#یک_دقیقه_مطالعه
✍آیت الله العظمی جوادی آملی
✅کمال شکر در اظهار عجز از آن است، چنان که داود پيامبر سلام الله علیه وقتی در جوابِ خطابِ خداوند: «اعملوا آل داود شكراً» پرسيد: چگونه شكر تو را به جای آورم، در حالی كه شكر نيز، نعمت ديگری از جانب توست: «كيف أشكرك يا ربّ، والشكر نعمة منك! » پاسخ آمد: هم اكنون به من معرفت يافتی و شكرم را به جای آوردی؛ زيرا دانستی شكر نيز نعمتی از جانب من است؛
✅«الان قدعرفتنی وشكرتنی، إذ قدعرفت أن الشكر منّی نعمة»
و آنگاه كه موسی كليم سلام الله علیه عرضه داشت:خداوندا چگونه شكرت را به جا آورم، در حالی كه همه اعمال من جواب گوی كوچك ترين نعمتی كه در اختيارم گذاشته ای نيست؟! خطاب آمد: «يا موسی الان شكرتنی» ای موسی :اکنون شکر مرا به جا آوردی.
دانش و روش بندگی ص۳۱۸
✍#حکایت
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
خالق من بهشتي دارد،
«نزديک زيبا و بزرگ»،
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،
گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري...
شايد امروز آن روز باشد.
🔰 علت گریه امیرالمؤمنین
🔅روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر_غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
❓اصحاب پرسیدند چطور ؟
✨مولا فرمودند:
☘آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
😡ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
🔅شما دو توهین به من کردید;
🍃اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟
⚡️تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
💫مولا گریه می کردند و می فرمودند:
🔅به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخـــورده بودند .
📚الکافی، ج ۸، کلینی
eshgh-emam.mehrabian.mp3
3.35M
به عشقِ امام زمان (عجلالله فرجه) گناه نکن👀...!!
#امام_زمان | #صوت_مهدوی
💎 «سختی» نردبان سلوک است. «خوشی» هم نردبان سلوک است. در خوشیها باید شاکر باشیم و در ناخوشیها صابر و راضی.
🔹«خداي متعال با دو بال انسان را در اين دنيا راه ميبرد: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» [: هر نَفْسی در عالم، مرگ را میچشد و شما را با شرّ و خیر آزمایش میکنیم و به سوی ما بازگردانده میشوید - سوره انبیا، آیه ۳۵].
👈گاهي با خوشیها آدم را امتحان میکند: جوانی و نشاط میدهد، همسر خوب میدهد مال و ثروت میدهد، فرزند و آبرو میدهد. گاهي اوقات هم با سختیهايش انسان را امتحان میکند: مال را میگيرد، فرزندی میگيرد، يک جا آبرويی که حجاب انسان شده، يکجا میريزد.
🔹اما اينها هر دو، نردبان سلوک است؛ هم با نعمت میشود به طرف خدا بروی و هم با سختیها؛ آن جا بايد شاکر باشی و اين جا بايد صابر و راضی باشی».
استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۹/۲۷
💠 ما شفاعتش کردیم بگذارید برگردد 💠
🔻 مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس کبیر حوزه علمیه قم میگوید:
🔻 هنگامی که در کربلا بودم، شبی در خواب دیدم که فردی به من گفت: "شیخ عبدالکریم! کارهایت را ردیف کن که تا سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت." از خواب برخاستم و غرق در حیرت گشتم ولی بدان خواب توجه زیادی نکردم ، شب سه شنبه بود که این خواب را دیدم روز سه شنبه و چهارشنبه را به درس رفتم و سعی کردم خواب را فراموش کنم .
🔻 روز پنجشنبه که تعطیل بود به همراه دوستان به باغ رفتم ، پس از گردش و بحث علمی ناهار خوردیم و استراحت کردیم هنوز خوابم نبرده بود که کم کم تب و لرز شدید به من دست داد و به سرعت شدت یافت .
🔻 دوستان هرچه عبا و روانداز بود روی من انداختند، ولی باز هم می لرزیدم. پس از ساعتی تب سوزانی وجودم را فرا گرفت و احساس کردم که با مرگ فاصله ای ندارم ، دوستان مرا به منزل بردند و به حالت احتضار افتادم کم کم نشانههای مرگ از راه رسید تازه به یاد خواب آن روز افتادم در آن حالت بحرانی دیدم دو نفر وارد اتاق شدند و در دو سوی من ایستادند و با نگاه به یکدیگر گفتند باید او را قبض روح کرد.
🔻 من که مرگ را در برابر دیدگان میدیدم با قلبی سوخته و پر اخلاص به سالارشهیدان توسل جسته و گفتم سرورم من از مرگ نمی هراسم ولی از دست خالی و فراهم نکردن زاد و توشه آخرت نگرانم به احترام مادرت فاطمه مرا شفاعت کن تا خدا مرگم را به تاخیر اندازد ، تا من کار آخرت را بسازند و آنگاه بروم .
🔻 شگفتا که پس از این توجه قلبی دیدم فردی وارد شد و به آن دو فرشته گفت سیدالشهدا می فرماید شیخ به متوسل شد و ما او را نزد خدا شفاعت کردهایم و برای او عمر طولانی خواستهایم خدا از سر مهر به ما اجابت فرموده است او را رها کنید. آن دو به نشانه اطاعت خم شدند و آنگاه هر سه با هم صعود نمودند در همان لحظه احساس کردم که بهتر شدم و کمکم بهبودی کامل یافتم.
📖 امداد های غیبی ص۱۰۲
🔥 قاتلش را رو به آتش میکشد 🔥
📖 در دارالسلام نوری از کتاب ثواب الاعمال صدوق ره نقل کرده است که پس از واقعه کربلا جوانی زیبارو که در وجاهت کم نظیر بود و جزء لشگریان کربلا و کشنده یکی از برادران امام حسین علیه السلام بود، او می گوید دیدم که صورت زیبایش مثل قیر سیاه شده و مانند نی باریک و ناتوان شده است 🧟♂
🍃 حالش را از همسایگانش پرسیدم گفتند از وقتی که از سفر برگشته هر شب که میخوابد آنقدر ناله میکند و زجه میزند که ما را هم از خواب بیدار می کند😒
🍃 نزدش رفتم و احوالش را از خودش گرفتم، گفت: شبها آن جوان هاشمی مقتول می آید و مرا به سوی آتش می کشاند انقدر ناله می کنم که از خواب بیدار می شوم😣🤯
✅ این ناله و سیاهی چهره یکی از هزاران عذاب بعد از مرگ است که در این عالم پیدا شده است ؛ ظهور عذاب برزخی در این عالم موارد بسیاری است که ذکر آنها موجب طولانی شدن کلام است و تنها اکتفا می شود به ذکر یک مورد از مواردی که در دارالسلام نوری ذکر شده است و ما آن را در پست بعدی بارگذاری خواهیم کرد 🙏
🍃 #توصیف_برزخ 🍃