روزشمار غدیر
0️⃣ 2️⃣بیست روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است...
🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود...
✳️کلام شانزدهم:
امیرالمؤمنین عليه السلام:
لاتَصفُو الخُلَّةُ مَعَ غَيرِ أديبٍ
دوستى با شخص بی ادب، خالص نمى شود.
📚غررالحكم حدیث 10599
💠تویی کـه پیشتـر از ابتـدای عالم، بود
خـدای عـزوجل مـدح گسترت مولا!
@negaheqods
🔴 شاخصههای #مدیر_اسلامی در آیه ۵۴ مائده
1.يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ: یک مدیر اسلامی، به خدا عشق می ورزد و خدا نیز عاشق اوست؛ امیرالمومنین علیه السلام،سلمان، ابوذر و مقداد از مصادیق بارز آیه شریفه اند که عشق طرفینی میان آنها و خدا وجود داشت.[۱]ای شهید جمهور! آن زمانی که در مراسم سران قوا به تو طعنه زدند که اطعام مساکین دادی و شام را از هیئتهای بغل گرفتی و تو هم در برابر این زخم زبان ها گفتی: تبرکی امام حسینه،به محبت الهی تو و عشق خدا به تو، پی بردم؛ آن زمانی که بر منبر ابی عبدالله، زبان به یابن الشبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین[۲] گشودی، به عشق وصف ناپذیر تو اذعان کردم. آری! امام رضا علیه السلام به دعبل فرمود: تو مرثیه خوان جد ما حسین علیه السلام هستی و تا زنده ای، یاور و ستایشگر مائی، پس تا می توانی از یاری ما کوتاهی نکن.[۳] رئیسی عزیز هم این مدال نوکری اش را از امام رضا گرفت و محبوب خدا و اهل بیت علیهم السلام شد.راستی یه نکته دیگه یادم رفت بگم، خانه ساده و محقر مادر شهید جمهور رو مشاهده کردید؟ در زمان حیات به ایشون می گفتند: بگذارید یه فیلم از خانه مادرتان بگیریم تا مردم ببینند خانه مسئول جمهوری اسلامی چقدر ساده است، اما او جواب داد: این ریاکاری ها رو بگذارید کنار؛ همین بود که شد مصداقی از حدیث نبوی که پیامبراکرم(ص) فرمودند: اگر سه خصلت در وجود فردی باشد،ایمانش کامل می شود که یکی از آن ویژگی ها، دوری از ریا می باشد.[۴]
2.أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ: ویژگی دوم مدیر اسلامی، فروتنی با عموم مومنین و مردم است؛ مگر می شود نماینده مردم بود و در میان مردم و متواضع در برابر آنها نبود! پیامبر اکرم(ص) در روایتی گهربار می فرمایند: آقا و سرور هر قومی، خدمتگزار آنها است.[۵]
3. أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ: ویژگی سوم مدیر اسلامی، نفوذناپذیری، عزت و اقتدار بازدارنده در برابر دشمن است،[۶] دولت شهید جمهور، شعار استقلال و استکبار ستیری را زنده کرد و به همه فهماند که می توان با کشور های دنیا رابطه داشت اما در عین حال،معادلات جهانی را تغییر داد و حقیقتا آن نظم نوین جهانی که حضرت آقا فرمودند، در دولت رئیسی به نقطه اوج رسید، راستی عملیات وعده صادق را به یاد دارید، فکرش را می کردی که به اسرائیل پوشالی حمله مستقیم کنیم؟ این طعم اقتدار را که به ما چشاند؟ چه کسی دیپلماسی اقتداری را جایگزین دیپلماسی التماسی کرد؟ حقیقتا باید قدردان شهید جمهور و وزیر خارجه مجاهد او بود. بزارید این نکته رو هم عرض کنم، در سیاست اسلامی، میدان و دیپلماسی در تعارض با یکدیگر نیستند، بلکه مذاکره، ادامه جنگ است اما در میدان دیپلماسی.
