نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت صد و سی و سوم مهدا فکرش درگیر حرف های ثمین شده بود و توجهی به صدا زدن های مادرش
محافظ عاشق من
قسمت صد و سی و چهارم
از آن آشفتگی و پریشانی بیرون نیامده بود تا وقتی که ماموریتش برای دختر مروارید شدن تثبیت شد .
جایی که میتوانست مراقب محمدحسین باشد و او را از شر کینه های سجاد دور نگه دارد ...
از وقتی سجاد را در میان درندگان شیطان سیرت دیده بود او فقط آقای فاتح بود نمی خواست و نمی توانست او را سجاد بنامد ...
سجاد برای او خیلی سنگین و ثقیل بود ...
برای اینکه بتوانند اوضاع را کنترل کنند و بار دیگر نفوذ را در پیش گیرند امیر ، نوید ، خانم مظفری و ثمین هم با مهدا همراه شدند .
اما مهدا خوب می دانست همراهی هانا جاوید بهتر از هر کس دیگری میتواند به او و هدفش کمک کند برای همین قبل از پیوستن به مروارید و از سرهنگ خواست ترتیبی نقشه ای را بدهد که هانا کارن واقعی را بشناسد .
تله ای که حرفه ای تر از فکر کارن باشد و او را دور بزند .
کارن باید احساس خطر میکرد و تنها می توانست یک نفر را قربانی کند و آن فرد هانا بود .
برای همین ترتیبی دادند تا کارن را بترسانند اما طوری وانمود کنند که اطلاعات کمی دارند و گول نقشه ی کارن را خورده اند .
قاچاق چی ای که مشروبات الکلی و قرص های توهم زا برای مهمانی ها تهیه میکرد را به سودای معامله ای بزرگ به تبریز فرستادند تا طعمه نیرو های امنیتی آنجا شود .
سپس نوید بعنوان فروشنده به کارن معرفی شد تا بتواند مشکلاتی برای مهمانی ایجاد کند و راه را برای گرفتن هانا هموار سازد .
کارن که به پیشنهاد طرف اسرائیلی برای برگزاری مهمانی هایی با سبک شیطان پرستان مخالفت کرده بود وقتی دید نمی تواند از پس هزینه هایی که در اثر معامله با مروارید متقبل شده بود بر آید با این حقه ی ترابی ها خام شد .
با ساپورت بیشتر مالی از خارج او می توانست در این مهمانی های شاهانه شرکتش را معتبر تر سازد و اصلی ترین رویایش همکاری با شرکت ... در تل آویو بود .
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج
آفتابی، نفس صبح دلآرایی تو
مَه من، شاخ گُل نرگس رعنایی تو
چشمهای من اگر رخصت دیدار نیافت
رو به هر سوی نماید دلم، آنجایی تو
روشنای دل من
حضرت خورشید سلام
#سلام_بر_مهدی(عج)
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت صد و سی و چهارم از آن آشفتگی و پریشانی بیرون نیامده بود تا وقتی که ماموریتش بر
محافظ عاشقمن
قسمتصدو سیو پنجم
با سختی های فراوان توانستند موقعیت را فراهم کنند کارن که عرصه را بر خود تنگ دید هانا را قربانی کرد همان چیزی که آنها می خواستند .
هانا باید می فهمید کارن فقط یک مدیر عامل ساده نیست و قاتل خواهرش ، هیوا ، است . مهدا و امیر به پاسگاه نزدیک مکان برگزاری میهمانی رفتند و ثمین را که مدتی برای ایفای نقشش آزاد کرده بودند به میهمانی فرستادند .
سجاد که از غیبت ناگهانی ثمین متعجب شده بود و در پی فهمیدن علت آن بود که ثمین برای منحرف کردن ذهنش او را به رقص و نوشیدن مشروب مشغول می کرد .
برای دومین بار جام سجاد را پر کرد و با ناز و عشوه بسمتش رفت که سجاد دستش را گرفت و کشیده گفت :
بشیــــن ببـــــــــــینم .... کجا ؟
بایـــــــــد بر...ام تعریف کنی کجااااا بودی !
