🌺دعای روزبیست و پنجم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
🌷 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّاً لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
🌷 خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و پنجم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_امام_زمانم♥️
یادِ تـــو؛ ابر بهاریست!
که بر چشمانم میبارد...
و هر قطرهاش،
قلبم را پُر از شکوفه میکند!
وقتی بیایی... فصلِ دنیا؛
همیشه بهار میشود!
سلام زیباترین بهار
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و ده: راه آهن راه آهنی که انگلیسیهادر هند ساختند به آنها کمک زیادی
برگی از داستان استعمار
قسمت صد و یازده:
نوکر عجیب (قسمت اول)
در سال ۱۸۸۵ میلادی یک خبرنگار انگلیسی که به اقامتگاه نایب السلطنه انگلیسی هند رفته بود با حادثه عجیبی روبهرو شد.
خبرنگار که آماده بود از دیدارنایب السلطنه با چند حکمران محلی هند گزارش تهیه کند، برای انجام کاری یکی از خدمتکارها را صدا زد.
او خدمتکارها را از روی کفشهای براق و شلوارهایی که مخصوص آنها بود می شناخت.
مردی که خبرنگار او را صدا زده بود، لحظه ای سرش را بالا آورد و به چشم های او نگاه کرد، اما از جایش تکان نخورد.
خبرنگار دوباره او را صدا زد،مرد این بار سرش را به آرامی تکان داد، اما باز هم از جایش تکان نخورد خبرنگار به چهره او خیره ماند. نمی دانست چرا خدمتکار به طرف او نمی آید، از طرفی هم احساس میکرد این مرد را جایی دیده است.
مرد دوباره به چشم های خبرنگار نگاه کرد و سرش را بسیار آهسته تکان داد.
خبرنگار ناگهان چهره او را به خاطر آورد. دهانش از تعجب بازماند و بی اختیار به صورت مرد خیره ماند؛او یکی از حاکمان محلی هند بود که این خبرنگار روز گذشته به دیدارش رفته بود.
یک روز پیش،این حاکم با جامهها و آرایشی باشکوه در برابر او حاضر شده بود.سه ردیف گردن بند، روی سینه اش را زینت می داد، دستبند طلا به دست داشت،چند رشته مروارید به دستارش دوخته شده بود و شمشیر جواهرنشان بزرگی را به کمربسته بود؛ اما امروز مثل یکی از خدمتکارهایش لباس پوشیده بود.
خبرنگار با تعجب به طرف حکمران رفت: «چه اتفاقی افتاده است؟ شما مثل نوکرهایتان لباس پوشیده اید. مثل آن ها کفش براق و شلوار مستخدم ها را به پا کرده اید.»
حکمران جواب داد: «اتفاق خاصی نیفتاده است. آنها نوکر ما هستند و ما نوکر جناب لرد. اگر با لباس ها و جواهرات گران بها در خانه جناب لرد حاضر شویم،ایشان،این کار را اهانتی به خودشان می دانند. ما باید در مقابل جناب لرد لباس نوکرها را بپوشیم.»
منظور حکمران از جناب لرد، نایب السلطنه انگلیسی هند بود.نایب السلطنه لقبی بود که پس از شکست انقلاب ۱۸۵۷ به فرماندار انگلیسی هند داده شده بود.
پس از لحظاتی نایب السلطنه در مجلس حاضر شد نگاهی به حکمرانان محلی که همه آنها لباس مستخدمها را، پوشیده بودند، انداخت و از در دیگری بیرون رفت، جناب لرد به هیچ یک از حکمرانان اجازه صحبت نمیداد، آنها مشکلات خود را باید به رزیدنت یا نماینده مقیم انگلستان در ایالتشان می گفتند.
این جلسات فقط برای ابراز وفاداری به نایب السلطنه برگزار می شد.
انگلیسیها که با اصرار اصل «جدایی بینداز و حکومت کن» را پیگیری میکردند،حکومت های محلی هند را که در ظاهر مستقل بودند و در اصل رزیدنت انگلیسی بر آنها حکمروایی میکرد به ۶۰۱ دولت کوچک تقسیم کرده بودند.
این دولت ها باید با یکدیگر رقابت و هم چشمی میکردند و برای اعلام وفاداری به انگلستان از هم پیشی می گرفتند.
نایب السلطنه انگلیسی هند که این حاکمان را به این صورت تحقیر میکرد،مردم عادی را به عنوان «انسان»هم قبول نداشت.
