eitaa logo
نگاه قدس
1.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
227 ویدیو
22 فایل
مقام معظم رهبری: امروز تأثیر رسانه‌ها در عقب راندن دشمن بیشتر از موشک و پهپاد است،هرکس رسانه قوی‌تر داشته باشد در اهدافی که دارد موفق‌تر خواهد بود. ارتباط با ادمین: @ertebat_qodsian
مشاهده در ایتا
دانلود
اندر احوالات نامزدهای انتخابات #همه_می_آییم🗳 #نقش_ما #مشارکت_حداکثری #مجلس_قوی @entekhabatqods
✅ سایت رهبر انقلاب به پویش دعوت پیوست 🗳 @entekhabatqods
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ 🗳 @entekhabatqods
❤️ می‌نویسم زِ تو ڪہ دار و ندارم شده‌اے بی‌قرارت شدم و صبر و قرارم شده‌اے من ڪہ بی‌تاب توأم ای همہ تاب و تبم تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده‌اے 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت هفتاد و سوم: کوه نور در ششم آوریل ۱۸۵۰ میلادی،رزمناو انگلیسی«مدیا»ب
📜برگی از داستان استعمار قسمت هفتاد و چهار: همه هزینه های جهان در مدت دو روز و نیم اولین باری که از الماس بزرگ در تاریخ صحبت می شود،زمانی است که ظهیرالدین بابُر، نخستین پادشاه گورکانی،هند شمالی را فتح میکند. بابُر از نوادگان تیمور لنگ بود که به هند هجوم برد و درسال ۱۵۲۶ میلادی دهلی را فتح کرد. پیش از او سلاطین لودی بر شمال هند فرمانروایی میکردند؛ ابراهیم لودی آخرین پادشاه از این سلسله بود که در برابر بابُر تسلیم شد. گنجینه جواهرات لودی در شهر دیگری به نام آگرا پنهان شده بود. بابُر پسرش همایون، را با بخشی از سپاه به طرف اگرا فرستاد.هنگامی که همایون به آگرا نزدیک شد، گروهی از بزرگان شهر از دروازه بیرون آمدند و از او خواهش کردند به شهر حمله نکند. همایون که تلاش می کرد از خونریزی جلوگیری کند. دستور داد سپاهیانش در برابر حصار شهر اردو بزنند و مراقب دروازه ها باشند که کسی جواهرات خزانه را از آنجا خارج نکند. شبی به همایون خبر دادند همسر و فرزندان حاکم شهر که قصد داشته اند از شهر فرار کنند،دستگیر شده اند. خانواده حاکم در انتظار دستور همایون بودند و هنگامی که آرامش او را دیدند،شگفت زده شدند. همایون فرمان داد آن ها را آزاد کنند. همسر حاکم در برابر این بزرگواری همایون، جواهراتی را که همراه داشت به او هدیه کرد. در میان این جواهرات الماس بزرگی به وزن ۱۸۶ قیراط به چشم می خورد. همايون الماس را به پدرش بابُر،تقدیم کرد و جواهرشناسی که در دربار بابُر خدمت می کرد ارزش این الماس بی نظیر را به اندازه تمام پولهایی که در مدت دو روز و نیم در جهان خرج می شود، برآورد کرد!! بابُر الماس را به عنوان پاداش به همایون بازگرداند؛چون اگر او سیاست صلح دوستی و آرامش جویی را پیش نمی گرفت، معلوم نبود الماس چه سرنوشتی پیدا میکرد. چند سال پیش از فتح شمال هند به دست بابُر، پای نخستین گروه از اروپایی ها به جنوب این شبه قاره رسیده بود.در سال ۱۴۹۸ میلادی واسکودوگاما،دریانورد پرتغالی به بندر کالیکوت در جنوب غربی هندوستان رسید.