📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣( در سال ۳۶ هجری به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود)
(ابن عباس می گويد در (سرزمين ذی قار) خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه می زد، تا مرا ديد، فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بی ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقی را با آن به پا دارم، يا باطلی را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و برای مردم خطبه خواند)
1⃣ آثار بعثت پيامبر اسلام
♦️همانا خداوند هنگامی محمد(صلی الله علیه و آله)را مبعوث فرمود که هيچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت، و ادّعای پيامبری نمی کرد. پيامبر(صلی الله علیه و آله)مردم جاهلی را تا به جايگاه کرامت انسانی پيش برد و به رستگاری رساند، که سرنيزه هايشان کندی نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت.
2⃣ويژگيهای نظامی و اخلاقی امام علی (علیه السلام)
♦️به خدا سوگند! من از پيشتازان لشکر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم، هم اکنون نيز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بيرون آورم.
3⃣شكوه از فتنه گری قريش
♦️مرا با قريش چه کار. به خدا سوگند! آن روز که کافر بودند با آنها جنگيدم، و هم اکنون که فريب خورده اند، با آنها مبارزه می کنم. ديروز با آنها زندگی می کردم و امروز نيز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمی گيرد جز به آن علّت که خداوند ما را از ميان آنان برگزيد و گرامی داشت. ما هم آنان را در زندگی خود پذيرفتيم، پس چنان بودند که شاعر گفته است: «به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدی و سرشير و خرمای بی هسته خوردی. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالی که بلند مرتبت نبودی. و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی داديم و تو را حفظ کرديم.»
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه33
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(در سال ۳۷ هجری، در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر صل الله علیه وآله وسلم ایراد فرمود)
(قسمت-اول)
1⃣ سير ارتجاعی امت اسلامی
♦️ای مردم! در روزگاری کينه توز، و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها، صبح کرده ايم، که نيکوکار، بدکار به شمار می آيد، و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزايد. نه از آن چه می دانيم بهره می گيريم و نه از آن چه نمی دانيم، می پرسيم، و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نيايد، می ترسيم!.
2⃣ اقسام مردم (روانشناسی اجتماعي مسلمين، پس از پيامبر(صل الله علیه وآله وسلم))
♦️در اين روزگاران، مردم چهار گروه اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای اين است که، روحشان ناتوان، و شمشيرشان کند، و امکانات مالی، در اختيار ندارند. و گروه ديگر، آنان که شمشير کشيده، و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده کشتار ديگرانند. دين را برای به دست آوردن مال دنيا تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی شوند، يا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی، که دنيا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمايی. و گروهی ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را می طلبند، و با اعمال دنيا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر می دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می آرايند، و پوشش الهی را وسيله نفاق و دورويی و دنياطلبی خود قرار می دهند. و برخی ديگر، با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز، در هيچ زمانی از شب و روز، از زاهدان راستين نبوده اند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه32
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(در سال ۳۷ هجری، در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر صل الله علیه وآله وسلم ایراد فرمود)
(قسمت-دوم)
3⃣ وصف پاكان در جامعه مسخ شده
♦️در اين ميان، گروه اندکی باقی مانده اند که ياد قيامت، چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته، و ترس رستاخيز، اشک هايشان را جاری ساخته است؛ برخی از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگی می کنند؛ و برخی ديگر ترسان و سرکوب شده يا لب فرو بسته و سکوت اختيار کرده اند؛ بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند، و بعضی ديگر گريان و دردناکند که تقيّه و خويشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گويا در دريای نمک فرو رفته اند. دهن هايشان بسته، و قلب هايشان مجروح است؛ آن قدر نصيحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند.
4⃣ روش برخورد با دنيا
♦️ "پس بايد دنيای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکيده، و تُفاله های قيچی شده دام داران، بی ارزش تر باشد. از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آن که آيندگان از شما پند گيرند، اين دنيایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنيد، زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها کرد.
می گويم: بعضی از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولی بدون ترديد اين خطبه از سخنان اميرمؤمنان(علیه السلام) است. «طلا کجا و خاک کجا؟! آب گوارا و شيرين کجا و آب نمک کجا؟!». دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است که ماهِر در ادب و نقّاد بصير سخن می باشد، او اين خطبه را در کتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه کرده که اين خطبه به سخن امام(علیه السلام) و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست که به بيانِ حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه، و ترس واردتر است، سپس می گويد: «تا کنون چه موقع ديده ايم که معاويه در يکی از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند؟!.»"
