیسیها اجازه دهند مردم هند از دستگاه چاپ استفاده کنند. انگلیسیها برای ضعیف کردن فرهنگ مردم هند، زبان اداری این کشور را هم تغییر دادند.پیش از تسلط آنها، زبان ادارهها و وزارتخانههای هند «فارسی» بود.
همه نامههای اداری به فارسی نوشته میشد و فرمانها و اعلامیههای حکومتی هم به زبان فارسی منتشر می شد. بسیاری از مردم هند یا به زبان فارسی صحبت میکردند و یا آن را مانندزبان دوم خود آموخته بودند.آشنایی هندیها با زبان فارسی آنها را به مردم ایران، افغانستان و آسیای مرکزی پیوند می داد.
آنها شعرهای شاعران ایرانی را می خواندند و خودشان هم به فارسی شعر میگفتند.
اما انگلیسیها زبان اداری را به انگلیسی تبدیل کردند؛ جوانان هندی که می خواستند در ادارههای انگلیسی استخدام شوند باید این زبان را می آموختند و هر کس که وارد این ادارهها می شد.
اگر نمی توانست به این زبان صحبت کند کاری از پیش نمی برد.تلاش انگلیسیها برای گسترش زبانشان باعث شد به تدریج زبان فارسی در هند فراموش شود.
هندیها دیگر نمی توانستند بسیاری از کتابهای ارزشمند قدیمی را که به فارسی نوشته شده بود بخوانند و ارتباطشان با فرهنگ گذشته شان هر روز، ضعیف تر می شد؛ این وضعیت همان چیزی بود که انگلیسیها می خواستند.
انگلیسیها «تاریخ هند» را هم به شکلی که آنها را مردمی صلح دوست و آرام نشان می داد دوباره نویسی کردند.در کتابهای تاریخی که در آموزشگاههای انگلیسی تدریس میشد تأکید شده بود که هند، پیش از ورود انگلیسیها، پر از آشوب، ناآرامی، هرج و مرج و زد و خورد بود و پس از تسلط آنها به سرزمینی منظم و دارای قانون تبدیل شد.
آنها برانداختن رسم «ساتی» را هم به خودشان نسبت می دادند.
ساتی رسمی بود که بین هندوها رواج داشت؛ هر مردی، که از دنیا می رفت همسرش هم باید همراه جنازه او سوزانده می شد.
«ران موهان روی» یکی از روحانیان هندو بود که تغییراتی را در این مذهب ایجاد کرد؛ یکی از دستورهای او کنار گذاشتن رسم هولناک ساتی بود.
فرمانهای موهان روی در سراسر هند پخش شده و دیگر بیوه زنان هندو سوزانده نمی شدند؛ فرماندار انگلیسی هند که برانداختن این مراسم را فرصت خوبی می دانست تا انسان دوستی هم وطنانش را ثابت کند، فرمانی را منتشر و انجام ساتی را در سراسر هند ممنوع اعلام کرد؛ درحالیکه مدتها بود «ساتی» برگزار نمی شد.
انگلیسیها حتی در بیشتر کتاب هایی که اکنون درباره هند منتشر می شود، جلوگیری از ساتی را به فرماندار انگلیسی هند نسبت میدهند.