ـ من باغچه باغ بابام بودم ... با خانم هم هماهنگ کردم
ـ مروارید خبـــــــــــر داشـــــــــــــت ؟
ـ آره ، مروارید مگه میتونه از صداش بی خبر باشه
ـ ثمیــــــــــــــ....ن
ـ بله ؟
ـ نظررررررت چیه محمدحســـــــین و مهداااا رو بکشیم ؟
ـ برای آزاری که به منو تو دادن حقشونه بمیرن
ـ ولی من لعــــــــنتی هنوزززز دوسش دارم
اااااگه قرااار باشه با من نیااااد انگلیس میکشششسمش
ـ سجاد فکر کنم حالت خوب نیست میخوای برسونمت خون...
ـ خونه ؟ برمممم پیشششش حاج رسوووووول بگم مستم ؟
برم پیش هادددددی ؟ هاااان ؟؟؟؟؟
ـ میخوای ببرمت خونه خودت ؟
ـ بببببریم
سجاد نباید به دام می افتاد برای همین او را از میدان خارج کردند تا همچنان نقشه راه بماند . ثمین بعد از هماهنگی با مهدا از میهمانی بیرون زدند .
سجاد را به خانه اش رساند و به خانه ای که مهدا برایش آدرس فرستاده بود رفت .
شیطان پرستان با اعمال حقیرانه کارشان را شروع کرده بودند که هانا رو به کارن با اعتراض گفت :
اینا دیگه چه خرین ؟
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
❣سلام امام زمانم❣
نزدیکترین مسافر دور، سلام
آیینهی سبز قامت نور، سلام
بی تو همه خفته اند در این عالم
ای نفخهی دل نواز در صور، سلام
اللهمعجللولیکالفرج
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشقمن قسمتصدو سیو پنجم با سختی های فراوان توانستند موقعیت را فراهم کنند کارن که عرصه ر
محافظ عاشق من
قسمت صد و سی و ششم
هانا با چندش ادامه داد : اصلا کی اینا رو دعوت کرده ؟
اه کارن با توام
اینا رو بیرون کن چه حال بهم زنن
ـ میخوایم خوش بگذرونیم خوشکلم بیا
ـ نمیخوام اینا چقدر کثیفن
اه
آخه خون ؟
کدوم آدم عاقلی خون میخوره ، از اینا چیه که م....
کارن دستش را روی لب هانا گذاشت و کشیده گفت : هیسسسس
اینا هم مثل ما خدا رو قبول ندارن
فقط اینا جنم دارن ابراز میکنن
ما ..
ـ ما چی ؟
من.....من.... شاید به خدا ایمان نداشته باشم
ولی هنوز اینقدر پست و بدبخت نشدم که شیطون پرست بشم
من و تو آئتیست نیستیم فقط ... فقط ...
ـ فقط چی ؟
فقط باهاش قهری ؟
ـ آره
ـ پس بهش اعتقاد داری ؟
ـ نهههه فقط یه کسیه که میخواد ما رو بدبخت کنه و قدرتی در برابر اراده ما نداره
ـ دقیقا اون هیچ وقت نمیتونه باعث بشه ما به هدفمون نرسیم ، پس وجود داشتن یا نداشتنش هیچ فرقی نداره
ـ اما قرار نیست به یه ارباب دیگه دل ببندیم
ـ هر کس نظر خودشو داره حالا اینام میخوان این طوری از خدا انتقام بگیرن
ـ ولی من علاقه ای ندارم از خدا انتقام بگیرم
تو میگی خدا نیست بعد اون وقت باهاش بجنگیم ؟
این اصلا عاقلانه نیست
ـ حالا یه امشبو بیخیال .
میترسم همین طوری پیش بری این وسط وایسی اذون بگی
ـ من ؟
باشه ، حتما
ـ خب پس تو هم قبولش نداری مثل اینا پس فرقی بینتون نیست
ـ هست ، من ... من.....
ـ تو چی ؟
الان بهش اعتقاد داری یا نه ؟
ـ بهش اعتقاد ندارم ولی میدونم هست
نمیخوام باهاش بجنگم
نمیخوام عبادتش کنم
من اصلا کاری باهاش ندارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این مطالب را که می نویسم بیش از همه شما آزرده خاطر میشوم اما متاسفانه خاکیان غافل و جاهل بسیاری بر زمین خدا زندگی میکنند و گام بر میدارند ؛ در کنار من و شما ، بر عشق ما نسبت به اللّه تاثیر گذارند و ما غافلیم از نفسی که می تواند ما را به پرتگاه ذلت بکشاند .