ادامه دارد
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روزبیست و ششم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
☘اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُوراً وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولاً وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُوراً يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ
☘خدايا كوششم را در اين ماه مورد سپاس، و گناهم را آمرزيده، و عملم را پذيرفته، و عيبم را پوشيده قرار ده، اى شنواترين شنوايان.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و ششم ماه میهمانی خدا
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولای_ما♥️
مشتاق دیدارتان هستم...
همچون شاخساران که به باران ...
یا تشنه که به آب ...
یا کبوتر که به پرواز ...
یا شب زدگان که به سپیده ...
یا زمین که به بهار مشتاق است
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@negaheqods
نگاه قدس
برگی از داستان استعمار قسمت صد و یازده: نوکر عجیب (قسمت اول) در سال ۱۸۸۵ میلادی یک خبرنگار انگلیسی
برگی از داستان استعمار
قسمت صدو دوازده:
نوکر عجیب(قسمت دوم)
اما همه انگلیسیهابا این سیاست و رفتار موافق نبودند.
آنها تحقیر بیش از حد هندیها را خطرناک میدانستند و میترسیدند که این بیاحترامیها در کنار فقر و گرسنگی، دوباره هندیها را به سوی قیامی مانند انقلاب ۱۸۵۷ بکشاند؛ یکی از این افراد،شخصی به نام«آلن هیوم» بود.
هیوم به همکاران انگلیسیاش تذکر میداد که اگر حرفهای هندیها را نشنوید.
از وضع آنها بی اطلاع خواهید بود و یک روز مانند آوریل ۱۸۵۷ غافلگیر خواهید شد.
او پیشنهاد میکرد گروهی از افراد برگزیده هندی در مجلسی حاضر شوند و برای اداره بهتر هند، پیشنهادهایی را به دولت انگلستان ارائه دهند.
این پیشنهادها باعث میشد مردم هند احساس کنند به آنها هم توجه می شود و کسی حرف هایشان را می شنود.
اصرارهای آلن هیوم بالاخره به نتیجه رسید و در سال ۱۸۸۵ میلادی این مجلس با نام «کنگره ملی هند» تشکیل شد.
بیشتر اعضای کنگره از جوانهایی بودند مدرسههای انگلیسی درس خوانده و برای کار در اداره های که انگلیسی تربیت شده بودند. اولین جلسه کنگره در شهر بمبئی با حضور ۲۰۰۰ نفرتشکیل شد. همه اعضا در این جلسه وفاداری خود را به انگلستان اعلام کردند و با ادب و احترام فراوان از دولت انگلستان خواهش کردند بعضی از مشکلات مردم هند را حل کند.
اصلیترین درخواست کنگره «هندی شدن» اداره ها بود؛
آنها تقاضا داشتند به جای مأموران انگلیسی جوانان هندی در این اداره ها به کار مشغول شوند.
گویا اعضا به این نکته توجه نداشتند که دستگاهی که انگلیسیها در هند برپا کرده اند،مشغول نابود کردن مردم هند است و تفاوت زیادی نداشت که گرداننده این دستگاه هندیها باشند یا انگلیسیها.
درخواستها و پیشنهادهای کنگره ملی هند در اولین سال فعالیتش به همین موارد محدود بود؛ اما هرچه میگذشت، جسارت اعضای آن بیشتر میشد و افراد شجاع تری در آن عضو می شدند.
کنگره در سال های بعد به حقوق بالای ماموران انگلیسی در ارتش و ادارهها اعتراض کرد و سپس با خروج طلا و نقره از هند به سوی انگلستان مخالفت کرد.
اعتراضها سال به سال شدیدتر میشد تا جایی که نخستین ندای استقلال خواهی و آزادی هند از درون کنگره ملی برخاست.
شاید روزی که انگلیسیها و افرادی مانند «آلن هیوم» تشکیل کنگره را برای جلوگیری از انقلاب هندیها پیشنهاد کردند، حدس نمیزدند که همین کنگره،روزی استقلال هند را با انقلابی آرام زمینه سازی کند.
شاید انقلاب ۱۸۵۷ هندیها شکست نخورده بود.همان انقلاب، در سالهای بعد انگلیسیها را به هراس انداخته بود تا اجازه دهند کنگره ملی تشکیل شود و کنگره ملی هم به آرامی پرچم استقلال هند را بلند کرده بود.
@negaheqods
✨🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
🍂🌺🍃
🌺🍃
🍃
🌺دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
💖 ﷽ 💖
❣اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
❣خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را وبگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
@negaheqods
🍃
🌺🍃
🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه ماه مبارک رمضان
روز بیست و هفتم ماه میهمانی خدا
@negaheqods