@negaheqods
🏴دعای روزبیست ودوم ماه مبارک رمضان
﷽
ﺍﻟﻠّﻬﻢَّ ﺍﻓْﺘَﺢْ ﻟﯽ ﻓﯿﻪِ ﺃﺑﻮﺍﺏَ ﻓَﻀْﻠَﻚَ ﻭﺃﻧـْﺰِﻝ ﻋﻠﯽّ ﻓﯿﻪِ ﺑَﺮَﻛﺎﺗِﻚَ ﻭَﻭَﻓّﻘْﻨﯽ ﻓﯿﻪِ ﻟِﻤﻮﺟِﺒﺎﺕِ ﻣَﺮْﺿﺎﺗِﻚَ ﻭﺍﺳْﻜِﻨّﯽ ﻓﯿﻪِ ﺑُﺤْﺒﻮﺣﺎﺕِ ﺟَﻨّﺎﺗِﻚَ ﯾﺎﻣُﺠﯿﺐَ ﺩَﻋْﻮَﺓِ ﺍﻟﻤُﻀْﻄَﺮّﯾﻦ.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﮕﺸﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﺩﺭﻫﺎﻯ ﻓﻀﻠﺖ ﻭﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﻛﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﻭﺗﻮﻓﯿﻘﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻮﺟﺒﺎﺕ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩﯾﺖ ﻭﻣﺴﻜﻨﻢ ﺩﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺳﻄﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﻯ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﻭﺩﻋﺎﻫﺎﻯ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ.
@negaheqods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و دوم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
اعلام میزان فطریه از سوی آیتالله مکارمشیرازی
بر اساس نظر آیتالله مکارم شیرازی زکات فطره امسال بر مبنای قوت غالب گندم، مبلغ ۶۵ هزار تومان و بر مبنای قوت غالب برنج، مبلغ ۱۸۰ هزار تومان است.
کفاره روزه غیر عمد مبلغ ۱۶ هزار تومان است که باید به صورت نان تهیه و پرداخت شود، همچنین کفاره روزه عمد مبلغ ۹۶۰ هزار تومان است.
@negaheqods
پشیمانشان خواهیم کرد ...
امام خامنه ای: رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی...
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولای_مهربانم♥️
دنیا با همه زرق و برقش
بدون شما
مثل ویرانه ایست!
همان قدر بی روح
وهمان قدر عذاب آور...
ای کاش بیایید تا دوباره حیات
در رگهای خشکیده جهان جاری شود!
🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکَ ألْـفَـرَج🌤
@negaheqods🏴
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و هفت: روی سر نیزه نمی توان نشست(قسمت دوم) حیدرآباد یکی از ایالت ها
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و هشتم:
میتوانید جواهرات میلیونها خانه را یکجا سرقت کنید؟
هنگامی که هند تقریباً آرام شده بود و انگلستان احساس میکرد بر تمام شهرها و روستاها مسلط شده و برنامه های «وزارت هند» به خوبی پیش میرود، اعلام کرد که حاضر است به هندیها وام بدهد.
برای نخستین بار بود که انگلیسیها میخواستند کمکی به هندیها بکنند و مبلغی را به آنها بپردازند. تا آن روز آنها فقط دست گیرنده داشتند و با مالیات های مختلف هندیها را هر روز بیش از گذشته سرکیسه میکردند.
البته حکومت انگلیسی هند اعلام کرد این وام به کشاورزان ساده هندی داده نمی شود چون معلوم نبود که آنها میتوانند قسط های وام خود را بپردازند یا نه.
این وام به کسانی که صاحب زمین های بزرگی بودند یا شهرنشین هایی که کسب و کار و شغل مناسبی داشتند، پرداخت میشد. وام توسط بانک های انگلیسی که در هند شعبه داشتند، داده میشد، اما با واحد پول هند یعنی روپیه پرداخت میشد نه لیره استرلینگ.
بسیاری از هندی هایی که این خبر را میشنیدند. مطمئن بودند انگلیسیها به دنبال آن هستند که دل مردم هند را به دست بیاورند و فکر انقلاب و شورش را از سر آنها بیرون کنند. آنها احساس میکردند که انگلیسیها بالاخره به این نتیجه رسیده اند که نمی توان روی سرنیزه نشست. مدت زیادی نگذشت که تعداد بسیاری از ساکنان شهرهای هند و زمین داران در مقابل بانک های انگلیسی صف کشیدند.
اسکناس های روپیه، بین هندیها توزیع میشد و این افراد با خرید کالاهای جدید، وسایل زندگی شان را نو یا تعداد آنها را بیشتر میکردند. این کالاها یا در انگلستان ساخته شده بودند و یا در کارخانه هایی هندی که صاحب انگلیسی داشتند
زمان کوتاهی از پرداخت وامها نگذشته بود که ناگهان خبری مثل تندباد در بازارهای هند پیچید : ارز گران شده است.