"و نَفسٍ و ما سَوّاها فَـاَلـهَـمَـها فـُجورَها و تـَقوا ها
و سوگند به نفس و آنکه سامانش بخشید ، آن گاه بدکاری ها و تقوایش را به او الهام کرد . "
همه ما گاهی در زندگی به چنین افرادی شبیه می شویم همان وقتی که در تنگنا قرار میگیریم و حکمت و عدلش را فراموش میکنیم
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
🔻اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
سر فدای قدمت، ای مَه کنعانی من
قدمی رنجهکُن ای دوست به مهمانی من
عمرمان رفت به تکرار نبودنهایت
غیبتت سخت شد، ازدستِ مسلمانی من
#سلام_بر_مهدی (عج)
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت صد و سی و ششم هانا با چندش ادامه داد : اصلا کی اینا رو دعوت کرده ؟ اه کارن با
محافظ عاشق من
قسمت صد و سی و هفتم
مهدا و تیمش با برنامه قبلی میهمانی را به جرم اعمال شیطان پرستانه ، وجود مشروبات الکلی ، مواد توهم زا و مخدر بهم ریختند و اجازه دادند برخی بگریزند و مابقی را دستگیر کرده و به پاسگاه بردند .
هانا دستگیر شده بود و در سالن در کنار دیگر اعضای میهمانی نشسته بود .
یکی از دختران با ترس گفت :
هانا حالا چی میشه ؟
اصلا کارن چی شد ؟
خودش به ما گفت اگه هنوز اهل...
ـ اینجا نباید همه حرفی بزنین
بعدشم مگه من گفتم شیطون پرست بشید
آخه بدبختا شما ها که با دیدن پلیس راهنمایی رانندگی خودتونو خیس میکنین ، غلط میکنین میخواین با خداشون بجنگین
ـ حالا ما جو گیر شدیم یه غلطی کردیم
بخدا من فقط بخاطر هیجانش اومدم
وگرنه بابای بدبختم همیشه نون حلال درآورده
ـ و تو هم الان پشیمونی ؟
حداقل جنم داشته باشین
اینقدر بدبختو مفلوک شدین که اینطوری دروغ می بافینو خودتونو مومن نشون میدین ؟
آخه من که بهتر از هر کسی میدونم که بابای جناب عالی یه آپارتمانو به ده نفر میفروشه
پسری با اعتراض گفت :
حالا این بحثا کار به جایی نمیبره
ببخشید هانا ولی اگه تو دردسر بیافتیم مجبوریم بگیم تا همه کاره ای
هر چند اونا خودشون همه چیو میدونن
ـ من همه کارم ؟
مردتیکه مگه من گفتم خون بخور ؟
عوضی من خودم اولین معترض به این حرکتا بودم
من فقط مهمونیای خودمونو ساپورت میکنم
شما ها تا چارتا آدم بدبخت تر از خودتون دیدین از خود بی خود شدین
ـ حالا هر چی تو یا کارن !
شما ها ما رو دعوت کردین
من خودم برای این مهمونی ۲۰ تومن ریختم به حساب کارن
تو هم دوست دختریش ، حالا که اون نیست تو باید جواب گو باشی
هانا با عصبانیت از جایش بلند شد و به سمت پسر حمله برد که امیر به عنوان سرباز آنها را از هم جدا کرد و طبق خواسته مهدا ، هانا را از ان جمع بیرون برد و به اتاق دیگری برد
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
روابطعمومی سپاه اصفهان: در یک کارگاه از مراکز سپاه در استان بر اثر نشت گاز، یک نفر شهید و تعداد ۱۰ نفر مصدوم شدهاند.
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#سلام_امام_زمانم♥
سلام بر تو
ای نماینده پروردگار بر روی زمین
که آینه وجودت نمایانگر اوست.
سلام بر تو
ای مولایی که حق خدا
به دست تو احیا خواهد شد
و همه خلایق را زیر پرچم توحید
جمع خواهی کرد..