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه32
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
هدایت شده از مهدوی ارفع
#علی_یاوران
#ختم_دسته_جمعی_نهج_البلاغه_در_110_روز
🎀 از میلاد نبی تا میلاد ولی🎀
#صدمین.روز
👈 ازخطبه ۳۴ بند۲، تا خطبه۳۲
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم امروز را مطالعه بفرمایید.👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
هدایت شده از مهدوی ارفع
🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#به_رنگ_نهج_البلاغه
📣سلسله مباحث آشنایی با معارف نهج البلاغه
🔷با حضور حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
⏰هر روز ساعت۱۶:۴۵
📺پخش از شبکه قرآن سیما
🆔 @mahdavi_arfae
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣 ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری، ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود:)
🔹روانشناسی طلحه و زبير
♦️با طلحه، ديدار مکن، زيرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشی می يابی که شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گويد، رام است. بلکه با زبير ديدار کن که نرم تر است. به او بگو، پسر دايی تو می گويد: در حجاز مرا شناختی، و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پيمان خود بازگشتی؟!. (جمله کوتاه «فَما عَدا مِمّا بَدا» برای نخستين بار از امام علی(علیه السلام) شنيده شده و پيش از امام(علیه السلام) از کسی نقل نشده است.)
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه31
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣( پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد فرمود.)
🔹پاسخ به شايعات دشمن
♦️اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز می داشتم از ياوران او به شمار می آمدم، با اين همه، کسی که او را ياری کرد، نمی تواند بگويد که از کسانی که دست از ياری اش برداشتند بهترم، و کسانی که دست از ياری اش برداشتند نمی توانند بگويند، ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پيشه کرد، و شما بی تابی کرديد و از حد گذرانديد، و خدا در خودکامگی و ستمکاری، و در بی تابی و تندروی، حکمی دارد که تحقّق خواهد يافت.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه30
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(پس از آنکه ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود.)
🔹علل شكست كوفيان
♦️ای مردم کوفه! بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعايی شما، سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را اميدوار می سازد؛ در خانه هايتان که نشسته ايد، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد، می گوييد: ای جنگ! از ما دور شو، و فرار می کنيد. آن کس که از شما ياری خواهد، ذليل و خوار است، و قلبِ رها کننده ی ما آسايش ندارد. بهانه های نابخردانه می آوريد، چون بدهکارانِ خواهانِ مهلت، از من مهلت می طلبيد و برای مبارزه سسُتی می کنيد. بدانيد که افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند، و حق، جز با تلاش و کوشش به دست نمی آيد. شما که از خانه خود دفاع نمی کنيد چگونه از خانه ديگران دفاع می نماييد؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟. به خدا سوگند! فريب خورده، آن کس که به گفتار شما مغرور شود. کسی که به اميد شما به سوی پيروزی رود، با کندترين پيکان به ميدان آمده است، و کسی که بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيری شکسته، تيراندازی کرده است!. به خدا سوگند! صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم، و به ياری شما اميدوار نيستم، و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمان شما کدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نکنيد؟ و فراموش کاری بدون پرهيزکاری داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه29
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(این خطبه را در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمود.)
🔹دنياشناسی
♦️"پس از حمد و ستايش الهی؛ همانا دنيا روی گردانده، و وداع خويش را اعلام داشته است، و آخرت به ما روی آورده، و پيشروان لشکرش نمايان شده. آگاه باشيد! امروز، روز تمرين و آمادگی، و فردا روز مسابقه است. پاداش برندگان، بهشت، و کيفر عقب ماندگان آتش است. آيا کسی هست که پيش از مرگ، از اشتباهات خود، توبه کند؟ آيا کسی هست که قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيکی انجام دهد؟. آگاه باشيد! هم اکنون در روزگار آرزوهاييد، که مرگ را در پی دارد؛ پس هر کس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيکو انجام دهد، بهره مند خواهد شد، و مرگ او را زيانی نمی رساند، و آن کس که در روزهای آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ کوتاهی کند، زيانکار و مرگ او زيانبار است؛ همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنيد، در روزگار خوشی و کاميابی نيز عمل کنيد. آگاه باشيد! هرگز چيزی مانند بهشت نديدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند، و نه چيزی مانند آتش جهنّم، که فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند!. آگاه باشيد! آن کس را که حق، منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند، و آن کس که هدايت راهنمای او نباشد، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشيد! به کوچ کردن فرمان يافتيد و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمايی شديد. همانا، وحشتناک ترين چيزی که بر شما می ترسم، هواپرستی، و آرزوهای دراز است. پس، از اين دنيا توشه بر گيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.