4.يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ: ویژگی چهارم مدیر اسلامی، جهاد در راه خدا است، امکان ندارد که مدیر تراز انقلاب و ایران قوی، عاشق قدرت و میزنشین باشد؛ زیرا، با ادعا و کار نمایشی کردن نمی شود، ادعای خدمت و مسئولیت پذیری کرد. رئیسی عزیز، به معنای واقعی کلمه، مجاهد در راه خدا بود، اوقات فراغت برایش معنا نداشت، به معنای واقعی،درد مردم را داشت، بی دلیل نیست که پیامبراکرم(ص) برای مجاهدان الهی مقام والایی تعیین کردند و فرمودند: مجاهدان در راه خدا، رهبران اهل بهشت هستند.[۷]
5.وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ: ویژگی پنجم مدیر اسلامی، عدم خوف از ملامت سرزنش کنندگان است. طبق کلام نورانی پیامبراکرم(ص) اگر سه ویژگی در فرد باشد، ایمانش به مرحله تکامل رسیده است که یک ویژگی مهم از آن سه مورد، نترسیدن از سرزنشکنندگان است.[۸]برخی از مدیران، تحمل شنیدن نقد و سرزنش را ندارند و زود به نقطه جوش می رسند، اما یکی از موهبات الهی به شهید جمهور، صبر وتحمل وصف ناپذیر ایشان بود، نقد که جای خود را دارد، رئیسی عزیز تهمت و سرزنش دشمنان داخلی وخارجی برایش هیچ اهمیت و ارزشی نداشت،جنگ روانی رسانه ها در اراده و تصمیمش، اثری نمی گذاشت، خودش را وقف انقلاب اسلامی و نوکر امام و امت می دانست و از جانش مایه می گذاشت.
۱.فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص) مَنْ هُمْ سَمِّهِمْ لَنَا فَقَالَ عَلِیٌّ (ع) مِنْهُمْ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ أَمَرَنِی بِحُبِّهِمْ وَأَخْبَرَنِی أَنَّهُ یُحِبُّهُمْ. تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۹۴/ خصال، ج۱،ص۲۵۳
۲.امالی شیخ صدوق، ص ۱۳۰-۱۲۹
۳. فَانتَ ناصرُنا و مادحُنا ما دمتَ حیّاً،جامع احادیث الشیعه، ج۱۲، ص۵۶۷
۴.ثلاثةٌ مَن كُنَّ فيهِ يَسْتَكمِلُ إيمانُهُ :... و لا يُرائي بشَيءٍ مِن عَمَلِهِ، نهجالفصاحه، ح۱۲۴۴
۵.سَيِّدُ الْقَوْمِ خَادِمُهُمْ،مکارمالاخلاق، ج۱، ص۵۳۶
۶.وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ،منافقون/ آیه ۸
۷.مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸
۸.ثلاثةٌ مَن كُنَّ فيهِ يَسْتَكمِلُ إيمانُهُ:رجُلٌ لا يَخافُ في اللّه ِ لَوْمةَلائمٍ، نهج الفصاحه ح۱۲۴۴
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
#سلام_مولای_مهربانم♥️
جانت سلامت آقای مهربانم
چقدر جهان بی تو نازیباست
آرام زیبای من!
منتظر طلوع تواییم
صبح یعنی: چشمان تو
آنگاه که سرزمین جانها را
نور باران میکنی ..
🌤الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَـــالْفَـــرَج🌤
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت پنجاه و پنجم مرصاد نمیگذاشت مائده به اتاق ها نزدیک شود مائده که دید نمی تو
محافظ عاشق من
قسمت پنجاه و ششم
به موتور خانه که رسید خواست در را باز کند که دید در انگار گیر کرده باشد ، باز نمی شود فکر کرد شاید کلید روی در بوده و مائده در را قفل کرده است .
ـ مائده ؟ .... مائده ؟ ....
.
باز کن این درو ببینم ....
.
مائده ؟
ـ آبجی مرصاد عصبیه
ـ نیست دیوونه باز کن این درو ببینم
ـ آبجی ؟
ـ آبجیو ... لا الل....
باز کن مائده جان ، مرصاد نیست
ـ قول دادیا ؟!