تنها پول خارجی یا ارز که در بازارهای هند وجود داشت لیره انگلستان بود که ناگهان قیمت آن بدون هیچ دلیلی بالا رفته بود. حالا هر کس میخواست یک لیره انگلیسی را بخرد باید تعداد بیشتری روپیه پرداخت میکرد ؛ یعنی ارزش روپیه کم شده بود، با کم شدن ارزش روپیه، خیلی از اجناس گران شدند، چون مردم برای خرید یک کالا تعداد بیشتری سکه کم ارزش روپیه پرداخت میکردند.
یکی از این اجلاس « طلا » بود، طلا هم گران شده بود و همان بانکهای انگلیسی که به مردم وام داده بودند، اعلام کردند حاضرند طلاهای آنها را بخرند.
انگلیسیها به کسانی وام داده بودند که از بقیه هندیها وضع مالی بهتری داشتند و کمی دستشان به دهانشان میرسید. این خانوادهها از گذشته های دور عادت داشتند که پس اندارهای اندکشان را به صورت طلا نگهداری کنند، این طلاها مخصوصاً به صورت جواهراتی که زنها برای آرایش خود استفاده میکردند نگهداری میشد.
هندیها که هم گرفتار گرانی شده بودند و هم باید قسط های خود را به بانک پرداخت میکردند، برای فروش طلاهای خود به بانکها سرازیر شدند.
بانک های انگلیسی طلاهای هندیها را با سکه های روپیه که هر روز ارزش آنها کمتر میشد، عوض میکردند.
انگلستان با تسخیر هند تمام معادن طلا و الماس آن را به چنگ آورده بود و به سرعت مشغول استخراج این معدنها بود، اما چشم طمعی هم به جواهراتی داشت که میلیونها هندی در خانه هایشان نگه میداشتند، آنها باید طلاهایی را هم که بر گردن یا دست و پای زنها و دختران هندی بود به دست میآوردند و با پرداخت وام و بازی کردن با قیمت ارز، هندیها را فریب داده بودند.
در دورانی که همه کشورها تلاش میکردند طلا را در داخل مرزهایشان نگه دارند طلای هند با همین حیله انگلیسیها به سوی بانک های لندن میرفت و در زیرزمین این بانکها ذخیره میشد.
@negaheqods
دعای روزبیست وسوم ماه مبارک رمضان
﷽
🍃اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
🍃خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه وپاکم نما در آن از عیب ها وآزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران.
@negaheqods🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و سوم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
با یک سلام زائر آقا شوید✋
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
♦️ سلام امام زمانم
🔹 هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم
🔹 عهدمیکنمباشما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم...
🔹 السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ
🔹 الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و هشتم: میتوانید جواهرات میلیونها خانه را یکجا سرقت کنید؟ هنگامی
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و نه: استخوان بافندگان
اگر هندیها کارخانههای بزرگی داشتند که کالا تولید کنند و در کشورهای دیگر بفروشند، بالا رفتن قیمت ارز به نفع آنها بود، چون هرقدر کالای بیشتری تولید میکردند ارز بیشتری هم که حالا گران شده بود، به دست میآوردند؛ اما سالها بود که انگلیسیها صنایع هند را از بین برده بودند.
هندیها پیش از تسلط انگلیسی ها، صنعت پارچه بافی بزرگی داشتند و پارچههای هندی به تعداد زیادی از کشورهای آسیایی و اروپایی و حتی انگلستان صادر میشد.
انگلیسیها برای آنکهاین پارچهها به کشورشان وارد نشود عوارض گمرکی بالایی از آنها میگرفتند. عوارض گمرکی به پولی گفته میشود که هر کشوری در بندرهای خودش از تاجرانی که اجناس خارجی را به آن کشور وارد میکنند، دریافت میکند.