می گويم: اگر سخنی باشد که مردم را به سوی زهد بکشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند، و نور بيداری و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد کند، و از شگفت آورترين جمله های مزبور اين جمله است که فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدآ السّباق والسبقئ الجنئ والغايئ النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگی، و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت، و سرانجام عقب ماندگی، آتش خواهد بود». زيرا با اينکه در اين کلام الفاظ بلند و معانی گرانقدر و تمثيل صحيح، و تشبيه واقعی می باشد سرّی عجيب و معنايی لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «والسبقئ الجنئ والغايئ النار» است، امام(علیه السلام) بين اين دو لفظ «السبقئ» و «الغايئ» به خاطر اختلاف معنا جدايی افکنده است، نگفته «السّبقئ النار» چنان که «السّبقئ الجنّئ» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «که از آن به خدا پناه می بريم» وجود ندارد، امام جايز ندانسته که بگويد: «السبقئ النار» بلکه فرموده است: الغايئ النّار، زيرا مفهوم غايت پايان مفهوم وسيعی است که در موضوعات مسرّت بخش و غيرمسرّت بخش به کار می رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است که به معنی سرانجام می آيد، چنان که خداوند می فرمايد: «قل تمتّعوا فانّ مصيرکم الی النّار» «به کافران بگو بهره بگيريد که سرانجام شما به سوی آتش است». در اين خطبه دقّت کنيد که باطنی شگفت آور و عُمقی زياد دارد. و چنين است ديگر سخنان امام(علیه السلام). و در بعضی نسخه های اين خطبه چنين آمده است «والسُّبقئ الجنئ» به ضم سين به جايزه ای گفته می شود که به پيشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگری و معنی هر دو کلمه به هم نزديک است؛ زيرا پاداش را برابر کار نيک می پردازند نه بد."
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه28
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣 (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری، و سستی مردم به امام علیه،السلام،ابلاغ شد، فرمود:)
(قسمت-اول)
1⃣ ارزش جهاد در راه خدا
♦️پس از ستايش پروردگار؛ همانا جهاد در راه خدا، دَری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند، و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه27
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
هدایت شده از مهدوی ارفع
#علی_یاوران
#ختم_دسته_جمعی_نهج_البلاغه_در_110_روز
🎀 از میلاد نبی تا میلاد ولی🎀
#صد_ویکمین.روز
👈 ازخطبه ۳۱ تا خطبه ۲۷ بند۱
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم امروز را مطالعه بفرمایید.👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📣 (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری، و سستی مردم به امام علیه،السلام،ابلاغ شد، فرمود:)
(قسمت-دوم)
2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان
♦️ آگاه باشيد! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آن که آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند! هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد، و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک، فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالی که هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن، نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان، زخمی بردارد، و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند! اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند، و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد!. به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد، و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد!.
3⃣مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان
♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد! چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم! شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت، و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون، و سينه ام از خشم شما مالامال است! کاسه های غم و اندوه را، جُرعه جُرعه به من نوشانديد، و با نافرمانی و ذلّت پذيری، رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند، رأيی نخواهد داشت.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه27
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📣( پس از کشته شدن محمدبن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری امام علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد فرمود که سید رضی قسمت هایی از آن را آورده است.)
1⃣ شناخت فرهنگ جاهليت
♦️خداوند، پيامبر اسلام، حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله)را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته، و در بدترين خانه زندگی می کرديد؛ ميان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّیِ خطرناک، فاقد شنوايی، به سر می برديد؛ آب های آلوده می نوشيديد و غذاهای ناگوار می خورديد؛ خون يکديگر را به ناحق می ريختيد، و پيوند خويشاوندی را می بريديد، بت ها ميان شما پرستش می شد، و مفاسد و گناهان، شما را فرا گرفته بود.
2⃣ مظلوميت و تنهايی علی (علیه السلام)
♦️"(قسمت ديگری از همين خطبه)
پس از وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله)و بی وفايی ياران، به اطراف خود نگاه کرده ياوری جز اهل بيت خود نديدم، «که اگر مرا ياری کنند، کشته خواهند شد.» پس به مرگ آنان رضايت ندادم. چشم پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم، و با گلويی که استخوان شکسته در آن گير کرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حَنظَل، شکيبايی نمودم."