ـ مائده بهتره بیشتر از این عصبانیم نکنی ، سریع باز کن
+ چرا بهش نمیگین خطرناکه ؟
ـ اگه بهش بگم میترسه یه بلایی سر خودش میاره ...
+ لوله های آب هم مشکل پیدا کرده قرار بود منو سجاد درستش کنیم ... مهدا خانوم لوله آب جوش متصل به رادیاته که حسگرش دما و فشار رو تنظیم میکنه و با سیم به در و بعضی از تجهیزات وصله اگه فشارش تغییر کنه ممکنه آژیر بزنه یا در رو قفل کنه ، من نمی دونستم میرن درو میبیندن وگرنه نمیذاشتم برن ...
ـ درستش میکنم ، مائده چیکار میکنی ؟ باز کن دیگه
ـ آبجی با کی حرف میزنی ؟
ـ شما بیا بیرون میفهمی خودت ، مرصاد نیس
ـ آبجی میخوام درو باز کنم ولی باز نمیشه .... وای آبجی قفله ...
ـ یا صاحب الزمان ...
با وحشت به محمدحسین نگاه کرد که با صدای مائده بیشتر نگران شد ...
ـ آبجی من میترسم
ـ نترس الان بازش میکنم ... آقا محمدحسین ؟
ـ بله ؟
ـ میشه درو شکست ؟
محمدحسین کلافه دستی به موهایش فرو برد و گفت : نه نمیشه اگه درو بشکنیم حسگرا فعال میشه ممکنه لوله ها بترکن
ـ نههه .. خب چیکار کنیم ؟
ـ آبجی ؟
صدای وحشت زده مائده توجهش را جلب کرد .
ـ وای آبجی سوسکه
محمدحسین با عصبانیت گفت : دختر خانوم اون خطری که درش قرار داری خیلی ترسناک تر از سوسکه یه لحظه حرف نزن بذار فکر کنم
مائده با گریه گفت : آبجی کجا رفتی ؟
ـ هستم فدات بشم الان درو برات باز میکنم ، آروم باش .
آیه الکرسی بخون قلبت آروم شه نترس من نمیذارم اتفاقی برات بیافته
ـ باشه
ـ آقا محمدحسین کاش برقو قطع میکردیم تا بشه درو شکست !
ـ منبع برق داخل همین موتور خونه است چطوری قطعش کنیم ؟! نمیدونین این جریان برق به یه منبع یا به موتور خونه بلوک های دیگه وصل هست یا نه ؟
ـ نمیدونم اگه وصل باشه با اتصال موازی یه سیم میشه برق این بلوک رو قطع کرد ؟!
ـ آره منم پیشنهادم همینه
ـ ببخشید تلفنتون باهاتونه ؟ به پسر عموم زنگ بزنم مهندس برقه حتما میدونه
ـ آره ، بفرمایید
با تلفن محمدحسین به سجاد زنگ زد .
ـ الو سلام پسر عمو ، منم مهدا
ممنون ... آقا سجاد یه مشکلی پیش اومده ... مائده .........
قضیه را برای سجاد توضیح داد و او گفت به خانه نزدیک است و میاد بررسی میکنم
ـ آبجیییی ؟
ـ چیشده ؟
ـ آبجی برق اینجا قطع شد...
ـ چرا اینجوری شده ؟
ـ حتما میزان یه چیزی داره میسوزه که برق موتورخونه رو قطع کرده ... الان به آتشـ...
هنوز جمله محمدحسین تمام نشده بود که در پارکینگ بسته شد ...
ـ وای این دیگه چرا بسته شد ؟
ـ خیلی غیر منتطره داره جلو میره ...
ـ بخاطر افزایش دما و کاهش فشار در موتور خونه بسته شده ولی سامانه دچار نقض شده که در پارکینگ هم بسته شد
ـ حالا باید چیکار کنیم ... ؟
ادامه دارد ...
@negaheqods
روزشمار غدیر
9️⃣ 1️⃣نوزده روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است...
🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود...