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج🌤
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت صد و سی و هفتم مهدا و تیمش با برنامه قبلی میهمانی را به جرم اعمال شیطان پرستان
محافظ عاشق من
قسمت صد و سی و هشتم
خانم پلیسی که همراه امیر او را همراهی میکرد مچ دستش را گرفته بود و بدون توجه به مقاومتش بسمت اتاق کشاند .
ـ ولم کن زنیکه کلاغی !
دستم کنده شد
ولم کن میگم
عجبا
کری ؟
ـ فقط جواب واق واق نمیدم
ـ هوی عوضی با کی بودی ؟
من سگم ؟
شما ها سگین که مثل وحشیا حمله میکنین به مهمونی و شادی مردم
آخه چی از جون مردم میخواین ؟
کی تموم میشین !!
الهی دستت بشکنه !!
ولم کن لعنتی !!
ـ فقط چند دقیقه دهنتو ببند وگر...
+ وگرنه چی ؟
زن با دیدن مهدا به او احترام گذاشت و گفت :
جناب سروان
مهدا اینبار فریاد کشید و گفت :
وگرنه چی ؟
ـ خااان...م....من
ـ گفتم وگرنه چی ؟
هانا : ولش کن حالا یه زری زد
مهدا : شما هم لطفا مودب باشین
خانم احمد پور ؟
ـ بله قربان
ـ خانم ببرید پیش سرگرد بگید سروان رضوانی گفت ، دو روز بازداشت
ـ اما قربان من که چیزی نگفت...
مهدا بی توجه به حرف او رو به امیر گفت :
آقای رسولی ؟
ـ بله
ـ با خانم جاوید منتظر باشید .
هانا با شنیدن اسم رسولی برگشت و به سربازی که همرایش میکرد چشم دوخت .
بعد از ۴ ، ۵ سال امیر را میدید اما ظاهر امیر آنقدر تغییر کرده بود که نتواند او را بشناسد .
به چشمش آشنا آمد که با صدای امیر به خودش آمد
لحظه ای که معطل ماند درحال داد و بیداد بر سر امیر شد که دستان ظریف و دخترانه ای را روی شانه اش حس کرد به سمتش برگشت و نگاهش کرد به معنای اینکه ،
هان ؟ چته ؟
ولی او با آرامش و صلابتی که در صدای نازکش موج میزد رو به امیر گفت : شما میتونید تشریف ببرید
و روبه هانا ادامه داد : همراه من بیاید .
بدون اینکه مثل اون پلیس های زن دستشو بگیره بکشه خودش منتظر شد باهاش هم قدم بشه .
تقاوت لباسش با بقیه پلیس های زن و اون ذکاوت و زیرکی در مقابل بچه هایی که سعی در کتمان حقیقت داشتن و اعمال شیطان پرستی مهمونی رو انکار میکردن نشان داد و با روش خودش تله ای پهن کرد و به تمام چیز هایی که لازم داشت رسید هانا را حسابی به وحشت انداخت شاید همین ترس باعث رفتار پرخاشگرانه اش شد و رو به مهدا گفت :
ــ هی تو کلاغ سیاه ؟ می خوای ببری منو ارشاد کنی ؟ یا ببری زندان ؟ خوب گوشاتو باز کن من نه مشروب خوردم نه خون خواری کردم نه با شیطون پرستا گشتم من خودم یه پا شیطونم ، البته خوشحال نشو من خدای شما هم قبول ندارم من فقط فکر میکردم یه پارتی معمولیه ....
با آرامشی که دیوونه اش میکرد گفت : تموم شد ؟
ــ بله
ــ خیلی خب ، بریم .
ــ هوی کجا بریم یه ساعته دارم برات فک میزنم میگی بریم ؟
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
۹ شهریور ۱۳۶۰ - تشییع و خاکسپاری پیکر شهیدان رجایی و باهنر
🔴سیر "نفوذ" كشمیری در دفتر نخست وزیری
✅ نفوذ در اداره دوم ضد اطلاعات ارتش از طریق رئیس دفتر دولت بازرگان
سرهنگ محمدمهدی كتیبه، رئیس وقت اداره دوم ارتش، در خصوص چگونگی نفوذ كشمیری از طریق "ابراهیم حكیمی"، رئیس دفتر بازرگان میگوید: «از طرف نخستوزیری عدهای را برای حفظ اسناد و مدارك سری و طبقهبندی شده در ارتش مأمور كردند. از جمله این افراد آقای كشمیری بود... بدین ترتیب وی (كشمیری) كلیه اسناد سری و طبقهبندی شده نیروی هوایی، ضد اطلاعات و حفاظت اطلاعات آن نیرو را در اختیار گرفت. او تا كمی قبل از انفجار دفتر نخستوزیری در نیروی هوایی بود و با آقای "محمد رضوی" [رئیس كمیته اداره دوم ارتش] و آقای "[حبیبالله] داداشی" كه آنها هم از نخست وزیری معرفینامه داشتند و در ستاد مشترك فعالیت اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی انجام میدادند، همكاری داشت.»
