نگارخانہےمن !
سرما ؟! اون وقتی ک میذارنت تو قبر .. بعد از یه ساعت ، همه از دورت میرن تنهای تنها میمونی و شب شروع
درد اونجاست ..
که بعدش میفهمی ، هر چی تو دنیا
مثلا سختی کشیدی و نماز و روزه انجام
دادی ، هر چی صدقه دادی و هر چی
گریه کردی ،
همش نیست و نابود شده ...
چرا ؟
چون برا خدا نکردی ! چون برا دیده شدن
بود . برا اینکه عذاب وجدان خودت بخوابه .
برا یکی دیگه بود غیر اون کسی که باید
میبود .
درد اونجاست که فک میکردی تو دنیا ،
خیلی آدم خوبی بودی :)
خیلی گل بودی و آزارت به یدونه مورچه هم
نرسیده ، ولی .. وقتی اعمالتو نگا میکنی
پرونده اعمالتو دست چپت دادن ، میبینی
نه ... !
این همه غلط انجام دادم تو دنیا ؟!!!
اونوقت گناهان اول جوونیت ،
بد خلقی هات با مادرت ،
دلشکوندنات از رفیقا و دور وری هات ..
همشونو نشونت میدن و کیش مات نگا
میکنی 😅 یا بهتر بگم ، ناک اوت میشی :)
خدایا پناه به خودت ..
نگارخانہےمن !
___
هوایِ #جهانِ_مَن ، بی تو پاییز است ..
زمستان است .. سرد است ، یخ است !
منجمد و افسرده است .
بیا و گرما ببخش ..🪴
تکون کالثلچ بل أبرد منه ! ❄️
تعالي گلبي الحار .. ❤️🔥
#برایِ_او
نگارخانہےمن !
هوایِ #جهانِ_مَن ، بی تو پاییز است .. زمستان است .. سرد است ، یخ است ! منجمد و افسرده است . بیا و
گرمایِ بودن تو ، مثل لُحافِ کلفتِ پشمیِ
مادر بزرگ ، تو یه شبِ سردِ دی ماهیه ...
همونقدر لذت بخش ؛
همونطور حیات دهنده ..
و من مانده ام و سرمای هوایِ کوهستانِ
برفی ، بدون هیچ رو اندازی ..
لُحاف که هیچ ، مَلحفه هم ... یوخدی ..
#برایِ_او
نگارخانہےمن !
___
دلم برای طفلان مسلم و خود جناب مسلم
و جناب عقیل علیهم السلام میسوزه .
تو تاریخ گمشون کردن ..
حتی یه جاهایی تاریخ رو بر علیهشون نوشتن ..
ولی واقعیت اینه که ،
دستِ جمعی #مظلوم اند..
سحرگاه اول رجب الأصب ۱۴۴۶
عراق _ مدینة المسیب
مرقد طفلان مسلم علیهم السلام.