✳️کلام هفدهم:
امیرالمؤمنین عليه السلام:
عَجِبتُ لِمَن يَرجُو رَحمَةَ مَن فَوقَهُ كيفَ لا يَرحَمُ مَن دُونَهُ؟!
در شگفتم از كسى كه به رحم و شفقت فرا دست خود اميد دارد ، چگونه به فرو دست خود رحم نمى كند
📚غررالحكم حدیث 6255
💠تمام وحـی، نمـایانگـر ولایـت توست
تمام نـور، همـان پرتـو هدایت توست
@negaheqods
✅اخلاق انتخاباتی
مقام معظم رهبری:
🔻صحنه انتخابات صحنه عزت و حماسه است، صحنه رقابت برای خدمت است، صحنه کش و واکش برای به دست آوردن قدرت نیست. برادرانی که وارد میدان مبارزه و رقابت انتخاباتی می شوند، این را به عنوان یک وظیفه بدانند.
🔻آن ها به وظیفه شان عمل کنند، خدای متعال هم دل های مردم را ان شاءالله هدایت خواهد کرد به بهترین گزینه، ان شاءالله یک رئیس جمهور شایسته برای ملت ایران تعیین خواهد شد.
@negaheqods
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان عجلالله
◾️میان حجره غریبانه دست و پا میزد
همان که روضهاش آتش به جان ما میزد...
◾️میان اشهد خود گاه "یارضا" میگفت
و گاه مادر مظلومه را صدا میزد ...
🕊شهادت مظلومانه امام جواد عليه السلام را به محضر امام زمان ارواحنا فداه و ولی نعمتمان امام رضا عليه السلام تسلیت عرض میکنیم.🥀
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
@negaheqods
🌸 سلام امام زمانم (عج)
🌼 تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد
🌼 سبب وصل به دلدار مهیا گردد
🌼 دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت
🌼 آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد
🌼 چشمها منزل خورشید جمال تو شود
🌼 عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد
🌼 یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب
🌼 غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد
💚اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج💚
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت پنجاه و ششم به موتور خانه که رسید خواست در را باز کند که دید در انگار گیر کر
محافظ عاشق من
قسمت پنجاه و هفتم
محمدحسین که ترس را در چهره ی مهدا دید کلافه گفت :
باید با سوختن ناقص و کمبود اکسیڗن یه چیزی ، حسگر کربن مونو اکسید رو فعال کنیم تا در ها رو باز کنه بتونیم مائده خانومو نجات بدیم البته آتش سوزی اتفاق افتاده ولی وسعتش کمه .... باید از اینجا بریم ممکنه زیاد وقت نداشته باشیم هم لوله های آب خطرناکن هم آتش سوزی ممکنه به ماده ی سوختنی برسه و ....
ـ فهمیدم الان ماده ی سوختنی میخوایم ....
کمی دور خودشان چرخیدند که مهدا گفت :
آقای حسینی اینجا چیزی نیست ، ماشین ما نیست ماشین شما نیست که حداقل کبریت برداریم ؟
ـ نه ماشین من بیرونه . بجز پارچه یا کاغذ یه چیز غیر مشتعل لازم داریم که بتونم آتیشو خفه کنم تا کربن مونواکسید بیشتری تولید بشه و حسگر رو فعال کنه ... این حسگرا خیلی قدیمیه با سوختن کامل و مقدار کم کربن مونواکسید فعال نمیشه
ـ مجبوریم در یکی از ماشینا رو باز کنیم ...
ـ من نمیتونم که
ـ من بلدم
محمدحسین هر چند خیلی متعجب شد اما سعی کرد فعلا به این موارد اهمیت ندهد و بعدا از مهدا را جویا شود .
مهدا نگاهی به ماشین ها انداخت نمیدانست کدام ماشین را انتخاب کند ...
چند ثانیه تمرکز کرد و از میان ماشین هایی که مدل بالاترین شان لیفان بود بسمت پرشیای سفید رنگی رفت که دزدگیر نداشت و با مهارت همیشگی در را با سنجاق سرش باز کرد و محمدحسین توانست ماده ی غیر اشتعال زا و کبریت پیدا کند .