آیتالله ریشهری در خاطرات خود درمورد نفوذ كشمیری به كمیته اطلاعات اداره دوم ارتش میگوید: «...مسئله خطرناكتر، نفوذ آنان (منافقین) در این مجموعه (یعنی كمیته اطلاعات اداره دوم ارتش) بود. در این مجموعه كه از نیروهای انقلابی تشكیل میشد منافقین دست كم 2 نفوذی داشتند: یكی همین شخص یعنی كشمیری و دیگری جواد قدیری، كه بعد از انفجار نخست وزیری به خارج گریختند.»
مسعود كشمیری به واسطه حكمی كه از سوی دفتر دولت موقت در 9 تیرماه 58 برای دسترسی به اسناد تا رده به كلی سری نیروهای مسلح به وی داده شده بود، از اختیارات ویژهای در محل بایگانی اسناد طبقهبندی شده برخوردار بود.
✅ نفوذ كشمیری در ستاد خنثیسازی كودتای نقاب
مسعود كشمیری به دلیل سابقهای كه در كمیته مستقر در اداره دوم ارتش داشت، همزمان با كشف كودتای 18 تیر 59، وارد ستاد خنثیسازی كودتا شد. گفته میشود در شب اول كودتا قرار بود بنیعامری، اصلیترین عامل اجرایی كودتا، توسط كشمیری دستگیر شود و وی برای دستگیری میرود ولی اعلام میكند كه او از دست ما فرار كرد.
محمد رضوی درباره حضور كشمیری در ستاد خنثیسازی كودتا و زمینهسازیهای او به منظور نفوذ به نخستوزیری میگوید: «مسعود كشمیری یكی از تشكیل دهندگان اولیه ستاد خنثیسازی كودتا بود و جریان نیروی هوایی را به كمیته اداره دوم و سپاه وصل كرده بود. در اواخر سال 59 برای مقابله با جریانات ذكر شده، تغییراتی در شكل ستاد انجام شد و كشمیری اظهار كرد كه كار او در ستاد بازدهی ندارد و درخواست انتقال به نخست وزیری را داد و با درخواست او مخالفت شد و در نتیجه در ستاد خنثی سازی به كار خود ادامه داد. در اوایل فروردین 60 مسائلی در ستاد خنثی سازی به وجود آمد كه موجب از هم پاشیدگی نسبی این ستاد شد.»
✅نفوذ كشمیری در نخست وزیری
آیتالله مهدویكنی درباره چگونگی نفوذ مسعود كشمیری در نخستوزیری میگوید: «كشمیری هم مدتی بود كه توسط آقای "بهزاد نبوی" و "آقای قنبری" [معروف به خسرو تهرانی، رئیس اداره اطلاعات نخست وزیری] به عنوان منشی و دبیر جلسه معرفی شده بود. من اطلاع از سابقه ایشان نداشتم، ولی بعدها گفتند كه او از توابین است و قبلا از اعضای منافقین بوده و توبه كرده و بعد هم در گزینش نیروی هوایی مشغول به كار شده و از او تعریف میكردند.»
محسن سازگارا ضمن اعتراف به قصور خود در باز گذاشتن راه نفوذ، درباره نفوذ كشمیری به نخستوزیری میگوید: «مسعود كشمیری كارمندی بود كه از ستاد خنثیسازی كودتا و بنا به نیاز یكی از واحدهای معاونت سیاسی اجتماعی كه بنده مسئول آن بودم به دفتر سیستان و بلوچستان آمد و مدتی در معاونت این دفتر و قسمت برنامهریزی و تشكیلات و سازماندهی كار كرد... بعد هم با توجه به نیازی كه معاونت تحقیقات و اطلاعات نخستوزیری به وجود دبیر برای شورای امنیت داشت و تمایلی كه خود كشمیری نشان داد موافقت كردم و او به آن واحد رفت.»