3⃣معرفی عمروعاص و ضرورت آمادگی نظامی
♦️ "(قسمت ديگری از همين خطبه)
عمروعاص با معاويه بيعت نکرد مگر آن که شرط کرد تا برای بيعت، بهايی (حکومت مصر) دريافت دارد، که در اين معامله شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزی نرسد و سرمايه خريدار به رسوايی کشانده شود. ای مردم کوفه! آماده پيکار شويد و سازوبرگ جنگ فراهم آوريد؛ زيرا که آتش جنگ زبانه کشيده و شعله های آن بالا گرفته است، صبر و استقامت را شعار خويش سازيد که پيروزی می آورد."
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه26
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📣( این خطبه را در سال ۴۰ هجری زمانی ایراد فرمود که گزارش های پیاپی از شکست یاران امام علیه السلام به کوفه می رسید و عبیدالله بن عباس و سعید بن نمران، فرمانداران امام علیه السلام در یمن از بسربن ابی ارطاه، شکست خورده به کوفه برگشتند. امام علیه السلام برای سرزنش یاران جهت کندی و رکود در جهاد، و مخالفت از دستورهای رهبری، این خطبه را ایراد فرمود که آخرین سخنرانی امام است).
1⃣علل شكست ملتها (علل شكست كوفيان و پيروزی شاميان)
♦️اکنون جز شهر کوفه در دست من باقی نمانده است، که آن را بگشايم يا ببندم. ای کوفه! اگر فقط تو برای من باشی، آن هم برابر اين همه مصيبت ها و طوفان ها، چهره ات زشت باد!. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند ای عمرو که سهم اندکی از ظرف و پيمانه داشتم). سپس ادامه داد: به من خبر رسيده که بُسر بن ارطاة بر يَمَن تسلّط يافته، سوگند به خدا! می دانستم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد. زيرا آنها در ياری کردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد! شما امام خود را در حق نافرمانی کرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند!. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خيانتکاريد؛ آنها در شهرهای خود به اصلاح و آبادانی مشغولند و شما به فساد و خرابی؛ (آن قدر فرومايه ايد) اگر من کاسه چوبی آب را به يکی از شماها امانت دهم می ترسم که بند آن را بدزديد.
2⃣ نفرين به امت خيانتكار
♦️ "خدايا! من اين مردم را با پند و تذکرهای مداوم خسته کردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمدم، دل شکسته ام، به جای آنان افرادی بهتر به من مرحمت فرما، و به جای من بدتر از من بر آنها مسلّط کن. خدايا! دل های آنان را، آن چنان که نمک در آب حل می شود، آب کن!. به خدا سوگند! دوست داشتم، به جای شما کوفيان، هزار سوار از بنی فَراس بن غَنَم می داشتم که: «اگر آنان را می خواندی، سوارانی از ايشان نزد تو می آمدند، مبارز و تازنده، چون ابر تابستانی».
آنگاه امام(علیه السلام) از منبر فرود آمد.
می گويم: «اَرميه» جمع «رمی» به معنای ابر است، و «حميم» گرمای تابستان، که شاعر ابر تابستانی را ياد کرده است از آن رو که سبکبار و زودگذر است، و بارانی ندارد، زيرا ابرهای سنگين به جهت تراکم بخار و پُرآب بودنشان به کندی حرکت می کنند که چنين ابرهايی بيشتر در فصل زمستان يافت می شوند. در اينجا شاعر، سواران قبيله را به جهت شتاب آنان در پذيرفتن دعوت به هنگام فريادرسی، به ابر تابستانی تشبيه کرده است، که گفت: «هنالک لودعوت، أتاک منهم»."
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه25
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
هدایت شده از مهدوی ارفع
#علی_یاوران
#ختم_دسته_جمعی_نهج_البلاغه_در_110_روز
🎀 از میلاد نبی تا میلاد ولی🎀
#صد_ودومین.روز
👈 ازخطبه ۲۷ بند۲ تا خطبه ۲۵
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم امروز را مطالعه بفرمایید.👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4186308623C524dd26156
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣( از خطبه های امام علیه السلام که در شهر کوفه ایراد فرمود.)
🔹ضرورت آمادگی برای جهاد
♦️سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق، و آنان که در گمراهی و فساد غوطه ورند، يک لحظه مدارا و سستی نمی کنم. پس ای بندگان خدا! از خدا بترسيد و از خدا، به سوی خدا فرار کنيد، و از راهی که برای شما گشوده برويد، و وظايف و مقرّراتی که برای شما تعيين کرده به پا داريد اگر چنين باشيد، علی(علیه السلام) ضامن پيروزی شما در آينده می باشد، گرچه هم اکنون به دست نياوريد.
📜#نهج_البلاغه، #خطبه24
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