ـ خانم فاتح ، باید یه ماده ی سوختنی هم داشته باشیم
ـ شاید از هیچ ماشینی چیزی گیرمون نیاد !
نگاهی به سرتا پای خودش کرد به چادرش اشاره کرد و گفت :
فقط میمونه این ...
ـ نه آتش زدن چادر کراهت داره ...
ـ بله ...
چادر را از سرش بیرون آورد و همان قسمتی که یک سوراخ روفو شده وجود داشت را پاره کرد ...
.
.
بله چادر کراهت داره ولی پارچه چادر نه ...
و دوباره به جان چادر افتاد و آن را پاره کرد که کاملا به تکه پارچه تبدیل شد .
ـ بگیریدش نجات جون آدما از واجباته فعلا باید به این توجه کنیم
محمدحسین با تلاش سعی در اعمال نقشه اش داشت اما گریه مائده و صدا زدنش هایش که گاه بی گاه خواهرش را خطاب قرار میداد تا از حضورش مطلع شود تمرکز را از او میگرفت ...
صدای ماشین آتش نشانی و گفت گوی آنها نشان میداد آنها هم دست به کار شدند ...
با زحمت حسگر را فعال کرد اما فقط آژیرش به آنها رسید و در ها باز نشد
ـ نمیشه سیم هاش اتصالی کرده ... از یه مقطعی سوخته درو باز نمیکنه
ـ اگه سیم بخاطر آتیش سوخته ، شکستن در خطر زیادی نداره درسته ؟
ـ نمیشه مطمئن حرف ز...
+ آبجی تو رو خدا نجاتم بده آتیش داره زیاد میشه ....
ـ الان میام پیشت عزیزم نترس .... بخدا توکل کن
+ من تو رو هم بخطر انداختم منو ببخش مهدایی
ـ باشه عزیزم آروم باش
رو به محمدحسین ادامه داد : آقای حسینی ، باید در رو بشکنیم چاره ای نیست ممکنه آتیش خواهرمو بسوزونه
ـ باشه ...
محمدحسین خواست در را بشکند که مهدا با عجله تکه پارچه ای که از چادر باقی مانده بود را بسمتش گرفت و گفت : در بخاطر آتیش داغه ببندیدن به دستتون ... بعدشم تنهایی نمیتونین در رو بشکنین
محمدحسین مطمئن بود تنهایی راه به جایی نمیبرد به همین دلیل با مهدا مخالفت نکرد .
.
.
.
۱ ، ۲ ، ..
هر دو به در تنه زدن اما در زنگ زده موتور خانه سنگین تر از آنی بود که در برابر نیروی آن دو جوان را مغلوب شود ...
مهدا : نه نمیشه ...
بسمت کپسول رفت و گفت : برین کنار باید تکیه درو از دیوار بگیریم .... مائده ؟ تا میتونی از در فاصله بگیر ...
انقدر سریع عمل کرد که محمدحسین را مبهوت کرد ...
ضرباتی کاری به در زد و یک طرف آن را آزاد کرد که صدای وحشتناکی ایجاد شد و مائده ی درون آتش را بشدت ترساند ...
آتش زبانه کشیده بود و سدی سوزان میان مائده و مهدا ایجاد کرده بود ...
مائده تاب نیاورد و بی حال روی زمین افتاد ...
ادامه دارد ...
@negaheqods
#روزشمار_غدیر
8⃣ 1⃣ هجده روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است...
🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود...
کلام هجده:
امچیرالمؤمنین علیه السلام:
إنَّ المَغبونَ مَن غَبَنَ عُمرَهُ، و إنَّ المَغبوطَ مَن أنفَذَ عُمرَهُ في طاعَةِ رَبِّهِ.
بازنده كسى است كه عمر خود را ببازد و خوشبخت كسى است كه عمرش را در طاعت پروردگارش گذراند.
📚غررالحكم حدیث3502
💠جز علی را نبُود هيچكس اين قدر و بها
كه بُوَد مولِد او خانه ی مخصوص خدا..
@negaheqods