به علاوه براساس خاطرات آیتالله مهدوی كنی بهزاد نبوی در جلسه شورای امنیت ملی كه در روز یكشنبه 8 شهریور برگزار شد شركت نكرده بود.
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید✨
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
♦️️سلام امام زمانم
🔹 چہ دلنشین است صبح را با نام شما آغاز ڪردن
🔹و با سلام بر شما جان گرفتن
🔹و با یاد شما پرواز ڪردن...
🔹چہ روح انگیز است با آفتاب محبت شما
🔹روییدن و با عطر آشناے حضورتان
🔹دل بہ دریا زدن و
🔹در سایہ سار لبخند زیبایتان امید یافتن...
🔹شڪر خدا ڪہ در پناه شمائیم
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
نگاه قدس
محافظ عاشق من قسمت صد و سی و هشتم خانم پلیسی که همراه امیر او را همراهی میکرد مچ دستش را گرفته بو
محافظ عاشق من
قسمت صد و سی و نهم
سربازی جلو آمد به مهدا احترام گذاشت و گفت :
سروان ؟ جناب سرهنگ گفتن برید اتاقشون این خانوم هم برن بازداشتگاه .
هانا خواست به سرباز حمله لفظی کند که سریع رو بهش گفت :
لازم نیست ، راهنماییشون کنید اتاق من با سرهنگ صحبت کنم .
راهنمایی شون ؟ تا حالا کسی اینقدر به هانا احترام نذاشته بود با خودش گفت :
" خیلی هم دختر بدی نیست شاید نباید این طوری وحشی بازی در میاوردم ، چهره ی دلنشین و جذابی داره چشم درشت و خاکستری ، صورت گرد و پوست فوق العاده صاف و سفید که هر کس ببینه باورش نمی شد کاملا بدون آرایشه ، قد متوسط و خیلی خوش تراش .
اگر آبروهاشو که فقط بالاشو چیده بود بر میداشت خیلی خوشکل ترش میکرد هر چند همین الانش هم زیبا بود مطمئن بودم اگه توی پارتی کارن شرکت میکرد همه ی پسرا بهش پیشنهاد رقص میدادن ."
با صدای مهدا دست از آنلایزش برداشت و با حرفی که زد حسابی شکه شد ، با صدای آرام که فقط هانا بشنود گفت : اگر بازرسی چهره ی من تموم شده بفرمایید .
سرباز : اما خانم ...
ــ آخرین دستوری که از مافوقت گرفتی چی بوده ؟
اینقدر محکم این جمله رو ادا کرد که هانا چموش هم حساب برد .
همراه امیر به اتاقی که برای مهدا در نظر گرفته بودند ، رفتند که امیر آرام گفت :
خیلی خوش شانسی امشب سروان رضوانی اینجاست ، وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرت میومد تا الان برای اینکه بی گناهیت ثابت کنه جلوی پادگان ایستاده .
ــ چرا این کارو میکنه ؟ چرا لباسش با بقیه فرق داره ؟
ــ کلا منشش همینه ، چون پاسدار اطلاعات سپاهه برای پرونده هایی که خیلی خفن باشه ، سر و کله اینا پیدا میشه ، همین خانم منو چندبار نجات داده
این رو بهت گفتم هرچند برام بد میشه ولی گفتم تا با طناب این فرشته خودتو نجات بدی
ولی حواست باشه خیلی تیزه سرش کلاه بذاری یا چموش بازی در بیاری بد میشه واست !
ــ به نظر خیلی بچه میاد
ــ ۲۱ سالشه .
با دهن باز سرباز رو نگاه کرد که گفت : برو داخل خواهر هیراد .
هانا نمی دانست چرا او از کجا میشناختش ؟!
به سوال ذهنش پاسخ داد و گفت :
از اینجا خلاص شدی به هیراد بگو امیر رسولی خودش شناسنامه ام میذاره کف دستت .
یادتت رفته هانا ؟
ادامه دارد ...
