eitaa logo
تبلیغات اسلامی شهرستان بشرویه
821 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
30 فایل
به نام خدا صفحه رسمی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بشرویه به منظور انعکاس فعالیت ها، انتشار مطالب دینی و فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅برگزاری پاتوق گفتگو 👌با موضوع: من رای می دهم به خاطر اینکه... 🔹و با همکاری مسجد حضرت حجت(عج)، هیئت ریحانه الحسین(ع)،پایگاه بسیج امام حسین(ع) و پایگاه بسیج حضرت مرضیه(س) 🕌در محل موکب یک قدم تا ظهور 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
✅نشست بصیرتی با موضوع انتخابات 🔹 با سخنرانی سخنرانی حجت الاسلام حسینی 🕌در محل روستای کرند شهرستان بشرویه 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
بهمن ماهِ پارسال... وقتی که توی همین تاکسی‌های سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشت‌هایمْ کاغذ آدرس داروخانه‌ای در کوچه پس کوچه‌های جنت‌آباد شمالی را فشار می‌دادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطه‌ای که توی زندگیِ پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله می‌انداخت. پسر دو ساله ی من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کم‌حسی در اُتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی، به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع می‌خواست مبل باشد یا قله‌ی سرسره‌ای در پارک. می‌توانست پشت بام خانه‌ای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت. وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه ی خلوت. ناخودآگاه با صدای پایین‌تر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیه‌ای به من نگاه کرد. انگار می‌خواست از شدتِ استیصال صورتم شناسایی‌ام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغ‌سنجی‌اش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ، ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. می‌تونید کدملی بچه‌مو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانه‌اش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه ی قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل می‌کنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشک‌هایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و می‌شد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرص‌های تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانه‌مان، تمام شده بود. صبح زود، کاسه‌ی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده ی اخبار، اول مطمئن‌مان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خودِ خود من باشم، متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومی‌سازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریم‌ها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار می‌رود...» نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرین‌تر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانه‌ی محله‌مان به خانه آمد. من رأی می‌دهم چون پسرم اتیسم دارد. چون می‌دانم اگر با صندوق‌های خالیِ اقتدار و امنیت این مملکت، خال بردارد، هزاران مادرِ نگران مثل من، باید برای داروهای ساده‌ای مثل تب‌بر و سرماخوردگی، مسیر پر رنج مرا طی کنند. تازه معلوم نیست آن موقع اصلا سیزده آبانی باشد... صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسی‌بلندهای نماینده‌ها حرف می‌زد. پسر جوان کنارش که نگاه خیره‌ی معذب‌کننده‌ای به یقه‌ی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه توی این مملکت خراب شده» خواستم بگویم خیلی از مردمان سرزمین‌های جنگ زده یِ اطرافمان هم رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیه‌شان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا نه مراتع سرسبزش! اما نمی‌شد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شده‌ی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگ‌های داخلی‌شان داشته باشد. در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت *آهسته ببندید* که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسی‌رانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سرِ درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمی‌کنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید به این و اون باشیم که کلامون پسِ معرکه است.» با خنده‌‌ام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش می‌دونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!» 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 انقلاب مال مردم است، مال خودمان است 🔺 و ما هستیم که بایستی این انقلاب را زنده نگه داریم، نه دیگران! 🎬 دعوت حاج آقای دباغ زاده، مسئول هیئت ابوالفضلی (ع)، از همشهریان عزیز 🔰 جهت حضور پر شور در انتخابات یازدهم اسفند ماه ⏪ مشکلاتی که بر سر راه همه ما هست، از نظر وضع اقتصادی، مشکلات زندگی، مشکلات جوانان ✅ با حضور صحیح و درست در انتخابات ما میتوانیم این گره ها را به دست توانای خودمان باز کنیم 🚫 و اگر حضور پیدا نکنیم مطمئن باشیم که این مشکلات بیشتر از پیش خواهد شد 🔶 تولید: کانون فرهنگی هنری رهپویان احلی من العسل 🔷 تهیه شده در اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بشرویه 🗓 اسفند ماه ۱۴۰۲ 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
🔷 رهبر معظم انقلاب :انتخابات، هم حق ملت و هم وظیفه ملی است. 🇮🇷🌺🌺🌺🌺🌺🇮🇷 نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته (یازدهم اسفند ماه۱۴۰۲)برگزار می گردد: _🌺🇮🇷🌺__ 🎤خطیب جمعه این هفته: حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا زارعی 🇮🇷🌺🌺🌺🌺🌺🇮🇷 🎤مجری : جناب آقای کربلایی احمد قاسم پور 🕌قاری و مؤذن: حجت الاسلام شیخ جواد امیری 🕌مکبر نمازعصر: آقـای کربلایی سجاد برگی ============¤🇮🇷🇮🇷¤======== 🌸 امورفرهنگی ستاد برگزاری نماز جمعه شهرستان بشرویه 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
16.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 شرکت کردن در انتخابات به معنای تأیید وضعیت موجود نیست! 🔺 اصلا حضور ما در انتخابات یعنی راضی به تغییر وضعیت موجود 🎬 دعوت حاج آقای فضائلی، مسئول مجمع قرآنیان بشرویه، از همشهریان عزیز 🔰 جهت حضور پر شور در انتخابات یازدهم اسفند ماه 📌 ما در شهر خودمان مسائل و مشکلات زیادی داریم ✅ اگر میخواهیم این مسائل را حل بکنیم نیاز هست که در انتخابات شرکت بکنیم ⏪ از بین نامزد های معرفی شده، فرد ولایی تر و کارآمد تر را انتخاب کینم 🔶 تولید: کانون فرهنگی هنری رهپویان احلی من العسل 🔷 تهیه شده در اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بشرویه 🗓 اسفند ماه ۱۴۰۲ 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
38.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ "همدلی" ✨ 🗳 ویژه ایام انتخابات ✌ 🎤 اجرا: گروه سرود نصر بشرویه 📝 شاعر: حسین صیامی 🎼 آهنگساز : ابوالفضل کریم آبادی 🎹 تنظیم: محمدجواد علیجانی 🎙 صدابرداری: استودیو نصر - سیدحسین نوبهار 🎹 میکس و مسترینگ: حسن برزگری 🎥 تصویربردار: محمد مهربان 🖥 کارگردانی و تدوین: امید واحدی فر 🎬 تهیه شده در: واحد شعر و موسیقی صداوسیمای خراسان جنوبی 🗓 تولید: اسفندماه ۱۴۰۲ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🔸️ 🔹️ 🔸️ 🔹️ 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: آخرین حرف من خطاب به مرددین انتخابات این است که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
🖼 رای می‌دهیم برای ایران 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh
📷 شرکت کودکان و نوجوانان بشرویه ای همراه با والدینشان در انتخابات یازدهم اسفندماه ۱۴۰۲ 🇮🇷 اداره تبلیغات اسلامی بشرویه👇👇 https://eitaa.com/nehzat_boshrouyeh