گاما به حاکم کالیکوت گفت برای یافتن گروهی از مسیحیان که قرن هاست در هند زندگی می کنند و همچنین خرید ادویه به آن سرزمین آمده است. از مسیحیان در هند خبری نبود.اما ادویه در آن فراوان بود؛کالایی که از سالهای دور بازرگانان ایرانی و عرب آن را از هند به سواحل دریای مدیترانه می رساندند و در آنجا به تاجران ونیزی می‌فروختند و این تاجران ادویه را در سراسر اروپا پخش می‌کردند. اکنون گاما با یافتن یک مسیر دریایی تازه و دور زدن قاره آفریقا به هند رسیده بود تا ادویه را مستقیماً از هندی ها خریداری کند و دیگر احتیاجی به بازرگانهای ایرانی، عرب و ونیزی نداشته باشد. دو سال پس از واسکودوگاما که اینک به پرتغال بازگشته بود،در سال ۱۵۰۰ میلادی یک دریانورد دیگر پرتغالی به نام کابرال راهی هند شد. کابرال از دشمنی حاکم کالیکوت با حاکم بندر دیگری به نام کوشن استفاده کرد و کوشن را با پرتغال متحد کرد و به کشورش برگشت.در سال ۱۵۰۲ میلادی واسکودوگاما دوباره راهی هند شد ؛ او این بار کاروانی از بیست و یک کشتی جنگی را رهبری میکرد تا ناوگان تجاری ایرانی ها و عرب ها را در اقیانوس هند نابود کند و تجارت ادویه را کاملاً در اختیار کشورش قرار دهد. یکی از کشتی هایی که گاما به آن حمله کرد، ۳۸۰۰ مسافر را که تعداد زیادی زن و کودک در میان آن‌ها بود، برای سفر حج به عربستان می برد. گاما دستور داد کشتی را با همه مسافرانش به آتش بکشند ؛ درحالی که پیش از آن کشتی به را غارت کرده بودند. گاما سپس بندر کالیکوت را گلوله باران کرد و بعد راهی بندر کوشن شد و هر مقدار ادویه که می خواست با قیمتی که خودش تعیین میکرد، از حاکم کوشن خرید ! حاکم کوشن به اتحاد با پرتغالی ها در برابر کالیکوت افتخار میکرد؛ اما هنگامی که فرمانروای کالیکوت کشتی‌هایش را به سوی کوشن روانه کرد؛ گاما تصمیم گرفت با محموله ارزشمند ادویه اش از آنجا دور شود و حاکم کوشن را در برابر دشمن تنها گذاشت. هشت سال بعد،در ۱۵۱۰ میلادی یک دریانورد دیگر پرتغالی به نام «آلبوکرک» راهی هند شد.او بندر«گوا»را در غرب هند تصرف کرد و در آنجا پایگاه مهمی برای نفوذ پرتغال در هند ساخت. آنها پس از مدتی بندر بمبئی و نیز ساحلی را که بعدها شهر مدرس در آنجا بنا شد، تصرف کردند. کشتی های هلندی هم به تدریج به طرف آسیا به راه افتادند؛ هلندی ها مناطقی را در جاوه و سوماترا، جزیره هایی که امروز کشور اندونزی را تشکیل می‌دهند، اشغال کردند. چشم پرتغالی‌ها و هلندی‌ها به ادویه هند بود، نه آن‌ها و نه بقیه کشورهای اروپایی از ثروت بی‌همتای هند،معادن الماس و طلا و جواهرات بی نظیری مانند کوه نور خبر نداشتند. 🗳 @entekhabatqods
نگاه قدس
قسمت پنجاه و سوم بلافاصله ویلا رو تخلیه کردیم و برگشتیم سمت اداره. اثری که از روی جام گرفته بودیم،