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
🚨💥مصاحبهای با سازنده ی❌ فیلمهای مستهجن:
در یکی از برنامههای زنده تلویزیونی اروپایی، گفتگویی با مدیر کانال پخش فیلمهای زننده انجام شد.
مجری برنامه خانمی بود که از این مدیر شیکپوش آمریکایی سوال میکرد.
این مدیر برنامههای مستهجن بااشتیاق درباره کارهایش توضیح میداد و درباره تولید فیلمها صحبت میکرد و افتخار میکرد که در این زمینه یک مدیر بسیار موفق است و بعد مجری از او سوال کرد برنامههای شما خاص چه سنینیست⁉️
جواب داد که ما برای تمام سنین فیلم تولید کردیم و حتی اختلاط سنین را هم در نظر گرفتهایم‼️
#جنون_جنسی_چشم_و_دل_سیرها
این فرد، غرق در صحبت بود و بهخود میبالید تا به این مرحله رسید که گفت ما حتی ارتباط با محارم را هم به تصویر کشیدهایم‼️ و آموزش میدیم‼️ و با افتخار اعلام میکنیم اولین کانالی هستیم که ... را در منزل نشان دادیم و با توجه به فعالیتهای بسیار عالی، ما همیشه مورد تشویق دولت آمریکا بودهایم‼️
مجری برنامه که دیگر نزدیک پایان برنامه بود ناگهان سؤالی از او کرد که مشخص بود برنامهریزی نشده بوده است...
سوال کرد شما چندفرزند دارید❓
جواب داد: دو فرزند❗️ اولی دختر و دومی پسر که اولی ۱۶ ساله است و دومی ۱۴ ساله است.
مجری گفت: آیا دختر و پسر شما از این کانال که مدیر آن پدرشان است بخوبی استفاده میکنند و آموزش میبینند⁉️
این فرد تا این سؤال را شنید ناگهان برافروخته شد، با عصبانیت بلند شد و با صدای بلند به مجری گفت: اصلاً فرزندان من و همه فرزندان دیگر خانوادههای آمریکایی و اروپایی حق ندارند از این برنامهها استفاده کنند و در این کشورها پخش نمیشه. این برنامهها صرفاً برای پخش در کشورهای جهان سوم و بالاخص مسلمان تولید میشه...
برداشت👇🏻
با یه حساب سر انگشتی و با توجه به اینکه ماهواره در کشور خودشان پولی! و در كشور ما رایگان! است به این نتیجه میرسیم که تهیهکنندگان و توزیعکنندگان عکسها و فیلمهای غیراخلاقی و شیطانی که به تازگی در تلهگرام و واتساپ و سایر نرمافزارها هم در حال پخش شدن است، هدفشان به فساد کشیدن و گمراه کردن جوانان و نوجوان مسلمان است.
آیا هیچ مسلمان باشرف و خداباور و نجیبی برای فاسد کردن خواهران و برادران ایمانی خود!! اقدام به تهیه و منتشر کردن فساد و فحشا میکند؟؟!!!
آیا وقت آن نرسیده است که آگاهانه به قضیه نگاه کنیم⁉️⁉️
شما جوان و نوجوان، شما دختر خانمها و آقا پسرها‼️
شما غیر از این میفهمید⁉️
آیا تهاجم فرهنگی غرب برای به فساد کشیدن خواهران و برادران ما هنوز مبهم است⁉️
به راستی تا بهحال با خود اندیشیدهایم که چه کسی و یا چه کسانی ودر کجا! و با چه امکاناتی در حال تولید و توزیع با کیفیتترین عکسها و فیلمهای شیطانی یا سریال های ضداخلاقی هستند؟
*🔴🔴 پنیر مفت فقط در تله موش یافت میشود*
*به هوش باشید لطفا....*
*#آگاه_باشیم...*
✏ *پینوشت :*
*این متن را در حد توان نشر دهید تا سبب آگاه شدن جامعه بخصوص نسل جوانی شود که این روزها اگر خود را به خواب غفلت نزنیم دیده و باور داریم که گوشیهای بسیاری از جوانان و نوجوانان پر شده از فیلمهای مستهجن و...*
#اینترنت_کثیف_آمریکایی*
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#کربلا_طریق_الاقصی
@negaheqods