انگلیسیها از پارچههای هندی که به بندرهای انگلستان میرسید ۸۰ ٪ گمرکی میگرفتند. یعنی اگر قیمت صد متر پارچه ده لیره بود، آن تاجر باید هشت لیره به دولت میداد. بهاین صورت قیمت پارچه به هجده لیره میرسید و کسی نمی توانست آن را بخرد.
دولت انگلستان مدتی بعد قانون سخت تری را برقرار کرد؛ طبقاین قانون استفاده از پارچههای هندی یا خرید هر کالای هندی جرم بود و تنبیهی برای آن در نظر گرفته شده بود.
اما در هند همه چیز برعکس بود. از کالاهای انگلیسی که به هند وارد میشد هیچ مبلغی به عنوان گمرکی گرفته نمی شد؛ به همین خاطراین کالاها با قیمت ارزانی به هند وارد میشد تا مردم به خریدن آنها علاقه مند باشند.
از آنجایی که پارچههای انگلیسی با دستگاه و در کارخانههای بزرگ تولید میشدند از پارچههای هندی که به صورت دستی و با چرخهای کوچک بافته میشدند ارزان تر بودند. مردماین پارچههای ارزان را میخریدند و کالای پارچه بافهای هندی روی دستشان میماند و به فروش نمی رفت.
هنگامی که گروهی از صنعتگران هندی تصمیم گرفتند چند دستگاه بافندگی را از اروپا به هند بیاورند، انگلیسیها عوارض گمرکیاین دستگاهها را آنقدر بالا بردند که قیمت آنها به شکل سرسام آوری بالا رفت. پس از مدتی هم وروداین دستگاهها به هند ممنوع شد.
بیشتر پارچه بافان هندی شغل خود را از دست دادند؛ انگلیسیها تعدادی ازاین بافندگان را به زور به کارگاه هایی که به کمپانی هند شرقی تعلق داشت میبردند تا در آنجا به کار مشغول شوند.
صنایع فلزکاری، شیشه سازی و کاغذسازی هند هم به همین صورت نابود شد و میلیونها نفر از کارگران هندی بیکار شدند. گروهی ازاین افراد که دیگر در شهرها نمی توانستند زندگی کنند راهی روستا شدند تا به کشاورزی مشغول شوند. کشاورزان، زمینهای کوچک خود را به قسمت هایی کوچک تر تقسیم میکردند تا بتوانند آنها را بهاین کارگران آواره بفروشند.
دراین وضعیت، هر کشاورز صاحب زمین بسیار کوچکی بود که شکم خانواده اش را هم سیر نمیکرد و فقر در روستاها از گذشته هم بیشتر شد.
اما بسیاری از کارگران بیکار توان خریدن زمین را هم نداشتند، آنها چارهای نداشتند جزاینکه از گرسنگی بمیرند.
در سال ۱۸۳۴ میلادی فرماندار انگلیسی هند در گزارشی نوشت: «استخوانهای بافندگان پنبه سراسر دشتهای هند را پوشانده و سفید کرده است.»
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روزبیست و پنجم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
🌷 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
🌷 خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و چهارم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
هلاکت ۵ تروریست و شهادت ۵ نیروی مدافع امنیت در حملۀ تروریستی به ۲ نقطۀ بلوچستان
🔹یک منبع آگاه از شهادت ۵ تن از نیروهای پلیس، سپاه و بسیج در چابهار و راسک خبر داد.
🔹یک سرباز ، یک بسیجی طرح امنیت، یک پاسدار و ۲ مامور انتظامی در چابهار به شهادت رسیدند.
🔹تا این لحظه هلاکت ۵ تروریست در این شهرستانها تأیید شده.
🔹درگیریها در ۳ نقطۀ بلوچستان در شهرستانهای سرباز، راسک و چابهار ادامه دارد و تروریستها در محاصرۀ کامل نیروهای مدافع امنیت قرار دارند.