قسمت پنجاه و چهارم ساعت 10 و 30 دقیقه صبح بهزاد تماس گرفت و خبر داد که بچه‌های آزمایشگاه و تشخیص هویت جواب و برامون آوردند. گفتم بیاره دفترم. رفتم در و باز کردم و ازش گرفتم. برگشتم سمت میزم و نشستم پوشه رو باز کردم... بگذارید اینم بگم که روی تشخیص هویت، همزمان، هم بچه‌های آزمایشگاه و تشخیص هویت و درگیر کردم، هم برون مرزی رو ! چون میخواستم وقتی نتیجه مشخص میشه، بعدش بره واحد برون مرزی تا در معاونت اروپا و آسیا هم بررسی بشه و گزارشات و یک جا برام بفرستند و بدونم چی به چیه و با چه کسی ما طرفیم. بعد از مطالعه گزارش، درخواست گزارش مرد زباله جمع کن در محدوده ویلا رو دادم. گزارش وقتی به دستم رسید، شک نداشتم که با یک هادی طرفیم. اما هادی کیست؟ هادی به مردهای آموزش دیده و ورزیده‌ای میگن که وظیفه اون‌ها، مراقبت و محافظت از پرستوها هست. به شکلی که معمولا پرستوها هم اون و نمی‌بینند. هادی پروانه دزفولی، قدم به قدم و در همه‌ی صحنه‌های ماموریت حضور داشت. از اینجا به بعد و خوب دقت کنید. جوابی که در کمیته مشترک تشخیص هویت و معاونت آسیا نهایی شد به دستم رسید این بود: نام: آناهیتا / نام خانوادگی: نعمت زاده / سن: 31 / تحصیلات: فوق دیپلم معماری / وضعیت تاهل: مجرد / دین: اسلام / سفر به خارج از کشور: علت دو سفر به لبنان نامعلوم و در هاله‌ای از ابهام / سفر به ترکیه یک بار، آن هم بابت عمل زیبایی / سفر به ترکیه پس از سفر به لبنان بوده است./ شخص مذکور دارای سابقه کیفری نمی‌باشد و در مراجع قانونی و امنیتی و قضایی و انتظامی پرونده‌ای ندارد، وَ وضعیت وی سفید اعلام میگردد. جواب بیشتر از این بود اما من به همین مقدار بسنده میکنم تا فقط آشنایی داشته باشید با چه کسی طرف هستید. اینم بگم که بچه‌های تشخیص هویت، عکس قبلی آناهیتا نعمت زاده که به عاصف گفت اسمش رستا هست و یه شناسنامه هم بهش نشون داد که دروغ بود، و ما در مشخصات با این چهره، سیستممون به ما نشون داد پروانه دزفولی هست که اینم دروغ بود، بچه‌های تشخیص هویت و معاونت آسیای تشکیلات عکس دقیق و بهمون دادند. جواب استعلام و تشخیص هویت و بردم خدمت حاج آقا سیف. دستور داد پرونده رو با همت تمام جلو ببرید. با بچه‌های واحد اطلاعات حزب الله لبنان ارتباط گرفتم و قرار شد عکس قبل از تغییر چهره آناهيتا نعمت زاده رو از طریق امن براشون بفرستم تا به ما جواب بدن که این شخص در لبنان روئیت شده یا نه. چهل و هشت ساعت بعد جواب اومد که این زن حدود چهارسال قبل در لبنان آموزش‌های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی دیده... توسط چه کسانی؟ توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی موساد. بد نیست که این موضوع و بدونید که عمده‌ی زنانی که قرار هست در ایران نقش یک پرستو رو ایفا کنند، یا در لبنان توسط عوامل اسراییل آموزش میبینند، یا در کمپ منافقین در اشرف. البته طی سالهای اخیر بعضی از این پرستوها سفرهای مخفیانه ای به ترکیه یا کانادا، سپس از آنجا به سرزمین های اشغالی داشتند و به برخی حضرات نزدیک شدند اما دستگیر شدند. بگذریم... پازل‌های ما تکمیل شده بود. باید هرچه زودتر این پرونده رو تموم میکردیم. قرار شد عاصف و آناهیتا مجددا همدیگر و