اسقاطیل سگ هار....... @negareashena269

برای ظهور @negareashena269

عمه سادات #قم @negareashena269

بزرگواران دقت بفرمایید مطالب ما خطاب ب شخص یا افراد خاصی نیست اول مخاطب خودم هستم ک درگیر این دنیای فانی شده و از شهدا جاماندم........

نظرمه راجع ب گوشی آیفون @negareashena269

یا زهرا سلام الله علیها پسرم عهد میکنیم اینجا رازِ این درد را نمی‌گوییم اتفاقات و کشمکش‌های این هماورد را نمی‌گوییم آنچه خود کرده ایم میگوئیم آنچه او کرد را نمی‌گوییم بگو از خطبه خوانی ام اما حرفِ آن فرد را نمی‌گوییم اُفت و خیز میانه ی کوچه برو _ برگرد را نمی‌گوییم تاری چشم و سستی زانو چهره ی زرد را نمی‌گوییم علتِ تنگیِ نفس هایم رنجِ سردرد را نمی‌گوییم خندقِ جبهه ، خندقِ کوچه* فعلِ ولگرد را نمی‌گوییم همه را هم اگر به او گفتیم نام ِ نامرد را نمی‌گوییم ✍️سیدمحمدمیرهاشمی *او خَدو انداخت بر روی علی ع افتخار هر نبی و هر ولی مولوی اشاره ب بی احترامی عمروابن عَبدِود در جنگ خندق ب محضر مولا ...... انالله و اناالیه راجعون @negareashena269

🖤 وای مادرم. 🖤 مادر چه دید از آشنا و از غریبه او دل برید از آشنا و از غریبه عجل وفاتی ، ذکر بعدِ هر نمازش خیری ندید. از آشنا و از غریبه سربسته بشنو زخمِ بازِ او نمک خورد طعنه شنید. از آشنا و از غریبه او کوثری جان بخش و اَحلی مِن عسل بود تلخی چشید از آشنا و از غریبه هم شهری و هم سایه و هم کیش، ساکت رنجی کشید. از آشنا و و از غریبه دیدند ظلمت را ولی ساکت نشستند شد مو سپید. از آشنا و از غریبه یک شهر شاهد ،همزمان، یک شهر ساکت شد ناامید. از آشنا و از غریبه تاریخ گوید در دفاع از او ندیده کاری مفید. از آشنا و از غریبه راز دلش در پشت در، افتاد و گم شد شد ناپدید. از آشنا و از غریبه میخِ در و مادر که محتاجِ کمک بود فضه رسید. از آشنا و از غریبه ✍️سیدمحمدمیرهاشمی @negareashena269

کبوتر حرمی و شکسته بالی تو عزیز گوشه نشینی و خسته حالی تو چنان غزال که در خانه ش بدام افتد هدف ب هجمه صیاد بدسگالی تو مدال سینه و بازو و چهره داری تو تو کوثری ب کتاب خدا مدالی تو مشایخی که ترا می زدند می دانند بحق حبیبه ی توحید لایزالی تو میان بستری اما اُبهتِ محضی سکوت کامل و فارغ ز قیل و قالی تو به احترام وجودت حجاب واجب شد عفاف مطلق و پایان ابتذالی تو علیِ فاتحِ خیبر چرا زمین خورده؟ جوابِ مستندی بر همین سوالی تو چه سربلند و سرافراز خطبه می‌خواندی ستون خانه حیدر چرا هلالی تو؟ چرا به فصل جوانی به مرگ مشتاقی چقدر خسته از این شهر پر ملالی تو شدی زمان عیادت از آن دو روگردان حریف توطئه ی آن دو کج خیالی تو در انتظار نبی و خدیجه و محسن میان بستری آماده ی وصالی تو تبسم تو به تابوت کوچکت گوید در احتضاری و در حال ارتحالی تو مدافعان حرم را تو مقتدا باشی سرآمدی به شهیدان و بی مثالی تو ✍سیدمحمدمیرهاشمی @negareashena269

✅ دیروز ، امروز ، فردا ✅ دیروز: میگفتیم شهدا شرمنده ایم امروز: باید بگیم شهدای مدافع حرم شرمنده ایم فردا: باید از چه کسی شرمنده باشیم..........؟ ✍️سیدمحمدمیرهاشمی @negareashena269