نهضت تربیتی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
#حکایت 🔴درآمدی بر بارگاه ایمان به عقاید حقه و تعبد به احکام دین ♦️هر پولی قابلیت مصرف در راه ائمه
#حکایت
🔴درآمدی بر بارگاه ایمان به عقاید حقه و تعبد به احکام دین
♦️هر پولی قابلیت مصرف در راه ائمه علیهم السلام را ندارد
#بخش_دوم
....تا این که دیدم خود آقا با آن حال و کسالتی که داشتند درب را باز کردند در حالی که لبخند همیشگی بر لبانشان نقش بسته بود. بنده سلام کردم، دوستم نیز سلام کرد.
ایشان پس از احوال پرسی مختصری فرمودند: آقا سید رسول، شما بفرمایید داخل! من عرض کردم: آقاجان اجازه میدهید با دوستم خدمت شما شرفیاب شویم؟ آقا نگاهی به صورت او انداخته و فرمودند: خیر، ایشان نیایند.
به محض اینکه او این سخن را از آقا شنید به دیوار تکیه کرد و در حالی که صورتش از ناراحتی سرخ شده بود همانجا کنار کوچه نشست. به او گفتم: شما به داخل ماشین نزد خانواده بروید من فوراً برمیگردم، سپس وارد منزل شدم.
آقا تنها بودند و صحبت های زیادی شد، در پایان به ایشان عرض کردم: شخصی که شما او را مشاهده کردید مشکلی دارد؛ و بیماری دخترش را بیان کردم، سپس گفتم: او هر نذر یا کمکی که شما بفرمایید انجام میدهد و مشکلی نیست.
آقای مجتهدی فرمودند: پول ایشان قابل نیست که در راه ائمه علیهم السلام خرج شود. عرض کردم: آقاجان من نمیتوانم این مطلب را به او بگویم.
فرمودند: بله شما نباید به دوستتان حرفی بزنید. گفتم: پس مسأله بیماری دختر او چگونه حل میشود؟ فرمودند: 《اگر دوست شما همین الآن به مشهد مقدس عزیمت کند و خود دختر از حضرت رضا علیه السلام خواهش کند، مریضی او به طور کلی برطرف میشود.》 و تأکید کردند که خود دختر باید از حضرت درخواست کند نه پدرش؛ سپس از خدمت آقا مرخص شدم.
هنگامی که از منزل بیرون آمدم، دیدم دوستم هنوز پشت درب منزل نشسته و دارد گریه میکند، به او گفتم: آقا برای شفای دخترتان فرمودند: همین الآن باید به مشهد مقدس بروید و خودِ دختر از حضرت رضا علیه السلام شفایش را درخواست کند.
او و خانوادهاش هم قبول کردند که به سمت مشهد حرکت کنند و گفتند: ما که قصد مسافرت داریم چه بهتر که به مشهد برویم. سپس همراه آنها به تهران آمدم و در آنجا او برای من یک بلیط هواپیما تهیه کرد که به اصفهان بازگردم.
بعد از پانزده روز در اصفهان به سراغ دوستم رفتم و حالش را جویا شدم، او در جواب گفت: وقتی در فرودگاه از هم جدا شدیم، ما به طور کلی فراموش کردیم که باید به مشهد برویم و از آنجا( تهران) به شمال و آستارا رفتیم و بعد از اینکه به اصفهان بازگشتیم تازه متوجه شدیم که قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام را داشتیم و بدین صورت این توفیق از ما سلب شد.
در این موقع ناگهان به یاد کلام آقای مجتهدی افتادم که فرمودند: پول ایشان قابلیت صرف شدن در راه ائمه علیهم السلام را ندارد.
#لاله_ای_از_ملکوت
#جلد_دوم
#صفحه_۹۹
@sheykhjafar_mojtahedi
@nehzat128_ir
نقدی بر مصوبهٔ مدرسهٔ مسجدمحور
تطبیق اجباری و همسانسازی غلط با ساختار موجود
#بخش_دوم
اما نقد اصلی به این مصوبه چیست؟در واقع با این مصوبه، تمام ویژگیهای اصلی و متمایز مسجدمدرسه را تغییر دادهاند!
در واقع هویت مسجدمدرسه را به مدرسهٔ غیرانتفاعی وابسته مسجد و ساختار موسسین و مدیران را از الزامِ به حوزوی بودن، به امکان تاسیس با درخواست هیئت امناء و با مدیریت هر شخصی تغییر دادند.
از همه بدتر اینکه الزام کردهاند مدرسه و کلاسهای درس نباید در صحن اصلی مسجد باشد، در حالی که بسیاری از کارکردها، خواص، برکت و نورانیت این طرح، به خاطر حضور دانشآموزان در صحن مسجد بود.
متاسفانه، مناسباتی که به خاطر تنفس و تعلم در مسجد و ترکیب تحصیل و زندگی و رشد توأم علمی و اخلاقی در این دانشآموزان شکل میگرفت با این مصوبه از دست میرود.
به لطف خدا در این زمینه، باز هم مینویسم.
🚩 سید ناصر میرمحمدیان
دیماه ۱۴۰۲
#نکات_تمدنی۷
#جهاد_تبیین
#قم_جدید
#قم_تمدن_ساز
#جامعیت_اسلام
#نهضت_تربیتی
نهضت تربیتی حضرت سیدالشهداعلیهالسلام
فَلْیُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ
حاضر باید این را به غائب برساند