ببینند و مجددا به ویلای امن لواسون برن. قبل از رفتن عاصف و آناهیتانعمت‌زاده رفتیم اونجا مستقر شدیم. راستش من فقط برای جان عاصف نگران بودم که براش اتفاقی نیفته. موقع دیدار فرا رسید. عاصف و آناهیتا وارد ویلا شدند. یکساعتی از حضورشون در اون ویلا گذشته بود که دختره در تلاش بود از زیر زبون عاصف درمورد من که اسمم و شنیده بود توی تماس من با عاصف حرفی بکشه بیرون. اما عاصف خیلی حرفه‌ای بهش اطلاعات دروغ میداد. دختره که فکر کرد اطلاعات کافی رو درمورد من از عاصف گرفته، خیالش جمع شد، به عاصف گفت: هوس نوشیدنی کردم. عاصف گفت: آب پرتقال هست، میل داری؟ عالیه. ممنون میشم. تا عاصف رفت بلند بشه، آناهیتا گفت: عزیزم بشین، من خودم میرم میارم. رفتم روی خط عاصف و فوری گفتم: بشین. بزار بره بیاره. دختره رفت، به خانوم میرزامحمدی گفتم: برو روی دوربین آشپزخونه ببینم میخواد چه کار کنه. رفتم روی خط عاصف گفتم: بهش بگو میری روی تراس سیگار بکشی. برو زودتر. حواست باشه یه وقت از دهنت در نره بهش بگی آناهیتا. همون رستا رو بگو فقط. عاصف به دختره گفت:عزیزم، رستا جان، من میرم روی تراس سیگار بکشم تا تو شربت و آماده کنی. عاصف رفت. هدف من از این حرکت این بود که موقعیت و برای دختره امن کنم تا ببینم چیکار میخواد کنه. به خانوم میرزامحمدی گفتم: «زوم کن ببینم این دختره داره چه کار میکنه.» زوم کرد... دوتا لیوان شربت آب پرتقال آماده کرد... یه هویی صحنه‌ای رو دیدم که اضطراب گرفتم... دیدم از توی آستین سمت چپش یه پودری رو داره میریزه توی یکی از لیوان‌ها. شربت و آماده کرد برگشت سمت مبل و منتظر عاصف نشست. 🗳 @entekhabatqods
💐۱روز تا 💐 با توجه به اینکه کمتر از ۱ روز دیگر به زمان برگزاری انتخابات مانده است،در این فاصله کوتاه ۱۹شاخص اصلی انتخاب اصلح و نماینده تراز انقلاب اسلامی را در کلام مقام معظم رهبری بیان خواهیم کرد چرا که رهنمود‌های ایشان همیشه چراغ راه مردم برای انتخاب‌های بزرگ بوده است. اهل اجرای عدالت و مبارزه با بی عدالتی نماینده ملت باید همواره به عنوان نماینده واقعی مردم برای اجرای عدالت تلاش کرده و با بی عدالتی‌ها مبارزه کند. این صفت زمانی اهمیت پیدا می‌کند که برخی نماینده‌های مجلس به جای ایجاد عدالت با بی عدالتی، اهداف و مطامع سیاسی و اقتصادی را به پیش می‌برند. حرکت در جهت آرمان‌ها و پیشرفت کشور فردی که به عنوان نماینده وارد خانه ملت می‌شود باید علاوه بر تلاش برای استیفای حقوق مردم در جهت تحقق آرمان‌ها و اهداف عالی کشور تلاش کند تا کشور را به سوی پیشرفت هدایت کند. .🗳 @entekhabatqods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنوندگان عزیز توجه فرمایید شنوندگان عزیز توجه فرمایید خبری که هم اکنون بدستمان رسید حاکیست .... ✅ همه را به شرکت در انتخابات تشویق کنید... 🗳 @entekhabatqods
بروشور نهایی.pdf
3.44M
حسن اختری نامزد نمایندگی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهریار،قدس و ملارد. 🗳 @entekhabatqods