@negaheqods
🕌 ما در قدس نماز خواهیم خواند...
✅ حضور پرشور و حماسی ما در راهپيمايی روز جهانی قدس، لبيك به ندای مردم مظلوم غزه و گامی مهم برای نابودی اسرائيل جنايتكار است.
✔️مردم عزیز شهرستان قدس فردا یکصدا
آزادی قدس شریف را فریاد میزند.
✔️ وعده ما ساعت ۱۰:۳۰صبح فردا جمعه.
میدان قدس به سمت مصلی بزرگ شهرقدس
@negaheqods
با یک سلام زائر آقا شوید✋
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلام باباے مهربانم
راستے اگر سلام ڪردن بہ تو نبود
آفتاب هر روز صبح بہ چہ امیدے سر در آسمان مےڪشید؟❗️
سلام، آقاے جهان!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و نه: استخوان بافندگان اگر هندیها کارخانههای بزرگی داشتند که کالا
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و ده: راه آهن
راه آهنی که انگلیسیهادر هند ساختند به آنها کمک زیادی کرد تا کالاهای خود را آسانتر به همه مناطق هند برسانند و صنایع هندی را با سرعت بیشتری نابود کنند.
در آغاز، کالاهای انگلیسی به بندرها و شهرهای ساحلی وارد میشد و بیشتر در اطراف همین شهرها پخش می شد،اما انگلیسیها در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی،راه آهنی را به طول پنجاه هزار کیلومتر در سراسر هند کشیدند. این راه آهن کمک کرد تا کالاهای انگلیسی به دورترین نقاط هند هم منتقل شوند و صنایع دستی هند در دورافتاده ترین روستاها هم از بین بروند.
این راه آهن به انگلیسیهاکمک می کرد به راحتی سربازهایشان را از نقطه ای به نقطه دیگر اعزام کنند و هر شورش و اعتراضی را به سرعت سرکوب کنند.
راه آهن بزرگ هند با پول هندیها و کار صدها هزار کارگر هندی که پس از نابودی صنایع هند شغلشان را از دست داده بودند، ساخته شده بود.اما هیچ یک از هندیها حق نداشتند در بخشهای درجه یک و درجه دو قطار سوار شوند.
فقط قسمت درجه سه به هندیها اختصاص داشت؛ واگنهایی تنگ و تاریک مانند واگن حمل حیوانات که تعداد زیادی از هندیها در آن به صورت فشرده سوار می شدند.
تمام کارمندان راه آهن، انگلیسی بودند و هیچ یک از هندیها برای اداره این تأسیسات عظیم استخدام نمی شدند.
از آنجایی که حکومت انگلیسی هند از این راه آهن برای اعزام سربازان و انجام کارهای اداری نیز استفاده میکرد و سعی میکرد کالاهای انگلیسی را با قیمت ارزانی جابهجا کند، درآمد راه آهن روزبه روز کمتر می شد و با ضرر همراه بود.
انگلستان با برقراری مالیاتهای تازه این خسارتها را جبران میکرد.با این حال،بدهی راه آهن هند در سال ۱۹۲۵ میلادی به ده میلیون لیره رسیده بود.
@negaheqods
🌺دعای روزبیست و پنجم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
🌷 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
🌷 خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و پنجم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_امام_زمانم♥️
یادِ تـــو؛ ابر بهاریست!
که بر چشمانم میبارد...
و هر قطرهاش،
قلبم را پُر از شکوفه میکند!
وقتی بیایی... فصلِ دنیا؛
همیشه بهار میشود!
سلام زیباترین بهار
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و ده: راه آهن راه آهنی که انگلیسیهادر هند ساختند به آنها کمک زیادی
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و یازده:
نوکر عجیب (قسمت اول)
در سال ۱۸۸۵ میلادی یک خبرنگار انگلیسی که به اقامتگاه نایب السلطنه انگلیسی هند رفته بود با حادثه عجیبی روبهرو شد.
خبرنگار که آماده بود از دیدارنایب السلطنه با چند حکمران محلی هند گزارش تهیه کند، برای انجام کاری یکی از خدمتکارها را صدا زد.
او خدمتکارها را از روی کفشهای براق و شلوارهایی که مخصوص آنها بود می شناخت.
مردی که خبرنگار او را صدا زده بود، لحظه ای سرش را بالا آورد و به چشم های او نگاه کرد، اما از جایش تکان نخورد.
خبرنگار دوباره او را صدا زد،مرد این بار سرش را به آرامی تکان داد، اما باز هم از جایش تکان نخورد خبرنگار به چهره او خیره ماند. نمی دانست چرا خدمتکار به طرف او نمی آید، از طرفی هم احساس میکرد این مرد را جایی دیده است.
مرد دوباره به چشم های خبرنگار نگاه کرد و سرش را بسیار آهسته تکان داد.
خبرنگار ناگهان چهره او را به خاطر آورد. دهانش از تعجب بازماند و بی اختیار به صورت مرد خیره ماند؛او یکی از حاکمان محلی هند بود که این خبرنگار روز گذشته به دیدارش رفته بود.
یک روز پیش،این حاکم با جامهها و آرایشی باشکوه در برابر او حاضر شده بود.سه ردیف گردن بند، روی سینه اش را زینت می داد، دستبند طلا به دست داشت،چند رشته مروارید به دستارش دوخته شده بود و شمشیر جواهرنشان بزرگی را به کمربسته بود؛ اما امروز مثل یکی از خدمتکارهایش لباس پوشیده بود.
خبرنگار با تعجب به طرف حکمران رفت: «چه اتفاقی افتاده است؟ شما مثل نوکرهایتان لباس پوشیده اید. مثل آن ها کفش براق و شلوار مستخدم ها را به پا کرده اید.»
حکمران جواب داد: «اتفاق خاصی نیفتاده است. آنها نوکر ما هستند و ما نوکر جناب لرد. اگر با لباس ها و جواهرات گران بها در خانه جناب لرد حاضر شویم،ایشان،این کار را اهانتی به خودشان می دانند. ما باید در مقابل جناب لرد لباس نوکرها را بپوشیم.»
منظور حکمران از جناب لرد، نایب السلطنه انگلیسی هند بود.نایب السلطنه لقبی بود که پس از شکست انقلاب ۱۸۵۷ به فرماندار انگلیسی هند داده شده بود.
پس از لحظاتی نایب السلطنه در مجلس حاضر شد نگاهی به حکمرانان محلی که همه آنها لباس مستخدمها را، پوشیده بودند، انداخت و از در دیگری بیرون رفت، جناب لرد به هیچ یک از حکمرانان اجازه صحبت نمیداد، آنها مشکلات خود را باید به رزیدنت یا نماینده مقیم انگلستان در ایالتشان می گفتند.
این جلسات فقط برای ابراز وفاداری به نایب السلطنه برگزار می شد.
انگلیسیها که با اصرار اصل «جدایی بینداز و حکومت کن» را پیگیری میکردند،حکومت های محلی هند را که در ظاهر مستقل بودند و در اصل رزیدنت انگلیسی بر آنها حکمروایی میکرد به ۶۰۱ دولت کوچک تقسیم کرده بودند.
این دولت ها باید با یکدیگر رقابت و هم چشمی میکردند و برای اعلام وفاداری به انگلستان از هم پیشی می گرفتند.
نایب السلطنه انگلیسی هند که این حاکمان را به این صورت تحقیر میکرد،مردم عادی را به عنوان «انسان»هم قبول نداشت.
ادامه دارد
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روزبیست و ششم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
☘اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولاً وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُوراً يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ
☘خدايا كوششم را در اين ماه مورد سپاس، و گناهم را آمرزيده، و عملم را پذيرفته، و عيبم را پوشيده قرار ده، اى شنواترين شنوايان.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و ششم ماه میهمانی خدا
@negaheqods